هشت تیپ شخصیتی سرمایه گذاران
تیپ شخصیتی سرمایه گذاران یکی از مباحث مهم در مالی رفتاری است. مالی رفتاری یکی از مفاهیم گستردهای است که در مقالات قبلی به شکل کامل به آن اشاره کردیم. در صورت تمایل میتوانید مالی رفتاری قسمت اول، دوم و سوم که در الف بورس به شکل کاملاً رایگان به شما ارائه شده است؛ مطالعه کنید. ابعاد شخصیتی سرمایهگذاران تأثیر بسیاری بر رفتار بازار دارد. چراکه این سرمایهگذاران است که بازار را میسازند. در ادامه به برسی این تیپهای شخصیتی میپردازیم. با ما همراه باشید.
ابعاد تیپ شخصیتی سرمایه گذاران
- آرمانگرا(I): در برابر عملگرا(P)
- شکل گرا(F): در مقابل آمیز گرا(N)
- برون افکن(T): در برابر واقعبین(R)
اینها سه بعد ریسک و شخصیت سرمایه گذاری شخصیتی سرمایهگذاران بود. با توجه به اینها میتوان گفت سرمایهگذاران هشت تیپ شخصیتی دارند:
تیپ شخصیتی عملگرا – آمیز گرا – واقعبین. این تیپ شخصیتی یکی از بهترین تیپ شخصیتی سرمایه گذاران است. برای این تیپ و تمام تیپهای شخصیتی سرمایهگذاران میتوان توصیه کرد که بهتر است این خصوصیات را در خود بهبود دهید.
تیپ شخصیتی آرمانگرا – شکل گرا – برون افکن
تیپ شخصیتی آرمانگرا – شکل گرا – واقعبین
تیپ شخصیتی شکل گرا – آمیز گرا – واقعبین
تیپ شخصیتی آرمانگرا – آمیز گرا – واقعبین
تیپ شخصیتی عملگرا – شکل گرا – برون افکن
تیپ شخصیتی برون افکن – شکل گرا – واقعبین
تیپ شخصیتی برون افکن – آمیز گرا – واقعبین
ابعاد تیپ شخصیتی سرمایه گذاران
روانشناسی اقتصاد و تیپ شخصیتی سرمایه گذاران
روانشناسان بازار اقتصاد از ابزارهای متفاوتی برای برسی رفتار مغز انسان در بازار استفاده میکنند. آنها به منظور مطالعه مبنای عصبی تصمیمگیری اقتصادی علوم و ابزارهای متفاوت را کنار هم گردآوری کردهاند. از جمله این علوم و ابزارها میتوان به تصویربرداری با طنین مغناطیسی (MRI)، سیستم تحریک فرا جمجمه ای قشر مخ (TCS) و الکتروفیزیولوژی و ابزارهای روانشناسی استفاده میکنند. از جمله ابزارهای روانشناسی آنها میتوان به ردیابی چشمی و روان فیزیولوژی اشاره کرد.
روانشناسی اقتصاد در تلاش است فاصله میان علوم مرتبط با مغز و اعصاب را با نظریههای اقتصادی را کم کند. این علم به افراد کمک میکند تا درک بهتری از انتخابهای اقتصادی و مالی به دست بیاورند. به مثالهای زیر توجه کنید:
- نحوه تأثیر گذاری احساسات بر تصمیمگیری ریسک و شخصیت سرمایه گذاری مالی چگونه است؟
- درباره ریسک چطور؟
- آیا ریسک ارزیابی و قضاوت افراد را تحت تأثیر قرار میدهد؟
- افراد چگونه عدم اطمینان را درک میکنند؟
نظری بر فعالیت مغز هشت تیپ شخصیتی سرمایه گذاران
این دیدگاه بسیار کوتاه است. چراکه این مفهوم بسیار گسترده است به شکلی که از حوصله این مقاله خارج است.
دوپامین یکی از مواد شیمیایی است که به شکل طبیعی در بدن تولید میشود. دوپامین در مغز به عنوان انتقالدهنده عصبی عمل میکند. همچنین دوپامین یکی از موادی است که باعث احساس لذت میشود. به همین دلیل است که دوپامین در پاسخ محرکهای لذتبخش آزاد میشود و تمایل به فعالیت خاصی را افزایش میدهد. توجه داشته باشید که این هورمون میتواند باعث شادی مفرط شود. زمانی که نتیجهای لذتبخش حاصل میشود یا سودی بیشتر از آنچه انتظار داشتهاید دریافت میکنید؛ دوپامین بیشتری آزاد میشود. حتی اگر خودتان را سرمایهگذاری با قدرت ریسکپذیری بالا ندانید؛ بازهم مغزتان شما را به گونهای هدایت میکند که خواهان کسب موفقیتهای بیشتری خواهید بود.
در واقع دوپامین تاثیر به سزایی در تیپ شخصیتی سرمایه گذاران دارد. دوپامین همانقدر که باعث شادی و لذت میشود؛ پریشانی نیز میآورد. در صورتی که مغز شما برنامهریزیشده باشد تا در آینده منفعت کسب کند و این اتفاق نیفتد؛ چیزی که رخ میدهد به شکل غیرقابلباوری ناگوار است. اگرچه دوپامین در مرحله پیشبینی فعال است؛ اما جریان آزادسازی آن وقتی منفعت تبدیل به زیان میشود؛ بی درنگ متوقف میشود. میتوان مثال سادهای زد. فرض کنید تولدتان است و منتظر کادوهای خوبی ریسک و شخصیت سرمایه گذاری از طرف اطرافیان هستید. شوق بسیاری دارید. زمانی که اولین و بزرگترین کادو را باز میکنید؛ متوجه میشوید زیر آن همه زرقوبرق چیز بیارزشی وجود دارد.
