بازار در انتظار افزایش نرخ بهره/ تورم کنترل خواهد شد؟
جدیدترین جلسه فدرال رزرو بعد از ظهر چهارشنبه ۲۵ اسفندماه برگزار میشود و بازارها در انتظار اعلام نتیجه است. از آنجا که فدرال رزرو بارها اعلام کرده با هدف کنترل تورم تصمیم میگیرد، تحلیلگران پیشبینی میکنند نرخ بهره حداقل ۰.۲۵ درصد افزایش یابد.
به گزارش خبرنگار ایراسین طبق آخرین نظرسنجی CNBC درباره فدرال رزرو، تحلیلگران چشم انداز خود را برای رکود و تورم افزایش زیرا فدرال رزرو با معضل افزایش سریع قیمتها و عدم اطمینان ناشی از حمله روسیه به اوکراین مواجه است.
بر این اساس احتمال رکود اقتصادی در ایالات متحده در ۱۲ ماه آینده به ۳۳ درصد افزایش یافت که ۱۰ درصد بیشتر از نظرسنجی اول در ماه فوریه بود. احتمال رکود اقتصادی در اروپا نیز ۵۰ درصد پیشبینی شده است.
گای لباس، استراتژیست ارشد درآمد ثابت در موسسه Janney Montgomery Scott مینویسد:« تأثیر مالیاتی قیمتهای بالاتر کالاها احتمالاً بیش از آنکه تأثیر تورمی آن را تسریع کند، سرعت صعود را کاهش میدهد».
انتظار افزایش ۱.۵ درصدی نرخ بهره در ۲۰۲۲
این در حالی است که راب مورگان، معاون ارشد موزائیک، نوشت: "من انتظار دارم در سال ۲۰۲۲ نرخ بهره را ۱.۵ درصد افزایش دهد. اگر شاخص CPI یا شاخص قیمت مصرف کننده که به تورم شهرت دارد، در گزارش ماه مارس یا آوریل به ۹ درصد برسد، ممکن است فدرال رزرو سیاست پولی خود را تغییر دهد.
۳۳ نفر از کسانی که در نظرسنجی این خبرگزاری شرکت کردند و شامل مدیران صندوق، استراتژیستها و اقتصاددانان میشوند، پیشبینی کردند که فدرال رزرو در سال جاری به شاخصPPI و تورم طور متوسط ۴.۷ بار نرخ بهره را افزایش خواهد داد و نرخ بهره بین بانکی را نیز در پایان سال به ۱.۴ درصد و تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۲ درصد میرساند. به نظر میرسد چرخه افزایش نرخ با اوج نرخ بهره بین بانکی ۲.۴٪ به پایان میرسد.
اما نیمی از شرکتکنندگان در این نظرسنجی بر این باورند که بانک مرکزی ممکن است در نهایت مجبور شود برای کنترل تورم، نرخ بهره را بیشتر افزایش دهد.
بر اساس گزارش سی.ان.بی.سی، پیشبینی میشود که شاخص قیمت مصرفکننده در ماه مارس به ۸.۵ درصد برسد، اما به تدریج کاهش یابد تا سال را با نرخ ۵.۲ درصد به پایان برساند. این تقریبا یک درصد بالاتر از نظرسنجی ماه فوریه است. همچنین پیشبینی میشود که شاخص قیمت مصرفکننده که به اختصار CPI نامیده میشود، در سال ۲۰۲۳ به میزان ۳.۳ درصد افزایش یابد و این نرخی است که همچنان بالاتر از نرخ هدف فدرال رزرو است.
پیتر بوکوار، مدیر ارشد سرمایهگذاری گروه مشاوره بلیکلی، در این خصوص نوشت:« ممکن است در اوج افزایش نرخهای فدرال رزرو باشیم، در حالی که یک علامت منفی در مقابل تولید ناخالص داخلی وجود دارد. موقعیت بدی است، اما تا زمانی که تورم به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کند، آنها چارهای جز ادامه دادن به این سیاست ندارند.»
در حالی که چشم انداز رکود قویتر از ماه فوریه در نظر گرفته میشود، برای بشتر شرکتکنندگان در این نظرسنجی، این مسئله، مسئله اصلی نیست. میانگین پیشبینی تولید ناخالص داخلی برای سال جاری ۰.۸ درصد کاهش یافته است اما همچنان کمی بالاتر از روند ۲.۸ درصدی خود قرار دارد. پیشبینی تولید ناخالص داخلی برای سال ۲۰۲۳ نسبت به آخرین نظرسنجی حدود نیم واحد کاهش یافت و به ۲.۴ درصد رسید.
افزایش چشمانداز تورم جهانی در سایه تنشهای اوکراین
پیشبینیهای تورم در سال جاری بالا بود، اما حمله روسیه به اوکراین وضعیت را بدتر کرده است به همین دلیل نزدیک به ۹۰ درصد شرکتکنندگان گفتهاند که چشمانداز تورم سال ۲۰۲۲ خود را به دلیل این جنگ افزایش دادهاند.
