تعریف و ماهیت الگوهای قیمت یا الگوهای کلاسیک :
الگوهای قیمتی یا پترنهای قیمتی در واقع اشکالی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار شدن در نمودار های قیمت ، به صورت الگو یا پترن ، دارای ارزش پیش بینی رفتار آتی قیمت میباشند. در واقع چون در دنیای تحلیل تکنیکال این پترن های کلاسیک بارها تکرار شده و در نمودار های قیمت شکل گرفته اند ، اکنون میتوان آنها را به عنوان پترن قیمتی یا الگوی قیمتی معرفی کرد .
انواع الگوهای قیمتی ( پترن های قیمتی ) :
الگوهای قیمتی یا الگوهای کلاسیک به دو دسته ی الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده روند تقسیم میشوند .
الگوهای بازگشتی :
الگوهای بازگشتی قیمت ، به الگوهایی گفته میشود که با شکل گیری این الگو ها ، انتظار میرود که جهت حرکت قیمت برعکس شود . پترن های برگشتی شامل موارد زیر میباشند :
- الگوی سر و شانه صعودی ( BULLISH HEAD AND SHOULDER PATTERN )
- الگوی سر و شانه نزولی ( HEAD AND SHOULDER PATTERN BEARISH)
- الگوی کف دوقلو ( DOUBLE BOTTOM PATTERN )
- الگوی سقف دو قلو ( DOUBLE TOP PATTERN )
- الگوی کف سه قلو ( TRIPLE BOTTOM PATTERN )
- الگوی سقف سه قلو ( TRIPLE TOP PATTERN )
کلیه ی الگوهای بازگشتی ، در فیلم آموزش الگوهای قیمتی یا کلاسیک ، به طور کامل و با ذکر مثال های واقعی آموزش داده شده است .
الگو های ادامه دهنده روند :
الگو های قیمتی ادامه دهنده روند ، به الگو هایی گفته میشود که در مسیر یک روند صعودی یا نزولی شکل میگیرد و تکنیکالیست با شناسایی این پترن ها ، انتظار خواهد داشت که پس از کامل شدن پترن ، قیمت در جهت قبلی خود به حرکت ادامه دهد . پترن های قیمتی ادامه دهنده روند در واقع زمانی شکل میگیرند که قیمت در مسیر حرکتی خود نیاز به استراحت داد .الگو های ادامه دهنده روند شامل موارد زیر میباشند .
- الگوی پرچم ( FLAG PATTERN )
- الگوی مثلث ( TRIANGLE PATTERN ) ( مثلث متقارن ، مثلث کاهشی ، مثلث افزایشی )
- الگوی کنج ( WEDGE PATTERN )
- الگوی مستطیل ( RECTANGLE PATTERN )
این الگوهای ادامه دهنده روند نیز همانند الگوهای بازگشتی ، در فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک ، با ذکر مثالهای واقعی ، آموزش داده شده اند .
جهت مطالعه محتوای کل دوره ( 12 قسمت ) و دانلود آن میتوانید به این صفحه مراجعه نمایید .
جهت مشاهده آموزشهای تحلیل تکنیکال به صورت رایگان ، کانال (( آموزه های مالی رضا گلشاهیان )) را در یوتیوب سابسکرایب نموده و در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید کلیه فیلم های آموزشی ایشان را مشاهده نمایید.
انواع نور کلاسیک در عکاسی پرتره
برای آشنایی با نور در عکاسی پرتره چیزی بهتر از الگوهای نور کلاسیک نیست. این نورها قبل از اختراع عکاسی وجود داشتهاند و نقاشهای معروف برای نورپردازی چهرههایی که نقاشی میکردهاند از این الگوهای کلاسیک و انواع آن تکنیکها استفاده میکردند. چهار تکنیک کلاسیک برای نورپردازی پرتره وجود دارد که عبارتاند از: پروانهای، حلقهای، رامبرانت و دوبخشی. در این مقاله ما قصد داریم نحوه استفاده از این الگوهای نور کلاسیک برای خلق پرترههای زیبا را به شما آموزش دهیم.
نور وسیع و نور محدود
قبل از اینکه مشخصههای مهم این نور ها در عکاسی پرتره را برای شما شرح دهیم، مهم است که بدانید این الگوها با جابجا کردن نور نسبت به چهره خلق میشوند نه نسبت به دوربین. علاوه بر این، یک نور کلیدی میتواند به صورتی قرار بگیرد که نور وسیع خلق کند و یا محدود.