این احتمال وجود دارد که دوپامین در بروز سوگیریهای رفتاری همچون فرا اعتمادی، بهینه بینی و نظایر آن نقش داشته باشد. این احتمال درباره سوگیریهایی که افراد احتمال موفقیت کمتری میبینند بیشتر است. تقریباً میتوان گفت دوپامین یکی از عوامل حرص و طمع افراد است.
در پایان
تیپ شخصیتی سرمایه گذاران بر فعالیت مغز آنها و در نتیجه روانشناسی فعالیت آنها تأثیر به سزایی دارد. باید بدانید سرمایهگذاران مهمترین چیزهای تشکیل دهنده بازار هستند. از این جهت میتوانید مقالات الف بورس درباره کارایی بازار سرمایه، فاندامنتال، بنیادهای مؤثر بر اقتصاد مالی و مالی رفتاری بخشهای اول تا سوم را مطالعه کنید.
مدیریت ریسک در بورس و بازارهای مالی
ما دائما در زندگی خودمان و در هر جنبهای از آن در حال مدیریت کردن ریسک هستیم. چه در هنگام انجام کارهایی ساده همچون رانندگی و چه در شروع یک کسب و کار و یا یک عمل جراحی جدید.
در نتیجه مدیریت ریسک (به انگلیسی risk management) شامل هر عکسالعملی ریسک و شخصیت سرمایه گذاری در برابر خطرات مختلف در زندگی است.
ما در اکثر فعالیتهای روزمره ریسکهای مختلف را به صورت ناخودآگاه مدیریت میکنیم؛ برای مثال اگر در اتوبان در حال نزدیک شدن به یک خودرو دیگر هستیم مسیر خود را تغییر میدهیم؛ زیرا برخورد به آن خودرو خطر مالی و جانی برای ما دارد؛ اما در بازارهای مالی و مدیریت اقتصادی این مدیریت ریسک کاملا خودآگاه و بسیار ضروری است.
شاید در اقتصاد به برنامه و چارچوب نحوه رسیدگی کردن به ریسکهای مالی، مدیریت ریسک بگوییم. این این خطرات مالی ذات انواع کسب و کار هست.
برای یک معاملهگر و سرمایهگذار شاید این برنامه و چارچوب برای مدیریت انواع مختلف از داراییها همچون رمزارزها، سهام، املاک، طلا، سکه و… باشد.
انواع مختلفی از ریسکهای مالی در بورس وجود دارد که امکان دستهبندی کردن آنها به روشهای مختلف وجود دارد. در این مقاله در مورد فرآیند مدیریت این ریسکها صحبت خواهیم کرد و چند پیشنهاد به معاملهگران و سرمایهگذاران برای کاهش این ریسکها خواهیم داد.
منظور از ریسک در بازارهای مالی و بورس چیست؟
قبل از اینکه درباره مدیریت ریسک در بورس صحبت کنیم به طور کلی اشاره ای به ریسک موجود در بازارهای مالی خواهیم کرد. در تعریف ریسک باید به سه نکته توجه کرد یعنی هر جایی که این 3 مورد وجود داشته باشد احتمال ریسک بیشتر می شود:
1- عدم شناخت هر جایی که عدم آگاهی و عدم شناخت راجب یک پدیده وجود داشته باشد احتمال ریسک وجود دارد. در مبحث ریسک در بورس، این پدیده یک پدیده مالی است.
2- توجه به هدف هر جایی که در حال فاصله گرفتن از هدف خود باشید ریسک افزایش می یابد. در ورود به بازار های مالی و بورس به هدف خود توجه کنید. هر جایی که احساس کردید در حال فاصله گرفتن از اهداف خود هستید اقدام مناسب را انجام دهید.
3- انحراف از طرح اصلی روش های مختلفی برای اندازه گیری ریسک وجود دارد. در بررسی ریسک باید دقت کنیم که این ریسک چه عواقب و خطراتی برای ما به همراه دارد.
علل وقوع ریسک نیز اهمیت زیادی دارد، بزرگترین ریسکی که در بازارهای مالی ما را تهدید می کند بحث از دست دادن اصل سرمایه یا بخشی از سرمایه می باشد. ریسک بعدی از دست دادن همه یا بخشی از سود می باشد که عواقب کمتری نسبت به مورد قبلی دارد. در مدیریت ریسک در بازار بورس تمرکز اصلی باید بر روی حفظ اصل سرمایه باشد.
اهمیت ریسک در بورس اوراق بهادار و مدیریت آن
بدون شک مدیریت ریسک بدون شناخت کافی از بخشی که قرار است سرمایه خود را قرار دهید، امکان پذیر نخواهد بود.
کسانی که بدون آشنایی و بررسی عمیق و صرفا از روی نوسانات ظاهری و مقطعی برای سرمایه گذاری تصمیم میگیرند، یا کسانی که قصد دارند به سرعت سود سرشاری به دست بیاورند و به اصطلاح یک شبه راه صد ساله را بپیمایند، معمولا خطرپذیریهای ناشیانه و غیر اصولی خواهند داشت.
در عوض ریسک پذیری توام با تحلیل صبورانه و البته عمیق، حتی اگر سود کمتری به دنبال داشته باشد، بازدهی پایدار تر دارد و تجربه بهتری خواهد بود.
بورس ارزی
بازار بورس مهم دیگری که اتفاقا پرریسکترین آنها نیز به شمار میرود، بازار بورس ارزی است.
با توجه به این که قیمت ارز به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد و گاهی متغیرهای ناگهانی آن را تحت تاثیر قرار میدهند، شرکت در آن با خطر پذیری بیشتری همراه است.