آنها به طور متوسط ۰.۸ درصد به پیشبینی تورمی خود اضافه کردند. ۶۰ درصد از شرکتکنندگان نیز گفتند که پیشبینیهای تولید ناخالص داخلی را به دلیل درگیری با میانگین ۰.۵ درصد کاهش دادند.
در حالی که پیشبینیهای تورم افزایش یافت و چشم انداز رشد کاهش یافت، چشم انداز بازار سهام نسبتاً صعودی است.
در همین حال، نسبت ریسک به پاداش که در واقع اندازهگیری احتمال اصلاح ۱۰ درصدی در مقابل احتمال افزایش ۱۰ درصدی در شش ماه آینده را نشان میدهد، از منفی ۱۴ به منفی ۹ کاهش رسیده است. این افزایش بدین معنی است که احتمال اصلاح منفی کمتر شده است. چشم انداز شاخصS&P ۵۰۰ نیز نشان میدهد بازار سهام میتواند ۶ درصد نسبت به سطح فعلی صعودی داشته باشد.
نا اطمینانی در سیاستهای فدرال رزرو
رویترز هم در گزارشی نوشت سهامداران برخی مسکنهای موقتی برای افزایش جذابیت سرمایهگذاری تجربه کردهاند اما به طور کلی قیمت سهام در سال جاری به دلیل نگرانیهای فزاینده درباره نرخ تورم، عدم اطمینان در مورد مسیر سیاستی فدرال رزرو برای مهار افزایش قیمتها و همچنین تشدید درگیریها در اوکراین تحت فشار قرار گرفته است.
در حال حاضر بازار به طور کامل با افزایش حداقل ۲۵ واحدی نرخ بهره موافقند. سرمایهگذاران همچنین به دقت پیشبینیهای فدرال رزرو برای افزایش نرخ بهره در سال جاری و سالهای آینده را به منظور مهار تورم دنبال میکنند.
در همین راستا جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، اخیراً چندین بار به دنبال افزایش نرخ بهره به منظور کنترل تورم بوده است. بازار نیز انتظار افزایش مجدد نرخ بهره را دارد. به دنبال همین سیاست انتظاری، بازدهی ۱۰ ساله خزانه داری صبح چهارشنبه به ۲.۱۶ درصد رسید.
انتظار رشد ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره در جدیدترین جلسه فدرال رزرو
با توجه به متغیرهای اقتصادی موجود، انتظار میرود فدرال رزرو افزایش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره را طی جلسه بعد از ظهر چهارشنبه خود اعلام کند. در صورتی که این افزایش نرخ بهره تصویب شود، این اولین افزایش نرخ بهره از سال ۲۰۱۸ تا کنون خواهد بود.
تحلیلگران همچنین پیشبینی میکنند که فدرال رزرو پیشبینی سه ماهه جدیدی ارائه دهد که میتواند نشان دهنده پنج یا شش مرحله دیگر در افزایش نرخ بهره در سال جاری باشد.
مفهوم کلی تورم چیست؟ – آشنایی با تورم در اقتصاد
تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمتهاست. برعکس تورم، مفهوم تورم منفی است که باعث کاهش عمومی قیمتها میشود. برای بررسی تورم، باید همواره این تفاوت میان این شاخص و افزایش یک گروه خاص از محصولات را درک کنیم. برای مثال، اگر به یکباره تمایلات مردم در خوردن سیبزمینی زیاد شود و در عوض کمتر مرغ بخورند، باعث افزایش بیرویهی قیمت سیبزمینی و کاهش قیمت مرغ میشود. اما این اصلا به معنی تورم در سیبزمینی و تورم منفی در مرغ نیست؛ بلکه به معنی تغییر موقت در عرضه و تقاضاست. زمانی در جامعه تورم وجود دارد که همهی کالا و خدمات در کشور افزایش قیمت پیدا کنند.
تفاوت سایر افزایش قیمتها و تورم چیست؟
درک تفاوت تورم و سایر افزایش قیمتها، در زمانهای گذشته که ارزهای ملی پشتوانهی طلا داشتند بهتر انجام میشد. در صدهی نوزده میلادی، به ازای واحدهای مشخصی از پول ملی، طلا در صندوق بانک مرکزی وجود داشت. در آن شرایط با افزایش تولید طلا و کشف منابع طلا در دنیا، ارزش طلا پایین میآمد و دلار هم با آن ضعیف میشد؛ لذا ارزش پول ملی پایین میآمد و انگار تمامی اجناس گران شده بود. در طرف دیگر ماجرا، وقتی منابع جدید طلا برای چند سال پیدا نمیشد و ارزش طلای جهانی بالا میرفت، ارزش پول ملی هم با آن بالا میرفت و مانند این بود که همهی اجناس در کشور ارزان شدهاند و تورم منفی داشتیم.
امروزه ارزش پول کشورها دیگر ارتباط مستقیم به طلا ندارد و به همین دلیل محاسبهی آن کمی پیچیدهتر خواهد شد. اما کماکان اصول مشابهی در محاسبهی آن داریم. مفهوم دقیقتر تورم چیست؟ تورم یک کاهش سازمانیافته و بنیادین در ارزش پول ملی یک کشور است که منجر به گران شدن همهی قیمتها در آن کشور میشود؛ نه صرف گران شدن کالاهای خاصی که برای شما اهمیت دارند.
