چرا نقدشوندگی مهم است؟


حجم نقدینگی در مقابل ظرفیت اقتصاد بالا نیست! | ضرورت ایجاد تعادل در توزیع و مدیریت پول

آرام، عضو هیات مدیره سرمایه‌گذاری صندوق بازنشستگی کارکنان بانک‌ها می گوید: نقدینگی بالا در صورت وجود بازارهای گسترده کشور همیشه مشکل آفرین نیست اما چنانچه توزیع آن در بازارها مدیریت نشود زیان آور است.

بازار؛ گروه بانک و بیمه:‌ حرکت نقدینگی برای رسیدن به رقم ۵۰۰۰ هزارمیلیارد تومان نگرانی های فراوانی را برای کارشناسان اقتصادی ایجاد کرده است که مبادا بی توجه ای به این شاخص مهم اقتصادی در هدایت آن بسمت بخش تولید و بنگاههای اقتصادی همچنان تبعاتی چون افزایش میزان نرخ تورم را به دنبال داشته باشد.

تورمی که خمیر مایه افزایش سطح عمومی قیمت ها در بازار است و از طرفی فعالان اقتصادی و بخش مولد را با چالش جدی مواجه می کند. البته نظر برخی دیگر از کارشناسان این است که نقدینگی حجیم در مقابل وجود بازارهای گسترده و فعال کشور همچنین سایز بزرگ اقتصاد چنانچه به درستی در بازارها توزیع و مدیریت شود حتی می تواند به نفع اقتصاد کشور باشد و چرخ اقتصاد را در مسیر توسعه شتابنده کند.

در این باره محاسن و معایب حجم بالای نقدینگی و چگونگی بکارگیری آن طوری که اثر بخشی مناسب را در اقتصاد کشور بجای چرا نقدشوندگی مهم است؟ گذارد را در گفتگوی بازار با «محمد آرام»، کارشناس بازار، مدیرعامل اسبق شرکت تامین سرمایه امین و عضو هیات مدیره سرمایه‌گذاری صندوق بازنشستگی کارکنان بانک‌ها را در زیر با هم می خوانیم :

* جناب آرام، شما حدود دو دهه است به عنوان مدیر ارشد در بازار پولی و مالی فعالیت می کنید و چند و چون علت رشد نقدینگی همچنین چگونگی هدایت آن را طوری که در اقتصاد ثمر بخش شود را به خوبی می دانید به نظر شما اکنون که حجم نقدینگی به حدود ۵۰۰۰ هزار میلیارد رسیده است، تبعات وجود چنین رقمی در اقتصاد چگونه خواهد بود؟
ببینید اولین نکته چرا نقدشوندگی مهم است؟ در مورد نقدینگی این است که باید دید آیا حجم آن نسبت به سایز و ظرفیت اقتصاد کشور بالاست یا خیر؟ یا اینکه رقم نقدینگی موجود کفاف ظرفیت اقتصاد را می دهد یا در نهایت همه آن در بازارها متناسب با گنجایش بازارها جذب شده است یا نه؟ اینکه حجم نقدینگی نسبت به سال قبل رشد کرده است شکی نیست اما همانطور که اشاره شد باید دید که این حجم نقدینگی متناسب با بازارها رشد کرده است که این موضوع خود به نوعی جای سئوال دارد. به طور مثال حجم بازار سرمایه بیش از ۱۰۰ تریلیون بوده و از طرفی ظرفیت بخش املاک و مسکن حدود دو و نیم تریلیون است. همچنین در بازار کالا و خدمات و سایر بازارها نیز بیش از یک تریلیون می باشد در چنین شرایطی با توجه به برخورداری از چنین بازارهای بزرگی حجم نقدینگی در کشور آنقدر بالا نیست که اقتصاد کشور را دچار مشکل کند. البته درصورتی که نقدینگی موجود با کار کارشناسی شده دقیق در بخش ها و مختلف اقتصادی و بازارها به درستی توزیع و مدیریت شود.

* پس حجم نقدینگی با توجه به دارایی های موجود و نیز وجود بازارهای فعال در صورت جذب درست به بازارها خیلی بالا نیست؟ حال چرا این نقدینگی سرگردان بوده و معمولا در بازارهای پر سود و زود بازده جذب می شود و کمتر به بخش مولد ورود می کند؟
همان طور که گفته شد عدد نقدینگی یعنی حدود ۵۰۰۰ هزار میلیارد تومان در مقابل میزان بالای دارایی ها و سطح تجارت داخلی و خارجی همچنین ارزش بازارها مالی کشور عدد غیر منطقی چرا نقدشوندگی مهم است؟ نیست اما اگر این حجم نقدینگی منجر به نقد شوندگی در بازارها شود می تواند به نفع اقتصاد تمام شود. به طور مثال اگر نقدینگی موجود در بازار ارز کاهش یابد و با مازاد نقدینگی مواجه شویم به دلیل عدم نقد شوندگی در معاملات امکان دارد که نقدینگی مخرب واقع شود. دلیل دیگر جذب نقدینگی در یک بازار پر سود آن است که مدیریت و نظارتی در بازارها وجود ندارد و این موضوع باعث می شود که نقد شوندگی در یک بازار مناسب باشد اما در دیگر بازار این گونه نباشد.

