باند بولینگر
باند بولینگر(Bollinger band) از باند بالایی، میانی و پایینی تشکیل شده است که توسط جان بولینگر به وجود آمده است.
باند بولینگر جهت سنجش نوسانات قیمت در بالا و پایین میانگین متحرک ساده (Simple MA) است. جان بولینگر اشاره کرد که دورههایی با نوسانات پایین بعد از دورههای با نوسانات بالا دنبال میشوند. بنابراین وقتی باند بولینگر به همدیگر فشرده و نزدیک میشود، میتوان نتیجه گرفت که بهزودی حرکات قیمت قابلتوجهی روی میدهد.
بنابراین، استراتژی معاملاتی فشردگی باند بولینگر کمک میکند تا از حرکات قیمت پس از یک دوره نوسانات پایین، به سود دستیافت.
این استراتژی چگونه عمل میکند؟
نمودار بالا ، زمان ۲۴۰ دقیقه جفت ارز EURUSD را نشان میدهد. اندیکاتور باند بولینگر بایستی در دوره ۲۰ روزه و با انحراف معیار (Deviation) 2 تنظیم گردد و تا بتوان پهنای باند بولینگر را محاسبه کرد.
هنگام استفاده از این استراتژی، ما به دنبال انقباض و فشردگی باند بولینگر در دورههایی هستیم که پهنای باند بولینگر در حدود ۰٫۰۱۰۰ یا ۱۰۰ پوینت باشد.
چگونه با این استراتژی میتوان معامله کرد؟
اگر همه شرایط ذکرشده، ایجاد شد، به معنای حرکت قیمت قابلتوجه است، همانطور که در نمودار بالا، درون دایره سبزرنگ نشان میدهد.
سیگنال خرید یا (Buy) زمانی صادر میشود که یک کندل کامل بالای خط میانگین متحرک ساده تشکیل شود.
سیگنال فروش یا (Sell) زمانی صادر میگردد که یک کندل کامل پایین خط میانگین متحرک ساده تشکیل شود.
فشرده شدن بولینگر
این درس بخشی از سلسله دروس گام به گام و رایگان «ایران بروکر» بود. برای مشاهده درسها به صورت کامل به مدرسه فارکس مراجعه کنید.
از لینکهای زیر میتوانید به درس قبل یا بعد بروید.
ممکن است دوست داشته باشید
دیدگاه خود را بنویسید
درود و سپاس از شما.در متن درس که از تصویر، نام برده میشه، فضای مربوطه خالی و فاقدعکسه. در تمام درسها همینطوره. مشاهده اون تصاویر هم برام مهمه. اگه میشه لطفن اصلاح کنید. با تشکر
سلام. بررسی کردیم مشکلی نداشت. یکبار صفحه را رفرش کنید و اگر دوباره مشکل داشت اطلاع دهید. ممنون
یو اس جی
روبوفارکس
ارانته
آمارکتس
آلپاری
اچ وای سی ام
کوکوین
کوینکس
نوبیتکس
بینگ ایکس
اکسیر
والکس
«ایران بروکر» به معاملهگران محترم کمک میکند بتوانند تواناییهای معاملاتی خود را ارتقا دهند و پس از بررسی و مقایسه انتخاب صحیحی در رابطه با سرمایهگذاری داشته باشند و بتوانند بستر مناسبی را برای معاملات خود انتخاب نمایند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
معامله در بازارهای مالی دارای ریسک بسیار بالایی است. اکثر افراد در بازارهای مالی سرمایهی خود را از دست میدهند. مسئولیت سود و ضرر هرکس با خود اوست. ما هیچ صرافی یا بروکری را تأیید کامل نمیکنیم. تمامی کارگزاریها اشکالات و نواقصی دارند. مراقب سرمایهی خود باشید.
این وبسایت در راستای قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
سلب مسئولیت:فشرده شدن بولینگر کلیه مطالب، مقالات، آموزشها، تحلیلهای ارائه شده در وبسایت “ایران بروکر” متضمن هیچ پیشنهاد معاملاتیای نیست و صرفا جنبهی مطالعاتی و اطلاعرسانی دارد. این وبسایت نسبت به ضرر و زیان احتمالی افراد هیچگونه مسئولیتی را نمیپذیرد. افراد باید نسبت به ریسکهای ذاتی بازارهای مالی آگاهی داشته باشند و قبل از اقدام به هرگونه سرمایهگذاری مطمئن شوند که تجربه و دانش کافی را دارند. بیشتر بخوانید
© انتشار و کپیبرداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و لینکدهی ممنوع است. کلیه مطالب منتشر شده در وبسایت متعلق به “ایران بروکر” است.
