آموزش اسیلاتور MFI در تحلیل تکنیکال
در آموزش اسیلاتور MFI در تحلیل تکنیکال قصد داریم در حدود 6 ساعت به آموزش نحوه به کارگیری مبحث کاربردی اسیلاتور MFI در تحلیل ها و معاملات بپردازیم.
در این دوره آموزشی بنا داریم که به مبحث کاربردی اسیلاتورها بپردازیم و چگونگی استفاده از اسیلاتور MFI در تحلیل ها و معاملات خود را بیان کنیم. کار کردن با اسیلاتورها ما را وارد بُعد دیگری از دنیای تحلیلگری می کند. اسیلاتورها ابزارهای کمکی در تحلیل هستند که با دریافت داده های نمودار قیمتی و استفاده از فرمول های ریاضی خاصی ترسیم می شوند. در دنیای تکنیکال اسیلاتورهای مختلفی وجود دارد که هر یک اطلاعات مهمی را اختیار ما می گذارد.
نکته مهمی که در مورد اسیلاتورها وجود دارد این است که اکثر آن ها اطلاعاتی که دریافت می کنند فقط بر اساس پارامتر قیمت می باشد، اگر چه قیمت به شدت مهم است ولی اگر از اسیلاتوری استفاده کنیم که علاوه بر قیمت به پارامترهای بیشتری اشاره کند طبیعتا ارزش و قدرت آن اسیلاتور برای ما بالاتر خواهد بود. به همین دلیل قصد داریم شما را با اسیلاتوری آشنا کنیم که افزون بر پارامتر قیمت از اطلاعات دیگر هم بهره مند شوید. اسیلاتور چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ انتخابی در این دوره «MFIِ» نام دارد. MFI که مخفف Money Flow Index است به معنای شاخص جریان نقدینگی می باشد.
با توجه به نام این اسیلاتور ناگفته پیداست که می خواهیم جریان پول در یک سهم را ردیابی کنیم و به عبارتی دیگر ورود و خروج پول هوشمند (Smart Money) را متوجه شویم و در نهایت سیگنال های خرید و فروش بگیریم.
حالا چه پارامتری می تواند جریان پول را به ما نشان بدهد؟ حجم معاملات این نقش را ایفا می کند.
حجم معاملات مبحثی فوق العاده مهم و اساسی در تحلیل تکنیکال است که هر تحلیلگری باید با آن آشنا باشد. اگر با بحث حجم معاملات و نحوه تحلیل آن آشنایی ندارید قویا پیشنهاد می کنیم که در دوره رایگان تحلیل حجمی در بازار های مالی شرکت کنید. پس اسیلاتوری که با آن می خواهیم کار کنیم از 2 نکته مهم تشکیل شده است: قیمت و حجم معاملات.
آنچه در آموزش اسیلاتور MFI در تحلیل تکنیکال بیان می شود:
• مفاهیم اولیه و مهم اسیلاتور MFI
• بیش خرید و بیش فروش در MFI
• نحوه تحلیل بیش خرید و بیش فروش
• نقش میدلاین MFI
• تکنیکال و MFI
• Failure Swing Pattern
• واگرایی ها - معمولی منفی
• واگرایی ها - معمولی مثبت
• واگرایی ها - مخفی مثبت
مطلب با اهمیتی که باید به آن اشاره کنیم این است که اسیلاتورها به تنهایی قادر نخواهند بود که به نحو احسن برای ما کار کنند یعنی باید از آن ها در کنار تحلیل های اصلی که بر اساس نمودار قیمتی (تکنیکال) انجام می شود استفاده کنیم. به همین خاطر پیش نیاز حداقلی این دوره آموزشی تحلیل تکنیکال کلاسیک (مقدماتی) می باشد. با توجه مدت زمان و حجم اطلاعات در نظر گرفته شده برای این دوره، به شما اطمینان می دهیم که این دوره کامل ترین و بهترین دوره برای یادگیری این اسیلاتور است و در پایان این دوره قدرت شما در تحلیل افزایش پیدا خواهد کرد. این دوره برای افرادی که وارد بازارهای مالی شده اند و قصد دارند سطح تحلیل خود را افزایش دهند مناسب است. برای آشنایی با اسیلاتور می توانید درس اول این دوره را که بصورت رایگان است را مشاهده نمایید.