نورهای وسیع زمانی ساخته میشوند که نور برخلاف جهت دماغ سوژه قرار میگیرد و گونههای سوژه که رو به دوربین ا ست کاملا روشن خواهد بود. این سبک نور در عکاسی پرتره قسمت بیشتری از صورت را نسبت به سبک دیگر یعنی نور محدود یا کوتاه روشن میکند. نور کوتاه هنگامی است که نیمهای از صورت که از دوربین دور است روشن میشود و گونهای که رو به دوربین است کاملا در سایه قرار میگیرد.
نور وسیع و نور محدود میتواند به دلایل مختلفی به کار گرفته شود، اما دو دلیل مهم استفاده از این نورها برای لاغرتر نشان دادن سوژه و افزایش حس دراما و رمزآلود بودن تصویر است. با نور کوتاه در عکاسی پرتره قسمت کمتری از صورت روشن میشود و به همین خاطر صورت باریکتر به نظر میرسد. به خاطر اینکه قسمت سایه صورت به شکل برجستهتری به چشم میآید، رمز و راز بیشتری به تصویر شما اضافه میکند. هنگام استفاده از نورهایی که در این مقاله آورده شده است، به تاثیرات نورهای وسیع و کوتاه توجه کنید.
نور پروانهای یا نور پارامونت (به خاطر استودیویی که از آن برای عکاسی از ستارههای سینما استفاده میکرد). از این سبک نور در عکاسی پرتره برای مسحور ساختن چهرههای جذاب استفاده میشود.
نور پروانه ای
این اسم به خاطر سایهای که هنگام استفاده از این تکنیک دقیقا زیر دماغ سوژه میافتد انتخاب شده است. این تکنیک برای افزایش فریبندگی چهرههای زیبا استفاده میشود. نور پروانه ای در عکاسی پرتره به خاطر استودیویی که این سبک را در دوران طلائی هالیوود معروف کرد، به عنوان نور پارامونت نیز شناخته میشود.
نور پروانه ای روی استخوانهای گونه و خط فک تاکید دارد و برای سوژههایی که به صورت کامل رو به دوربین قرار دارند بهترین عملکرد را دارد. این نوع نور ممکن است برای صورتهای آسیب دیده مناسب نباشد، اما میتواند چهرههای زیبا را دو برابر زیباتر کند.
برای خلق این افکت نور را دقیقا جلو و کمی بالاتر از بینی قرار دهید . برای خلق سایه زیرِ بینی باید نور را در ارتفاع بلندی قرار دهید اما این نور اگر خیلی هم بالا باشد سایهها خیلی طولانی خواهند شد و نوری که از چشمهای سوژه میتابد را هم حذف خواهد کرد. برای اینکه مطمئن شوید نور در ارتفاع خوبی قرار گرفته است، به یاد داشته باشید که سایه نور پروانه ای باید جایی بین لبها و بینی سوژه تمام شود. اگر سایه به لب بالایی سوژه رسید بدین معنی است که ارتفاع نور خیلی بالا است.
نور حلقه ای: برای خلق این سبک نور، کار خودتان را با نور پروانه ای آغاز کنید و سپس منبع نور را کمی پائین تر بیاورید و آن را به یک طرف صورت منتقل کنید. با این کار شما یک سایه حلقهای خواهید داشت که پائین و کنار بینی سوژه قرار خواهد گرفت.
نور حلقه ای در عکاسی پرتره
اسم این نوع نور از سایه حلقه مانندی که در پائین و کنار بینی سوژه ایجاد میشود گرفته شده است. سایه در این نوع نور باید به خوبی مشخص باشد و به اندازهای پخش شده باشد که با سایههای پشت گونه و زیر لب مخلوط نشود. در مکان درست این نوع نور پایه پرترههای خوب زیادی است، زیرا صورت را بهتر از چیزی که هست نشان میدهد و خیلی هم دراماتیک و یا ساده نیست.
برای اینکه الگوی پروانه را تبدیل به حلقه کنید، کمی نور را پائین تر بیاورید و آن را به یکی از طرفین صورت منتقل کنید. برای خلق این نوع نور پردازی در عکاسی پرتره منبع نور باید با صورت زاویهای تقریبا 45 درجهای داشته باشد. برای این نوع نور توصیه میشود از نورهای کوتاه استفاده کنید تا سایه بینی سوژه روی قسمتی از صورت که به سمت دوربین است بیافتد. این کار شناسایی و دقیق قرار دادن سایه حلقهای را آسانتر میکند و مطمئن خواهید شد نور در جایی قرار دارد که صورت را برجستهتر نشان میدهد.