تورم فقط افزایش قیمتها نیست!
در اندازهگیری تورم ممکن است فقط شاهد کاهش سطح عمومی قیمتها نباشیم اما در واقع اقتصاد دچار تورم شده است. شاید برایتان سوال باشد چرا در شرایط تورمی حال حاضر برخی کسبوکارها هنوز قیمت خود را افزایش ندادهاند. برای این سوال جوابهای متعددی وجود دارد که ممکن است به خاطر حاشیه سود بالا و یا سایر عوامل باشد؛ اما چیزی که در اینجا برای بررسی انواع تورم به آن اشاره میکنیم کاهش کیفیت محصولات است. برخی تولیدکنندگان و فروشندگان در شرایط تورمی به ناچار با ثابت نگه داشتن قیمتها، کیفیت محصولات و خدمات خود را کاهش میدهند. این نوع تورم ممکن است در شاخصههای اقتصادی به شمار نیاید اما در اصل بیانگر ضعیف شدن ارزش پول ملی و در نهایت تورم است.
تفاوت کاهش کیفیت سطح زندگی و تورم چیست؟
باید توجه کنید که تورم با کاهش کیفیت سطح عمومی زندگی در یک جامعه نیز متفاوت است. تفاوت آن با کاهش سطح زندگی در جامعه چیست؟ سطح زندگی با توجه به میانگین درآمد مردم و همچنین قدرت خرید آنها محاسبه میشود. ممکن است در سالهایی قیمت اجناس بالاتر باشد و یعنی تورم زیادی داشته باشیم اما در همان وضع، سطح درآمد مردم به نسبت قیمتها بالا باشد و مردم سطح زندگی خوبی داشته باشند. برعکس این ماجرا نیز میتواند اتفاق بیافتد یعنی تورم منفی باشد ولی قدرت خرید جامعه پایین بیاید. بدترین نوع تورم، تورمی است که با کاهش قدرت خرید مردم و کاهش سطح زندگی مردم همراه باشد.
روش محاسبهی تورم چیست؟
در کشورهای مختلف، مهمترین شاخصههای تورم، شاخصهای متنوع قیمت مصرف کننده است. این جمعآوری قیمتها توسط گروهی از افراد صورت میگیرد که از طرف ادارهی آمار نیروی کار، از مغازههای مختلف دیدن میکنند و قیمتها را جمعآوری میکنند. دادههای جمعآوری شده باید دقت زیادی داشته باشند و تفاوتهای میان ذرت کنسروی و ذرت یخزده و ذرت در تهران یا ذرت در اصفهان لحاظ میشوند.
عامل ایجاد تورم چیست؟
میلتون فریدمن یک جملهی معروف دارد:«تورم در همهجا و هر زمانی، یک مشکل نقدینگی است.» به بیان دیگر، همواره یک پیامد منفی از سیاستگذاریهای مالی و نقدینگی کلان است. قیمتها افزایش مییابند زیرا افرادی که مسئولیت مدیریت ارزش پول ملی را دارند، دست به این اقدام میزنند. این یک تئوری مهم در مورد تورم است زیرا به نظر اشتباه به نظر میرسد! به طور قطع انتظار داریم عوامل بسیاری در تورم دخیل باشند. چین در حال ثروتمند شدن است و مردم چین به گوشت گاو علاقهمند شدهاند، بنابراین قیمت گوشت گاو زیاد میشود. نابسامانی وضعیت عراق باعث افزایش قیمت نفت و در نتیجه گران شدن گازوئیل میشود. این تغییرات در قیمت کالاهای اساسی در سراسر اقتصاد گسترش مییابند. چون انجام اغلب کارهای اقتصادی نیاز به حملونقل دارد، افزایش قیمت گازوئیل میتواند فشار وارد کند و باعث افزایش قیمت همهی اجناس و خدمات شود و در گام بعدی همهجا تورم را فرا میگیرد.
بحث فریدمن، مخصوصا در ارتباط با بحران شدید نفتی سالهای ۱۹۷۰، این نتیجه را میدهد که چنین مواردی توهماند. بر اساس این نظریه، بحرانهای اینچنینی، میتواند افزایش قیمت کالاهای اساسی را به دنبال داشته باشد اما با مدیریت سیاستهای مالی دلیلی برای افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم وجود ندارد. مدیریت مناسب منابع مالی، به طور ساده یعنی قیمت بالای گازوئیل، با کاهش قیمت سایر چیزها جبران میشود. کمبود نفت، باید نفت را به نسبت سایر اقلامی که از این فراورده در آنها استفاده نشده گرانتر کند، اما دلیلی ندارد که این باعث کاهش سیستماتیک در قدرت خرید مردم با پول ملی آنها شود.