* راهکار درست توزیع نقدینگی چیست؟ آنطور که نقدینگی فقط در یک بازار که آثار منفی دارد جذب نشود؟
به نظر می رسد با توجه به وضعیت اقتصاد کشور اگر میزان نقدینگی موجود به درستی مدیریت شود و به تناسب بازارها توزیع و جذب شود این حجم از نقدینگی مشکل خاصی را در اقتصاد ایجاد نمی کند. به طور مثال اگر کل فعالیت ها در بازار ملک را ۲۰ درصد از میزان حجم نقدینگی برای جذب آن در نظر بگیریم، نقدینگی باید ۲۰ درصد به سمت بازار ملک و مسکن روانه شود. از طرفی چنانچه حجم بازار سهام را ۱۵ درصد در نظر گرفته شود نقدینگی باید فقط ۱۵ درصد بسمت این بازار برود. بنابراین تعادل در جذب نقدینگی متناسب با ظرفیت بازارها برای جذب باید صورت گیرد که در این زمینه مازاد نقدینگی که مشکل آفرین می شود را نخواهیم داشت. حال متوجه خواهیم شد که رمز مدیریت نقدینگی متناسب سازی آن با توجه به حجم بازارها است که باید اتفاق بیفتد.

* پس به نظر می رسد وجود شفافیت اطلاعات در بازارها برای جذب نقدینگی مهم است، اما چرا معمولا بازارها خیلی شفاف نیستند؟
به نکته خیلی خوبی اشاره کردید؛ اگر اطلاعات بازاری غیر شفاف باشد آن بازار ناخودآگاه یا با کمبود یا مازاد نقدینگی مواجه می شود در چنین شرایطی شفافیت اطلاعات بازار برای جذب نقدینگی البته چرا نقدشوندگی مهم است؟ با مدیریت درست حرف اول را می زند. مثلا شفافیت اطلاعات در بازارها کمک می کند تا بتوان شاخص ها و ارزش معاملات در بازار مشخص و معین و به تفکیک اعلام شود، بنابراین اگر اطلاعات بازارها ناشفاف باشد بازار دچار آشفتگی خواهد شد و نقدینگی نیز در یک یا دو بازار چرا نقدشوندگی مهم است؟ تجمیع می شود این در حالی است که اولین استراتژی عملیاتی افزایش شفافیت معاملات در بازارها است که باید مورد توجه قرار گیرد چرا که این موضوع کمک می کند تا پمپاژ نقدینگی در بازار درست عمل کند.

* برای اینکه بتوان شفافیت اطلاعات در بازارها به درستی انجام شود راهکار چیست؟
هر بازاری متولی خاص خود را دارد. با این وجود متولی بازار باید مشخص باشد، مثلا در بازار سهام وزارت اقتصاد و امور دارایی است، بازار مسکن، وزارت مسکن، بازار ارز، وزارت بازرگانی و بانک مرکزی و سایر بازارها نیز به همین منوال باید مدیریت و متولی واحد پاسخگوی شفافیت امور و اطلاعات بازار باشند تا مدیریت ها در بازار برای جذب نقدینگی در آن بازار معین باشد و تصمیم گیریها و سیاست گذاریها طوری اتخاذ شود که با ارایه اطلاعات درست بازار توان جذب نقدینگی لازم را متناسب با ظرفیتی که دارد داشته باشد. چرا که رونق در هر بازاری زمانی اتفاق می افتد که از طریق نقد شوندگی، متولی بازار برای مردم و سرمایه گذاران معلوم و اطلاعات شفافی از معاملات به دست مردم برسد. به عبارت دیگر برنامه نقد شوندگی در هر بازار توسط متولی آن بازار باید مشخص تا با ارایه آن برای جذب نقدینگی اقدامات لازم به کار گرفته شود.

* برنامه وزارت خانه ها و یا سایر متولیان بازارها برای نقد شوندگی و جذب نقدینگی در ارایه اطلاعات و استفاده از ابزارها در این زمینه چگونه باید باشد؟
ابتدا باید دید که برنامه هر وزارتخانه یا بازاری برای جذب نقدینگی چیست و همانطور که اشاره کردید از چه ابزاری استفاده شود تا بتوان با در نظر گرفتن ظرفیت بازار اقدام به جذب نقدینگی کرد همچنین از چه فرصتی استفاده نمود تا بتوان بدرستی و با اصول خاص اقدام به جذب نقدینگی کرد. به طور مثال وقتی دیده می شود که یک بازار ۵۰ تا ۶۰ درصد ظرفیت جذب نقدینگی دارد باید مشخص شود که علت آن چیست؟ چه شده است که این بازار ظرفیت قابل توجه ای برای جذب نقدینگی دارد در چنین شرایطی متولیان بازار باید به درستی سودآوری بازار را مدیریت کنند. با این وجود وقتی بازاری ۸۰ درصد سودآوری دارد معلوم است که نقدینگی به سمت آن بازار سرازیر می شود چرا که سودآوری در آن بازار به نسبت سایر بازارها قابل توجه است. در چنین شرایطی بازار باید متناسب با نقد شوندگی تنظیم شود. مثلا بازدهی اوراق ۲۰ درصد است از طرفی بازار سهام ۳۰ درصد ریسک بازار سهام ۱۰ درصد ریسک باید صفر شود بنابراین معلوم می شود که نقدینگی به سمت این بازار می آید در چنین شرایطی باید ریسک بازار را کاهش داد و فرصت های سرمایه گذاری را با مدیریت ریسک ایجاد کرد.

چرا باید وارد بازار بورس شویم؟

چرا باید وارد بازار بورس شویم؟

تا همین چند سال‌ اخیر، اکثر مردم تنها راه پس‌انداز یا حتی سرمایه‌گذاری کردن را سپرده گذاری در بانک می‌دانستند. دلیلش هم این بود که با سایر روش‌های سرمایه‌گذاری آشنایی نداشتند. مثلاً آن‌ها نمی‌دانستند که یک فرد عادی می‌تواند با سرمایه‌گذاری در واحدهای یک شرکت تولیدی، به اندازه دارایی خود در مالکیت آن‌ شرکت سهیم باشد. یا اینکه به اندازه دارایی خود در یک شرکت سرمایه‌گذاری سهیم شود. و یا اینکه در بازار بورس سرمایه‌گذاری کند.