نور رامبرانت
این نوع نور که در عکاسی پرتره خیلی کاربرد دارد، همانطور که از اسم آن مشخص است از نقاش هلندی قرن هفدهم، یعنی رامبرانت گرفته شده است. رامبرانت برای خلق این نوع نور از تکنیک سیاه قلم استفاده میکرد که روی نور و سایه تاکید داشت و رمزآلود بودن و دراما را به نور پرتره لوپ که خیلی ساده بود اضافه میکرد.
نور رامبرانت: برگفته از اسم نقاش معروف هلندی در قرن 17. این تکنیک رمزآلود بودن و دراما را افزایش میدهد و روی نور و سایه تاکید دارد.
برای خلق این تکنیک، نور را از موقعیتی که برای خلق نور لوپ داشت هم پائینتر بیاورید و آن را به پشت سر سوژه نزدیکتر کنید. این کار باعث میشود سایه حلقهای تقریبا تمام چهره را بپوشاند و یک مثلث نوری کوچک در قسمتی از صورت که در سایه است ایجاد کند. این نکته را در نظر داشته باشید که الگوی نور رامبرانت در عکاسی پرتره صورت را لاغرتر نشان میدهد ولی بافت و شکل صورت را تغییر میدهد.
نور دوبخشی
اگر میخواهید دراما را داخل یک عکس افزایش دهید، از الگوی نور دوبخشی برای عکاسی پرتره استفاده کنید. این نوع نور نصف صورت را روشن میکند و نصف دیگر آن را در سایه نگه میدارد. برای خلق این نوع نور باید نور را پائین تر بیاورید و آن را به سمت پشت سر سوژه ببرید به گونهای که با بینی سوژه زاویه 90 درجه داشته باشد و تقریبا همسطح با چشم سوژه باشد. دور کردن نور از جلوی صورت از ایجاد نقاط خیلی روشن در کنار چهره جلوگیری میکند و منبع نوری هم که کمی به سمت جلوی صورت باشد، کمک میکند دوبخشی زیبایی داشته باشید. این کار اجازه میدهد کمی نور در چشمی که در قسمت روشن صورت قرار دارد بتابد که به نظر من بهتر از این است که هر دو چشم در سایه باشند.
نور دوبخشی: این نوع نور میتواند در عین اینکه دراما را داخل یک عکس افزایش میدهد، سوژه را لاغرتر نشان دهد.
نور دو بخشی روش بسیار خوبی برای لاغر نشان دادن یک سوژه است. همچنین این تکنیک تمام بافتهای صورت را نشان میدهد و احساس رمزآلود بودن و دراما خاصی به آن میافزاید. اینکه این نوع نور سودمند است و یا خیر، کاملا به سوژه بستگی دارد.
آموزش جامع و قدم به قدم الگوی فنجان و دسته الگوهای کلاسیک و انواع آن در تحلیل تکنیکال
الگوهای کلاسیک تکنیکال به دو گروه عمده یعنی الگوهای قیمتی ادامهدهنده و الگوهای قیمتی بازگشتی تقسیم میشوند. یکی از پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی فنجان و دسته میباشد.
در الگوهای قیمتی ادامهدهنده نمودار سهم پس از تشکیل این الگو جهت روند اصلی خود را ادامه میدهد. این در صورتی است که در الگوهای بازگشتی نمودار قیمتی سهم پس از تشکیل این الگو، روند گذشته خود را ازدستداده و تغییر روند میدهد.
یکی از مهمترین الگوهای ادامهدهنده که بسیار موردعلاقه ویلیام اونیل نویسنده کتاب کانسلیم (در آمریکا به کتاب کانسلیم انجیل مقدس معاملهگری گفته میشود)، الگوی فنجان و دسته است.
الگویی که در آن روند اصلی سهم باقدرت ادامه پیدا میکند. در ادامه این مقاله به توضیح و درک جامع این الگو خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال از چه سناریویی ایجاد شده است؟
با توجه به تصویر زیر که نشاندهنده الگوی فنجان و دسته است میتوان اینگونه رفتار قیمتی سهام را در این الگو مورد بررسی قرار داد که، سهم توسط عدهای از خریداران در قیمتهای پایینتر خریداریشده و بعد در نزدیکی مقاومت تاریخی خریداران با توجه بهاحتمال ریزش قیمت سهم دست به فروش سهم خود میزنند و پول خود را نقد میکنند. (تشکیل فنجان)
این موضوع باعث خواهد شد دیگر افراد همدست به فروش زده و سهم نزولی و رنج شود اما کف قیمتی به پایینتر از کف قیمتی قبل خود نخواهد رسید. در اینجا سهم استراحت کافی را داشته و بعد از جابهجایی سهامداران مجدد تلاش به شکستن مقاومت تاریخی خود میکند. (تشکیل دسته فنجان)
زمانی که سهم بتواند از مقاومت تاریخی خود عبور کند، الگوی فنجان و دسته بهصورت موفقیتآمیز اجرا خواهد شد و سهم رشد مناسبی را خواهد داشت اما در این الگو صبر برای شکستن مقاومت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در درک و شناسایی الگو چند اصل اساسی باید بررسی شود تا بتوانید الگوهای درست را از نادرست تشخیص داده و بر اساس آن تصمیم گرفته و از خطرات معامله اشتباه در بورس دوریکنید. این اصول به شما کمک خواهند کرد تصمیم درست در زمان مشاهده این الگو کلاسیک در سهام، را بگیرید.
