جذابسازی سرمایهگذاری
عصر سفر- علیاصغر مونسان معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در بازدید از صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی-صابتا- دو ماموریت را برای جذابسازی بازار مرمت و بهرهبرداری از بناهای خاص ابلاغ کرد.
سرویس : اخبار
به گزارش پایگاه خبری «عصر سفر» به نقل از دنیای اقتصاد، صندوق احیا که از سال 1384 تشکیل شده، وظیفه شناسایی، حفاظت، پژوهش، مرمت، احیا، تعیین کاربری بناهای تاریخی- فرهنگی و در نهایت واگذاری مسوولیت بهرهبرداری از بناهای مرمت شده به افراد حرفهای حقیقی و حقوقی جهت بهرهبرداری را به عهده دارد. مونسان در این بازدید دو مامویت به صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی درخصوص «سرعت بخشیدن» به روند واگذاری با رفع موانع موجود و همچنین «آموزش» به بهرهبردارها با هدف افزایش کیفیت در ارائه خدمات به منظور جذب بیشتر گردشگر داخلی و خارجی را ابلاغ کرد.
هادی میرزایی، مدیرعامل صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی نیز در این جلسه عنوان کرد: صندوق احیا، ظرفیت منحصربهفردی را برای حفظ و نگهداری ابنیه تاریخی بهعنوان یکی از مهمترین ثروتهای میاننسلی کشور در اختیار دارد و میتوان با نگاه مبتنی بر اقدامات کارشناسیشده این صندوق را به جایگاه مناسبتری ارتقا داد. در همین راستا اخیرا صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی دو مزایده برگزار کرده، که یکی مربوط به سرمایهگذاری در مرمت، احیا، نگهداری و واگذاری حق بهرهبرداری بنای تاریخی «خانه بهروزیهای قزوین» با قیمت پایه اجاره بهای ماهانه 20 میلیون تومان که با ضریب افزایش سالانه مطابق آخرین شاخص تورم اعلامی بانک مرکزی محاسبه و اعمال میشود، است. مدت این قرارداد، 7 ساله تعیین شده که 3ماه برای دوره طراحی و مرمت و مدت باقیمانده زمان بهرهبرداری است. صندوق احیا هزینه اجرای عملیات تکمیلی مرمت و آمادهسازی احیای بنای تاریخی مذکور را 540 میلیون تومان برآورد کرده و همچنین مبلغ 660 میلیون تومان نیز بهعنوان دیون بنا برای آن در نظر گرفته شده که برنده مزایده باید آنها را پرداخت کند.
بر اساس این گزارش، مزایده دوم مربوط به سرمایهگذاری در مرمت، احیا، نگهداری و واگذاری حق بهرهبرداری بنای تاریخی «کاروانسرای مهر» است که در شرایط آن اعلام شده: قیمت پایه اجاره بها ماهانه مبلغ یک میلیون تومان است که ضریب افزایش سالانه آن نیز مطابق آخرین شاخص تورم اعلامی بانـک مرکزی محاسبه و اعمال میشود. مدت قرارداد بهرهبرداری این بنا 21 سال است که 2 سال آن برای دوره طراحی و مرمت با برآورد هزینهای معادل 3 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. با توجه به دستور معاون رئیسجمهوری درخصوص آموزشهای لازم به بهرهبرداران بناهای تاریخی در سطح استاندارد، کارشناسان این حوزه معتقدند: آموزش حرفهای به بهرهبرداران میتواند به افزایش کیفیت ارائه خدمات، به گردشگران داخلی و خارجی بینجامد و با افزایش رضایتمندی آنها میزان جذب این گردشگران روند صعودی خواهد گرفت و در نهایت شاهد افزایش درآمد در بخش گردشگری خواهیم بود.
صندوق احیا به منظور ارتقای توان گردشگری، تولیدثروت، اشتغالزایی و مبادلات فرهنگی در طول برنامه چهارم به تهیه و اجرای طرحهای مربوط به حمایت از مالکان، شناسایی، مستندسازی و حمایت از آثار تاریخی- فرهنگی به منظور جلب مشارکت بخش خصوصی و تعاونی خواهد پرداخت. مهمترین وظایف این موسسه تشویق و هدایت و حمایت از فعالیتهای قانونی سرمایهگذاران، تعیین کاربری و اعطای مجوز بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی کشور با رعایت قوانین و مقررات مربوطه، حمایت از اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با احیای بناهای تاریخی جهت توسعه ظرفیتهای فنی و مهندسی در این زمینه، اعطای تسهیلات حمایتی به بهرهبرداران، انجام سایر امور مرتبط با توسعه و تقویت احیا و بهرهبرداری اماکن تاریخی با رعایت قوانین و مقررات مربوط است.
گسترش صندوق های جذاب برای سرمایه گذاری
یکی از مهمترین اهداف بانک مسکن در یک سال اخیر گسترش و تنوع ابزارهای سرمایه گذاری در بازار پول بوده است. عرضه صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (ETF) گامی مهم در جذاب سازی و گسترش این ابزارها بوده است.
به گزارش رویداد جدیدبه نقل از بانک مسکن-هیبنا، با توجه به آغاز هفته دولت از ابتدای هفته جاری، «هیبنا» در راستای سیاست اطلاع رسانی خود، خدمات بانکی، اقتصادی و اجتماعی ارائه شده بانک مسکن در یک سال اخیر به مشتریان را تشریح می کند.