یک مقالهی مهم در سال ۱۹۹۷ توسط بن برنانک، مارک واتسون و مارک گارتلر بیان کرد که تلاش برای متعادل کردن قیمتها در این شرایط بحرانی میتواند اشتباه باشد. آنها نشان دادند که اگر بخواهیم با کاهش عرضهی پول در جامعه ارزش پول را بالا ببریم و با تورم ناشی از افزایش قیمت نفت مبارزه کنیم، این کار باعث شتاب گرفتن نابجای رکود اقتصادی در جامعه خواهد شد. در این صورت با فشار برای کاهش قیمتها در جامعه، نرخ بیکاری افزایش مییابد و مردم مجبوراند در شرایط بیکاری کمتر از گذشته خرج کنند و عملا برای جبران کردن یک موقعیت بحرانی، بحرانی جدید شکل میگیرد. البته اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، با اینکه فریدمن و برنانک نظرات متفاوتی برای مواجه با آن دارند، اما هر دو همنظراند که این بحران از خاورمیانه شکل گرفته و باید بین افزایش عمومی قیمتها و بیکاری مردم یکی را انتخاب کنند. و در هر دو حالت برای این مشکل منشا یکسانی وجود دارد که همان افزایش قیمتها به صورت تورمی در مقابل بحرانهای نفتی است.
شاخصهای متفاوت تورم چیست؟
نمایندگیهای دولتی متفاوت، شاخصهای قیمتی متنوع زیادی را تهیه میکنند. در حالت عمده، این شاخصها همگی روندهای در مقیاس بالا را نشان میدهند. تورم در سالهای اخیر در ایران بسیار افزایش داشته، با این حال روند افزایش قیمتها، یکنواخت نبوده؛ برای مثال بسیاری از فناوریهای قدیمی در حوزهی الکترونیک، با آمدن جایگزینهای جدیدتر به شدت کاهش قیمت داشتهاند اما صنایعی مانند صنایع دارویی و پزشکی افزایش قیمت چشمگیری را به همراه داشتند. به همین دلیل برای محاسبهی شاخصها تورمی، باید ایین تغییرات عمده در انواع شاخصهای قیمتی مورد بررسی قرار گیرد. شاخصهای ارزیابی آن در موارد زیر ممکن است متفاوت باشند.
- چه جمعیتی را تحت پوشش قرار میدهند؟
- آیا آنها زنجیرهای اند یا خیر؟
- چگونه آنها با مسکنهای صاحبخانه نشین برخورد میکنند؟
- چه کالاهایی را شامل میشوند؟
در ادامه به چند تا از مهمترین شاخصهای قیمتی که در اخبار میبینید اشاره میکنیم.
شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI
شاخص قیمت مصرفکننده، یکی از پرکاربردترین و پر بحثترین شاخصهای مورد استفاده در محاسبهی تورم است. این شاخص شامل قیمتهایی میشود که مصرفکنندگان به صورت مستقیم پرداخت میکنند. قیمت تجهیزات کسبوکارها و همچنین قیمت اجناسی که دولت برایشان پول خرج میکند و در کل هزینهها و قیمتهای غیرمستقیم، در این شاخص لحاظ نخواهند شد. اگر شرکت بیمه و یا شرکتهای اتوبوسرانی دولتی تعرفههای خود را افزایش دهند، در CPI موثر خواهد بود. در این وضعیت اگر دکتر شما پول بیشتری از بیمه بخواهد یا اتوبوسهای شرکت اتوبوسرانی افزایش قیمت دهند، این دیگر در محاسبهی CPI دخیل نیست. لازم به ذکر است افزایش قیمت اتوبوس و تعرفهی دکترها شاخصPPI و تورم در بلند مدت قطعا به افزایش عمومی سطح قیمتها میانجامد اما در کوتاه مدت ممکن است اینطور نباشد.
شاخص قیمت مصرف کنندهی مقید (chained CPI)
یک پیشنهاد معمول در حوزههای سیاستگذاری مالی، این است که دولتها باید از محاسبهی CPI دست بردارند و در عوض نسخهی زنجیر شده یا مقید آنرا استفاده کنند. CPI مقید، جدیتر به دنبال این است که جایگزین مصرفکنندگان در میان کالاهای مشابه چیست؟ اگر شرایط آبوهوایی نامساعد مزارع گلابی را از بین ببرد، شاخص CPI یک درصدی از تورم را پیشبینی میکند. در این شرایط اگر از شاخص مقید قیمت مصرف کننده استفاده کنیم، به راحتی میتوان مشاهده کرد که افراد به سمت خوردن سیب به جای گلابی میروند و در این صورت تورم متعادلتری گزارش میشود.
به ظاهر همهی اقتصاددانها اتفاق نظر دارند که شاخصهای قیمتی مقید، در بررسی مفهوم تورم مالی بهتر عمل میکنند. اما عواقب تغییر دیدگاه از CPI به نسخهی مقید آن، کمی بحثبرانگیز است؛ بحثهایی مانند کم شدن مزایای تامین اجتماعی و افزایش مالیاتها. در این اوضاع همچنان بحث در مورد برتری این دو نوع از شاخص قیمت مصرفکننده در محاسبهی آن ادامه دارد.