عموماً به دنبال آن هستیم تا پول خود را در جایی سرمایه‌گذاری کنیم که سود بیشتری داشته باشد. در عین حال از قانونی بودن محلی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنیم مطمئن باشیم. از دیگر نکاتی که مورد نظر قرار می‌دهیم، شفافیت اطلاعات درخصوص سرمایه‌گذاری مورد نظر، سرعت و سهولت نقدشوندگی سرمایه است.

نکات مهم در انتخاب روش سرمایه‌گذاری:

به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم که در انتخاب روش سرمایه‌گذاری، نکات زیادی مدنظر قرار میگیرد. در ادامه به این نکات اشاره میکنیم:

1. با سرمایه اندک بتوان سرمایه گذاری کرد.

2. کسب سود بیشتر نسبت به سایر روش‌های سرمایه‌گذاری

3. اطمینان از قانونی بودن روش سرمایه‌گذاری

4. اطلاع از بازار مورد نظر در هر زمان (وجود شفافیت در بازار)

5. قابلیت نقدشوندگی سریع و راحت

فواید بورس برای سرمایه‌گذاران:

الف) ایجاد درآمد که به دو روش پرداخت سود نقدی ناشی از فعالیت شرکت‌ها و کسب درآمد ناشی از افزایش قیمت سهام می باشد.

ب) قابلیت نقدشوندگی بالا. نسبت چرا نقدشوندگی مهم است؟ به سایر سرمایه گذاری ها سریع تر می توان سهام یا سرمایه خود را تبدیل به پول نقد کرد.

ج) اطمینان از محل سرمایه‌گذاری و شفافیت بازار که کلیه فعالیت‌های بورسی با توجه به مجوز قانونی مربوط به خود و با نظارت یک نهاد ناظرتحت عنوان “سازمان بورس و اوراق بهادار” به فعالیت می‌پردازند.

د) هدایت سرمایه‌های سرگردان به سمت سرمایه‌گذاری‌های متمرکز و هدفمند

ه) استفاده از پس‌ اندازهای کوچک و خرد افراد به هر میزان در سرمایه‌گذاری‌های بزرگ

و) ایجاد بازار دائم و مستمر که سرمایه‌گذاری بلند مدت و کوتاه مدت را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌آورد.

ز) وجود اوراق بهادار با ریسک و بازدهی مختلف برای سرمایه‌گذاران با هر سطح ریسک پذیری

7 دلیل برای سرمایه‌گذاری در بورس:

  1. جذابیتِ سرمایه گذاری در بازار بورس
  2. سرمایه گذاری در بازار بورس با سرمایه اندک
  3. قابلیت نقد شوندگی بالا
  4. از کنار سواحل دریای خزر معامله کنید!
  5. تنوع ریسک در اختیار خودتان
  6. قانونمند سرمایه گذاری کنیم!
  7. سرمایه گذاری در بازار بورس به دلیل شفافیت اطلاعات

چرا باید در بورس سرمایه‌گذاری کنیم؟

فرض کنید شما مبلغ ۱۰ میلیون تومان را پس‌انداز کرده‌اید و حال قصد دارید پول خود را در جایی که واقعاً ارزشش را داشته باشد سرمایه‌گذاری کنید، راه‌های مختلفی برای سرمایه‌گذاری پیش‌روی شماست. کم ریسک‌ترین راه‌حل باز کردن یک سپرده یکتا چندساله نزد بانک هست که از ۱۸ الی ۲۰ درصد در سال سود برای سپرده شما تعلق می‌گیرد. راه‌حل‌های دیگری مثل خرید دلار، یورو و سکه طلانیز وجود دارد. مشکلاتی که سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها دارد فیزیکی بودن آن‌ها و ریسک به‌مراتب بالا آن است.

برای خرید دلار و سکه طلا نیز یک دردسر وجود دارد، درصورتی‌که قصد فروش آن‌ها را داشته باشید یا اینکه در اثر ریزش بازار برای حفظ ارزش پولتان سریعاً قصد فروش آن‌ها را داشته باشید، باید حتماً به بازار مراجعه کنید و با صرف وقت زیاد، دلار یا سکه خود را به فروش برسانید. راه‌حل دیگر سرمایه‌گذاری در بورس است.

بازار بورس نسبت به بانک‌ها سرمایه‌گذاری پر ریسک‌تری است، از طرفی در صورتی که به هر مقدار از پول خود نیاز فوری داشته باشید می‌توانید با فروش همان میزان سهام، مبلغ خود را دریافت کنید، این مبلغ سه روز کاری بعد با درخواست شما در حساب بانکی مورد نظر شماست. سرمایه گذاری در بانک و بورس تفاوت های دیگری نیز دارد. اگر میخواهید از این تفاوت ها اطلاع پیدا کنید، مطالعه مقاله سرمایه گذاری در بانک بهتر است یا بورس را به شما پیشنهاد میکنیم.