زمان شکلگیری الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
در این الگوی کلاسیک تکنیکال قیمت زمان تأثیر اساسی دارد بدین شکل که هرچه در ساخت این الگو زمان بیشتری بگذرد و الگو اصطلاحاً به شکل U نزدیکتر و شبیهتر باشد، الگوی الگوهای کلاسیک و انواع آن فنجان و دسته از اعتبار و قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار خواهد بود.
این در صورتی است که اگر قسمت پایین این الگو گرد نبوده و بیشتر شبیه به V و بهصورت حرکت شارپ و سریع باشد، نمیتوان آن را الگوی فنجان و دسته نامید. پس زمان و نحوه ایجاد الگوی فنجان و دسته بسیار مهم بوده و در شناسایی الگوهای قدرتمند به ما کمک خواهد کرد.
این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمانهای کوتاه مثلاً ۷ هفته و یا در مدتزمان طولانیتر یعنی ۶۵ هفته تشکیل شود و هر چه مدتزمان شکلگیری آن طولانیتر باشد در زمان عبور از مقاومت، قویتر و بهتر عمل خواهد کرد.
ارتفاع الگوی فنجان و دسته در تکنیکال
این الگوی کلاسیک تکنیکال در پروسه تشکیل خود باید دارای یک عمق و ارتفاع معقول باشد و نباید بیش از اندازه عمیق و مرتفع باشد. پس موضوعی که میتوان در این بخش به آن توجه کرد این است که این الگو در صورت عمیق بودن نمیتواند یک الگوی ایده آل و مناسب باشد و نباید از آن انتظار حرکت قوی داشته باشیم.
تشکیل دسته فنجان در الگوی فنجان و دسته
زمانی که قیمت سهم در بورس بعد از ایجاد فنجان ریزش کرده و شروع به ساخت دسته فنجان کند، نباید بیشتر از یکسوم موج خود (فنجان) اصلاح و ریزش کند یعنی این اصلاح باید چیزی در حدود ۳۳% روند صعودی قبل از خود به پایان برسد.
این در صورتی است که اگر اصلاح دسته بیشتر از نصف فنجان باشد و از نیمه آن عبور کند، بهاحتمال بسیار قوی با یک الگوی فنجان و دسته شکستخورده طرف هستیم.
میزان حجم معاملات در الگوی فنجان و دسته
در مورد تغییرات حجم در این الگو بهتر است بدانیم که میزان حجم معاملات سهم در این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمان آغاز روند نزولی خود یعنی نیمه سمت چپ فنجان باید به سمت کاهش پیش بروند و در زمان ساخت محدوده کف فنجان هم در همان حدود باقی بماند. اما در زمان ایجاد روند صعودی آن یعنی بخش سمت راست فنجان حجم باید در حال افزایش باشد.
همین پروسه در ایجاد دسته فنجان هم اهمیت دارد به شکلی که در موج نزولی یا همان محدوده سمت چپ و محدوده کف دسته فنجان، حجم باید در حال کاهش بوده و در زمان شروع موج صعودی و ایجاد بخش راست دسته فنجان، حجم معاملات در حال افزایش باشد.
برخورد مجدد به مقاومت در الگوی فنجان و دسته
در ایجاد این الگوی کلاسیک تکنیکال بهتر است که قیمت سهم تا محدوده مقاومت قبل از خود یعنی لبه سمت چپ فنجان رشد کرده و بعدازآن وارد اصلاح و یا موج نزولی خود جهت تشکیل دسته فنجان شود.
با توجه به همه صحبتهای انجامشده، مهمترین بخش این الگو اجرای بریک اوت در دسته فنجان بوده تا این الگو تکمیل و اجرا شود.
از دیگر الگوهای کلاسیک تکنیکال میتوان به مواردی همچون الگوی مثلث صعودی، الگوی مثلت نزولی، الگوی مثلث متقارن، الگوی کنج، الگوی پرچم و … اشاره کرد که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارا میباشند.