پیش نیاز این دوره آموزشی چیست؟
پیش نیاز این دوره آموزشی آشنایی با تحلیل تکنیکال کلاسیک (پایه ای) می چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ باشد. می توانید پکیج جامع تحلیل تکنیکال کلاسیک در بازار های مالی را مشاهده نمایید.
اهداف آموزش اسیلاتور MFI در تحلیل تکنیکال چیست؟
در پایان این دوره با نحوه استفاده از اسیلاتور MFI به صورت کامل و حرفه ای برای افزایش قدرت تحلیل و بالا بردن احتمال موفقیت در معاملات آشنا خواهید شد.
این دوره برای چه کسانی مفید است؟
این دوره آموزشی برای عزیزانی که به بازار های مالی علاقه مند هستند (به خصوص کسانی که به تازگی با تحلیل تکنیکال آشنا شده اند) بسیار مفید است.
چگونه کیفیت آموزش تضمین می شود؟
قبل از شرکت در دوره آموزشی شما می توانید پیش نمایش و ۲ قسمت آموزشی از ۱۴ قسمت را رایگان مشاهده کنید.(آموزش هایی که در سمت راست آن ها قفل باز است قبل از خرید و ورود در آموزش قابل مشاهده است)
با اطمینان دوره آموزشی "آموزش اسیلاتور MFI در تحلیل تکنیکال" را بخرید در صورتی که این آموزش مطابق با اطلاعات آن نبود و شما از خرید راضی نبودید، بازگشت وجه به طور انجام می شود.
امکان سوال از مدرس وجود دارد؟
امکان سوال از مدرس در بخش گفتگو ها مهیا است همچنین در صفحه پروفایل مدرسین شبکه های اجتماعی آنها جهت تعامل قرار دارد.
نحوه دسترسی به آموزش چگونه است؟
امکان دانلود و پخش آنلاین چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ دوره وجود دارد و شما به طور دائم به آن دسترسی دارید.
۲-۷ نحوهی راه اندازی واحد Timer-Counter و شمارش تعداد پالسهای مربعی
برای راه اندازی واحد Timer-Counter در میکروکنترلرهای AVR در نرمافزار CodeVision پس از ساخت یک پروژه در مرحلهی انتخاب ویژگیها بخش Timers را همانند زیر انتخاب کرده:
شکل ۶: انتخاب بخش Timers
اکنون با منویی مواجه میشوید که ۴ بخش دارد:
Timer0: این بخش مربوط به واحد Timer-Counter صفر است که از یک حافظهی ۸ بیتی بهره میبرد.
Timer1: این بخش مربوط به واحد Timer-Counter یک است که از یک حافظهی ۱۶ بیتی بهره میبرد.
Timer2 : این بخش مربوط به واحد Timer-Counterدو است که از یک حافظهی ۸ بیتی بهره میبرد.
ابتدا کار خود را با Timer0 شروع میکنیم.چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ چه تعداد اوسیلاتور داریم؟
هر واحد Timer در داخل خود یک شمارنده (رجیستر) به نام TCNTx دارد که x شمارهی تایمر است و این شمارنده در خود تعداد پالس مربعی وارد شده به این واحد تایمر را در خود نگه میدارد. مثلا شمارندهی Timer صفرم نامش TCNT0 است که یک حافظهی ۸ بیتی است و TCNT1 مربوط به Timer دوم است که یک شمارندهی ۱۶ بیتی است. درواقع با وارد شدن هر پالس مربعی به واحد Timer0 این شمارنده یک واحد افزایش مییابد تا به عدد ۲۵۵ چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ برسد. عدد ۲۵۵ معادل دسیمال عدد باینری 11111111 است، درواقع به این مفهوم که تمام خانههای حافظهی ۸ بیتی ما دارای عدد ۱ شدهاند.