چرا سرمایه گذاری در بورس؟

  1. سهام دارای پتانسیل نقدشوندگی بالا است.
  2. افراد می‌ توانند با سرمایه اندک در بورس اوراق بهادار سرمایه ‌گذاری کنند.
  3. با تبدیل دارایی و ثروت به سرمایه ‌گذاری در بازار سرمایه می ‌توان اثر تورم را خنثی کرد و نیز با تحلیل و مدیریت بهینه دارایی‌ها به سودآوری واقعی نیز رسید.
  4. با توجه به تنوع اوراق بهاداری که در بورس عرضه می ‌شود، این امکان به سرمایه ‌گذاران داده می‌ شود که پرتفوی متنوعی از مجموع سهام را تشکیل داده و ریسک سرمایه ‌گذاری را کاهش دهند.
  5. صاحبان سهام شرکت ‌ها به ‌نسبت تعداد سهام در دست خود در مجمع صاحبان سهام حق رأی داشته و می‌توانند نسبت به تقسیم سود و انتخاب مدیران و خط‌ مشی آینده شرکت مداخله و شرکت داشته باشند.
  6. سود حاصل از سرمایه ‌گذاری در بورس اوراق بهادار در بسیاری از کشورها از مالیات معاف یا مشمول تخفیف مالیاتی است.
  7. صاحبان سرمایه حداکثر تلاش خود را می ‌کنند که سرمایه‌ های خود را به سوی شرکت‌ هایی و صنایع کارآمدی هدایت کنند که کارآیی بهتری دارند و فعالیت آن ‌ها در رابطه با صنایع شکوفاتر و سودآورتر باشد. همین امر باعث پیشرفت شرکت‌ هایی می‌شود که فعالیت مناسب ‌تر و مدیریت بهتری دارند و عاملی برای تشویق شرکت‌ ها می شود تا برای جذب بیشتر سرمایه ‌ها بهتر عمل کنند.
  8. ابزارهای پوشش ریسک متنوعی در بازار سهام وجود دارد.
  9. وجود مشاوران و تحلیلگران فعال در بازار سهام منجر به انتخاب، خرید و فروش هوشمندانه سهام و در نتیجه افزایش سود و کاهش ریسک می‌ شود.
  10. سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار، بازدهی بالاتری به نسبت سایر سرمایه ‌گذاری‌ ها دارد.

سخن پایانی:

اگر شما هم از بین انواع فرصت‌های سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار را انتخاب نمودید، باید ابتدا به کسب اطلاعات کافی در مورد آن بپردازید و همچنین با مجموعه اصطلاحات بورسی آشنا باشید. برای این منظور در آموزش های بعدی با ما همراه باشید.

جریان نقدینگی چیست؟ (همراه با نمونه‌ای از گزارش جریان نقدینگی)

جریان نقدینگی یکی از بخش‌های مهم در سرپا نگه داشتن هر کسب‌وکاری است. حسابداران و سایر کارشناسان اقتصادی باید نظارت دقیقی بر گردش پول داشته‌باشند تا منافع شرکت حفظ شود. یادگیری درمورد جریان نقدینگی به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از عملکرد کسب‌وکار داشته‌باشید. در این مطلب، توضیح خواهیم داد که جریان نقدینگی چیست، انواع مختلف آن را شرح می‌دهیم و مثالی از گزارش جریان نقدینگی ارائه می‌کنیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی به معنای وارد کردن یا خارج کردن پول به کسب‌وکار است. سازمان‌ها چرا نقدشوندگی مهم است؟ از جریان نقدینگی برای تحلیل موقعیت مالی خود و آمادگی برای آینده استفاده می‌کنند؛ به طور کل، می‌توان گفت که نوعی برقراری تعادل است.

سپرده‌ای دارید یا پولی به حساب شما واریز شده‌است، همچنین برداشت‌هایی از حساب داشته‌اید یا پولی از حسابتان خارج شده‌است. برای افراد و شرکت‌ها جریان نقدینگی مثبت به این معناست که بدون این‌که نیازی به برداشت اضافه از حساب خود داشته‌باشند، برای پوشش هزینه‌ها یا پرداخت وام‌ها پول کافی دارند.

چرا جریان نقدینگی مهم است؟

چرا جریان نقدینگی مهم است

جریان نقدینگی نه‌تنها شرکت را سرپا نگاه می‌دارد، بلکه کمک می‌کند که سازمان برای هزینه‌ها و تغییرات موقعیت‌های اقتصادی آماده باشد. گزارش جریان نقدینگی در چرا نقدشوندگی مهم است؟ تصمیم‌گیری فعالیت‌های آینده، مانند خرید کسب‌وکار دیگر، استخدام کارمند یا مزایای اضافی برای شرکت، به سازمان کمک می‌کند.

انواع جریان نقدینگی

جریان نقدینگی بخشی از گزارش مالی شرکت است.

در ادامه، انواع جریان نقدینگی مشاهده‌شده در گزارش مالی را خواهیم دید:

  • ارزش فعلی خالص: ارزش یک کسب‌وکار با استفاده از تنزیل جریان نقدی (discounted cash flow).
  • نقدینگی فعلی: برای تعیین وضعیت شرکت در پرداخت تعهدات مالی خود است.
  • جریان نقدینگیدر هر سهام: درآمد شما پس از کسر مالیات، تقسیم بر سهام موجود می‌شود.
  • نرخ تبدیل پول نقد: این مورد فاصله زمانی پرداخت هزینه‌ی اقلام توسط شرکت چرا نقدشوندگی مهم است؟ و دریافت آن از مشتری را مشخص می‌کند.
  • جریان نقدینگیفعالیت‌های اجرایی: هزینه‌ی به‌دست‌آمده از فعالیت‌های اصلی شرکت است و شامل درآمد سرمایه‌گذاری نمی‌شود.
  • کسری بودجه: مقداری را مشخص می‌کند که شرکت برای جبران کسری نیاز دارد.
  • پرداخت سود سهام: نوعی از جریان نقدینگی که برای پرداخت چرا نقدشوندگی مهم است؟ سود سهام به سرمایه‌داران استفاده می‌شود.
  • هزینه‌های سرمایه‌گذاری: گردش مالی موردنیاز برای سرمایه‌گذاری مجدد روی کسب‌وکار خود را مشخص می‌کند.
  • جریان نقدینگیمستقل سرمایه‌داری: تفاوت گردش مالی فعالیت‌های اجرایی و هزینه‌های سرمایه‌گذاری است.
  • جریان نقدینگی مستقل شرکت: این پارامتر فرض می‌کند شرکت هیچ وامی ندارد و برای ارزش‌گذاری شرکت استفاده می‌شود.
  • تغییرات نقدینگی خالص: تفاوت گردش مالی در یک دوره‌ی حسابداری و دوره‌ی دیگر را تعیین می‌کند.