از جمله مهم ترین عوامل نوسان بازار بورس، تحولات سیاسی است که معمولا قابل پیش بینی نیستند و میتوانند تاثیر جدی روی این بازار بگذارند. با این حال، نباید فراموش کنیم که ارتباط با بانکهای جهانی و همچنین سود قابل توجه نیز میتواند به عنوان مزیتهای سرمایه گذاری در این بازار مد نظر قرار گیرد.
بورس کالا
بازار بورس دیگری که شاید کمتر دچار تحولات خاص شود، بورس کالا است. بورس کالا بسته به نوع جنسی که در آن مد نظر است، میتواند خطر پذیری بیشتر یا کمتری داشته باشد.
به طور کلی بالا رفتن ارزش کالا، ریسک پذیری بیشتر را نیز به همراه دارد. مثلا بورس طلا یکی از همین موارد است که قیمت آن تا حدی به ارز و مناسبات سیاسی نیز مربوط میشود.
مدیریت ریسک چگونه انجام میشود؟
معمولا فرآیند مدیریت ریسک در بازارهای مالی شامل 5 مرحله است: مشخص کردن اهداف، تشخیص ریسکها، ارزیابی ریسک، تعریف کردن واکنشها و نظارت.
با توجه به نوع بازار (بورس سهام، ارز دیجیتال، بازارهای کالا و…) و شرایط مختلف، این مراحل ممکن است دستخوش تغییر شود.
مشخص کردن اهداف
اولین قدم این است که مشخص کنیم اهداف اصلی ما از این سرمایهگذاری چیست و معمولا به تحمل ریسک شخص و یا شرکت سرمایهگذار بستگی دارد.
برای مثال اگر شما فردی ریسک پذیر باشید، اهداف بسیار بالاتری از یک فردی که ریسک نمیکند برای خود تعیین میکنید.
این ریسکپذیر بودن هم بستگی به عوامل روحی و شخصیتی خود فرد و یا اهمیت پولی که وارد بازار کرده است، دارد؛ مثلا اگر فردی تمام داراییهایش مثل خانه، ماشین، طلا و… را فروخته و آن را وارد بازارهای مالی کرده، تحمل بسیار پایینتری در برابر ریسکها دارد.
تشخیص ریسکها
قدم دوم شناسایی و تعریف ریسکهای احتمالی در سرمایهگذاری است و شامل تمام اتفاقاتی است که ممکن است تاثیر منفی روی دارایی ما بگذارد.
در این مرحله برخی مسائلی که که مستقیما به بازارهای مالی بستگی ندارد نیز تاثیرگذارند؛ مثلا در صورت بروز جنگ و یا خراب شدن پلتفرم معاملاتی شما با مشکل روبرو میشوید.
یا اگر در بورس تهران معامله میکنید، یکی از ریسکها میتواند قفل شدن سهم در صفها باشد.
ارزیابی ریسکها
بعد از شناسایی ریسک، باید دامنه و شدت و قدرت آنها را اندازهگیری کنید.
ریسکهای مختلف میتوانند در برنامه معاملاتی شما نیز رتبهبندی شوند؛ برای مثال کندی هسته معاملات یا نرمافزار معاملاتی یک کارگزار ممکن است باعث شود شما چند درصد بالاتر از قیمت مدنظرتان بخرید و یا چند درصد پایینتر از قیمت مد نظرتان بفروشید و شدت و دامنه آن به همین مقدار است؛ اما در صورت بروز یک جنگ، قدرت این خطر بسیار بیشتر خواهد بود.
تعریف کردن واکنشها
مرحله چهارم تعریف کردن پاسخ و واکنش به انواع مختلف ریسک است. با توجه به سطح اهمیت ریسکها، مشخص میکنیم که در صورت وقوع آن چه کاری انجام دهیم.
نظارت
مرحله آخر از فرآیند مدیریت ریسک این است که دائما روی آن نظارت داشته و ببینیم برنامه ما در پاسخ به اتفاقات مختلف ریسک و شخصیت سرمایه گذاری چقدر جوابگوست. برای این کار نیازمند کار مداوم و جمعآوری اطلاعات و تحلیل زیادی هستیم.
مدیریت ریسکهای مالی
دلایل زیادی باعث میشود یک سیستم معاملاتی تبدیل به یک سیستم ناموفق شود. برای مثال ممکن است بازار برخلاف تحلیلهای معاملهگر پیش برود و یا از روی ترس و هیجان در جایی نامناسب اقدام به فروش کند.
واکنشهای احساسی اغلب به این دلیل به وجود میآیند که معاملهگر به استراتژی اولیه خود پایبند نیست و این موضوع در هنگام نزولی شدن بازار و اصلاح قیمت، بسیار زیاد به چشم میخورد.
در بازارهای مالی اغلب افراد اعتقاد دارند که داشتن یک برنامه مدیریت ریسک خوب به موفقیت آنها کمک بسیار زیادی میکند. برنامه مدیریت ریسک میتواند به سادگی تعیین یک حد ضرر باشد.
یک سیستم معاملاتی قدرتمند باید پاسخها و عکسالعملهای مختلف را در نظر بگیرد و سرمایهگذاران برای معامله در هر شرایطی خود را آماده کنند و همانطور که گفته شد راههای بیشماری برای مدیریت ریسک وجود دارد.
حالت ایدهآل اینگونه است که برنامه مدیریت ریسک و سیستم معاملاتی دائما در طول زمان بازبینی و بروزرسانی شود تا اتفاقات و شرایط جدید در آن لحاظ گردد.