شاخصPPI و تورم
داده های منتشر شده توسط وزارت کار ایالات متحده در تاریخ 10 مارس نشان داد که شاخص قیمت مصرف کننده ایالات متحده (CPI) در ماه فوریه به 7.9 درصد رسید که 0.8 درصد نسبت به ماه گذشته و 7.9 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته که به این ترتیب، بزرگ ترین افزایش از ژانویه سال 1982 ایجاد شد.
به گفته وزارت کار ایالات متحده، افزایش قیمت انرژی از جمله قیمت بنزین و همچنین افزایش هزینه های مواد غذایی، هتل و رستوران، خدمات حمل و نقل و پوشاک، عوامل اصلی افزایش داده های تورم ایالات متحده است.
وال استریت ژورنال اشاره کرد، تقاضای قوی در بازار مصرف ایالات متحده و کمبود زنجیره تامین ناشی از همه گیری ویروس کرونا، تورم ایالات متحده در سال گذشته را افزایش داد. بازار کار کم عرضه باعث افزایش دستمزدهای آمریکا شده است. همراه با آن قیمت نفت در ماه مارس به بالاترین سطح خود بعد از سال 2008 رسیده و قیمت بنزین در آن کشور به بالاترین حد خود رسیده است، سطح قیمت های کالاهای ایالات متحده همچنان به افزایش خود ادامه شاخصPPI و تورم خواهد داد.
شاخص CPI چیست و چه تاثیری بر بازار فارکس دارد؟
بازار فارکس (بازار ارز) از نظر حجم معامله، بزرگترین بازار در جهان است. در این بازار، تریلیون ها دلار بصورت روزانه معامله می شود.
برای اینکه یک معامله گر موفق در بازار فارکس باشید بایستی فاکتورهای موثر بر عرضه و تقاضای یک ارز را بدانید.
بانک مرکزی کشورها، کل عرضه پول در جهان را کنترل می کنند. اگر تریدرهای فارکس، تاثیر تصمیمات بانک مرکزی بر بازار ارز را بدانند می توانند عملکرد بهتری داشته باشند.
بانک های مرکزی، دو کارکرد اصلی دارند: کنترل تورم و کنترل نوسانات نرخ ارز
بانک مرکزی از شاخص CPI بعنوان یک نشانگر برای اندازه گیری تورم استفاده می کند. CPI مخفف The Consumer Price Index به معنی “شاخص قیمت مصرف کننده” می باشد. این نشانگر اقتصادی تاثیر قابل توجهی بر معاملات فارکس دارد.
ارز یک کشور از سیاست های نرخ بهره بانک مرکزی آن کشور، تاثیر مستقیم می گیرد. همچنین بطور غیرمستقیم از سیاست های بانک مرکزی سایر کشورها تاثیر می پذیرد.
به این خاطر به معامله گران فارکس توصیه می شود تا CPI مناطق مهم مانند آمریکا، اروپا و استرالیا را دنبال کنند.
در ادامه، اطلاعات جامعی از شاخص CPI به شما ارائه خواهیم داد.
CPI چیست؟
CPI یکی از مهمترین نشانگرهای اقتصادی است که بر تعیین ارزش یک ارز، تاثیرگذار است. این شاخص، میانگین تغییرات قیمت کالاها و خدمات را برای یک دوره مشخص، محاسبه می کند. این قیمتها مربوط به کالاها و خدماتی است که مصرف کننده از یک سبد مشخص کالا و خدمات، خریداری کرده است.
معمولا شاخص CPI بصورت ماهانه، فصلی و سالیانه محاسبه می شود. به شاخص CPI شاخص هزینه زندگی نیز گفته می شود.
CPI اطلاعات تورمی را در سطح مصرف کننده به بانک مرکزی ارائه می دهد که یکی از مهمترین مسائل بانک مرکزی است.
زمانیکه قیمت کالاها و خدمات افزایش می یابد اقتصاد وارد شرایط تورمی می شود. سپس CPI افزایش می یابد و اقتصاد، ضعیف می شود. از سوی دیگر، کاهش CPI باعث کاهش تورم و تقویت اقتصاد می گردد.
سبد کالاها جهت محاسبه شاخص CPI برای اغلب کشورها شامل بیش از 200 قلم کالا است. این کالاها در 8 گروه اصلی طبقه بندی می شوند. این گره ها به شرح زیر می باشد:
- مسکن
- پوشاک
- حمل و نقل
- آموزش و ارتباطات
- سرگرمی و تفریح
- بهداشت و پزشکی
- غذا و نوشیدنی
- سایر کالاها و خدمات
کاربردهای اصلی شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) به شرح زیر می باشد.
1- CPI یک نشانگر اقتصادی اصلی است: از این نشانگر جهت تعیین میزان تورم استفاده می شود. همچنین یک ابزار مفید برای سیاست های اقتصادی و سالیانه دولت است.
2- یک تعدیل کننده برای سایر آمارهای اقتصادی است: از داده های CPI استفاده می شود تا ارزش پولی سایر موارد تجاری بدون درنظر گرفتن تورم، محاسبه شوند. مثال هایی از سایر موارد تجاری شامل درآمد و دستمزد، فروش خرده فروشی ها و درآمد ملی می باشد.