نمونه‌ای از گزارش جریان نقدینگی

در زیر نمونه‌ای از گزارش جریان نقدینگی و همچنین چگونگی استفاده از آن برای گزارش مالی کلی را بیان کرده‌ایم:

شرح هزینه (دلار)
جریان نقدی حاصل از فعالیت‌ها ۷۰۰
فروش ۱۰۰۰
مالیات (۳۰۰)
جمع کل
جریان نقدی حاصل از سرمایه‌گذاری‌ها (۲۰۰)
سرمایه‌‌ی خریداری‌شده (۲۰۰)
جریان نقدینگی کارهای مالی ۱۵۰۰
وام (خروجی) (۵۰۰)
وام (ورودی) (۲۰۰۰)
کل ۲۰۰۰

در ادامه، توضیحات اضافیِ مربوط به گزارش جریان نقدینگی که در ۳ بخش خلاصه می‌شود را آوردیم:

۱. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیت‌های اجرایی

این نوع فعالیت‌ها هسته‌ی اصلی فعالیت‌های کسب‌وکار هستند؛ برای مثال، اگر شما محصولی را می‌فروشید، تولید، فروش و تحویل محصول به عنوان فعالیت‌های اجرایی در نظر گرفته می‌شوند؛ همچنین، شامل پرداخت مشتری، خرید اقلام، حساب‌های پرداختی و صورت‌پرداخت شرکت نیز می‌شود. سایر موارد شامل استهلاک تجهیزات یا دارایی‌های مشهود دیگر، استهلاک دارایی‌های نامشهود و مالیات معوقه هستند.

۲. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیت‌های سرمایه‌گذاری

این نوع از جریان نقدینگی شامل خرید و فروش سرمایه‌هایی مانند زمین، ساختمان، تجهیزات یا اوراق بهادار قابل‌فروش است؛ همچنین، می‌تواند مواردی مانند وام به تأمین‌کنندگان یا دریافتی از مشتریان و پرداختی ادغام‌شده‌ها یا تملکات را نیز شامل شود.

۳. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیت‌های مالی

شامل وجه نقد سرمایه‌گذاران و وجه نقد سهام‌داران به صورت سود سهام است؛ همچنین، می‌تواند فعالیت‌هایی مانند فروش یا خرید مجدد سهام شرکت را شامل شود که بر بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام بلندمدت یک سازمان تأثیر بگذارد.

سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی

سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی

بعضی از سؤالاتی که به طور مکرر بیان می‌شوند:

  • تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟
  • فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟
  • چه راه‌هایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟
  • آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آینده‌ام چقدر است؟
  • جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟
  • مثالی از نمونه‌های معادل نقدی بزنید.

تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟

درآمد خالص، کسر هزینه‌های یک دوره‌‌ی حسابداری از درآمد ناخالص است. جریان نقدینگی به تفاوت بین موجودی نقدی از این بازه تا بازه‌ی بعدی اشاره دارد.

فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟

سود خالص +‌ استهلاک - حساب‌های دریافتی - افزایش موجودی کالا + حساب‌های دریافتی - کاهش وام‌های بانکی/ مالی = نقدینگی خالص

چه راه‌هایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟

چه راه‌هایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند

این موارد بهترین نکاتی هستند که برای حفظ نقدینگی وجود دارند:

  • بیش‌تر از آن‌چه خرج کرده‌اید، محصول یا سرویس بفروشید.
  • اطمینان حاصل کنید که تعادل را برقرار کرده‌اید.
  • راه‌هایی را برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها از طریق خرده‌فروشی، فروش تجهیزات منسوخ و دیگر دارایی‌ها پیدا کنید تا بتوانید ذخیره کنید.

آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آینده‌ام چقدر است؟

دانستن جریان نقدینگی آینده‌تان به شما کمک می‌کند که از سودمندی کسب‌وکار خود اطمینان حاصل کنید. با تعیین هزینه‌ها و درآمدهای آتی می‌توانید بفهمید که فعالیت‌های آینده‌تان چقدر ماندگار هستند یا برای افراط نکردن چه هزینه‌هایی را باید بپردازید.

تحلیل‌گران مالی از این ۴ گام برای تحلیل جریان نقدینگی استفاده می‌کنند:

۱. فرضیاتی را مانند افزایش قیمت برای کسب‌وکارها و همچنین فروشندگان و تأمین‌کنندگان محاسبه می‌کنند. آن‌ها فروش‌های آینده، چرخه‌های فروش، افزایش پرداختی و دیگر هزینه‌های عمومی را نیز پیش‌بینی می‌کنند.

۲. فروش‌های آینده را با نگاهی به فروش سال‌های گذشته و ترند پیش‌بینی‌شده در صنعت تعیین می‌کنند.

۳. هزینه‌های آتی شامل پرداختی‌ها، هزینه‌ی انجام کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری‌های مالی را مشخص می‌کنند.

۴. اطلاعات را تحلیل می‌کنند تا متوجه شوند که کجا به کاهش هزینه یا سرمایه‌گذاری‌های جدید نیاز دارند تا از رشد کسب‌وکار خود مطمئن شوند.

جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟

جریان نقدینگی مثبت به معنای این است که کسب‌وکار برای ادامه‌ی انجام فعالیت و پرداخت وام‌ها پول کافی دارد. جریان نقدینگی منفی به معنی این است که شما بیش از فروش خرج می‌کنید و حتی ممکن است برای پرداخت وام خود نیاز داشته‌‌باشید که قرض کنید.

مثالی از معادل نقد بزنید

معادل‌ِ نقد سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدتی هستند که نقدینگی بالایی دارند و از زمان خرید سررسید سه‌ماهه یا کم‌تر دارند. برخی از این نمونه‌ها شامل سند خزانه‌ی کوتاه‌مدت ایالات متحده، حساب‌ سپرده‌های سودآور، اوراق تجاری یا اوراق قرضه کوتاه‌مدت دولت است.

در این مطلب سعی کردیم تا مفهوم جریان نقدینگی را به‌خوبی توضیح دهیم و زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. لطفا شما هم اگر پیشنهادی برای تکمیل این مطلب دارید با ما به‌اشتراک بگذارید.

تاثیر معاملات الگوریتمی بر نقدشوندگی

معاملات الگوریتمی، تحولاتی را در بازارهای مالی ایجاد کردند؛ یکی از آن‌ها تغییر میزان نقدشوندگی (liquidity) است که امروزه یکی از مهم‌ترین موضوعات مورد بحث در زمینه سرمایه‌گذاری است. در این مقاله قصد داریم به بررسی دقیق‌تر این مفهوم و تاثیر معاملات الگوریتمی بر آن بپردازیم.

نقدشوندگی چیست؟

امروزه، به دنبال وقوع بحران‌های مالی متعدد در دنیا و عدم سهولت در معامله دارایی‌ها، مفهوم نقدشوندگی اهمیت بیشتری پیدا کرده و به نیروی حیات‌بخش بازارهای مالی تبدیل شده است. این مفهوم، به معنای قابلیت جذب جریان سفارش‌های خرید‌و‌فروش بدون تاثیرگذاری بر قیمت‌ها است.

نقدشوندگی به چهار بعد در بازار بستگی دارد که شامل:

  • عمق (تاثیر معاملات با حجم زیاد بر قیمت)
  • عرض (فاصله بین قیمت‌هاي پیشنهادی خرید‌و‌فروش)
  • تاب آوري (مدت زمان به تعادل رسیدن بازار پس از نوسان شدید قیمت)
  • زمان (سرعت انجام معاملات)

چرا نقدشوندگی مهم است؟

اگر بازارها نقدشونده نباشند، فروش یا تبدیل دارایی‌ها و اوراق بهادار به پول نقد بسیار دشوار خواهد بود. به عنوان مثال، شما ممکن است دارای یک میراث خانوادگی ارزشمند باشید، اما اگر بازاری برای کالای شما وجود نداشته باشد (یعنی خریدار نباشد)، به‌سختی می‌توانید آن را به پول نقد تبدیل کنید.

از سوی دیگر، دارایی‌های مالی مانند سهام در بورس اوراق بهادار، نقدشوندگی بیشتری نسبت به دارایی‌های دیگر دارند؛ زیرا، خرید‌و‌فروش سهام در آن به آسانی و با شفافیت بیشتری اجرا می‌شود.

نقد‌شوندگی کمتر، زمانی رخ می‌دهد که تعداد خریداران و فروشندگان کمتر است. در‌نتیجه، انجام معاملات دشوار است و ریسک نقد‌شوندگی بیشتری دارد. اما نقد‌شوندگی زیاد به معنای وجود تعداد زیاد معامله‌گران است که موجب می‌شود حتی با وجود دامنه نوسان محدود، سهم به‌سادگی خرید‌و‌فروش شود.

طبق مطالب گفته شده معمولا سهام شرکت‌های بزرگ، نقدشونده‌تر هستند؛ اما سهام شرکت‌های کوچک نقدشوندگی نسبتا پایینی دارند؛ چرا که معامله‌گران کمتری به دنبال معامله سهم آن‌ها هستند. همچنین، اتفاقاتی مانند سقوط بازار می‌توانند چرا نقدشوندگی مهم است؟ در میزان نقدینگی سهام یک شرکت تاثیرگذار باشند؛ بنابراین میزان آن ثابت نیست و ممکن است تغییر کند.

فاکتورهای تاثیرگذار در نقدشوندگی

عوامل کلان تاثیرگذار

این پدیده، بر بسیاری از اصول اقتصاد کلان بستگی دارد که شامل سیاست‌های مالی شرکت،رویکرد حاکم بر نرخ ارز و همچنین محیط نظارتی است. اعتماد حاکم بر بازار و اطمینان معامله‌گر در بهبود نقدینگی تاثیرگذار است.

ساختار خرد بازار

در ساختار خرد بازار به فاکتورهایی مانند سیستم‌های اجرای معاملات، هزینه‌های معاملاتی و مکانیزم کشف قیمت، پرداخته می‌شود.موضوعات مورد بحث در این مورد، رفتار مشارکت‌کنندگان بازار و اداره بنگاه‌ها توسط آنان است که می‌تواند بر نقد‌شوندگی تاثیرگذار باشد.

اصلاح قوانین و مقررات

یکی از دغدغه‌های ناظران بازارها، افزایش نقدشوندگی است. در واقع هدف اصلی بسیاری از قوانین و مقررات، ایجاد بازارهای عمیق و نقد است. در طی فرایند مدیریت آن در بخش‌های مختلف بازار، احتمالا مسائل مقرراتی و چالش‌هایی ایجاد می‌شوند.

وجود بازارهای نقد، اطمینان و اعتماد معامله‌گر را افزایش می‌دهد؛ در‌نتیجه موجب افزایش انعطاف‌پذیری بازار نیز می‌شود.