فشردگی باند بولینگر(Squeeze)
حتما بسیار شنیدهاید که تحلیلگران تکنیکال از «فشردگی» باند بولینگر به عنوان یک سیگنال مثبت نام میبرند. به عنوان مثال میگویند «فلان سهم از پتانسیل بسیار خوبی برای رشد برخوردار است بویژه که باند بولینگر نیز کاملا فشرده شده است!» یعنی فشردگی باند بولینگر را به عنوان یک نشانه مثبت مبنی بر احتمال آغاز حرکت قدرتمند میدانند. البته این حرف درستی است که معمولا حرکات قدرتمند پس از یک دوره فشردگی باند بولینگر رخ میدهند، اما نکته اینجاست که همه فشردگیها لزوما به حرکات صعودی ختم نمیشوند و ممکن است فشردگی باند بولینگر در نهایت به یک حرکت نزولی نیز منجر شود!
هنگامی که باند بولینگر بیش از حد تنگ و فشرده میشود معمولا نویدبخش این است که به زودی یک حرکت بزرگ و قدرتمند در مارکت به راه خواهد افتاد. جهت این حرکت میتواند به سمت بالا یا پایین باشد، و پیشاپیش نمیتوان نسبت به صعودی یا نزولی بودن آن قضاوت نمود.
فشردگی باند بولینگر درواقع رنج و راکد شدن بازار را نشان میدهد، و هرچه مدت زمان این فشردگی طولانیتر شود، بزرگی حرکتی که متعاقبا آغاز خواهد شد نیز بیشتر میشود.
باندهای بولینگر
جان بولینگر، خالق اندیکاتور باندهای بولینگر
جان بولینگر (John Bollinger) متولد سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده، کارشناس بازارهای مالی، تحلیلگر تکنیکال و خالق اندیکاتور باندهای بولینگر است. کتاب او با نام “بولینگر و باندهای بولینگر” در سال ۲۰۰۱ چاپ و به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است. او از ابتدای دهه ۸۰ میلادی شروع به کار بر روی این اندیکاتور نمود و نهایتا پس از سالها تلاش و آزمون و خطا، اندیکاتور باندهای بولینگر را با نام خودش معرفی کرد.
مقدمهای بر میانگینهای متحرک
به طور کلی باندهای بولینگر را میتوان زیرمجموعهای از میانگینهای متحرک دانست. همانطور که احتمالا میدانید میانگین متحرک به معنای میانگینی از دادههای اصلی (معمولا قیمت آخرین معامله در یک کندل) است که به صورت یک نمودار رسم میشود. مثلا اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه مدِّ نظر باشد، هر نقطه از نمودار، بیانگر میانگین قیمت آخرین معامله ۵۰ روز گذشته آن نقطه میباشد.
در واقع میانگینهای متحرک از جمله باندهای بولینگر، ابزاری برای تعقیب روند هستند. از این ابزار نمیتوان برای جلو زدن از بازار و پیشبینی قیمتها استفاده کرد، بلکه این ابزار قیمتها را تعقیب کرده و شروع یک روند را به ما اطلاع میدهند. پس به طور کلی میانگینهای متحرک (از جمله باندهای بولینگر) در گروه اندیکاتورهای تأخیری و تأییدکننده قرار دارند.
توسعه ابزار میانگین متحرک
برای استفاده بهتر از ابزار میانگین متحرک، میتوان دو نوار در بالا و پایین منحنی اصلی میانگین متحرک در نظر گرفت. این دو نوار در گذشته و به صورت ساده، ۳ یا ۵ درصد بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشدند و یک کانال (پوشش) را مشخص میکردند. این پوشش، زمانی را که قیمت بیش از حد از میانگین متحرک فاصله گرفته باشد، به ما اعلام میکند. خروج از محدوده این نوارها به نوعی بیانگر عملکرد هیجانی معاملهکنندگان بوده و میتواند اخطار خرید و یا فروش را صادر کند.