3- سفارشی سازی ارزش پولی: از CPI جهت محاسبه میزان پرداخت برای هزینه های تامین اجتماعی، پاداش بازنشستگی و ساختار مالیات بر درآمد استفاده می شود. با شاخص CPI از تاثیر تورم بر این اجزاء اقتصادی جلوگیری می شود.
فرمول محاسبه شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)
بطور کلی سه فرمول مختلف جهت محاسبه شاخص CPI وجود دارد. این سه روش شامل روش لاسپیرز، روش پاشه و روش فیشر می باشد. در زیر، فرمول هر سه روش را عنوان خواهیم کرد.
در این فرمول ها
p: قیمت یک کالا
q: مقدار یک کالا
c: سال جاری یا دوره جاری
b: سال پایه
شاخص لاسپیرز – در این روش، اهمیت و وزن کالاها بر اساس مقدار سال پایه می باشد.
CPI = p(c)*q(b) / p(b)*q(b) (لاسپیرز)
در این فرمول، صورت کسر برای هر قلم کالا بصورت جداگانه محاسبه می شود و سپس با یکدیگر جمع بسته می شوند. مخرج کسر نیز به همین ترتیب اعمال می شود.
شاخص پاشه – در این روش، اهمیت و وزن کالاها بر اساس مقدار در سال جاری می باشد.
CPI = p(c)*q(c) / p(b)*q(c) (پاشه)
شاخص فیشر – یک میانگین هندسی از شاخص لاسپیرز و پاشه است.
شاخص لاسپیرز * شاخص پاشه = CPI (فیشر)
در فرمول های بالا قیمت سبد کالاها و خدمات در دوره جاری بر قیمت سبد در دوره پایه تقسیم می شود. سپس این رقم بر 100 ضرب می شود و آن را بصورت درصد بیان می کنند.
انواع CPI
1-گروه مصرف کنندگان شهری (Urban Consumer Group)
این نوع CPI بصورت CPI-U نشان داده می شود. در این نوع CPI مخارج مصرفی تمام ساکنان شهری محاسبه می شود. افرادی که بعنوان حرفه ای، خود اشتغال، بازنشسته، بیکار و زیر خط فقر هستند در CPI-U محاسبه می شوند.
تقریبا بیش از 93 درصد جمعیت آمریکا در این دسته قرار می گیرند.
2-گروه حقوق بگیران شهری (Urban Wage Earners Group)
این نوع CPI بصورت CPI-W نشان داده می شود. این گروه شامل خانوارهایی می شود که یک سوم درآمد خود را از طریق دستمزد و مشاغل اداری بدست می آورند. در این گروه بایستی حداقل یک عضو خانوار، حداقل 37 هفته کار پیاپی در یکسال داشته باشد.
CPI-W هزینه مزایای تامین اجتماعی این گروه را در نظر می گیرد. تقریبا 29 درصد کل جمعیت آمریکا در این گروه جای می گیرند.
بخشی از جمعیت آمریکا در محاسبه CPI در نظر گرفته نمی شوند. این گروها شامل خانوارهای روستایی، خانوارهای کشاورز، پرسنل وزرات دفاع، افراد محکوم و زندانی و همچنین افرادی که ناتوانی ذهنی دارند می شود.
رابطه شاخص CPI با تورم
از آنجاییکه نرخ تورم، درصد تغییرات قیمت را نشان می دهد، مقدار CPI از نزدیک رصد می شود.
فرمول نرخ تورم به شرح زیر است.
CPI سال پایه/(CPI سال پایه – CPI سال جاری) = نرخ تورم
در بازارهای مالی، تغییرات نرخ تورم، نشانگر تغییرات نرخ بهره است که در آینده اتفاق می افتد. بدین ترتیب قیمتهای جاری بازار سریعا تغییر می کنند و خود را با نرخ بهره پیش بینی شده که در آینده مشخص خواهد شد تطبیق می دهند.
برای مثال اگر CPI بطور ناگهانی شاخصPPI و تورم از رقم پیش بینی شده توسط بانک مرکزی، منحرف شود، بازار انتظار خواهد داشت تا بانک مرکزی، نرخ بهره را به تناسب افزایش یا کاهش دهد. این انتظار موجب می شود که سرمایه گذاران، یک ارز را بسیار بیشتر از حد معمول بفرشند یا خریداری کنند.
چگونه بر اساس داده های CPI در بازار فارکس معامله کنیم؟
از آنجاییکه تورم یک نشانگر مهم اقتصادی است، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) یک نقش مهم در سیاست گذاری پولی بانک مرکزی بازی می کند.
مسئولیت سلامت و رشد اقتصاد هر کشوری بر عهده بانک مرکزی آن کشور می باشد. این کار با سیاست های پولی بانک مرکزی انجام می شود.
تورم در کنار تولید ناخالص داخلی (GDP) و نرخ بیکاری یک جنبه مهم از رشد اقتصاد است. معمولا نرخ تورم هدف در کشورها بین 2 تا 3 درصد است.