یکی از ابزارهایی که در یک سال اخیر مورد توجه مشتریان نیز قرار گرفت، صندوق سرمایه گذاری قابل معامله است. بر اساس بند الف تبصره ۲ ماده واحده قانون بودجه سال ۱۳۹۹ و همچنین مصوبه مورخ ۱۷ فروردین سال جاری هیأت وزیران مقرر شد، سهام متعلق به دولت یا شرکت های دولتی در برخی شرکت ها در قالب صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس به عموم مردم عرضه شود. در این خصوص اولین صندوق مربوط به سهام شرکت های بیمه البرز، بیمه اتکایی امین، بانک های صادرات ایران، ملت و تجارت تحت عنوان واسطه گری مالی یکم تاسیس و بانک های دولتی نیز مکلف شدند برای پذیره نویسی واحدهای سرمایه گذاری صندوق مذکور همکاری کند. از آنجا که شرکت تامین سرمایه بانک مسکن به عنوان مدیر این صندوق انتخاب شد، بانک مسکن نیز به منظور پذیره نویسی موفق اولین صندوق تاسیس شده بر مبنای قانون بودجه، مسئولیت سنگینی بر عهده داشت. بنابراین با هدف هماهنگی های بیشتر چندین جلسه با حضور نمایندگان ادارات کل بانک مسکن، سایر بانک ها، وزارت امور اقتصاد و دارایی و شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه برگزار شد. الزام ثبت نام در سجام از اولین مشکلات پیش روی طرح بود که با توجه به شیوع ویروس کرونا و پیش بینی حجم انبوه متقاضیان خرید واحدها، این الزام از مرحله پذیره نویسی به مرحله معاملات منتقل شد تا سرمایه گذاران فرصت بیشتری جهت انجام امور مقدماتی مربوط به معاملات واحدهای سرمایه گذاری داشته باشند، ضمن اینکه متعاقباً امکان احراز هویت غیر حضوری افراد نیز فراهم شد تا انجام این امور تسهیل شود. ساختارهای فنی مورد نیاز برای پذیره نویسی واحد ها نیز از مهمترین مباحث مطرح شده بود و در نهایت تصمیم گرفته شد از ظرفیت و سامانه های شرکت سمات در این خصوص استفاده شود تا صرفا بر اساس ۸ قلم اطلاعاتی دریافت شده از مشتری پذیره نویسی انجام شود. پس از تعیین تکلیف موضوعات مختلف مقرر گردید پذیره نویسی واحدها از تاریخ ۱۴ اردیبهشت سال جاری از طریق بانک ها و سامانه های معاملات آنلاین کارگزاری ها آغاز شود. لذا دستور العمل های مربوطه توسط واحدهای ذیربط تهیه و به شبکه بانک ها ابلاغ گردید. حوزه های IT در بانک ها نیز اقدامات لازم را بمنظور پذیره نویسی واحدها از طریق سایت بانک ها و درگاه های دیگر شامل اینترنت بانک و موبایل بانک انجام دادند. سرانجام در موعد مقرر پذیره نویسی واحدها آغاز شد و تا پایان روز پنجشنبه اول خردادماه ادامه یافت. در بانک مسکن واحد های ستادی مختلف بانک در اجرای موفق این طرح همکاری کردند تا علاوه بر پذیره نویسی واحدها و انتقال اطلاعات سرمایه گذاران به شرکت سمات، وجوه مربوطه نیز از بانک های مختلف جمع آوری و مغایرت ها و مازاد واریزی افراد نیز به حساب ذینفعان عودت شود. هم اکنون نیز واحدهای ستادی پاسخگوی مشکلات مرتبط با صندوق واسطه گری مالی یکم هستند تا سوالات و ابهامات سرمایه گذاران در خصوص صندوق مذکور مرتفع شود. با مجموع اقدامات صورت گرفته در خصوص صندوق واسطه گری مالی یکم، مسیر برای تاسیس صندوق قابل معامله خودروسازی و صنایع فلزی متشکل از سهام شرکت های ایران خودرو، سایپا، ملی صنایع مس ایران و فولاد مبارکه و همچنین صندوق قابل معامله صنایع پالایش نفت و پتروشیمی شامل سهام شرکت های پالایش نفت تبریز، پالایش نفت بندر عباس، پالایش نفت اصفهان و پالایش نفت تهران که از دیگر صندوق هایی هستند که بر اساس قانون بودجه و مصوبه هیات وزیران تاسیس خواهند شد، هموار شده است.
افت جریان ورود سرمایه به بخش مولد بازار مسکن
به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، این میزان تیراژ ۲۰درصد کمتر از ساختوسازهای سال ۹۹ بود. خواب ساختمانی بازار مسکن ۱۴۰۰ در نتیجه افت سرمایهگذاری واقعی در این بخش رخ داد؛ اما چطور میشود که این خواب به پایان برسد؟ «تجارت فردا» در مقالهای این موضوع را بررسی کرده است. مطابق این بررسی، سال گذشته آنطور که بانکمرکزی روایت میکند، کل سرمایهگذاری صورتگرفته در بازار ساختمانسازی مسکونی سراسر کشور حدود ۴۰درصد نسبت به سال ۹۹ افزایش پیدا کرد که در مقایسه با رشد ۷۰درصدی هزینه ساخت مسکن در همان سال، عملا ماحصل سرمایههای واردشده به بازار ساختوساز حتی به اندازه سرمایهگذاری سال ۹۹ نبوده است (به میزانی که در سال ۱۴۰۰ بتوان معادل سال ۹۹ ساختمان مسکونی احداث کرد).