حال اگر یک پالس مربعی جدید وارد واحد Timer0 شود عدد 11111111 با عدد ۱ جمع خواهد شد که حاصل آن یک عدد ۹ بیتی به صورت 100000000 است ولی حافظهی ما تنها ۸ بیت است، بنابراین تنها ۸ بیت اول این عدد ۹ رقمی در حافظه میماند و رقم پرارزشتر آن یعنی بیت نهم که همان ۱ است دور ریخته میشود.
به این رخداد در علم کامپیوتر سرریز (Overflow) گفته میشود. با هربار رخ دادن Overflow گویی حافظهی ۸ بیتی ما کاملا به حالت اول خود که همان 00000000 است باز میگردد. ظاهرا با این اوصاف ما با استفاده از Timer0 تنها میتوانیم ۲۵۵ پالس را بشماریم و نه بیشتر. در ادامه در صدد رفع این مشکل برمیآییم، چرا که ما اغلب نیاز داریم تعداد بسیار بیشتری از این پالسها را بشماریم.
به شکل روبرو نگاه کنید.
شکل ۷: معرفی منبع کلاک
بخش Clock Source مشخص کنندهی منبع تولید کنندهی پالس است. تایمر کانتر صفر هم میتواند از منبع داخلی مولد کلاک استفاده کند و هم از منبع خارجی تولید کننده پالس مربعی. در واقع منبع خارجی میتواند هر وسیله ایی اعم از انکودر، اسیلاتور و غیره باشد. همانطور که در شکل ۷ میبینید در بخش Clock Source ما میتوانیم از دو منع داخلی و خارجی استفاده کنیم. از ۳ انتخابی که در این بخش داریم انتخاب اول System Clock است که معرفی کنندهی استفاده از کلاک داخلی سیستم است که در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد. اما دو گزینهی بعدی مربوط به منابع خارجی کلاک میباشند که میتوانند به پایهای با عنوان T0 که همان PORTB.0 است وارد شوند.
شکل ۹: مدار مورد نیاز برای شمارش تعداد پالس¬های مربعی تولید شده توسط یک منبع کلاک
دو گزینه ی مطرح شده برای کلاک خارجی به صورت زیر مطرح شده است:
- T0 pin Falling Edge
- T0 pin Rising Edge
قسمت اول در صورت انتخاب شدن پین B.0 که همان T0 است را به لبهی پایین رونده حساس میکند و با اعمال هر لبهی پایین رونده یک واحد به TCNT0 افزوده میشود. باید توجه داشته باشید که در صورت انتخاب این گزینه باید پین B.0 را قبلا Pull Up کردهباشید. قسمت دوم همچنین در صورت انتخاب شدن پین B.0 را به لبهی بالا رونده حساس میکند و با اعمال هر لبهی بالا رونده یک واحد به TCNT0 افزوده میشود. باید توجه داشته باشید که در صورت انتخاب این گزینه باید پین B.0 را قبلا Pull Down کردهباشید. حال گزینهی T0 pin Falling Edge را انتخاب میکنیم و علت اصلی آن نیز این است که ما میتوانیم به صورت داخلی پایهی B.0 را Pull Up کنیم و نیازی به سخت افزار خارجی برای عمل Pull Down کردن نداریم. در ادامه یک پروژهی عملی در این زمینه را انجام میدهیم.
شمارش تعداد پالسهای خروجی از یک منبع مولد پالس مربعی توسط تایمرکانتر صفر:
در نرم افزار Proteus همانند شکل زیر میکرو و مولد پالس مربعی به همراه یک LCD را اضافه میکنیم.
شکل ۹: مدار مورد نیاز برای شمارش تعداد پالسهای مربعی تولید شده توسط یک منبع کلاک
در شکل ۹ همانطور که میبینید یک منبع تولید پالس از منوی سمت راست نرم افزار Proteus بخش Generator Mode همانند شکل ۱۰ اضافه شده است.
شکل ۱۰: تولید پالس در پروتئوس
با رفتن به این بخش و انتخاب یک مولد پالس DC و متصل کردن آن به پایهی B.0 مدار شما آماده برنامه ریزی است.