آیا شما در تحلیل تکنیکال از الگوی فنجان و دسته استفاده میکنید؟ آیا رفتار سهم در آینده را از الگوی فنجان و دسته میتوانید پیشبینی کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال که با نام هایی همچون الگوی فنجان و دسته هم شناخته می شود، یک الگوی بازگشتی صعودی است. با استفاده از این الگو در دنیای رمز الگوهای کلاسیک و انواع آن ارز، شما می توانید تحلیل های تکنیکال مختلفی را انجام دهید. جالب است بدانید که در حال حاضر این الگو یکی از پر کاربرد ترین الگو های موجود در بازار به حساب می آید. در ادامه ما در همین مورد با شما صحبت می کنیم. پس با ما همراه باشید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال چیست؟
همانطور که گفته شد الگوی فنجان در ارز دیجیتال یک الگوی بازگشتی صعودی به حساب می آید. این الگو در تحلیل تکنیکال کاربرد داشته و می تواند پس از یک اصلاح شکل گیرد. از جمله دیگر موقعیت های شکل گیری این الگو می توان به زمان پس از روند نزولی بلند مدت اشاره کرد. این الگو از دو قسمت مختلف تشکیل شده است.
قسمت فنجان که اصلی ترین قسمت الگوی فنجان در ارز دیجیتال به حساب می آید، می تواند علائم نزولی در بازار را بررسی کند. در این وضعیت بازار علائمی مربوط به نزولی بودن را از خود نشان می دهد و سپس هر باز یک قله جدید ایجاد می کند. یعنی هر سری به سمت مقاومت حرکت کرده و دوباره باز می گردد. قسمت دوم این الگو دسته است. در حالت دسته، قیمت در یک محدوده خاص که معمولا زیر سطح مقاومت است، متراکم می شود.
نکات مهم در مورد تاثیر این الگو در ارز دیجیتال
مسلما الگوی فنجان در ارز دیجیتال همچون سایر الگو های موجود در دنیای رمز ارز، یک سری نکات خاص دارد. معمولا پس از تشکیل فنجان، اهمیت عکس العمل قیمت بالا می رود .چرا که عکس العمل قیمت بر روی سطح مقاومت موثر است. این مسئله می تواند میزان فشار بر روی فروش را بررسی کند. اگر فروش های زیادی در سطح مقاومت وجود داشت، الگوی مورد نظر نا معتبر می باشد.
الگوی فنجان و دسته وارونه چیست؟
الگوی فنجان و دسته وارونه که خیلی از افراد آن را با نام الگوی کاپ نیز شناسایی می کنند، الگوی مهمی بوده و به شدت پر اهمیت است. در دنیای تحلیل تکنیکال، الگو های مربوط به قیمت در دو دسته بندی اصلی یعنی بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند. در الگو های بازگشتی نمودار قیمت پس از مکث، تغییر روند خواهد داد. اما در الگو های ادامه دهنده یک مکث کوتاه داشته و سپس دوباره روند خود را شروع می کند.
الگوی فنجان و دسته وارونه
تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه
بیایید تا کارمان را با تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه شروع کنیم. این الگو که در بازار بورس و دنیای ترید اهمیت زیادی دارد، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته شده است. با استفاده از این الگو شما می توانید فرصت های خرید جدیدی را به دست آورید. جالب است بدانید که این الگو شامل 2 قسمت مختلف می باشد. قسمت اول فنجان است. این قسمت روندی را نشان می دهد که شکل U داشته و نشان دهنده ریزش قیمت به صورت شدید است. قسمت دستگاه به قسمتی گفته می شود که در آن قیمت سهم اصلی زیر سطح مقاومت قرار گرفته است. این قیمت می تواند در یک محدوده خاص متراکم شود.
دلایل ایجاد این الگو
دلایل مختلفی برای ایجاد الگوی فنجان و دسته وارونه وجود دارد. هنگامی که حجم فروش بیشتر شود، نمودار قیمت حالت نزولی به خود می گیرد. این مسئله باعث می شود تا قیمت به نقطه حمایتی برسد. هنگامی که سهم به کمترین مقدار خود برسد، فرصت خرید عالی ای برای معامله گران ایجاد خواهد شد. هنگامی که این مرحله هم به پایان رسید، قیمت سهم مورد نظر دوباره صعودی می شود. با این تغییرات، قیمت سهم مورد نظر حالت فنجان به خود خواهد گرفت. هنگامی که فنجان ایجاد شد، نوبت به ساخت دسته می رسد .در این مرحله قیمت سهم به مقاومت می رسد و سهام دار ها شروع به فروش می کنند. در نتیجه قیمت کمی کاهش پیدا کرده و حالت دسته به خود می گیرد.