در شکل زیر توسعه ابزار میانگین متحرک با دو نوار مثبت و منفی ۵ درصدی در نماد ثپردیس را مشاهده میکنید.
نحوه شکلگیری باندهای بولینگر
جان بولینگر متوجه شد که بهترین روش برای رسم میانگین متحرک در ابزار بولینگر، در نظر گرفتن بازه ۲۰ روزه در میانگین متحرک ساده (SMA) است. لذا در روش بولینگر از میانگین متحرک ۲۰ روزه برای رسم منحنی میانی استفاده میشود. دو نوار بالا و پایین به صورت چیزی شبیه به تکنیک پوشش (که در بالا توضیح داده شد)، در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. با این تفاوت که رسم این دو نوار با یک فرمول خاص و با استفاده از انحراف معیار (که فشرده شدن بولینگر بیانکننده چگونگی پراکندگی قیمتها حول میانگین متحرک است)، صورت میگیرد.
تصویر زیر نمایی از اندیکاتور باندهای بولینگر و باندهای بالایی، میانی و پایینی آن را نشان میدهد.
قیمتها معمولا در داخل باندهای بالایی و پایینی در نوسان هستند. هر چند در مواقعی ممکن است از این خطوط تجاوز نمایند. به طور معمول میتوان گفت که حدود ۹۵% کلیه قیمتهایی که یک سهم میتواند به خود ببیند بین نوارهای بولینگر قرار دارند. در مواقعی که بازار آرام و کمنوسان است باندها به هم نزدیک شده و زمانی که بازار نوسانی است، باندها از هم دور خواهند شد.
فرمول هر کدام از نوارهای بولینگر :
باند میانی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه
باند بالایی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه بعلاوه انحراف معیار ضربدر ۲
باند پایینی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه منهای انحراف معیار ضربدر ۲
تصویر بعدی محل و نحوه تنظیمات باندهای بولینگر در نرم افزار متاتریدر را نشان میدهد.
استراتژی معاملاتی با استفاده از ابزار بولینگر
برای استفاده صحیح از این ابزار، معاملهگر باید ابتدا درک صحیحی از روندها داشته باشد. همواره بهتر است نمودارها از تایم فریمهای بلندمدت تا کوتاه مدتتر بررسی شوند تا یک دید کلی از روند حرکتی قیمت به دست آید. زمانی که قیمت در یک روند خنثی و کم نوسان قرار دارد، نوارهای بولینگر به هم نزدیک هستند و زمانی که قیمت روند صعودی یا نزولی خود را آغاز میکند این باندها از هم فاصله میگیرند.
برای استفاده از ابزار بولینگر به طور کلی سه نوع استراتژی میتوان تعریف نمود:
- استراتژی سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
- استراتژی ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
- استراتژی پهنای باندهای بولینگر (Bollinger Band Width)
۱- سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
یکی از سادهترین روشهای استفاده از ابزار بولینگر این است که باندهای بالایی و پایینی را به صورت حمایت و مقاومت و هدف قیمتی فشرده شدن بولینگر در نظر بگیریم. در شکل زیر مشاهده میکنید که قیمت پس از برخورد با منحنیهای بالایی و پایانی تغییر جهت داده است. حتما به این موضوع دقت کنید که باندهای بولینگر معمولا در زمانهایی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند که قیمت در یک روند خنثی و یا کند (بازار رنج) قرار داشته باشد. این استراتژی از ریسک پایینی برخوردار بوده و در نتیجه نمیتوان انتظار کسب بازدهیهای فوقالعاده از آن داشت. البته که معمولا با خطای کمی نیز همراه است.
در تصویر بعد نحوه استفاده از باندهای بولینگر به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دینامیک در روند خنثی بر روی نماد فولاد را مشاهده میکنید.
سیگنال خرید در این روش زمانی صادر میشود که در کف کانال بولینگر یک کندل صعودی (سبز رنگ یا توخالی) تشکیل شود، در این صورت حد ضرر میتواند شکست کف کانال در نظر گرفته شود. و بالعکس آن با تشکیل یک کندل نزولی (قرمز رنگ یا توپر) در سقف کانال سیگنال فروش را خواهیم داشت.