سرمایهها کجا رفت؟
این دو آمار مشخص میکند که اگر سرمایهگذاری واقعی در بازار ساختمانسازی مسکونی از رشد مثبتی برخوردار بود، ماحصل آن به افزایش تیراژ تولید مسکن منجر میشد؛ اما سرمایهها وارد بازاری شد که نه ریسک ساختوساز را دارد و نه عایدی آن، در حد بازار ساخت است؛ بازار خانههای بلااستفاده و خالی از سکنه. طی سه، چهار سال گذشته، متوسط حاشیه سود سرمایهگذار ساختمانی حدود ۲۸ جذابسازی سرمایهگذاری تا ۳۵درصد بوده است. این در حالی است که عایدی نوع غیرمولد سرمایهگذاری ملکی که همان خرید مسکن به جای ساخت مسکن (سرمایهگذاری مولد) است، در این چهار سال بهطور متوسط ۶۰درصد بوده است. سرمایهگذار ساختمانی در عین حاشیه سود کم، با انواع ریسکهای اقتصادی، از توقیف پروژه تا فروش نرفتن آپارتمان در زمانی که صاحب سرمایه اقدام به فروش میکند، مواجه است. اما سرمایهگذار ملکی بهجز سود سالانه فراتر از تورم، ریسکی مقابل خود ندارد. همین تفاوت دو بازار ساخت و خرید مسکن برای سرمایهگذار طی این سالها به رکود سنگین در بازار اول و تورم تاریخی در بازار دوم دامن زده است. رکود ساختمانی سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۰ به این صورت بوده که طی این سالها متوسط تیراژ تولید خانه در کشور حدود ۴۰۰هزار واحد بوده، در حالی که طبق محاسباتی که سال ۱۳۹۲ در قالب طرح جامع مسکن در وزارت راه و شهرسازی انجام شد، «کف بحرانی عرضه مسکن جدید» باید تا ۱۴۰۲ سالانه رقمی معادل ۵۶۰هزار واحد باشد. آنچه سال گذشته احداث شد، حتی از میانگین تیراژ سال قبل از آن هم کمتر بود. این کمبود ساختمانی یکجا اثر خود را نشان میدهد.
ریسک مضاعف سرمایهگذار ساختمانی
رکود تولید مسکن سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸، در دو سال گذشته با ریسک جدید، شارژ شد؛ ریسکی که هنوز هم در بازار سرمایهگذاری ساختمانی وجود دارد، تورم مصالح ساختمانی است. بررسیها در اینباره نشان میدهد که سازندهها از یکسو با رکود فروش (خرید) ناشی از جهش قیمتها دست به گریبان هستند و از سوی دیگر، در دوره اخیر با رشد شدید قیمت مصالح ساختمانی روبهرو شدهاند.
در اواخر سال ۱۳۹۹، متوسط قیمت مصالح ساختمانی در شهر تهران نزدیک به ۱۰۰درصد افزایش یافت. رشد تقریبا سهرقمی قیمت در فصل اول ۱۴۰۰ نیز ادامه پیدا کرد؛ اما در سهفصل بعدی، سرعت رشد قیمت مصالح و تجهیزات ساختوساز کم شد. با این حال در سال گذشته، تورم ساخت همواره از تورم مسکن بالاتر (بیشتر) بود.
این فاصله حدود دوبرابر بوده است
مقایسه نرخ رشد هزینه و قیمت بین بازار بالادست مسکن و بازار مسکن، یک پیام مشخص برای سرمایهگذاران ساختمانی داشته است؛ بازدهی تولید خانه در حدی نیست که بتواند معنادار باشد.
جزئیات رشد هزینه ساخت و رشد قیمت مسکن در سال ۱۴۰۰ مشخص میکند که سال گذشته، در شرایطی که در شهر تهران متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی حدود ۳۵درصد افزایش یافت، متوسط قیمت انواع مصالح ساختمانی بیش از ۶۰درصد رشد داشت. در کشور وضعیت متفاوت بود؛ اما آنجا هم تورم ساخت وجود داشت. آمارهای بانکمرکزی در اینباره میگوید، سال گذشته دو شاخص دستمزد کارگر ساختمانی و همچنین شاخص قیمت مصالح ساختمانی در کشور بهصورت میانگین ۷۰درصد نسبت به سال ۹۹ افزایش یافت. به این ترتیب، تورم ساختمانی شهرها از تهران بیشتر بوده؛ اما هر دوی این نرخها از رشد قیمت مسکن کشوری جلوتر (بالاتر) گزارش شده است. در چنین حالتی طبیعی است که سازندهها بهخاطر برهمخوردن نسبت معنادار بین تغییرات هزینه تولید و تغییرات قیمت مسکن، دست از کار بکشند یا حجم فعالیتشان را بهشدت کاهش دهند.
علت اینکه در این بررسی، «رشد قیمت تولید مسکن» بهعنوان ریسک دوم بازار ساختوساز ۱۴۰۰ معرفی شده، این است که در سالهای ۹۷ تا اوایل ۹۹، این ریسک تقریبا وجود نداشت. به بیان دیگر، در آن سالها، عمده نابسامانی بازار مسکن و اسباب رکود، از محل رشد قیمت ملک ایجاد شد؛ اما از سال ۱۳۹۹ به بعد، تورم به بالادست مسکن هم سرایت کرد و باعث شد هزینه خرید مصالح ساختمانی ناگهان رشد زیادی را تجربه کند.
البته قیمت زمین از سال ۱۳۹۷ همواره رشد بالایی را تجربه کرده است. با این حال، ترکیب نیروهای رکودساز در بازار ساختوساز باعث شده است تا فعالان این بازار سهدسته شوند. دسته اول افرادی هستند که واحدهای مسکونی ساختهشده قبلی را فروختهاند و در دوره رکود نمیتوانند دوباره بسازند (به دلایلی که گفته شد). دسته دوم سازندههایی هستند که واحدهای مسکونی ساختهشده را نگهداری میکنند و عملا قصد فروش ندارند. به دلیل اینکه ریسک نگهداری بلااستفاده ملک، صفر است، این گروه به دنبال حفظ ارزش واقعی دارایی خود در میانمدت هستند. دسته سوم نیز سازندههایی هستند که نمیتوانند درباره آینده بازار مسکن به تصویر روشنی برسند؛ در نتیجه، فعلا ساختوساز انجام نمیدهند تا امکان پیشبینی آینده قیمت ملک برایشان مقدور شود.