نتیجهگیری
الگوی فنجان یک الگوی بسیار قوی و پویا است از دلایل این امر هم میتوان به مدت زمان تقریبا طولانی تشکیل الگو نسبت به باقی الگو ها و همچنین تعداد برخورد به مقاومت اشاره کرد.
از دیگر چارت پترن ها میتوان به الگوهای ادامه دهنده پرچم، مثلث متقارن، کنج نزولی و همچنین الگوهای بازگشتی مانند سر و شانه و دو قلو ها اشاره کرد.
الگوهای هارمونیک و انواع آن
اگر در بازار های بورس یا سایر بازار های مالی فعالیت داشته باشید، می دانید که قیمت دارایی های مالی در یک جهت حرکت نکرده و دائما در حال نوسان هستند. به همین دلیل هر معامله گری نیاز به ابزار های تحلیلی خاصی دارد تا بتواند در پیچ و خم بازار ها معامله خوبی را به سرانجام برساند، الگوی هارمونیک یا Harmonic Pattern که در سال ۱۹۳۲ توسط گارتلی به وجود آمده است، یکی از ابزار های قوی و کاربردی برای تحلیل تکنیکال می باشد. این الگو دارای انواع مختلفی است که هدف آن ها بررسی حرکت قیمت سهام و بازار ها می باشد. الگوی هارمونیک براساس فرمول فیبوناچی عمل می کند و از تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی به وجود آمده است. با ما همراه باشید تا نحوه کار با الگوی هارمونیک و استفاده از آن در بازار های مالی را فرا بگیرید.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک یکی از پیچیده ترین ابزار های تجاری هستند که برای ترسیم آن ها در چارت های قیمتی نیاز به دانش خاص و آموزش های معامله گری حرفه ای است. هارمونیک یکی از الگو های پیشبینی کننده روند یک دارای، مانند الگوی سر و شانه است، با این تفاوت که الگوی هارمونیک بر اساس معاملات و محاسبات ریاضی عمل کرده و از فرمول ریاضی فیبوناچی پیروی می کند. به دلیل اینکه اعداد فیبوناچی پایه و اساس این الگو می باشند، استفاده از آن نیاز به تمرین بیشتری برای شناسایی نقاط بازگشتی نسبت به سایر الگو های کلاسیک دارد. در این الگو ها که اغلب به شکل M و w هستند یا گاهی ترکیبی از هر دو میباشند، معامله گران به نمودارها دقت کرده و حرکت قیمتی سهام ها مورد بررسی قرار می گیرد. جالب است بدانید در این روش فعالان بازار سرمایه، نیازی به بررسی مسائل بنیادی شرکت ها ندارند و تنها حرکت قیمت ها را زیر نظر می گیرند.
ساختار الگوی هارمونیک
معمولاً الگو های معاملاتی هارمونیک از پنج نقطه چرخش و چهار پایه تشکیل می شوند که نقطه اصلی آن X نامیده می شود. الگو از این نقطه شروع شده و به موج تکانه ای که XA نامیده می شود رسیده و پس از XA به نقطه B می رسد و پایه AB را به وجود می آورد، الگو براساس همین روش ادامه داده و پایه های موج های BC و CD تشکیل می شوند. تمامی این الگو ها از روش الگوی سه نقطه ای ABC پیروی می کنند، پس کافی است یکی از این الگو ها را به خوبی یاد گرفته تا درک بقیه الگوها برایتان راحت تر شود.
انواع الگو های هارمونیک
همانطور که گفته شد این الگو ها انواع مختلفی دارند که هر کدام شکل منحصر به فردی داشته و دارای شباهت و تفاوت های زیادی می باشند. تشخیص الگوی هارمونیک با چشم غیر مسلح کمی دشوار است و کسانی که آشنایی کاملی با این الگو ها نداشته باشند دچار مشکل می شوند. البته تحلیل گران به طور کامل این الگو ها را شناخته و درک کاملی از آن ها دارند، به طوری که قادر به تشخیص این الگو ها از روی نمودار ها هستند. با توجه به متعدد بودن الگو های هارمونیک یادگیری تمام آن ها کمی دشوار است، به همین دلیل در ادامه چهار مورد از محبوب ترین این الگو ها را نام برده و توضیح داده ایم تا با شناخت این الگو ها با بهترین الگو های هارمونیک آشنا شوید.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی نقاط شکست، مقاومت و حمایت را به معامله گران نشان می دهد، به همین دلیل نسبت به دیگر الگو ها کاربرد بیشتری دارد و در دو حالت صعودی و نزولی نمایان می شود که وجه تمایز این دو حالت در وارونگی آن ها می باشد. حالت صعودی الگوی گارتلی به این صورت است که ابتدا صعودی بوده سپس یک معکوس کوچک داشته و دوباره صعودی خواهد شد و بعد از صعود دوباره، حالت معکوس آن بزرگتر می شود و شکلی مانند M تشکیل می دهد. بهترین حالت برای خرید در پایان همین نقطه می باشد و حالت M در الگوی گارتلی یک سیگنال خرید است. حالت نزولی دقیقا برعکس صعودی بوده و شکلی شبیه W دارد، پایان این نقطه نیز بهترین زمان برای فروش محسوب می شود. همانطور که مشاهده کردید با برسی الگوی گارتلی، به راحتی می توانید زمان درست برای خرید و فروش سهام خود را مشخص کرده و همیشه یک قدم از سایر معامله گران جلو تر باشید.