توجه داشته باشید از پایهی B.0 به این علت استفاده کردیم که این پایه منحصرا در اختیار تایمر کانتر صفر بوده و تنها برای استفاده در سیستم کلاک خارجی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین از پایهی دیگری برای انجام عمل شمارش توسط تایمر کانتر صفر نمیتوانیم استفاده کنیم. حال پس از Pull Up کردن پین B.0 و حساس کردن این پایه به Falling Edge کار خود را ادامه میدهیم. اگر به منویwizard Code خود پس از انجام اعمال بالا نگاه کنید با منویی شبیه زیر مواجه خواهید شد.
در منوی مقابل بخشی که با عنوان Mode مشخص شده است وضعیت شمارنده را بیان میکند و عبارت مقابل آن یعنی Normal top=0xFF به معنای آن است که شمارنده تا حداکثر مقدار خود که همان ۲۵۵ در مبنای ده دهی و 11111111 در مبنای باینری است بالا رود و سپس سرریز رخ دهد و دوباره مقدار شمارنده 00000000 شود. در بخش Output میتوانیم وضعیت برخی پایه ها را در زمانهای خاصی مثلا زمان رخداد Overflow تغییر دهیم که ما در این بخش آن را در حالت Disconnect قرار میدهیم.
پس از انجام این تنظیمات و تعیین پورت C به عنوان پورت متصل به LCD کاراکتری وارد مرحلهی کد نویسی میشویم.
حال به عنوان اولین چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ بخش از پروژه سعی میکنیم تغییرات شمارندهی TCNT0 را در برنامهی خود نشان دهیم. لازم به ذکر است عبارت TCNT0 در محیط برنامه نویسی به عنوان یک متغیر Global میباشد و در همه جای برنامه قابل دسترسی است و همواره عددی بین ۰ تا ۲۵۵ دارد و در واقع نمایان گر وضعیت رجیستر TCNT0 که مخفف Timer Counter 0 است میباشد. لازم به یادآوری است که رجیستر TCNT0یک رجیستر ۸ بیتی بوده و تنها میتواند اعدادی بین ۰ تا ۲۵۵ را در خود جای دهد.
به قطعه کد زیر نگاه کنید:
در کد بالا ابتدا با استفاده از تابع sprintf متغیر ۸ بیتی TCNT0 در داخل رشتهی str ریخته شده و سپس آمادهی چاپ بر روی LCD میشود. سپس با یک تاخیر ۳۰ میلی ثانیهای مقدار روی LCD به روز میشود. حال برای این که آن کد بر روی شبیه ساز Proteus جواب دهد نیاز به تغییراتی در نرم افزار Proteus داریم. با دوبار کلیک کردن روی مولد پالس خود و انتخاب مد Pulse با منویی شبیه زیر مواجه خواهیم شد.
در قسمت سبز رنگ با نام Initial(Low) Voltage ولتاژ پالس خود را در حالت Low-State مشخص میکنیم. در اینجا ما این مقدار را برابر ۰ ولت در نظر گرفتیم.
در قسمت Pulsed(High) Voltage میزان ولتاژ پالس خود را در حالت High-State مشخص میکنیم. همانطور که در شکل پیداست ما این مقدار را برابر +5 ولت در نظر گرفتیم. بخش سوم که با عنوان Rise Time و Fall Time مشخص شده نمایانگر همان تاخیر تغییر سطوح منطقی است که ما در ایجا آن را بدون تغییر رها کردیم. بخش بعدی بخش فرکانس است که با رنگ بنفش مشخص شده است و ما در این بخش فرکانس موج مربعی خود را تعیین میکنیم که نمایان گر تعداد پالس تولید شده در واحد زمان است. مثلا در اینجا در هر ثانیه ۱۰ پالس تولید میشود. حال پس از انجام این تنظیمات مشاهده میکنید که مقدار TCNT0 از ۰ شروع شده و تا ۲۵۵ رفته و سپس دوباره به مقدار ۰ برمیگردد، در واقع با این کار به مفهوم واقعی شمارش تعداد پالس در میکروکنترلرها به وسیلهی شمارندههایی با تعدادبیت محدود پی میبریم.