نقدشوندگی

نقش معاملات الگوریتمی در افزایش نقدشوندگی

پس از رواج معاملات الگوریتمی در بازارهای مالی، برخی از عوامل کلیدی بازار مانند نقدشوندگی تغییرات چشمگیری داشتند. اما الگوریتم‌ها چگونه موجب بهبود نقدشوندگی می‌شوند؟

طبق مطالب گفته شده، یکی از پارامترهای اندازه‌گیری نقدشوندگی، سرعت انجام معامله است. از طرف دیگر، استفاده از ربات‌ها در اجرای سفارش باعث افزایش سرعت معاملات می‌شود؛ بنابراین الگوریتم‌ها از طریق کاهش مدت انتظار دو معامله متوالی، موجب بهبود نقدشوندگی می‌شوند.

همانطور که می‌دانید قیمت‌گذاری نادرست، ریسک اجرای سفارش را بالا می‌برد؛ اما با استفاده از معاملات الگوریتمی شاهد بازاری کاراتر و با شفافیت بیشتر هستیم. در‌‎نتیجه، الگوریتم‌ها با افزایش رقابت و شفافیت بازار به فرایند کشف قیمت کمک شایانی می‌کنند. علاوه بر این، افزایش رقابت در بازار باعث کاهش فاصله سرخط خرید‌و‌فروش می‌شود که این عامل بعد از عامل حجم معاملات مهمترین عامل تاثیرگذار در نقدشوندگی است.

همچنین، الگوریتم‌های اجرای سفارش با تقسیم سفارشات در عمق بازار روی مظنه‌های مختلف، موجب عمیق‌تر شدن بازار می‌شود. از سوی دیگر، رفتارهای هیجانی معامله‌گران خود بر روی نقدشوندگی بازار اثرگذار است. فرض کنید معامله‌گری تحت‌تاثیر احساسات و هیجانات قرار گرفته و تصمیم به فروش تعداد زیادی سهم در زمان کوتاه می‌گیرد، در‌نهایت این تصمیم می‌تواند موجب ایجاد فشار فروش یا حتی صف فروش در بازار شود که تاثیر منفی بر نقدشوندگی دارد. اما ربات‌ها تحت‌تاثیر احساسات قرار نمی‌گیرند و طبق استراتژی از‌پیش‌تعیین‌شده فعالیت می‌کنند.

انواع نقدشوندگی

انواع نقدشوندگی عبارت‌اند از:

نقدشوندگی بازار

این نوع از نقدشوندگی، به سرعت تبدیل یک دارایی به دارایی‌های دیگر اطلاق می‌شود. هر چقدر یک دارایی راحت‌تر و سریع‌تر به دارایی مدنظر معامله‌گران تبدیل شود، نقدشونده‌تر است.

در رابطه با بازار سهام، هنگامی یک سهم نقدشونده است که حجم معاملات بالایی داشته باشد و با صف همراه نباشد. همچنین قیمتی که خریدار به ازای هر سهم (قیمت پیشنهادی) پیشنهاد می‌کند و قیمتی که فروشنده مایل به پذیرش آن است (قیمت تقاضا) تقریبا نزدیک به یکدیگر باشد.

بنابراین، نیازی نیست معامله‌گران برای فروش فوری سهام خود از سودهای تحقق‌نیافته، صرف نظر کنند. کاهش فاصله بین بالاترین قیمت که خریدار تمایل به پرداخت دارد و پایین‌ترین قیمت که فروشنده مایل به پذیرش آن است، موجب افزایش نقدینگی بازار می‌شود.

نقدشوندگی حسابداری

به توانایی پرداخت بدهی‌ها در زمان سررسید آن‌ها با دارایی‌های نقدی در دسترس، اشاره می‌کند. در واقع نقدشوندگی حسابداری، به معنای مقایسه دارایی‌های نقدی با بدهی‌های جاری یا تعهدات مالی است که ظرف یک سال سررسید می‌شوند.

نحوه اندازه‌گیری نقدشوندگی حسابداری سهام

سرمایه‌گذاران، از نسبت‌های مالی برای سنجش میزان نقدشوندگی حسابداری سهم استفاده می‌کنند که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

نسبت جاری

یکی از ساده ترین و آسان‌ترین فرمول‌ها، نسبت نقدی است. دارایی‌های جاری (آنهایی که می‌توانند در طی یک سال به پول نقد تبدیل شوند) را در برابر بدهی‌های جاری محاسبه می‌کند. فرمول به‌صورت زیر است:

نسبت جاری = دارایی‌های جاری / بدهی‌های جاری

نسبت سریع

این نسبت، شاخصی برای اندازه‌گیری توان شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های سریع (دارایی‌های جاری که می‌توانند با سرعت به پول نقد تبدیل شوند) است.

دارایی‌هایی که سریعا به وجه نقد تبدیل نمی‎‌شوند، در این شاخص استفاده نمی‌شوند.

نسبت سریع = (نقدی + معادل نقدی + مطالبات حساب) / بدهی‌های جاری

نسبت نقدی

این معیار، توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود با پول نقد یا معادل آن را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول این است:

نسبت نقدی = (نقدی + معادل نقدی) / بدهی‌های جاری

نحوه اندازه‌گیری نقدشوندگی بازار سهام

سرمایه‌گذاران، از معیارهای زیر برای سنجش میزان نقدشوندگی بازار سهم استفاده می‌کنند که شامل:

معیارهای مربوط به حجم معاملات

این دسته از معیارها معمولا برای بررسی بعد عمق بازار استفاده می‌شوند که عبارتند از: حجم معامله، سرمایه در گردش، عمق بازار.