بهتر است که اگر در تایم فریم بالاتر (مثلا هفتگی) روند کلی صعودی بود، از این روش برای دریافت سیگنالهای خرید استفاده کرده، و اگر در تایم فریم بالاتر روند کلی نزولی بود، تنها از سیگنالهای فروش بهره بگیریم.
مثلا در نمودار بالا در صورتی که روند کلی صعودی باشد، نقاط مشخص شده در کف میتواند سیگنال خرید و در صورتی که روند کلی نزولی باشد، نقاط مشخص شده در سقف میتواند سیگنال فروش را برای ما صادر کند.
۲- ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
در استراتژی قبلی توضیح دادیم که برخورد با سقف و کف کانال میتواند سیگنال برگشت روند را صادر نماید، اما در این استراتژی تا زمانی که قیمت از کانال تجاوز نکرده و وارد منطقه اشباع نشده باشد سیگنال برگشت روند صادر نمیشود.
زمانی که قیمت در یک روند صعودی یا نزولی حرکت میکند (و نه فشرده شدن بولینگر خنثی)، برخورد با باندهای بولینگر می تواند بیانگر ادامه روند موجود و قدرت بالای خریداران یا فروشندگان باشد. همچنین زمانی که قیمت از باندهای بالایی یا پایینی تجاوز کند، به نوعی وارد منطقه هیجانی و اشباع خرید یا فروش شده و هشدار برگشت روند را صادر میکند.
نکته این جا است که در این روش، بزرگترین اشتباه معاملهگران، فروش در هنگام برخورد با باند بالایی است! چرا که روند سهم کاملا صعودی بوده و برخورد فشرده شدن بولینگر با سقف کانال در واقع بیانکننده ادامه پر قدرت روند تا رسیدن به نقاط اشباع است.
در روندهای صعودی خط میانگین متحرک ۲۰ روزه (باند میانی) نقش حمایت و در روندهای نزولی نقش مقاومت را خواهند داشت. این استراتژی به نسبت استراتژی قبلی خطای بیشتری به همراه دارد. البته همانطور که در تصویر بعدی مشخص است، در صورت استفاده صحیح و همراه با مهارت از این استراتژی، معاملهگران میتوانند بازدهیهای بسیار خوبی را کسب کنند.
در تصویر بعدی ادامه روند در برخورد با کف و سقف کانال و نواحی اشباع خرید و فروش (کادرهای بنفش) بر روی نماد فولاد به وضوح قابل مشاهده است!
۳- پهنای باند سیگنال میدهد! (Bollinger Band Width)
به بیان سادهتر میتوان گفت که باندهای بولینگر نوسانات قیمت در اطراف میانگین متحرک ساده را نشان میدهند. بولینگر متوجه شد که وقتی دو باند بالایی و پایینی به هم نزدیک شده و فشرده میشوند، به زودی روند جدیدی آغاز خواهد فشرده شدن بولینگر شد. توجه کنید که این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. لذا استفاده از پهنای باندهای بولینگر میتواند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی شما در نظر گرفته شود.
توجه کنید که فشرده شدن باندها به تنهایی نمیتواند سیگنال خرید یا فروش را صادر کند بلکه:
در صورتی که پس از فشردگی، یک کندل روزانه بالای باند میانی تشکیل شود سیگنال خرید صادر میشود.
در صورتی که پس از فشردگی یک کندل روزانه پایین باند میانی تشکیل شود سیگنال فروش صادر خواهد شد.
در این استراتژی حد ضرر (در پوزیشن خرید) میتواند بسته به ریسک پذیری شما بر روی حداکثر قیمت کندل قبلی (last candle high)، حداقل قیمت کندل قبلی (last candle low) و یا ۳% کمتر از قیمت خرید باشد.
در برخی نرم افزارها یا پنلهای معاملاتی پهنای باند بولینگر به صورت یک اندیکاتور مجزا با نام Bollinger Bands Width طراحی شده است. در تصویر زیر نمودار نماد فولاد (نمودار قبلی) را به همراه اندیکاتور پهنای باندهای بولینگر (Bollinger Bands Width) مشاهده میکنید. به نواحی ورود و خروج بر اساس پهنای باندهای بولینگر و کندلهای تشکیل شده دقت کنید!