شکل ۱۳: نمایش مقدار TCNT0 بر روی LCD کاراکتری
در مرحله بعد میخواهیم کاری کنیم که بتوانیم تعداد بیشتری پالس را بشماریم به این معنی که مثلا اگر ۵۰۰ پالس وارد شد ما بتوانیم این تعداد پالس را با در نظرگرفتن سرریز TCNT0 نیز بشماریم.
به قطعه کد زیر نگاه کنید.
در قطعه کد بالا با تعریف دو متغیر جدید به نامهای counter که تعداد ۲۵۵ شدنهای TCNT0 را در خود ذخیره میکند و همچنین متغیر totalPulse که تعداد کل پالسهای وارد شده به واحد تایمرکانتر صفر را در خود دارد کار خود را آغاز میکنیم. در کد با هر بار ۲۵۵شدن TCNT0 یک واحد به متغیر counter اضافه میکنیم، سپس تعداد کل پالسها را از ضرب counter در ۲۵۶ و جمع آن با مقدار فعلی TCNT0 محاسبه میکنیم. همچنین مقدار تاخیر را بسیار کم و برابر با 5ms قرار میدهیم.
شکل ۱۴: شمارش بیش از ۲۵۵پالس به وسیلهی تایمر کانتر صفر
اگر این کد را برای یک موج مربعی با فرکانس 10Hz اجرا کنید مشاهده میکنید که کد به خوبی کار میکند ولی اگر فرکانس منبع را به 100Hz افزایش دهید مشاهده میکنید که گاها پس از رسیدن TCNT0 به مقدار ۲۵۵ مقدار پالس کلی شما کاهش پیدا کرده و دوباره از مقدار قبلی خود شروع به کار میکند.
علت این امر چیست؟
بلی، علت این امر این است که ما در این قطعه کد هر بار قبل از چک کردن شرط ۲۵۵ شدن TCNT0 به میزان 5ms تاخیر داریم و در حین این تاخیر ممکن است TCNT0 سرریز کند و ما متوجه آن نخواهیم شد. هرچه فرکانس سیگنال ورودی بیشتر باشد این امر مشهودتر است. با این اوصاف این روش نیز روش کارآمدی نخواهد بود و باید در صدد استفاده از روشهای کاملتر و بهتری باشیم. در بخش بعدی با معرفی یک قابلیت جدید در میکروکنترلرهای AVR این مبحث را ادامه میدهیم.
آموزش اندیکاتور استوکاستیک به صورت جامع
اسیلاتور استوکاستیک یک اسیلاتور ممنتوم range bound است. اندیکاتور استوکاستیک برای نمایش دادن محل بسته شدن قیمت در مقایسه با رنج بالا/پایین در طی تعداد مشخصی از دورههای کاربر طراحیشده است. اسیلاتور استوکاستیک معمولاً سه کاربرد مختلف دارد؛ شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش، تعیین واگراییها و نیز شناسایی تنظیمات نزولی و صعودی یا سیگنالها است.
معرفی استوکاستیک
اسیلاتور استوکاستیک در دهه 50 میلادی توسط جرج لین ایجاد شد. لین اعتقاد داشت که اندیکاتور او روش خوبی برای اندازهگیری ممنتوم بود که این موضوع مهمی است زیرا تغییرات در ممنتوم سبب تغییر قیمت میشوند. در مصاحبهای که در سال 2007 انجام شد لین عنوان کرد استوکاستیک ممنتوم قیمت را اندازهگیری میکند. اگر موشکی را تصور کنید که در آسمان به بالا حرکت میکند، مشاهده میکنید چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ که پیش از بازگشت ابتدا سرعت خود را کم میکند. ممنتوم همیشه پیش از تغییر قیمت، جهت خود را تغییر میدهد.
توضیح اندیکاتور استوکاستیک
استوکاستیک به دو خط تقسیم میشود: K% و D%. K% نشانگر قیمت در نقطه بسته شدن K در طیف قیمت تعداد میلههای استفادهشده در دوره بازگشت است.