کسری عرضه از کجا سر باز میکند؟
رکورد تاریخی رکود ساخت مسکن (رکورد تاریخی به لحاظ طول زمان ماندگاری بازار در این فاز)، تبعات کوتاهمدت و میانمدتی به همراه دارد. بررسیها در این باره نشان میدهد که در کوتاهمدت، رخوت تولید مسکن، خود را به شکل کمبود آپارتمان اجارهای در بازار نشان میدهد. بساز و بفروشها بهخصوص در شهر تهران، بلافاصله پس از تکمیل ساختمانهایشان، حدود دو تا سهواحد از ۱۰واحد هر مجتمع خود را به مدت یک تا دو سال اجاره میدهند. این کار سازندهها با هدف تامین و تسویهحساب بخش پایانی هزینههایی که برای آن جذابسازی سرمایهگذاری پروژه صرف کردهاند، انجام میشود. بنابراین هر چقدر در بازه زمانی مثلا یکساله، تیراژ تولید مسکن افزایش پیدا کند، در یکسال و نیم بعد از آن، حجم واحدهای در نوبت اجاره در بنگاههای املاک نسبتا زیاد میشود. اکنون هشتسال است که تیراژ تولید مسکن به نصف اواخر دهه ۱۳۸۰ و اوایل دهه ۱۳۹۰ نزول کرده است. مفهوم این تغییر کاهشی این است که حجم واحد اجارهای در سطح آپارتمانهای کمسن، بهشدت کاهش یافته است. بنابراین یکی از دلایل رشد تاریخی هزینه اجارهنشینی در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ میتواند همین موضوع باشد. البته بازار اجاره مسکن در دو سال اخیر، بهدلیل رکود خرید مصرفی و هجوم خانهاولیها برای اجارهنشینی اجباری، با تورم تاریخی ۵۰درصد روبهرو شد؛ اما کمبود عرضه نیز تاثیرگذار بود. افت تیراژ تولید مسکن در میانمدت باعث سختتر شدن روند کاهش یا ثبات قیمت مسکن خواهد شد. هنوز اثر کامل رکود ساخت مسکن در بازار خرید و فروش آپارتمان پدیدار نشده که علت این مساله، کمای نبض معاملات خرید است. طی سهسال گذشته حجم معاملات خرید آپارتمان (در تهران) به یکسوم میزان تاریخی خود کاهش پیدا کرده است. از سال ۱۳۸۷ به بعد که سامانه رهگیری معاملات مسکن راهاندازی شد، معدل ماهانه حجم خرید و فروش آپارتمان در پایتخت حدود ۱۱ تا ۱۲هزار واحد بوده است.اما این وضعیت در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به میزان ۴هزار واحد مسکونی کاهش یافت؛ یک ابررکود سنگین معاملاتی در بازار خرید خانه که ریشه آن، جهش تاریخی و سریالی قیمت مسکن (از سال ۱۳۹۷ تاکنون) بود. ارقام معاملاتی مشخص میکند که در سالهای اخیر، تقریبا به اندازه کاهش حجم تولید مسکن، از حجم خرید مسکن نیز کاسته شده است. تناسب بین دو رکود ساخت و خرید باعث شد که اثر تورمی کمبود عرضه، آنطور که باید، نمود پیدا نکند. با این حال، طی دوره پیشرو چنانچه انتظارات تورمی کاهش یابد و ریسک غیراقتصادی فروکش کند، قیمت مسکن نیز به سطح متعارف برمیگردد و بعد از آن بازار مسکن شاهد بازگشت خریداران پایدار (مصرفی) خواهد بود. معمولا عملیات تخلیه حباب قیمت مسکن دستکم یکسال طول میکشد و بعد از این مدت، اثر کمبود عرضه جدید بروز پیدا میکند. اگر تا زمانی که انتظارات تورمی به شکل محسوس و پایدار روند کاهشی پیدا کند، تدبیری برای جبران کسری عرضه مسکن در بازار معاملات ملک اندیشیده نشود، شانس بازار برای افت اساسی قیمت پایین خواهد آمد. سطح فعلی قیمت مسکن (مرز ۴۰میلیون تومان در مترمربع براساس آمار معاملات خرداد ۱۴۰۱) دستکم ۵میلیون تومان بالاتر از سطح متعارف است. از طرفی اگر قیمت مسکن کاهش پیدا نکند، عملا مسیر برگشت سازندهها و سرمایهگذاران ساختمانی به بازار ساختوساز باز و هموار نخواهد شد. بنابراین فرآیند زنجیرهای پایان رکود، ابتدا و انتهایی دارد که لازم است گام به گام پیموده شود.
یک ستون کج؛ چهار ستون اصلی
بازار سرمایهگذاری مولد ساختمانی که به این روز دچار شده است، دو دسته علت درونی و بیرونی دارد. علل بیرونی عمدتا به ریسکهای غیراقتصادی (همچون موضوع تحریم و تلاش برای احیای برجام) و ریسکهای اقتصادی (از جمله مسیر نادرست تامین مالی دولت و جبران کسری بودجه و غفلت از مهار رشد نقدینگی) برمیگردد که نیروی حاصل از این دو موضوع، عامل رشد و تشدید «انتظارات تورمی» میشود و بعد از آن است که افراد به قصد سرمایهگذاری غیرمولد ملکی باعث جهش قیمت مسکن و رکود ساختوساز میشوند. علل درونی بازار مسکن نیز موارد کلیدی مثل «ریسک صفر» ملاکی و ملکبازی و همچنین بیتوجهی سیاستگذار به قدرت خرید از دست رفته خانهاولیهاست. در حال حاضر، بازارهای مختلف دارایی با ریسکهای مختلف و متنوعی روبهرو هستند. مثلا بازار ارز یا بازار سکه در حال حاضر با «ریسک ریزش ناشی از دستیابی احتمالی به توافق» روبهروست. بازار سهام نیز همواره جزو بازارهای پرریسک بوده است؛ چرا که نوسانات روزانه نرخ بازدهی در بورس، خود بهعنوان ریسک و فرصت عمل میکند.