معیارهای مربوط به زمان انجام معاملات

این دسته از معیارها نشان می‌دهند که هر چند وقت یک بار سفارشات رخ می‎دهند. برخی آن‌ها شامل: تعداد تراکنش‌ها در فاصله‌ی زمانی و تعداد سفارشات وارد شده در تابلو سفارش در فاصله زمانی مذکور.

معیارهای مربوط به شکاف قیمتی بین خرید‌و‌فروش

این نوع از معیارها با هزینه تقریبی انجام معاملات را به ما می‌دهند و هرچه مقدار عددی این معیار کوچکتر باشد نقدشوندگی بازار بیشتر است که حاوی شکاف قیمتی مطلق و شکاف قیمتی نسبی است که به ازای هر سفارشی که در تابلو ثبت می‌شود قابل محاسبه هستند.

سخن پایانی

در‌طول سال‌های اخیر، در بازارهای توسعه‌یافته‌ از معاملات الگوریتمی به‌عنوان راهی برای عمق‌بخشی به بازار و بهبود نقدشوندگی استفاده می‌شود. در سال ۲۰۰۹، معادل ۷۳ درصد از تمام معاملات بازارهای ایالات متحده توسط معاملات الگوریتمی انجام شده که تاثیر زیادی در افزایش نقدشوندگی این بازارها داشته است.

چرا باید چرا نقدشوندگی مهم است؟ بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟

یکی از مهم‌ترین‌ مولفه‌های سرمایه‌گذاری، افق زمانی است. سرمایه‌گذار باید انتخاب کند که قرار است در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و یا بلند‌مدت به سود برسد.

اختصاصی آگاه پرس- در ادامه سلسله یادداشت‌های «سواد بورسی»، در این یادداشت کوتاه به این پرسش مهم فعالان بورس می‌پردازیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟

نوسانات اقتصادی در کشور ما باعث شده سرمایه‌گذاران با ترس و احتیاط بیشتری وارد میدان شوند. بورس، طلا، سکه، زمین و … از جمله بازارهایی هستند که شهروندان برای حفظ ارزش پول خود، به سرمایه گذاری در آن‌ها مبادرت می‌کنند.

اما در کنار شناخت شرایط بازارهای مالی، تعیین افق زمانی از موارد مهمی است که در ابتدای مسیر سرمایه گذاری باید مشخص باشد.

کارشناسان پیشنهاد داده‌اند در سبد سرمایه گذاری هم اهداف بلند مدت و هم اهداف کوتاه مدت در نظر گرفته شود. انتخاب این دو گزینه ارتباط تنگاتنگی با شرایط مالی سرمایه گذار، میزان دارایی و نقدشوندگی سرمایه دارد.

به عنوان مثال اگر سرمایه گذار بازار مسکن را برای سرمایه گذاری انتخاب کند؛ نمی‌تواند انتظار سود کوتاه مدت داشته باشد. نقد شوندگی بازار ملک بسیار پایین است و اگر فرد بخواهد بعد از چند روز ملک خریداری شده را بفروشد، مجبور می‌شود این کار را با ضرر انجام دهد.

در بازار سرمایه نیز استراتژی زمانی کوتاه مدت، بلند مدت و میان‌مدت وجود دارد. کسانی که فعالیت در بازار سرمایه را به عنوان شغل روزانه انتخاب کرده‌اند و از زیر و بم این بازار اطلاع دارند، به سراغ سرمایه گذاری کوتاه مدت و یا نوسان‌گیری می‌روند.

نوسان گیری ممکن است با ضرر و یا سود پایین همراه باشد. هرچند نوسان گیرها برای جلوگیری از کاهش سرمایه خود، در سبد سهام سراغ شرکت‌های بنیادی نیز می‌روند.

اما کسانی که انتظار سود کوتاه‌مدت در بازار سرمایه را ندارند، سهام بنیادی را انتخاب می‌کنند. از سوی دیگر اگر سرمایه فرد کلان باشد، می‌تواند مدیریت دارایی خود را به شرکت‌های سبدگردان واگذار کند.

اما سرمایه گذاری بلند مدت چه مزایایی دارد؟ اولین و مهم‌ترین مزیت این نوع سرمایه گذاری دوری از هیجان و اتخاذ تصمیمات احساسی است. در سال‌های گذشته بازار بورس به دلیل تصمیمات احساسی ضررهای سنگینی را متحمل شده است.

تجربه ثابت کرده ملک، زمین، طلا، بازار سرمایه و تمام بازارهای مالی دیگر با گذشت زمان رشد کرده‌اند. پس می‌شود به این تجربه اعتماد کرد و از مزیت سرمایه گذاری بلندمدت بهره برد.

بهره مرکب یکی از مهم‌ترین موارد در سرمایه گذاری بلندمدت است. وقتی شما می‌خواهید از بهره مرکب بهره‌مند شوید، باید به فاکتور «زمان» بیش از پیش اهمیت بدهید. اصلا سرمایه‌گذاری بلندمدت بدون بهره مرکب، معنایی ندارد.

امنیت از دیگر مزایای سرمایه‌گذاری بلند مدت است. فرد با انتخاب سهام بنیادی به سراغ روش مطمئنی برای سرمایه گذاری در بورس می‌رود. از طرف دیگر می‌تواند با روش غیر مستقیم و از طریق صندوق های سرمایه گذاری از مزایای زمان در افزایش سرمایه خود بهره ببرد.

از طرف دیگر سرمایه گذاری بلند مدت باعث می‌شود برداشت‌های پی در پی از سرمایه متوقف شود.

امنیت ذهنی و روانی سرمایه‌گذاری بلند مدت می‌تواند به فعالان بورس فرصت دهد برای آینده برنامه‌ریزی کنند. بنابراین انتخاب استراتژی زمانی برای مدیریت دارایی، مهم‌ترین مولفه و گام اول سرمایه گذاری محسوب می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.