در ادامه برخی از ریسکهای موجود در بازارهای مالی را به شما معرفی کرده و راههخای کاهش آنها را خواهم گفت:
- ریسک بازار: این ریسک میتواند با تعیین یک حد ضرر کاهش یابد. برای مثال اگر سهمی را هزار تومان خریداری میکنید، میتوانید حد ضرر ده درصدی برای آن قرار داده و در صورتی که قیمت آن به 900 تومان رسید آن را بفروشید تا ضرر بیشتری متحمل نشوید. تعیین حدضرر کاملا بستگی به تحلیل و محاسبات و همینطور دید شما دارد.
- ریسک نقد شدن: ممکن است شما وارد بازاری شوید که نقد شوندگی آن بسیار پایین باشد و در صورت رسیدن به اهدافتان و یا فعال شدن حد ضرر خریداری نباشد تا آن دارایی را از شما بخرد.
- ریسک اعتبار: ریسک گرفتن اعتبار که میتواند مانند چاقوی دولبه عمل کند (در صورت زیان کردن، زیان بیشتری متحمل میشوید و در صورت سود کردن به سود بیشتری دست مییابید).
- ریسکهای عملیاتی: ریسک عملیاتی با متنوع کردن سبد دارایی کمتر میشود و در صورتی که یک پروژه و یا شرکت خاص دچار مشکلات زیادی شود، شما فقط بخشی از سرمایه خود را از دست میدهید و به دلیل متنوع بودن پورتفویتان، دیگر داراییهای شما به سوددهی خود ادامه میدهند. جستجو و مطالعه در مورد شرکتهایی که احتمال به وجود آمدن این چنین خطرات کم است نیز میتواند کمککننده باشد.
- ریسک سیستمی: این ریسک نیز توسط متنوع کردن پورتفوی کاهش مییابد و بهتر است که این کار را با خرید سهم از شرکتها در گروههای مختلف صنعتی انجام دهید و ترجیح این است که این صنایع ربط چندانی به هم نداشته باشند.
فواید مدیریت ریسک در بورس
مدیریت ریسک کار بسیار مهمی است، اگر به موقع طی شروع یک پروژه آغاز شود می تواند سودمند بوده و ابزار قدرتمندی برای شناسایی زود هنگام ضعف ها باشد. به بیان کلی مدیریت ریسک ، مشخص می کند که چگونه با ریسک ها روبرو شویم. مدیریت ریسک میخواهد به ما بگوید قرار نیست از کارهای پرخطر فرار کنیم، قرار است با احتیاط در مسیر حرکت کنیم و جوری پیش برویم که کمترین ریسک را داشته باشیم. مدیریت ریسک یک تمرین نیست که تنها در ابتدای پروژهها به آن بپردازید، بلکه یک کار مداوم است که باید برای آن توجه و زمان صرف کنید. مدیریت ریسک به خصوص در بازارهایی که کمتر قابل پیش بینی هستند مانند بورس اهمیت بیشتری پیدا می کند. همه افراد حاضر در بازار سرمایه باید آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ببینند تا بتوانند در شرایط بحرانی سرمایه خود را نجات دهند و با رفتار شتابزده باعث ضرر بیشتر در بورس نشوند.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه مسائل پیرامون بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.
سرمایه گذاری با پول کم
همه ما یک بار هم شده در زندگی سرمایه گذاری کرده ایم. اما بعضی ها با سود و بعضی ها با ضرر رو به رو می شوند. شما جزو کدام دسته هستید ؟. اگر میخواهید یاد بگیرید هوشمندانه سرمایه گزاری کنید تا انتها همراه ما باشید .
برای سرمایه گذاری هیچ وقت دنبال راه های عجیب و غریب و تست نشده نباشید. این راه ها هر چند ممکن است پر سود باشند. اما به ریسک بالا آن ها نمی ارزد. هیچ به تبلیغات وسوسه کننده توجه نکنید!.
به یاد داشته باشید اگر شخصی یا شرکتی واقعا بداند سرمایه گزاری روی فلان چیز خوب است. هیچ وقت آن را به شما یاد نمی دهد و یا شما را به آن دعوت نمی کند.
سرمایه گذاری پر سود
ببنید همه چی بستگی به شما و بودجه شما دارد. قطعا اگر راه درست برای سرمایه گذاری پیدا کنید هر چه قدر پول بیشتری بزارید ، سود بیشتری دارید. پس وعده سرمایه گذاری پر سود با پول کم و ریسک کم ، دوروغی پیش نیست!
سرمایه گذاری با سود ماهیانه
دو نوع سرمایه گذاری داریم . یک : سرمایه گذاری که سود آن پس از طی مدتی مثلا یک سال ، یک جا به شما میرسد( سرمایه گذاری بلند مدت ). دو : سرمایه گذاری که هر ماه سود اندکی به شما می دهد ( سرمایه گذاری با سود ماهیانه ). حال تصور کنید سرمایه گذاری با قابلیت سود دهی ، ترکیبی از این دو نوع!.
بهترین سرمایه گذاری با یک میلیون تومان
شاید باورتان نشود اما بله با یک میلیون هم می شود سرمایه گذاری کرد!. این نوع سرمایه گذاری کم سود نیست!. بلکه سود آن طی زمان بیشتری به دست می آید. در ادامه همراه ما باشید تا بهترین سرمایه گذاری با یک میلیون تومان را به شما معرفی کنیم.
سرمایه گذاری با پول کم
همه ما بیشتر به دنبال سرمایه گذاری با پول کم هستیم. این به علت ترس درونی از اینکه پول مان از دست برود می باشد. این مسئله هم خوب هست هم بد !. تا انتها همراه ما باشید تا تک تک راه حل ها را برسی کنیم.