تنها بازاری که مطابق تجربه دهههای گذشته به لحاظ بازدهی سرمایهگذاری، تقریبا هیچ ریسکی نداشته و ندارد، بازار خرید زمین و مسکن است. در این میان، حتی ریسک حداقلی سرمایهگذاری در بازار زمین، برای مسکن صفر است. ریسک زمین معمولا میتواند با تصمیمات احتمالی شهرداریها برای کاربری و تراکم قابل ارائه روی زمین (پلاک مربوطه) مرتبط باشد. هر نوع تغییری در سیاستهای کاملا ناپایدار و متزلزل شهرداریها برای سیاستهای ساختوساز، اثر مستقیم کاهنده یا فزاینده روی قیمت زمینهای شهری دارد؛ اما در مسکن اینطور نیست. متوسط نرخ بازدهی سالانه بازار مسکن طی سهدهه چیزی نزدیک به ۵واحددرصد از سطح تورم عمومی بالاتر بوده و این خود، محرک قوی برای جذابسازی سرمایهگذاری سرمایهگذاری غیرمولد در دورههای بیثباتی قیمتها بوده است. به این ترتیب، در سالهای اخیر، عوامل بیرونی و درونی بازار مسکن، شرایط را به سمت رکود سرمایهگذاری مولد سوق داده است. در بحران رکود سرمایهگذاری ساختمانی، سیاستگذار به جای آنکه با چهار ستون درست، شرایط بازار مسکن را به سمت بهبود اوضاع پیش ببرد، یکستون کج برپا کرد که نهتنها کمکی به حل اوضاع نمیکند، بلکه شرایط خروج از رکود به سمت رونق غیرتورمی را پیچیدهتر خواهد کرد. ستون کج کنونی در بازار مسکن و ساختمان، تدارک انبوه خانهسازی روی زمینهای فاقد خدمات زیربنایی و فاقد جذابیت سکونتی است. این ستون در این مدت با شرایط مالی متضاد از شرایط مالی خانوارهای کمدرآمد فاقد مسکن، تقویت نیز شده است. چرا طرح عرضه انبوه، ستون کج است؟ به این علت که بازار مسکن در حال حاضر با حجم قابلتوجهی واحد مسکونی بیکار و بدون استفاده روبهروست که عامل کمبود عرضه در بازار معاملات ملک شدهاند. این خانهها همان سرمایهگذاری غیرمولد سه، چهار سال اخیر سرمایهگذاران است که به دلیل ریسک صفر این مدل سرمایهگذاری، باعث شد عدمتعادل عرضه و تقاضا در بازار خرید و فروش آپارتمان تشدید شود. سیاستگذار برای سمزدایی از بازار مسکن میتواند چهار ستون اصلی سیاستگذاری در این بخش را فعال کند. اخذ مالیات سالانه ملکی از دارندگان چندخانه، افزایش سقف وام خرید مسکن به سطح موثر برای خانهاولیها، توزیع پروانههای ساختمانی بین مناطق نیازمند تولید بیشتر از طریق شناورسازی هزینه صدور جواز و همچنین افزایش طبقات مجاز به ساخت در بافتهای فرسوده برای جذابسازی فرمول تخریب و مشارکت، این چهارستون سیاستی هستند. درباره مالیات سالانه بررسیها نشان میدهد که اخذ این مالیات از دارندگان دو واحد مسکونی و بیشتر با نرخ موثر باعث میشود ریسک صفر ملاکی و بلااستفاده گذاشتن واحد مسکونی از بین برود. پس، با این اقدام، عرضه آپارتمان در بازار معاملات ملک افزایش پیدا میکند. سیاستگذار همزمان میتواند سقف وام خرید را افزایش دهد تا امکان خرید مصرفی در مقابل این عرضهها فراهم شود. با افزایش عرضه از محل سرازیرشدن خانههای خالی به بازار مصرف، مسیر شیبدار کاهش قیمت مسکن صاف و تسهیل میشود. در حال حاضر نرخ حاشیه سود تولید مسکن در شمال شهر تهران بالای ۳۵درصد و در پایین شهر حدود ۲۷درصد است. با این روند، اگر هزینه صدور پروانه ساختمانی در مناطق شمالی شهر که دارای اشباع ساختمانی هستند، افزایش یابد و در مناطق پایین شهر، کاهش پیدا کند، به نفع عرضه مسکن ارزان در جنوب پایتخت خواهد بود. در بافت فرسوده تهران همچنین افزایش تعداد طبقات مجاز به ساخت، برای سرمایهگذاران ساختمانی جذابیت ایجاد میکند. تجربه جهانی تنظیم بازار مسکن نشان میدهد که این چهار ستون میتواند مشکل بازار مسکن ایران را تا حدود زیادی برطرف کند.
جذابسازی سرمایهگذاری
تازهترین خبرهای بابل، از سواحل دریای کاسپین تا ارتفاعات البرز
کد شامد:
۱-۳-۶۱-۱۳۷۲-۱-۱
ارسال عکس، سوژه، خبر و ارتباط با ادمین:
@ShahreBaharNarenj
About
Platform
در استقبال از #سفیر_روحانی به مازندران / مهمترین کارویژه مهندس اسلامی برای توسعه استان مازندران چیست؟
🔸بالاخره پس از گمانهزنیهای مختلف هیات محترم وزیران به مهندس #محمد_اسلامی، اصفهانی ۶۱ ساله برای تصدی استانداری مازندران رای اعتماد داد و ایشان را برای ایفای رسالتی خطیر به یکی از استانهای مهم کشور مامور کرد. استانی که دوبار به #دکتر_روحانی اعتماد کرد و رای قابل توجهی به او داد.
🔸بررسی سوابق تخصصی، اجتماعی و مدیریتی مهندس اسلامی نشان از توان اجرایی و حرفهای ایشان در سطح ملی دارد و بدون شک اشراف این مدیر توانمند بر حوزههای مختلف برای توسعه استان حرکتآفرین و امیدبخش میباشد.