نکته: میتوان گفت که پایه و اساس استراتژی سوم بر آرامش قبل از طوفان استوار است!
چکیده مطلب:
در این مقاله سعی کردیم ابتدا مقدمهای از میانگینهای متحرک را بیان کرده و سپس به معرفی یکی از مشتقات آنها یعنی باندهای بولینگر بپردازیم. هرچند که معمولا از اندیکاتورها به تنهایی برای ورود یا خروج به بازار استفاده نمیشود، اما به نظر میرسد که استراتژیهای تعریف شده به خصوص استراتژی پهنای باند به تنهایی بتواند سیگنالهای معاملاتی مناسبی را ایجاد کند. توجه کنید که درک صحیح از روندهای صعودی و نزولی و بازار رنج (خنثی)، که در قسمتهای مختلف سایت در مورد آنها صحبت کردیم، به عنوان پیش فرض این مباحث در نظر گرفته شده است. لذا توصیه میکنیم که برای اخذ موقعیتهای معاملاتی خود، حتما از ترکیب این ابزار با سطوح حمایت و مقاومت و سایر ابزارهای تکنیکالی بهره بگیرید.
نکته مهم ! حتما توصیه میکنیم که برای درک بهتر اندیکاتور باندهای بولینگر این مقاله را بارها مطالعه کرده و سعی کنید مطالب آن را به صورت عملی انجام دهید …
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک
ترکیب اندیکاتور بولینگر باند و کندل استیکها، یکی از روشهای معاملاتی است که تحلیلگران تکنیکال میتوانند از آن در انواع بازارهای مالی مثل فارکس، بورس، کالاها، ارزهای دیجیتال و. استفاده کنند. اندیکاتور باند بولینگر، نوسانات قیمت را به ما نشان میدهد. زمانی که دو باند این اندیکاتور به هم فشرده میشوند، میزان نوسانات قیمتی کم است اما زمانی که که این فشردگی شکسته میشود، انتظار تغییر جهت قیمت را خواهیم داشت. اندیکاتور بولینگر باند در همه پلتفرمهای معاملاتی وجود دارد. فقط کافی است با انواع الگوهای کندل استیک ادامه دهنده و الگوهای کندل استیک بازگشتی و تفسیر حرکات باندهای بولینگر آشنا باشید تا بتوانید از این استراتژی استفاده کنید.
از آن جایی که اندیکاتور باندهای بولینگر جز اندیکاتورهای پَسرو ( Lagging ) به حساب میآید، باید به نحوی در ترکیب آن با کندل استیکهای ژاپنی که رفتار قیمت در زمان حال را نشان میدهند به یک استراتژی معاملاتی قابل اتکا رسید.
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک پوشا
در این قسمت میخواهیم با استفاده از نوع سیگنالهایی که بولینگر باند نشان میدهد (در ادامه متن بیشتر در مورد این سیگنالها صحبت میکنیم) و الگوهای کندل استیک بازگشتی که هشدار تغییر روند را صادر میکنند، به یک استراتژی معاملاتی برسیم. برای این کار از ترکیب باندهای بولینگر و الگو کندل استیک اینگالفینگ یا پوشا استفاده میکنیم.
همان طور که میدانید الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است و در ترکیب با بولینگر باند میتواند هشداری برای زمان بندی و شکست قیمت پس از یک فشردگی یا نوسان کم باشد. همان طور که در شکل زیر میبینید یک روند نزولی به یک روند خنثی تغییر جهت داده است. این قضیه را میتوان هم از صاف شدن خط مووینگ اوریج و هم فشردگی باندهای بولینگر تشخیص داد.
ظهور الگوی پوشای صعودی در قسمت فشردگی باندها این هشدار را صادر می کند که زمان تغییر فرا رسیده و فشار خرید در حال پیشی گرفتن از فشار فروش است. بنابراین ما با دیدن این الگو، متوجه میشویم که زمان شکست فشردگی در باندهای بولینگر نزدیک است و از آن جایی که الگوی کندل استیک پوشای صعودی، در بیشتر مواقع به صعودی بودن قیمت دلالت دارد، منتظر شکست در جهت افزایش قیمت میمانیم. همان طور که میبینید در کندل پنجم پس از فشرده شدن بولینگر این الگو، باند بولینگر به سمت بالا شکسته شده است.