بانک مرکز می تواند نرخ بهره را بعنوان یک ابزار بکار بگیرد و نرخ تورم را کنترل کند. تصمیمات نرخ بهره همیشه در لیست مهمترین وقایع اقتصادی است و تاثیر بسیار زیادی بر ارزش ارز یک کشور دارد. از آنجاییکه بانک های مرکزی بر اساس نرخ تورم، نرخ بهره را افزایش یا کاهش می دهند، گزارشات CPI توسط تحلیلگران و معامله گران بازار به دقت رصد می شود.
گزارشات CPI سنتیمنت (احساسات) بازار نسبت به یک ارز را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهد. بدین ترتیب انتشار گزارش CPI موجب نوسان زیاد در بازارهای مالی از جمله بازار فارکس می شود.
شما می توانید از دو جنبه ارقام CPI را بررسی کنید. اولین روش این است که ارقام واقعی را با پیش بینی ها و رقم CPI دوره قبل مقایسه کنید. در روش دیگر شما رقم منتشر شده را با رقم هدف بانک مرکزی تفسیر می کنید.
در هر صورت این رویداد موجب نوسان شدید و فرصت های کوتاه مدت معاملاتی برای تریدرهایی می شود که استراتژی آنها بر پایه اخبار است.
فرض کنید که قرار است آمریکا گزارش ماهیانه CPI را منتشر کند. پیش بینی می شود که گزارش 1.3% باشد و گزارش قبلی برابر با 1.1% بوده است. بدین ترتیب، تحلیلگران انتظار دارند که CPI به میزان 0.2% افزایش یابد.
پس از انتشار، رقم واقعی برابر با 1.5% بوده است. این یعنی رقم واقعی CPI بالاتر از پیش بینی ها است.
در این شرایط، انتظارات بازار بر این است که بانک رزرو فدرال آمریکا نرخ بهره را افزایش دهد. بنابراین معامله گران بازار ارز به خرید دلار آمریکا تمایل پیدا می کنند. در نتیجه، نمودار جفت ارزهایی مانند USD/CAD و EUR/USD به نفع دلار آمریکا حرکت می کنند. با این حال ممکن است سهام شرکت ها افت کنند. زیرا هزینه تامین سرمایه برای آنها افزایش می یابد.
زمان انتشار شاخص CPI
داده های مربوط به CPI در اغلب کشورها بصورت ماهانه منتشر می شود. تنها کشورهای استرالیا و نیوزلند این شاخص را بصورت فصلی محاسبه و اعلام می کنند.
Core CPI چیست؟
ممکن است گاهی اوقات در تقویم اقتصادی عبارت Core CPI را مشاهده کنید. در محاسبه Core CPI شاخص قیمت مصرف کننده برای همه مصرف کنندگان شهری (CPI-U) محاسبه می شود. اما در این محاسبه، کالاهایی که دارای نوسانات قیمتی زیاد هستند در نظر گرفته نمی شوند. این کالاها معمولا شامل مواد غذایی و انرژی می باشد که از محاسبات خارج می شوند.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.8 / 5. تعداد آرا 21
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
راهنمای کامل اندیکاتور ویلیام %R + استراتژی های معاملاتی
الگوی مثلث پهن شونده در تحلیل تکنیکال
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
آموزش فاندامنتال ، شاخص بهای مصرف کننده و تولید کننده
در مقالات قبلی توضیحاتی در رابطه با کلیات تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی منتشر کردیم ولی در این پست میخواهیم در مورد یکی از اخبار مهم که برای هر جفت ارز منتشر میشود را آموزش دهیم .
شاخص بهای مصرف کننده (cpi) و شاخص بهای تولید کننده (ppi) ، شاخص هایی برای تعیین میزان تورم هستند که که نشان دهنده این موضوع هستند که عبارتند از :
قیمت کالا ها و خدمات در حال افزایش هستند ( تورم )
یا قیمت ها در حال کاهش هستند ( تورم زیر صفر یا تورم در حال سقوط اما همچنان بالای صفر )
و یا قیمت ها بدون هیچ تغییری ادامه می دهند ( تورم صفر )
همانطور که نام شاخص ها نشان می دهند ، شاخص بهای مصرف کننده معیار بها را از طرف مصرف کننده مشخص می کند و شاخص بهای تولید کننده معیار را از طرف تولید کننده نشان می دهد .
ارقام ارائه شده توسط این شاخص ها به طور گسترده ، اغلب توسط بانک های مرکزی برای تعیین روند سیاست های مالی مورد استفاده قرار می گیرند و می توان گفت که تقریبا بر تمام بازارهای معاملاتی تاثیر عمده ای دارند .
حال همراه ما باشید تا نگاهی به جنبه تورم در این شاخص ها داشته باشیم و شاهد این باشیم که این اطلاعات چگونه تفسیر می شوند .
زمانی که قیمت ها در حال افزایش یا به طور مستمر در بالای سطح صفر قرار دارند ، به این حالت تورم گفته می شود .
یا به زمان عامیانه قیمت ها هر سال بالا می روند .
اعتقاد اقتصادی که درباره تورم وجود دارد این است که با ایجاد مشاغل و خدمات می توان نرخ تورم را پایین و پایدار نگه داشت و همچنین اقتصاد را در برابر رکود های اقتصادی ایمن نگه داشت .