الگوی پروانه
الگوی پروانه از نظر ظاهری تقریبا شبیه الگوی گارتلی بوده و دو حالت صعودی M شکل و نزولی W شکل دارد که به دو صورت پروانه خرسی و پروانه گاوی وجود دارد. مشاهده الگوی پروانه معمولا در انتهای روند بوده و روند معکوس را که از روند اصلی قوی تر بوده نشان می دهد. همچنین به وسیله این الگو قادر به تشخیص سود و زیان خواهید بود و تنها تفاوت در نسبت های فیبوناچی الگوی نزولی و صعودی پروانه در وارونگی آن ها می باشد، معمولا معامله گران با استفاده از این الگو ریسک معاملات خود را احتساب می کنند.
الگوی خفاشی
الگوی خفاشی دقیق ترین نوع این محسوب می شود و از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه و گارتلی می باشد، می توان گفت این الگو دو حالت صعودی و نزولی دارد که حالت صعودی M شکل و نزولی W شکلی دارد اما در تراز های فیبوناچی اندازه گیری شده تفاوت وجود داشته و نسبت های فیبوناچی الگوی صعودی و نزولی در وارونگی با هم متفاوت است و در نهایت شکلی شبیه ذوزنقه تشکیل خواهند داد. در بازارهای دو طرفه می توان سفارش فروش را در نقطه D که شروع افت قیمت می باشد انجام داد و به وسیله این الگو سود مناسبی کسب کرد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگ در سال ۲۰۰۰ میلادی کشف شده که سبب تشخیص نوسانات بازار می شود، به همین دلیل تحلیل گران علاقه زیادی نسبت به برسی آن داشته و بهترین و مناسب ترین الگو برای کسانی است که قصد تشخیص نوسانات قیمت را دارند. این الگو همانند الگوی پروانه می باشد و در دو حالت صعودی M شکل و نزولی W شکل به معامله گران ارائه می شود، اما شکل آن فشرده تر می باشد. تفاوت عمده ای که این الگو با سایر الگو ها دارد تنها در موج آخر حرکتی خود می باشد که اصلاح بزرگ تری نسبت به سایر الگو ها انجام می دهد. دقت داشته باشید نقطه D در الگوی خرچنگ نزولی نشان دهنده افت شدید قیمت می باشد.
الگو های هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
بازار بورس یکی از بزرگ ترین بازار های مالی است که تشخیص حرکت سهام در آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. به همین دلیل استفاده از ابزار های تحلیلی که به پیشبینی قیمت کمک کنند از واجبات معامله در این بازار به شمار می رود. الگوی هارمونیک برای ساخت شاخص های تکنیکال از اعداد فیبوناچی که از صفر و یک شروع می شود کمک گرفته و از معدود روش هایی است که به تمرکز پیش بینی حرکت روند ها توجه دارد و محل دقیق چرخش یا معکوس شدن روند را به تحلیل گران تکنیکال نشان می دهد، به طوری که آن ها می توانند به وسیله این روش الگوها را به طور دقیق شناسایی کرده و به ورود یا خروج از بازار فکر کنند. همچنین بر اساس این روش می توان به شکستن موج ها به موج های کوچک تر یا تبدیل آن ها به موج های بزرگ تر دقت کرد و آینده سهام و بازار خود را پیش بینی کرد، در نتیجه می توان گفت الگوی هارمونیک یکی از بهترین ابزار های تحلیل بازار بورس است که چشم انداز دقیقی از ورود و خروج بازار به معامله گران اعطا می کند. در آموزش بورس سایت تیبورس میتوانید اطلاعات بیشتری در زمینه تحلیل بازار بدست بیاورید.