K% = میانگین متحرک ساده 100×(نقطه بسته شدن فعلی – پایینترین کف) / (بالاترین سقف – پایینترین کف)، smoothK
D% میانگین سطحی K% است که برای کاهش ویپ ساوز (whipsaws) هنگامیکه در روند بزرگتری باقیمانده است، به کار میرود.
D% = میانگین متحرک ساده (K%، دوره D)
پایینترین کف = پایینترین قیمت در طی جدیدترین میلهها در دوره بازگشت (دادههای ورودی دوره K)
بالاترین سقف = بالاترین قیمت در طی جدیدترین میلهها در دوره بازگشت (دادههای ورودی دوره K)
تنظیمات اندیکاتور استوکاستیک
اسیلاتور استوکاستیک یک اسیلاتور range bound است که از دو خط تشکیلشده است و میان صفر و 100 نوسان میکند. خط اول (K%) جدیدترین نقطه بسته شدن را در رابطه با رنج سقف/کف دوره تعیینشده توسط کاربر نشان میدهد. خط دوم (D%) یک میانگین متحرک ساده از خط K% است. همه دورههای بهکاررفته در استوکاستیک مانند بیشتر اندیکاتورها توسط کاربر تعیین میشوند. بااینوجود، رایجترین گزینههای انتخابی یک دوره 14 تایی K% و یک میانگین متحرک ساده با دوره 3 تایی برای D% است.
نکته مهم این است که استوکاستیک از قیمتهای بسته شدن برای تعیین ممنتوم استفاده میکند. زمانی که قیمتها در نیمه بالایی رنج بالا/پایین دوره بازگشت بسته میشوند، اسیلاتور استوکاستیک (K%) نیز افزایش مییابد تا نشانگر افزایش ممنتوم یا فشار خرید/فروش باشد. زمانی که قیمتها در نیمه پایینی رنج بالا/پایین دوره بسته میشوند، K% کاهش مییابد و نشاندهنده ممنتوم ضعیف شده یا فشار خرید/فروش است.
ماجرای اشباع خرید در مقابل اشباع فروش
شرایط اشباع خرید/ اشباع فروش مانند وضعیتی که برای هر اندیکاتور range-bound روی میدهد یک سیگنال اولیه هستند که توسط اسیلاتور استوکاستیک تولید شدند. آستانه پیشفرض برای اشباع فروش 20 و برای اشباع خرید 80 است. این سطوح سطوح رایج هستند اما شاید برای همه وضعیتها با توجه به ابزار مالی مورد معامله مناسب نیستند. یافتن سطوح درست با آزمایش و تحلیل تاریخی حاصل میشود. به یاد داشته باشید بهترین زمان برای معامله روند زمانی است که از استوکاستیک برای تشخیص شرایط اشباع خرید/اشباع فروش استفاده میشود. علت آن است که اشباع خرید همیشه به معنای نوسان نزولی و اشباع فروش همیشه به معنای نوسان صعودی نیست. در بسیاری از موارد شرایط اشباع خرید (اشباع فروش) میتواند نشانه یکروند قوی باشد نه یک بازگشت تأخیری.
شرایط اشباع خرید زمانی روی میدهند که اسیلاتور استوکاستیک از آستانه بالایی عبور کند.
اندیکاتور سایک psych
همانطور که میدانید یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها هستند. اندیکاتور سایک یا روانی یکی از اندیکاتورهای مفید و و جذاب بازار است درحالیکه هنوز بسیاری از فعالان بازار سرمایه با آن آشنایی ندارند.کار با این اندیکاتور بسیار ساده است و به کمک آن میتوانید نمودار را بهصورت واضح و دقیق مشاهده کنید. همچنین اندیکاتور سایک برای روانشناسی بازار نیز بسیار مفید میباشد. در این مقاله چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ قصد داریم به بررسی این اندیکاتور مفید و کاربردی، بپردازیم.