دنبال راه سخت نباشید. همیشه لازم نیست برای سرمایه گذاری به بستر هایی مراجعه کرد که همه برای سرمایه گذاری به آن مراجعه می کنند!. ذهن خود را باز کنید و ریسک و شخصیت سرمایه گذاری اطراف خود و موقعیت های اطرافتان به خوبی ببینید. برای مثال اگر شغل شما نجاری است و میخواهید سرمایه گذاری کنید ،. انتخاب اول شما باید سرمایه گذاری بر روی حوزه فعالیت شما باشد . یعنی مثلا سرمایه گذاری کنید و چوب بخرید . چون که روی این حوزه تسلط دارید و همه نکات آن را بلد هستید . این به عنوان مثال بود حال شما در هر حوزه ای که فعالیت می کنید می توانید سرمایه گذاری خود را انجام دهید.
بازار های سرمایه گذاری
یکی از بستر های سرمایه گذاری بازار های مالی می باشند. مثل : بازار بورس ، بازار طلا ، بازار دلار ، بازار ارز های دیجیتال و…. که هر کدام از این بازار ها ویژگی ها خودش را دارد. برنده کسی هست که به طور کامل یک بازار را می شناسد و آن را یاد گرفته است. و بازنده کسی هست که بدون علم و آگهی و فقط از روی حرف و توصیه افراد به یک بازار وارد شده . با ضرر خارج شده و وارد بازار بعدی می شود و این روند تا جایی ادامه دارد که کل سرمایه فرد از بین برود. پس مهم ترین نکته در رابطه ما سرمایه گذاری در بازار های مالی ، علم و آگاهی می باشد.
بازار طلا
یکی از جذاب ترین و البته امن ترین بستر های سرمایه گذاری خرید طلا می باشد. شما میتوانید با هر مبلغی طلا را به راحتی خریداری کنید و در طولانی مدت سود خوبی به دست آورید. درباره خرید طلا باید گفت : طلا باعث ایجاد حاشیه امن برای سبد های سرمایه گذاری می شود. همواره سرمایه گذاران برتر نیز ، حداقل 5 الی 25 درصد سرمایه خود را به طلا اختصاص می دهند ( قیمت انس جهانی طلا هم اکنون ). شاید برای شما مفید باشد:
بازار ارز های دیجیتال
بهتر است هر کس در رابطه با آن چیزی که علم دارد سخن بگوید. لذا در رابطه با بازار های دیگر توصیه می کنیم به دنبال منابع مناسب و افراد متخصص دیگر بگردید. اما در رابطه با ارز های دیجیتال می توانیم همراه شما باشیم. آکادمی نیلانت با تجربه بسیار بالا در حوزه ارز های دیجیتال می تواند شما را راهنمایی کند تا به طور کامل این بازار را یاد بگیرید برای ادامه کلیک کنید .
بورس و رمز ارز غول چراغ جادو نیستند
یک کارشناس بورس و بازارهای مالی میگوید افراد باید نسبت به اهداف عینی خود در بازارهای مالی اشراف داشته باشند. از نظر این کارشناس مالی افرادی که وارد این بازار میشوند باید بتوانند بازده مناسب بگیرند و برای این کار باید بدانند چه زمانی وارد بازار شوند و چه موقعی از این بازار خارج شوند.
پیمان مولوی کارشناس بازار بورس و سرمایه در پاسخ به این سوال خبرنگار انصاف نیوز که «شهروندان با سرمایههای خُرد در چه بازارهایی سرمایه گذاری کنند» گفت: مردم عادی که کار اصلی آنها سرمایه گذاری نیست و اغلب پولهای کنار گذاشته خود را وارد بازار میکنند بهتر است قبل از اینکه برای انتخاب ابزار سرمایهگذاری خود فکر کنند مهم تر این است که تکلیف خود را معین کنند میخواهند به چه هدفی برسند و سرمایه خود را به چه چیزی منتهی کنند.
وی در همین رابطه افزود: اولین خطا این است که سرمایه گذاران خرد این ابزارها را همچون چراغ جادو بدانند. اولین توصیه به سرمایه گذاران این است که خروجی و هدف نهایی خود را دقیق مشخص ریسک و شخصیت سرمایه گذاری کنند.
مولوی در پاسخ به این پرسش که منظور از مشخص کردن خروجی چیست، گفت: سرمایه گذاران باید بتوانند متناسب با سرمایه گذاری خود به اهداف عینی و ملموس را در نظر بگیرند. یعنی فرد باید بتواند به خودش بگوید، من سرمایه گذاری میکنم تا ماشینم را عوض کنم.
وی در همین رابطه افزود: تعیین اهداف عینی، ملموس و معقول باعث میشود فرد، بدون آنکه دست به پیشبینیهای عجیب و غریب از بازار بزند، اهدافی را معین کند که امکان پذیر باشد.
مولوی درخصوص پیشبینیاش درباره آینده بازار بورس ایران و بازار رمز ارزها گفت: هیچ پیشبینیای درباره این بازارها اطمینان بخش نیست. شاید ذکر این تجربه جالب باشد که از بین یک میلیون اقتصاددان جهان تنها 3 نفر موفق به پیشبینی بحران اقتصادی 2008 را خبر دهند.
این کارشناس بازار بورس سپس به تشریح دو تعبیر «تیپ شخصیتی» و «ساختار سرمایه گذاری» پرداخت و گفت: ما بازار خوب و بد نداریم. بلکه بازار پر ریسک و بسیار کم ریسک داریم. برای پیدا کردن این بازارها تیپ شخصیتی سرمایه گذار مهم است. سرمایه گذاران باید تیپ شخصیتی خودشان را مشخص کنند و همینطور باید بگویند بر اساس چه ساختار سرمایهای میخواهند پول بدهند.