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک چکش
این بار نمونه دیگری از ترکیب باندهای بولینگر با الگوهای کندل استیک را بررسی میکنیم. همان طور که میدانید، الگوی چکش یا هَمر، یکی از الگوهای کندل استیک بازگشتی است. با استفاده از شکل زیر میتوانید کندل چکشی را که در انتهای حرکت نزولی به وجود آمده مشاهده کنید.
اگر خوب به چارت بالا دقت کنید میبینید که خط مووینگ اوریج از یک مسیر نزولی شروع شده و با رسیدن قیمت به الگوی چکش، این خط هم تقریبا صاف شده است. ظهور چکش را میتوان به عنوان هشداری برای شروع روند صعودی در نظر گرفت. همان طور که در شکل هم میبینید بعد از چکش، جهت حرکت به سمت افزایش قیمت متمایل شده است.
استراتژی بولینگر باند و کندل استیک ستاره صبحگاهی
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی که از سه کندل تشکیل شده، هشدار تغییر روند نزولی را صادر میکند. همان طور که در شکل زیر میبینید، الگوی ستاره صبحگاهی پس از یک پولبک یا چند کندل نزولی به وجود آمده و در باند پایینی اندیکاتور بولینگر باند هم نفوذ کرده است.
همان طور که در شکل بالا می بینید، در این مورد هم الگوی کندل استیک درون فشردگی باندهای بولینگر به وجود آمده و انتظار شکست قیمت آن هم در جهت صعودی را تقویت میکند. این اتفاق با ظهور دو کندل فشرده شدن بولینگر صعودی دیگر بعد از الگو شمعی ستاره صبحگاهی به وجود آمده و قیمت افزایش پیدا کرده است.
نحوه خروج از معاملات با استفاده از استراتژی بولینگر باند و کندل استیک
این که در چه نقطهای تصمیم به خروج از معامله میگیرید، به خود شما بستگی دارد اما اگر این استراتژی برای شما مناسب بود میتوانید نقطه خروج را هم با استفاده از همین اندیکاتور مشخص کنید. فرض کنید در مثال ترکیب بولینگر باند و کندل چکش بعد از دیدن کندل تاییدیه چکش (کندل صعودی بعد از چکش) وارد معامله شدهاید.
پیشنهاد مطالعه: فارکس
در این مورد میتوانید وقتی که قیمت به زیر خط مووینگ اوریج نفوذ کرد از معامله خارج شوید. به عبارت دیگر نقطه ورود را بر اساس قانون کندل استیکها در نظر گرفته و برای خروج از خط وسطی بولینگر باند که یک مووینگ اوریج است استفاده میکنیم. در ادامه به اهمیت این خط به عنوان یک خط حمایت یا مقاومتی اشاره میکنیم. برای آشنایی با نحوه استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر میتوانید ادامه مطلب را مطالعه کنید.
چطور می توان از اندیکاتور بولینگر باند استفاده کرد؟
اندیکاتور باند بولینگر از سه خط تشکیل شده است. خط وسط از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه به وجود آمده و دو باند بالایی و پایینی با انحراف معیار ۲ نسبت به خط وسط قرار گرفتهاند. این دو باند نسبت به خط میانگین وسط یک محدوده پوششی به وجود میآورند.
- زمانی که نوسانات قیمت کم است، این دو باند به هم فشرده میشوند.
- زمانی که نوسانات قیمت زیاد است، دو باند اندیکاتور از هم فاصله بیشتری میگیرند و به عبارتی منبسط میشوند.
نوع سیگنالهای بولینگر باند
اندیکاتور باندهای بولینگر به شیوههای مختلفی تغییرات قیمت را نشان میدهد اما به تنهایی استفاده کردن از آن اصلا توصیه نمیشود. قبل از هر چیز برای ترکیب این اندیکاتور با کندل استیکها باید با نوع سیگنال دهی بولینگر باند آشنا شوید.