اندیکاتور سایک چیست؟
اسیلاتور سایک، تعداد کندلهای افزایشی(منظور از کندل افزایشی، کندلی است که بالای کندل قبلی خود بسته شود) را به تعداد کل کندلهای دوره مورد نظر میسنجد و مقادیر را بصورت یک نمودار نشان میدهد. زمانیکه این اسیلاتور بالای سطح 50 است؛ یعنی قدرت خریداران در 50 درصد کندلها طی دوره انتخابی (مدنظر) بیشتر بودهاست و هرچه این مقدار بیشتر شود، صعود پرقدرتتری خواهیم داشت؛ همچنین اگر سایک پایینتر از سطح 50 باشد؛ یعنی قدرت بازار دست فروشندگان است و هرچه این مقدار کمتر شود قدرت نزول قیمت بیشتر میشود. در نواحی 70 و 30 نیز به ترتیب اشباع خرید و فروش داریم. در کل هرچه سایک اعداد بالاتری را نشان دهد به معنای قدرت خرید بیشتر میباشد.
نحوه استفاده از اندیکاتور سایک
- از قسمت اندیکاتور، اندیکاتور سایک را انتخاب نمایید.
- اندیکاتور مانند تصویر زیر بر روی چارت نمایان میشود.
- میتوانید مقادیر پیشفرض این اندیکاتور را از قسمت تنظیمات یا setting به مقادیر دلخواه خود تغییر دهید و به شکل بهینهتری از اندیکاتور برسید.
نحوه سیگنالدهی اندیکاتور سایک
بهوسیله این اندیکاتور میتوانید دو سیگنال تاییدی یا خرید/فروش در بازار را بگیرید. زمانی که اندیکاتور سطح 50 را روبه بالا میشکند؛ سیگنال خرید صادر و در حالتی که اندیکاتور سطح 50 را روبه پایین میشکند؛ سیگنال فروش صادر میشود. هنگامی که اندیکاتور سطح 70 را به سمت پایین میشکند، انتظار ریزش قیمت را داشته و آماده خروج از معامله شوید؛ همچنین در حالت برعکس وقتی اندیکاتور از سطح 30 که محدوده اشباع فروش است را به بالا حرکت میکند باید انتظار افزایش قیمت را داشتهباشید.
از این اسیلاتور مانند سایر اسیلاتورها میتوانید به کمک واگراییهایی که بین قیمت و اندیکاتور رخ میدهد؛ سیگنال ورود یا خروج دریافت کنید. در تصویر زیر واگرایی معمولی منفی و پس از آن ریزش قیمت را مشاهده میکنید.
در تصویر زیر شاهد واگرایی معمولی مثبت هستید و میبینید که چگونه پس از آن قیمت افزایش یافتهاست.
نکته: سیگنالهای این اندیکاتور مانند سایر اندیکاتورها میتواند با خطا همراه باشد، بنابراین بهتر است معاملات خود را صرفا بر اساس این اندیکاتور صورت ندهید و از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنید. تا بتوانید سیگنالهای دقیقتری دریافت نمایید.
جمعبندی
همانطور که متوجه شدید، اندیکاتور سایک یکی از اندیکاتورهای ساده اما کاربردی در تحلیل تکنیکال است که بوسیله آن میتوانید سیگنالهای ورود و خروج را دریافت کنید. امیدواریم که این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد. جهت آشنایی با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، مقالات سایت اقتصاد بیدار چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ را مطالعه نمایید.
اوسیلاتور چیست؟
اوسیلاتور (oscillator) ابزاری برای تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) است که شامل دو باند بالا و پایین میشود و این باندها مقادیر حد را ایجاد میکنند. همچنین اسیلاتورها دارای یک خط روندی هستند که بین این دو باند نوسان میکند. معاملهگران از این اندیکاتور روند برای کشف شرایط کوتاه مدت اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) استفاده میکنند. تحلیلگران هنگامی که خط اوسیلاتور به محدوده حد بالایی برسد شرایط را به عنوان اشباع خرید، و هنگامی که خط به محدوده حد پایین برسد به عنوان شرایط اشباع فروش در نظر میگیرند.