وی ادامه داد: هر تیپ سرمایه گذاری استراتژی متفاوتی دارد. هر سرمایه گذاری ریسک مختص به خودش را دارد. نکته در این است که هنر سرمایه گذاری در مدیریت ریسک است. یعنی سرمایه گذار باید متوجه باشد که چگونه میتواند ریسک خود را مدیریت کند و از نقاط پر خطر فرار کند.
مولوی ادامه داد: ذات بازار سرمایه با ریسک همراه است. اینطور نیست که همه قواعد مدیریت ریسک را بدانند و این ریسک بالای بازار تنها به ایران اختصاص ندارد و در تمامی دنیا به همین شکل است.
پیمان مولوی درباره اهمیت تیپ شخصیتی سرمایه گذاران گفت: افراد باید تیپ شخصیت خود را بشناسند، ساختار سرمایه گذاری را مشخص کنند و عینیت ببخشند تا بتوانند بین بازارها حرکت کنند. بازارها بالا و پایین دارند و همیشه در حال فراز و فرود هستند. تیپ شخصیتی من جایی اهمیت پیدا میکند که بدانم با این شخصیت در باید در کدام ایستگاه سوار شوم و کدام ایستگاه پیاده شوم.
این کارشناس بازارهای سرمایه گفت: هیچ دستورالعمل یکسانی برای کل مردم در سرمایه گذاری وجود ندارد. همه بازارها در طولانی مدت به تعادل میرسند و بازده غیرعادی در یک بازار به مرور در بازارهای دیگر جبران میشود. فرصت ها همیشه وجود دارد و باید در زمان درست و ایستگاه درست را شناسایی کرد.
مولوی در پاسخ به این سوال که منظور از «بلند مدت » در بازارهای سرمایه چیست، گفت: هیچ بازار بلند مدتی نداریم و این شما هستید که بر اساس چشم انداز خود اقدام به دسته بندی بازار میکنید. برای نمونه کسی که صد میلیارد دارایی دارد می تواند سالها در انتظار رشد بازار باشد اما در مقابل کسی که به دنبال تامین نیازهای روزمره خود از بازار است، نمیتواند مشابه یک سرمایه گذاران کلان به بازار نگاه کند.
پیمان مولوی در بخش جمعبندی گفتو گوی خود گفت: سرمایه گذاری یعنی کسب بازدهی در اقتصاد ایران با تورم بالای 60 درصد، هر سرمایه گذاری که زیر 70 درصد سود داشته باشد یعنی بازدهی کافی نبوده است.
نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
در دنیای مالی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است. به طور کلی ، مدیریت ریسک زمانی اتفاق می افتد که یک سرمایه گذار یا صاحب صندوق سرمایه گذاری ، علت ضرر را با تجزیه و تحلیل پیدا کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک ، اقدام مناسب را انجام دهد .
ریسک کردن همیشه در بازار های مالی وجود دارد. در هر نوعی از سرمایه گذاری خطراتی وجود دارد که در مورد اوراق بهادار آمریکا نزدیک به صفر در نظر گرفته می شود یا برای مواردی مانند ارزش سهام در بازار های نوظهور یا املاک و مستغلات در بازار های با تورم بالا بسیار زیاد است. ریسک هم از نظر مطلق و هم از نظر نسبی قابل اندازه گیری است. درک جامع ریسک در اشکال مختلف آن می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا فرصت ها ، معاملات و هزینه ها را با رویکرد های مختلف سرمایه گذاری تحلیل کنند .
در ادامه این مقاله به تعریف مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری می پردازیم و آن را در بحث روانشناسی بازار بررسی می کنیم. با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری چیست؟
درک مدیریت ریسک
مدیریت ریسک در تمام حوزه های مالی رخ می دهد. این اتفاق زمانی می افتد که یک سرمایه گذار اوراق قرضه خزانه داری یک کشور را از طریق اوراق قرضه شرکتی خریداری کند ، یا هنگامی که مدیر صندوق سرمایه گذاری ارز های خود را با مشتقات ارزی هج کردن (hedging) می کند. کارگزاران سهام از ابزار های مالی مانند قرارداد اختیار معامله (Option) و قرارداد های آتی (futures) استفاده می کنند و مدیران مالی نیز از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام ، تخصیص دارایی و اندازه گیری پوزیشن برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند.
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب بدی را برای شرکت ها ، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال ، سقوط وام مسکن در سال ۲۰۰۷ که منجر به رکود بزرگی شد ، ناشی از تصمیمات نادرست مدیریت ریسک بود. تصمیمات غلطی مثل وام دهندگانی که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف اعطا می کردند؛ یا شرکت های سرمایه گذاری که این وام ها را خریداری می کردند و مجدداً می فروختند.
همه ما در انتخاب هدف هیچ مشکلی نداریم، اما انتخاب هدف تنها آغاز راه است و مسیر برای رسیدن به هدف بسیار دشوار در این ویدیو با حضور جناب آقای مهندس صبوری در برنامه لایو استریم به موضوع بسیار مهم مدیریت و هدف گذاری پرداخته ایم تا بتوانیم مسیر را بهتر مدیریت کنیم و از رسیدن به هدف ریسک و شخصیت سرمایه گذاری لذت دوچندان ببریم. با ما همراه باشید.
نحوه مدیریت ریسک
معمولا مردم با شنیدن کلمه “ریسک” یاد اصطلاحات منفی می افتند. با این حال ، در دنیای سرمایه گذاری ، ریسک یک عامل ضروری برای یک انتخاب درست به حساب می آید .
تعریف رایج از ریسک در سرمایه گذاری ، عدم حصول نتیجه ی مورد انتظار است . ما می توانیم این عدم حصول را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری ، مثل یک معیار بازار بیان کنیم .