🔸مهندس اسلامی در کنار فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، صنعتی و اجرایی در آخرین سمت دبیر ستاد توسعه سواحل #مکران بوده است که تجربه مدیریتی ذیقیمتی برای اقدامات مشابه در #سواحل_استان_مازندران خواهد بود.
🔸به اعتقاد این قلم دولت برای توسعه استان مازندران یک گام اساسی برداشت و با انتخاب استانداری آیندهنگر زمینه رشد و تعالی استان مازندران را به نحو احسن تدبیر نمود که از این بابت از آقای #دکتر_روحانی رییسجمهور محترم سپاسگزاریم.
🔸مهندس محمد اسلامی دارای سوابق ارزشی و انقلابی، مدیری متخصص و با سوابق حرفهای، چهرهای معتدل، ملی و فراجناحی یک فرصت برای تحول برای استان مازندران است به شرطی که با #همگرایی حامیاش باشیم و با مناقشات سیاسی سد راهش نشویم.
🔸نگارنده با دو پرسش کلیدی در استقبال از سفیر دولت تدبیر و امید به مازندران بر این باور است که:
خواستههای ما مازندرانیها از ایشان به جای انتظارات محلی، مطالبات ملی و کلان باشد و مهمترین کار ویژه مدیریت ارشد استان را باید اجماعسازی کنشگران توسعه و گروههای مرجع برای رشد و تعالی استان دانست.
🔸اگر جذابسازی سرمایهگذاری بخواهیم به تنهایی از استاندار انتظار معجزه داشته باشیم و هریک از ما به دنبال تحصیل منافع شهری و رقابت جناحی باشیم، نتیحهای حاصل نخواهد شد بلکه همه کسانی که دل در گروه توسعه استان دارند تصمیمات کارشناسی را مبنای قضاوت و انتظارات خویش قرار دهند و با همدلی و همصدایی پشتیبان استاندار جدید باشیم.
🔸اما سمت دیگر این وجیزه متوجه مهندس اسلامی میباشد. وی مسوولیت استانی را پذیرفته که طیف وسعیی از ظرفیتها و مزیتها، مشکلات و چالشها را در بر گرفته است و قطعا جناب ایشان اطلاعات لازم را درباره استان از مراحع مختلف کسب نموده وبا دستی پر وارده استان شده است.
🔸استان سه میلیونی دیار علویان با برخورداری ازتاریخ و تمدن گرانسنگ، مردمی انقلابی و شهیدپرور، دیندار و مهماننواز، مواهب طبیعی ارزشمند خدادادی نظیر دریا، جنگل و اراضی حاصلخیز کشاورزی، موقیعتهای کمنظیر گردشگری همجواری با پایتخت، همسایگی با کشورهای حاشیه دریای خزر و اتصال به کریدور حمل و نقل شمال جنوب دارای پتانسیل بسیار خوبی برای پیشرفت میباشد.
🔸البته این استان مثل سایر نقاط کشور با مشکلات و چالشهای زیست محیطی، بیکاری جوانان، عدم مهار آب، پروژههای نیمهتمام عمرانی، رکود واحدهای تولیدی و صنعتی و متاسفاته روند رو به تزاید ناهنجاریهای اجتماعی مواجه میباشد.
🔸به باور نگارنده #استاندار_جدید_مازندران میتواند با سوابق و تجربیاتی که دارد برای مسائل مختلف استان چارهاندیشی نماید و با دیپلماسی عمومی به روند توسعه در استان شتاب بخشد.
🔸 ملیسازی مسائل استان، تمرکز روی طرحهای محرک توسعه، اهتمام به آمایش سرزمین، توجه ویژه به مسئله صادرات در راستای اقتصاد مقاومتی، گسترش روابط بینالملل، ایجاد صنایع دریایی، پیگیری برای احداث خط آهن ساحلی، بهبود فضای کسب و کار، جذابسازی سرمایهگذاری و بر طرف ساختن موانع اداری و اجتماعی آن، رونق تولید، افزایش درآمد عمومی استان، افزایش سهم مازندران از اعتبارات ملی، #مدیریت_منابع_آبی، #مدیریت_پسماند و #حفظ_محیطزیست، توجه بایسته و همهجانبه به مسائل مدیریت شهری و عمران روستایی و مدیریت مسائل اجتماعی از مهمترین کارویژههای پیش روی استاندار جدید در چارچوب اسناد بالادستی و برنامه ششم توسعه است.
🔸آنچه که اشاره گردید نیازمند مدیریت و تدبیر استاندار و مشارکت و همکاری ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، نخبگان حوزوی و دانشگاهی، دستگاههای اجرایی، بخش خصوصی، شوراها، تشکلهای مردم، فعالان سیاسی و اجتماعی، رسانههای گروهی با وحدت گفتمانی و همدلی و سختکوشی میسر است.
🔸کایری یکی از با ارزشترین مختصات فرهنگ بومی مازندران در تعاون و امور اجتماعی است. در آستانه «۱۴ آبان» #روز_مازندران برای ساختن و آبادانی زادبوم همدل و همراه شویم و به تصمیم دولت احترام گذاشته استقبال شایستهای از سفیر دکتر روحانی بنماییم و یا علیگویان برای بر طرف کردن مشکلات بکوشیم.
یکشنبه، ۷ آبان ۹۶.
تماس #ربیع_فلاح با #محمد_اسلامی: فضای خدمت در مازندران فراهم است و همه دستگاههای اجرايی آماده همكاری هستند/ شما را خوشنام، با تجربه و ولايتمدار میدانم. دوشنبه، ۸ آبان ۹۶. @BabolShahreBaharNarenj
🔹برنامههای خود را برای توسعه استان به زودی اعلام خواهم کرد.
🔹برنامههای مفصلی برای #توسعه_مازندران دارم.