اوسیلاتورها چگونه کار میکنند؟
معمولا از اوسیلاتورها در کنار سایر اندیکاتورهای تکنیکال (Technical indicator) برای تصمیمگیری در مورد معاملات استفاده میشود. اوسیلاتورها زمانی که تحلیلگران نمیتوانند روند مشخصی برای قیمت سهام پیدا کنند، بسیار مفید هستند. به عنوان مثال وقتی که سهم روند ساید دارد. از رایجترین اوسیلاتورها میتوان به استوکاستیک (Stochastic)، شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index یا RSI)، نرخ تغییرات (Rate of Change یا ROC)، و شاخص جریان پول (Money Flow Index یا MFI اشاره کرد. اوسیلاتورها یکی از مهمترین ابزار برای تحلیل تکنیکال هستند اما در کنار آن ابزارهای تکنیکال دیگری نیز وجود دارند که برای تحلیلگران بسیار مفید هستند. مهارت خواندن نمودار و اندیکاتورهای تکنیکال جزء این ابزارها هستند.
نحوه استفاده از اوسیلاتور به این صورت است که ابتدا معاملهگر دو مقدار برای اوسیلاتور تعیین میکند. اوسیلاتور نوسان میکند و یک اندیکاتور روندی برای ما ایجاد میکند. سرمایهگذاران با استفاده از این اندیکاتور روند، شرایط فعلی را برای دارایی مورد نظر ارزیابی میکنند. وقتی سرمایهگذاران ببینند که دارایی به حد بالایی رسیده است، آن را به عنوان نقطه اشباع خرید و اگر آن را در نزدیکی حد پایین ببینند، آن را به عنوان نقطه اشباع فروش در نظر میگیرند.
سازوکار یک اوسیلاتور
در تحلیل تکنیکال، یک سرمایهگذار اوسیلاتور را در مقیاس درصدی از صفر تا ۱۰۰ در نظر میگیرد. جایی که اوسیلاتور قرار دارد، نسبت بسته شدن قیمت به تعداد مشخصی از کندلها را نشان میدهد. برای دستیابی به این تعداد باید از تکنیکهای مختلف دستکاری و هموارسازی چندین میانگین متحرک (Moving Average) استفاده شود. وقتی بازار در یک محدوده خاص معامله میشود، اوسیلاتور نوسانات قیمت را دنبال میکند. هنگامی که قیمت به ۷۰ تا ۸۰ درصد دامنه نوسان اوسیلاتور برسد، اندیکاتور شرایط خرید اشباع را نشان میدهد و هنگامی که قیمت به ۲۰ تا ۳۰ درصد دامنه نوسان برسد، اندیکاتور شرایط اشباع فروش را نمایش میدهد. اشباع خرید موقعیت مناسب برای فروش، و اشباع فروش موقعیت مناسب برای خرید را به ما نشان میدهند.
این سیگنالها تا زمانی که قیمت داراییها در محدوده تعیین شده باقی بمانند، معتبر هستند. اما هنگامی که بریک اوت (Break Out) رخ میدهد، این امکان وجود دارد که سیگنال گمراه کننده باشد. تحلیلگران بریک اوت قیمت را به عنوان چه تعداد اوسیلاتور داریم؟ تنظیم مجدد محدودهای که قیمت در آنها نوسان میکند، میدانند یا آن را به عنوان شروع یک روند جدید تعبیر میکنند. در هنگام شکست، اوسیلاتور ممکن است برای مدت زمان طولانی در محدوده اشباع خرید یا فروش باقی بماند.
تحلیلگران تکنیکال، اوسیلاتورها را برای بازارهای ساید مناسبتتر میدانند و استفاده از اوسیلاتورها را در کنار یک اندیکاتور تکنیکال که روند یا محدوده بازار را مشخص میکند، بسیار موثر دیدند. به عنوان مثال میتوان از تلاقی دو اندیکاتور میانگین متحرک (Crossover) برای تعیین اینکه آیا یک بازار روند دارد یا خیر استفاده کرد. هنگامی که تحلیلگران تشخیص دادند بازار روندی ندارد، سیگنالهای یک اوسیلاتور میتواند بسیار مفید باشد.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
دیدگاه شما