ممکن است این عدم حصول مثبت یا منفی باشد ، اما تحلیلگران و سرمایه گذاران معمولاً این عقیده را دارند که چنین انحرافی تا حدی به معنی نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری هاست. پس برای اینکه بازدهی بیشتری در معاملات داشته باشیم باید ریسک بیشتری را بپذیریم. یک تئوری دیگر هم هست که می گوید افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات ظاهر می شود. در حالی که معامله گران حرفه ای دائماً راه حل هایی برای کاهش این نوسانات پیدا می کنند.
اینکه یک سرمایه گذار چقدر باید نوسانات را قبول کند ، کاملاً به تحمل فرد در برابر ریسک بستگی دارد یا در مورد یک متخصص سرمایه گذاری بستگی به این موضوع دارد که سرمایه گذاری تا چه حد به اهداف خود رسیده است. یکی از معیار های ریسک مطلق که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد انحراف معیار است. معیار آماری پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است. به این صورت که شما به میانگین بازدهی سرمایه گذاری نگاه کرده و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. توزیع های عادی (منحنی زنگوله ای شکل شناخته شده) حکم می کند که بازده مورد انتظار سرمایه گذاری یک انحراف معیار از میانگین ۶۷٪ از زمان و دو انحراف استاندارد از انحراف میانگین ۹۵٪ از زمان باشد. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها بدانند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند ، پس سرمایه گذاری می کنند.
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری در روانشناسی بازار
بازار های مالی رفتاری با نشان دادن عدم تقارن بین دیدگاه افراد نسبت به سود و زیان ، یک عنصر مهم را در معادله ریسک کشف کرده است. گفته می شود که معمولا سرمایه گذاران تقریباً دو برابر بیشتر از احساس خوب سود کردن ، متحمل فشار روانی و استرس می شوند.
معمولا هر آنچه سرمایه گذاران واقعاً می خواهند بدانند این نیست که فقط یک دارایی از نتیجه مورد انتظار خود منحرف می شود ، بلکه این است که چگونه عوامل منفی در پایین سمت چپ منحنی توزیع به وجود می آیند. ریسک (VAR) تلاش می کند پاسخی برای این سوال ارائه دهد. ایده پشت VAR این است که با یک سطح اطمینان مشخص در یک دوره مشخص ، میزان ضرر سرمایه گذاری را به صورت کمّی تعیین کند. به عنوان مثال ، عبارت زیر مثالی از VAR خواهد بود: “با داشتن ۹۵٪ سطح اطمینان ، بیشترین هزینه برای از دست دادن یک سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری در یک بازه زمانی دو ساله ۲۰۰ دلار است.” سطح اطمینان یک عبارت احتمالی است که بر اساس مشخصات آماری سرمایه گذاری و شکل منحنی توزیع آن ارئه شده است.
مدیریت ریسک بتا و غیرفعال
معیار دیگر مدیریت ریسک که به گرایش های رفتاری مرتبط است ، کاهش است که به هر دوره ای گفته می شود که بازده یک دارایی نسبت به قیمت بالای قبلی منفی باشد. در اندازه گیری میزان افت سرمایه ، سه مورد را باید بررسی کرد:
- بزرگی هر دوره منفی (چقدر بد)
- مدت زمان هر یک (چه مدت)
- فرکانس (هر چند وقت یکبار)
به عنوان مثال ، علاوه بر اینکه می خواهیم بدانیم آیا صندوق سرمایه گذاری مشترک شاخص S&P 500 را شکست داده است ، همچنین می خواهیم بدانیم که این ریسک نسبتاً چقدر خطرناک است. یک معیار برای این بتا است که آن را به عنوان “ریسک بازار” می شناسند. بتا بر اساس ویژگی آماری کوواریانس است . بتا بیشتر از ۱ نشانگر ریسک بیشتری نسبت به بازار است و بالعکس.
بتا به ما کمک می کند تا مفاهیم ریسک منفعل و فعال را درک کنیم . نمودار زیر یک سری زمانی بازدهی (هر نقطه داده با برچسب “+” مشخص شده) را برای یک سبد سهام R (p) در مقابل بازدهی بازار R(m) نشان می دهد. بازدهی ها به صورت نقدی تنظیم می شوند ، بنابراین نقطه ای که محور های x و y با هم تلاقی می کنند بازده معادل وجه نقد است. ترسیم یک خط برای بهترین تطبیق از طریق نقاط داده به ما امکان می دهد تا ریسک انفعال (بتا) و ریسک فعال (آلفا) را به صورت کمّی مشخص کنیم.
شیب خط، بتای آن است. به عنوان مثال ، یک گرادیان ۱.۰ نشان می دهد ریسک و شخصیت سرمایه گذاری که به ازای هر واحد افزایش بازدهی بازار ، بازدهی سبد سهام هم یک واحد افزایش پیدا می کند. یک مدیر مالی با استفاده از یک استراتژی مدیریت منفعل می تواند تلاش کند تا با پذیرفتن ریسک بیشتر در بازار (به عنوان مثال ، بتا بزرگتر از ۱) بازدهی سبد سهام را افزایش دهد یا با کاهش بتای سبد سهام به زیر یک ، ریسک سبد سهام و بازدهی را کاهش دهد.