دوشنبه، ۸ آبان ۹۶.
انتصاب به جا و شایسته شما را تبریک عرض میکنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸اجتناب از اسراف و هدر دادن منابع عمومی به عنوان یکی از راهکارهای حل مشکلات اقتصادی کشور میباشد.
"مقام معظم رهبری"
🔹 در سالی که از سوی مقام معظم رهبری، سال اقتصاد مقاومتی نامگذاری گردیده؛ همواره مسئله جلوگیری از #اسراف برای حل مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین رهنمودهای رهبری است که متاسفانه برخی مسئولان خلاف امر رهبری حرکت کرده و مسیر استفاده نادرست از اموال عمومی را در پیش گرفتهاند.
🔹در همین راستا مسئله چاپ و نصب #بنر به تعداد زیاد برای تبریک به یک مسئول نیز با توجه به اینکه در نظام جمهوری اسلامی ایران خدمت به مردم یک وظیفه تلقی میشود، زیبنده نبوده و از مصادیق #اسراف است.
🔹در شهر بابل نیز هر از گاهی شاهد نصب بنر به تعداد زیاد برای تبریک به انتصاب یک مسئول جدید هستیم که در برخی موارد، این بنرها از #اموال_عمومی و #بیتالمال هزینه میشود.
🔹این اقدام یقینا خلاف الگوی #اقتصاد_مقاومتی میباشد و امید میرود به زودی با تغییر نگاه مسئولان و مردم، شاهد بنرهایی که عنوان «بجا و شایسته» تیتر همه آنهاست، نباشیم.
🔹اقدام شایستهی #استاندار_جدید_مازندران در جلوگیری از نصب بنر، میتواند الگویی برای همه نهادها و ادارات باشد که با تبعیت از آن علاوه بر حرکت در راستای #منویات_رهبری، خدمت صادقانهتری را برای مردم به ارمغان بیاورند.
یکشنبه، ۵ آذر ۹۶.
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
از لای کتاب جغرافیا تا لای واقعیت مازندران
این روزها تمام کشور به نوعی روی "ویبره" رفته و زلزلههای متفاوتی در حال وقوع است.
زلزلههای طبیعی مانند: #کرمانشاه، #کرمان، #تهران و.
زلزلههای مصنوعی مانند: بازی خوردن مردم در بیمه سلامت رایگان، بنزین، گازوئیل و.
اما در مازندران ، آتشفشان بیتدبیری به وقوع پیوسته است.
آتشفشانی از روی نادانی و جهالت.
#استاندار جدید مازندران این روزها، سطح و ظرفیت مازندران را میشناسد و شاید شبها که از کار فارغ میشود، به خود نهیب میزند که اینجا چه میکند. ؟
آیا این استان، اصلا قصد پیشرفت دارد؟
اینها که به جای یک رهبر، یک قاضی میخواهند که همدیگر را ندرند.
در کتابهای درسی، نقشهها را به نام #بابل مزیّن کردند و فریاد "وا مصیبتا" در #ساری به هوا رفته است.
که: "ما مرکز استانیم و شیطنت شهر مجاور باعث شد اسم شهرشان در نقشه، به جای ما درج شود، گویی ساری را از صحنه روزگار محو کردهاند.
در حالی که مردم دو شهر، گرفتار زندگی سخت و مشقت بار روزانه هستند و کشاوزان از قیمت پرتقال و برنج مینالند و به سختی روزگار میگذرانند، نمایندههای ساری دست به کار شده و نقشه دبیرستانها را میگردند.
در حالی که مازندران که به خاطر کشاورزی، صنعت را در آن نابود کردند، اینک شاهد نابودی کشاورز و کشاورزی است و واردات بیرویه برنج و مرکبات، تمام زندگی مردم را به خطر انداخته، نمایندگان روی صندلیهای خود برای هم نقشه ورق میزنند.
اما در بابل، "شهرفروشی" در جریان است و رنگ و لعاب تعامل بر آن میزنند.
مسئولی میگوید: "ساروی جان، ما با هم همکلاس بودیم بیا با هم دوست باشیم" و در جعبه خاطرات، بوسه پست میکند.
نمایندهای بخاطر ریاست مجمع نمایندگان، چنان سکوت میکند که ما را به این فکر فرو میبرد که شاید برای ریاست مجمع، باید هیچ نگوید تا نمایندگان ساری را ناراحت نکند..
نماینده دیگر، تمام تجربیات سفارت خود را جمع میکند تا در تبریک پیروزی تیم فوتبال شهرش، یک "تیکه"(متلک) به شهر همسایه بیاندازد.
کسی نیامد بگوید "نقشهها مربوط به مناطق پرجمعیت است و هیچ ربطی به مراکز استانها ندارد. "
هبچکس نیامد بگوید بابل، پر جمعیتترین شهرستان استان است و این دیگر دست کسی نیست. مگر اینکه شهرهای اطراف به سوی "دوقلوزایی" بروند. این دیگر #بهار_نارنج نیست، این دیگر #ابن_شهرآشوب نیست، این دیگر #آرش_کمانگیر نیست.
این آمار افراد موجود است پس موجودیت را افزایش دهید این هم مال شما.
رئیس شورای شهر ساری اما، پا از این هم فراتر نهاده و مسئولین شهر همسایه را به شیطنت متهم کرده و عدم مطالعه و دانش کم جذابسازی سرمایهگذاری خود را به بمبی از حاشیه تبدیل کرده است.
می گوید: "ساری، سالهاست که مظلوم است". پس او را به ساختمان استانداری ارجاع میدهیم که ببیند چقدر از بودجههای استانی را یک استاندار بابلی به ایشان تقدیم کرده و چقدر به شهرهای دگر استان رسیده.
اوج نادانی یک مسئول آنجاست که: در جایی که رهبری شعار برابری میدهد و استاندار ، از نگاه یکسان به تمام استان حرف میزند، ایشان از پیشانی بودن و محور توسعه بودن شهر ساری دم زده و "تمامیتخواهی" را به اوج میرساند.