۱- مناطق اشباع خرید و فروش
یکی از شیوههای معمول استفاده از اندیکاتور باند بولینگر، تشخیص مناطق اشباع خرید و فروش است. زمانی که خط بالایی بولینگر باند شکسته میشود، این طور تحلیل میشود که احتمالا قیمت خیلی زیاد شده و وقت آن رسیده که یک پولبک تشکیل شود (اشباع خرید). زمانی هم که خط پایینی بولینگر باند شکسته میشود، این گمان میرود که قیمت بیش از حد پایین آمده و باید دوباره به درون باندهای بولینگر برگردد (اشباع فروش).
نکات مهم درباره مناطق اشباع خرید و فروش یا شکست باندهای بولینگر
به این نکته مهم دقت کنید که با شکست قیمت از باندهای بولینگر به خودی خود، سیگنال خرید و فروشی صادر نمیشود بلکه شما از مناطق احتمالی اشباع خرید و فروش باخبر میشوید. علاوه بر این شکست قیمت از این دو باند به کرات در نمودارهای قیمتی دیده میشود به همین دلیل فقط باید هشدارها یا سیگنالهایی را در نظر بگیرید که در جهت روند اصلی بازار هستند. توصیه میکنیم به هنگام شکست باندهای بولینگر مناطق حمایت و مقاومت و کندل استیکها را در نظر بگیرید.
۲- فشردگی باندهای بولینگر
زمانی که دو باند بولینگر برای مدتی در حال فشردگی هستند، انتظار تغییر جهت قیمت در آینده به وجود میآید. اما این فشردگی باندهای بولینگر به خودی خود سیگنالی محسوب نمیشود.
۳- استفاده از بولینگر باند به عنوان خطوط حمایت و مقاومت
همان طور که میدانید به جز حمایت و مقاومت های افقی، ما با مفهومی به نام حمایت و مقاومت اریب نیز سروکار داریم. البته به این نوع خطوط اریب، حمایت و مقاومت داینامیک گفته میشود. با این حساب میتوان به خطوط روند به چشم یک حمایت یا مقاومت داینامیک نگاه کرد.
همان طور که قبلا هم گفتیم خط وسطی باند بولینگر یک مووینگ اوریج ساده است. به همین دلیل میتوان آن را نوعی حمایت یا مقاومت داینامیک در نظر گرفت.
- زمانی که قیمت بالاتر از خط وسط قرار دارد، این خط به عنوان حمایت در نظر گرفته میشود.
- زمانی که قیمت پایین تر از خط وسط قرار دارد، این خط به عنوان مقاومت در نظر گرفته میشود.
برای استفاده از استراتژی بولینگر باند و کندل استیک باید با مفهوم اندیکاتور باندهای بولینگر و انواع الگوهای کندل استیک آشنایی داشته باشید. زمانی که قیمت در باندهای بولینگر فشرده شده و نوساناتش کم میشود با به وجود آمدن یکی از الگوهای کندل استیک مهم میتوانید انتظار شکست قیمت را داشته باشید. البته با توجه به نوع نزولی یا صعودی الگوی کندل استیک میتوان تا حد زیادی جهت شکست قیمت را پیش بینی کرد. در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که برای استفاده از استراتژیهای مختلف باید آنها را پیش از انجام معاملات واقعی با حساب آزمایشی تست کنید.
مشاهده بیشتر: دوره فارکس
سوالات متداول
۱- استراتژی بولینگر باند و کندل استیک چیست؟
این استراتژی ترکیبی از فشردگی قیمت در باندهای بولینگر و الگوهای کندل استیک بازگشتی است که در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است.
۲- آیا می توان برای انجام معاملات فقط از اندیکاتور باندهای بولینگر استفاده کرد؟
خیر. اندیکاتور باندهای بولینگر به خودی خود سیگنال خرید و فروش صادر نمیکند و تنها میزان تغییرات و نوسانات قیمت را نشان میدهد.
۳- اندیکاتور باندهای بولینگر را با چه الگوهای کندل استیکی می توان ترکیب کرد؟
برای این کار بهتر است از الگوهای کندل استیک برگشتی قوی استفاده کنید. از این الگوها میتوان به چکش، شوتینگ استار، پوشای صعودی و نزولی، ستاره صبحگاهی صعودی و نزولی و. اشاره کرد.
دیدگاه شما