مدیریت ریسک آلفا و فعال
اگر سطح ریسک بازار یا سیستماتیک تنها عامل تأثیرگذار باشد ، بازدهی سبد سهام همیشه برابر با بازدهی بازار تنظیم شده بتا است. اگر چنین رخ ندهد، بازدهی به دلیل تعدادی از عوامل غیرمرتبط با ریسک بازار متفاوت است. مدیران سرمایه گذاری که از یک استراتژی فعال پیروی می کنند ، برای رسیدن به بازدهی بیش از عملکرد بازار ، ریسک های دیگری را به عهده می گیرند. استراتژی های فعال شامل تاکتیک هایی هستند که از سهام ، انتخاب بخش یا کشور ، تجزیه و تحلیل بنیادی ، اندازه گیری موقعیت و تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. مقاله تحلیل تکنیکال چیست و بررسی تفاوت آن با تحلیل بنیادی، برای اشنایی بیشتر با این تاکتیک ها را مطالعه کنید.
مدیران فعال در جستجوی آلفا ، به دنبال بازدهی بیش از حد هستند. در مثال نمودار ما در بالا ، آلفا مقدار بازدهی سبد سهام است که با بتا توضیح داده نشده است و به عنوان فاصله بین تقاطع محور های x و y و تقاطع محور y نشان داده می شود که می تواند مثبت یا منفی باشد. در تلاش برای بازدهی بیش از حد ، مدیران فعال، سرمایه گذاران را در معرض ریسک آلفا قرار می دهند تا نتیجه شرط بندی های آن ها منفی باشد تا مثبت. به عنوان مثال ، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است فکر کند که بخش انرژی از ریسک و شخصیت سرمایه گذاری شاخص S&P 500 بهتر عمل می کند و وزن سبد سهام را در این بخش افزایش می دهد. اگر تحولات اقتصادی غیرمنتظره باعث کاهش شدید ذخایر انرژی شود ، مدیر احتمالاً عملکرد کمتری خواهد داشت.
هزینه های ریسک
در کل هرچه یک صندوق سرمایه گذاری فعال باشد و مدیران آن بیشتر نشان دهند که قادر به تولید آلفا هستند ، کارمزد بالاتری برای جلب سرمایه گذاران به دلیل قرار گرفتن در معرض استراتژی های آلفای بالاتر ، بیشتر خواهد بود. برای یک وسیله نقلیه کاملاً منفعل مانند صندوق شاخص یا صندوق قابل معامله در بورس (ETF) ، احتمالاً ۱ تا ۱۰ امتیاز پایه (bps) بابت هزینه های مدیریت سالانه پرداخت خواهید کرد ، در حالی که برای صندوق پوشش ریسک با اکتان بالا با استفاده از استراتژی های پیچیده معاملاتی با تعهدات سرمایه ای بالا و هزینه های معامله ، یک سرمایه گذار باید ۲۰۰ امتیاز پایه در هزینه های سالانه بپردازد ، به علاوه ۲۰٪ سود را به مدیر بازگرداند.
تفاوت قیمت گذاری بین استراتژی های غیرفعال و فعال (یا به ترتیب ریسک بتا و ریسک آلفا) بسیاری از سرمایه گذاران ریسک و شخصیت سرمایه گذاری را ترغیب می کند تا این ریسک ها را از هم جدا کنند (مثلا برای پرداخت هزینه های کمتر برای ریسک بتای فرض شده و پرداخت هزینه های بیشتر در برابر آلفای مشخص شده) . این ایده به عنوان آلفای پرتابل یا انتقالی (Portable Alpha)، شناخته می شود که مولفه آلفای بازدهی کل است و از مولفه بتا جدا عمل می کند.
به عنوان مثال، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است ادعا کند که یک استراتژی چرخش بخش فعال (active sector rotation strategy) برای شکست دادن شاخص S&P 500 دارد و به عنوان شواهد ، رکورد شکست شاخص با ۱.۵٪ به طور میانگین سالانه را نشان می دهد. از نظر سرمایه گذار ، ۱.۵٪ از سود اضافی ارزش مدیر ، آلفا است و سرمایه گذار حاضر است هزینه های بیشتری را برای بدست آوردن آن پرداخت کند. بقیه بازدهی کل ، یعنی آنچه S&P 500 بدست آورده است ، مسلماً هیچ ارتباطی با توانایی منحصر به فرد مدیر ندارد.
چکیده نکات مهم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
- مدیریت ریسک فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است.
- در دنیای سرمایه گذاری، ریسک از بازدهی جدایی ناپذیر است.
- روش های مختلفی برای تشخیص ریسک وجود دارد. یکی از رایج ترین موارد انحراف معیار است و یک معیار آمار پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است.
- بتا ، همچنین به عنوان ریسک بازار شناخته می شود ، معیاری برای نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک سهام منفرد در مقایسه با کل بازار است.
- آلفا معیاری برای بازدهی اضافی است. مدیران مالی که از استراتژی های فعال برای غلبه بر بازار استفاده می کنند ، در معرض ریسک آلفا قرار دارند.
سخن نهایی
تحقیقات نشان داده که سرمایه گذاری در دراز مدت ریسک را کاهش می دهد زیرا ، حتی اگر قیمت یک دارایی معین در مدت زمان کوتاه افزایش و کاهش یابد ، به طور کلی در بلندمدت هرگونه ضرر و زیان را جبران می کند. سرمایه گذاری یک استراتژی طولانی برای اهداف بلند مدت است (به طور معمول ۵ ، ۱۰ ، ۲۰ سال یا بیشتر)
یک سرمایه گذار هر استراتژی را انتخاب کند ، مدیریت ریسک برای به حداقل رساندن ضرر و زیان یک مسئله بسیار ضروری است.
به یاد داشته باشید: هرچه ضرر و زیان بیشتر می شود ، مبلغی که برای بازدهی کلی و جبران آن ضرر باید به دست آورید نیز بیشتر می شود. برای بهبود ۱۰٪ ضرر، ۱۱٪ سود کافی است. اما برای از بین بردن ضرر ۵۰٪ ،سود صد در صدی لازم است.
دیدگاه شما