در جایی میگوید: "ساری قرنها مرکز استان مازندران بوده. "
و حتی نمیداند تقسیمات کشوری، تنها صد و یازده سال است که شکل گرفته و چطور استان و مرکز استان، در ذهن این جوان پر هیجان، قرنها خودنمایی میکند.
رئیس شورای شهر بابل اما، هنوز پشت صندلی مینشیند و بیانیههای تبریک و تسلیت پاراف میکند.
در شهرها هم، "مرگ بر ساری" و "مرگ بر بابل" راه میافتد و استاندار ، با چشمانی نگران از رزومه ای که قرار است در این استان برای خود رقم زند، به فکر فرو میرود.
جذابسازی سرمایهگذاری
بمب نفت در همين حوالي
ركود مطلق نفت را فراگرفته است. همهچيز در صنعت نفت به قراردادهاي نسل جديد وابسته شده و هيچ اراده جدي براي سرمايهگذاري وجود ندارد، هر چه هست ظاهر است و بس. متمركزسازي ساختار تصميمگيري از يكسو و عدمتمايل مديران براي اتخاذ تصميم از سوي ديگر، صنعت نفت را در راكدترين دوران حيات خود قرار داده است. در دوران جنگ تحميلي نيز شاهد چنين ركودي نبوديم، گفتار درماني تنها راهكار مسئولان وزارت نفت براي خروج از وضعيت فعلي است. وزير نفت و مديران وي سرمايهگذاري در نفت را متوقف كردهاند و تنها به ارائه آرزوها مشغول هستند؛ مرتباً از جذابسازی سرمایهگذاری نياز به نوسازي صنايع نفت، خطوط لوله، سرمايهگذاري در ميادين مشترك ميگويند و در كنارش، چند آمار جذاب و زيبا ارائه ميدهند تا اينگونه القا شود كه برنامه داريم، اگر بگذارند. اين مديران در چند سال گذشته از جذابسازي قراردادهاي نفتي براي حضور در شركتهاي خارجي گفتند، كه اگر خارجيها بيايند رنسانسي بزرگ در نفت رخ خواهد داد و ميلياردها دلار براي كشور ثروت خلق ميشود. IPC قرار بود نقش مهمي در اينباره داشته باشد و حتي قول داده شد تا پايان سالجاري 10قرارداد بزرگ نفتي با اين مدل منعقد شود. كسي هم كه از اين قراردادها سراغي ميگيرد، وزير نفت ميگويد تيمي جوان در حال راهبري مذاكرات بهطور موازي هستند. چنان عاقبت دنيا و آخرت به اين نسل از قراردادهاي جديد نفتي پيوند زده شده است كه فراموش كردهاند بهجز IPC راهكارهاي ديگر براي جذب سرمايهگذاري وجود دارد. مثال سادهاش امكان انتشار ۵هزار ميليارد تومان اوراق مشاركت بود كه وزارت نفت از آن براي ايجاد تحرك در نفت استفاده نكرد. از اين راهكار بهرهمند نشد، چون با خواسته تصميمسازان همراستا نبود. از نظر مسئولان وزارت نفت، مدلهاي ديگر قراردادي نميتواند نفت را به اوج برساند و نسخه شفابخش نفت ايران، قراردادهاي جديدي است كه امتيازات بيشتري را براي طرفها ايجاد كرده است اما با وجود جذابيت اين قراردادها، هيچگام مثبتي براي جذب سرمايهگذاري برنداشته شده است بهجز هزينه 50ميليون دلاري توتال براي فاز ۱۱ پارسجنوبي. ركود مطلق در بخش نفت را شخص وزير محترم هم ميداند، ما هم ميدانيم. اين دانستن با ندانستن توفير چنداني ندارد، وقتي كه براي ايجاد تحرك ولو كوچك قدمي برداشته نميشود. شركتهاي زيرمجموعه شركت ملي نفت بهشدت در تنگنا قرار دارند و پيمانكاران هم چارهاي جز اخراج كاركنان خود ندارند. حقوق و دستمزد بسياري از شركتها هم كه ماههاست پرداخت نشده و تجمعات اعتراضي در تاريخ صنعت نفت ركورددار شده است. لابد از نظر وزارت نفت مقصر اين ناكارآمدي هم دولت گذشته است!در چنين شرايطي كه عدم سرمايهگذاري نفت را دچار عقبماندگي كرده است، وزير نفت به مباحث حاشيهاي مانند تعداد نيروي انساني مانور ميدهد تا نارضايتيهاي داخل نفت هم به اوج خود برسد كه خود موجب ايجاد يأس و نااميدي در ميان كاركنان است. اين نااميدي داخلي با عدم سرمايهگذاري و انفعال كامل وزارت نفت وقتي جمع شود، چه خروجي خواهد داشت؟ آيا فروپاشي از داخل شكل نميگيرد؟ كساني كه با تفكر حاكم بر وزارت نفت آشنا هستند، ميدانند چه اتفاقاتي در شرف انجام است و نهايت اين عدم تصميمگيريها و انفعال به ضرر چه كسي خواهد بود. بيپرده بگوييم وزارت نفت كه قرار بود نقش اصلي را در اشتغالزايي و خلق ثروت داشته باشد، بار خود را روي زمين گذاشته و به استراحت مشغول است؛ استراحتي كه كشور را براي هميشه تعطيل ميكند و مسئولان زماني متوجه اين انفعال خواهند شد كه كار از كار گذشته است. در اينباره بيشتر خواهيم نوشت.
فعالیت این سایت بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد.
تمام حقوق برای پیشخوان محفوظ است. استفاده از مطالب و تصاویر این سایت فقط با ذکر نام پیشخوان و درج لینک به این سایت مجاز است.
دربارهٔ ما | تبلیغات در پیشخوان
دیدگاه شما