بانک های مرکزی سعی می کنند که با پایین آوردن نرخ بهره ، تورم را کنترل کنند . اگر نرخ تورم زیر ۲ درصد برسد اغلب مشاغل و مصرف کنندگان بر این باورند که با گرفتن وام و استفاده از آن برای خرید اجناس ، موتور اقتصاد را در جامعه به راه می اندازند .
اما بالعکس این موضوع زمانی اتفاق می افتد که نرخ تورم بالای ۳ درصد باشد که در این حالت با افزایش نرخ بهره ، این مشاغل و مصرف کنندگان پول خود را پس انداز و در بانک نگه دارند .
اگر تورم خیلی کم باشد اما باز هم بالای صفر قرار داشته باشد تورم منفی اتفاق می افتد .
چنین اتفاقی را می توان مانند وضعیتی که برای ژاپن در سال های ۱۹۹۰ تا اوایل ۲۰۰۰ اتفاق افتاد و به دهه های از دست رفته مشهور است مشاهده کرد . در آن دوران تورم در سطح قابل ملاحظه ای پایین باقی ماند و کشور به توقف اقتصادی دچار شد نتوانست تولید ناخالص داخلی را در بازه زمانی طولانی به اجرا بگذارد . در تلاش برای مقابله با این موضوع ، بانک ژاپن نرخ بهره را به صفر درصد رساند تا افراد را به خرج کردن به جای پس انداز پول تشویق کند . اما در عوض بسیاری از افراد یا مشاغل به جای گرفتن وام با بهره کم برای پراخت بدهی های قبلی شان ، تصمیم گرفتند که با مقدار پول نقدی که موجود دارند به مصرف گرایی یا افزایش فعالیت تجاری شان روی بیاورند .
در سال های بعد ، ژاپن آزادسازی کمی را معرفی کرد که باعث شد به سیاست اقتصادی خود سرعت بیشتر ببخشد . این روند همراه کاهش نرخ بهره و با خرید های قطعی اوراق قرضه دولتی یا اوراق بها دار ، اساسا پول نقد بیشتری را به اقتصاد جامعه تزریق کرد .
زمان های زیادی در تاریخ وجود دارد که تورم از کنترل خارج شده و به این وضعیت تورم سرکش گفته می شود . از جمله نمونه های تاریخی این وضعیت را که قیمت ها طرز قابل توجهی افزایش داشت می توان به فرانسه در دوران انقلاب فرانسه ، جمهوری وایمار آلمان درست قبل از جنگ جهانی دوم ، روسیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی ، زیمباوه اواسط دهه ۲۰۰۰ و حتی ایالات متحده در طول جنگ انقلابی اشاره کرد . همانطور که در مثال ها توجه کردید ، بیشترین عامل این تورم را می توان جنگ یا درگیری یا عدم اطمینان به دولت برای حکومت بر جامعه بیان کرد . باید به این موضوع اشاره کرد که بانک ها تمام تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع پیوستن این نوع تورم خواهند کرد . از جمله تلاش بانک ها می توان به ارزش گذاری مجدد ارز یا افزایش نرخ سود بهره تا جایی که پس انداز بیشتر از وام گرفتن سود داشته باشد ، اشاره کرد .
اگر قیمت ها در حال کاهش است می توان از اصطلاح تورم زدایی یا کاهش قیمت استفاده کرد . اگر از یک فرد عادی در خیابان بپرسید که آیا فکر می کند که کاهش قیمت ها امر مثبتی است ؟ احتمالا در اکثر مواقع جواب مثبتی را دریافت می کنید که نشانگر این موضوع است که همه افراد می خواهند اجناس مورد نظری که خواهان خرید آن هستند هر روز ارزان تر شود . البته باید گفت که این رویه برای تولید کنندگان موضوع دشوار تری است و زمانی که حاشیه تولیدی آنها برای تولید کاهش می یابد آنها نیز همچنان به دنبال راهی برای ارزانتر کردن تولیدات خود هستند و برای ادامه این رویه ، گاه به اخراج خدمه برای کاهش هزینه ها روی می آورند .
اگر افراد بیشتری شغل نداشته باشند تولیدات کمتری نیز مصرف می شود که بیش از پیش منجر به حاشیه تولید کمتر برای تولید کنندگان می شود . این اتفاق باعث وقوع شرایط پیچیده ای می شود که با گذشت زمان فقط بدتر می شود . برای مقابله با این نوع تورم بانک ها به طور معمول سعی می کنند با کاهش نرخ بهره ، گرفتن وام را به امری منطقی تبدیل کنند .
در دهه نود میلادی ، ایده استفاده از این نوع تورم به عنوان هدفی از سوی بانک های مرکزی مطرح شد و حتی آلن گرینسپن رئیس بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا تمایل به دستیابی به آن را داشت . بعد از وقایع دهه های گمشده در ژاپن ، این نوع تورم به دلیل احتمال عدم رشد اقتصادی کمتر مورد نظر قرار گرفت . بنابراین تورم پایین نزدیک به سطح ۲٪ ۳٪ به مدلی ارجح برای قرن ۲۱ تبدیل شده است .
دیدگاه شما