مزایا و معایب الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال مانند تمامی ابزار های تحلیل دیگر، دارای مزایا و معایبی می باشد که نیاز است این مزایا و معایب را بشناسیم تا استفاده بهتری از این الگو داشته باشیم، به همین جهت تصمیم داریم نقاط قوت و نقاط ضعف الگوی هارمونیک را به طور کامل برسی کنیم.
معرفی ۵ الگوی کلاسیک در ترید ارزهای دیجیتال
کاملا مشخص است که نمودارها نشان دهندهی عاملهای تکنیکالی است که بر قیمتها مؤثر می باشد و تاریخ قیمتها را مورد بررسی قرار می دهد . وقتی یک بازهی زمانی طولانی حرکات قیمت دارایی را مورد بررسی قرار دهید ، امکان شناخت الگوهای (Pattern) تکرار شوندهی زیادی وجود دارد که در تریدهای کنونی در بورس ، فارکس یا بازارهای ارز دیجیتال تاثیر بسیار خوبی دارد . از نظر تعداد زیادی از تریدرها ، الگو های کلاسیک شاخصهای مناسبی جهت ترید ارز دیجیتال به شمار می روند که می توان به آنها اعتماد کرد .
معرفی الگو های کلاسیک در ترید
این الگو های کلاسیک نشاندهندهی احتمال ادامه روند کنونی یا تغییر جهت آن است . آنها بازههای تثبیت را در یک روند کاملا تعیین شده به نمایش می گذارند و این امکان را به تریدرها می دهند تا بتوانند با آگاهی بیشتری تصمیمگیری کنند . در این مقاله تصمیم داریم رایجترین نوع این الگو ها را بررسی نماییم :
۱. پرچم (Flag)
وقتی به این الگو نگاه می کنیم به یک پرچم روی یک میله شباهت دارد . این میله پرچم نشاندهندهی جهت روند غالب می باشد . به خاطر تغییر شدیدی که در یک روند به وجود می آید ، پرچم به عنوان بخشی از آن ایجاد می گردد .
بعد از مشخص شدن جهت روند ، می بایست تمرکزتان روی ارتفاع میله پرچم باشد : این هدف قیمت را در انتهای شکل گیری الگو نشان می دهد . اغلب درون پرچم پنج موج ایجاد می شود و در موج پنجم ، قیمت از الگو بالاتر میرود .
به طور معمول ، پرچمها شکست قيمتی شدیدی را تجربه می کنند . جهت ارزیابی مقدار شکست ، تریدر می بایست اقدام به اندازهگیری عمق بدنه (Body) ، زاویه شیب و تعداد امواج قبلی نماید . هر چقدر که زاویه دارای شیب تندتری باشد ، شکست قویتر رخ خواهد داد . توصیهی تحلیلگران این است که فقط بعد از رخ دادن شکست ، اقدام به ترید ارز دیجیتال با این الگو کنید .
۲. پرچم سه گوش (Pennant) 
این الگو به پرچم شباهت دارد ولی دارای یک ساختار مثلثی است . سه گوشها در میان یک روند غالب ایجاد میشوند . تفاوتی که میان یک سه گوش و یک پرچم وجود دارد در این است که حرکت پرچم سه گوش در یک حیطهی باریک صورت می گیرد و موجهایی که در آخر پرچم سه گوش ایجاد می شوند از اول شکل گیری آن کوچکتر می باشند .
وقتی یک پرچم سه گوش تشکیل می شود ، اغلب موجب کاهش حجم معاملات می گردد و مجددا پس از شکست افزایش می یابد . به طور معمول پرچمها متشکل از بالغ بر ۲۰ کندل هستند . همانند پرچم ، ارتفاع پرچم تارگت قیمت بعد از شکست قیمت پنج موج از محدوده بدنه را نشان می دهد .
۳. مثلث (Triangle)
این الگو در عمل و با توجه به نوع الگو مانند مثلث معمولی با اوجهای گوناگون را نشان می دهد . مثلثها اغلب در پایان روند غالب ایجاد می گردند . با توجه به جهت روندی که وجود دارد ، مثلث نشان دهندهی یک سیگنال ادامهدار قوی یا ضعیف می باشد .
با توجه به روند غالب ، مثلثها قادر به کمک کردن تریدرها بر اساس موارد ذیل می باشند که موجب می شوند در زمان ترید ارزهای دیجیتال تصمیمات خود را با آگاهی بیشتری اتخاذ کنند .
معمولا مثلث صعودی در روند صعودی ایجاد می گردد و ادامه دهندهی روند حرکت قیمت است . همین مسئله در خصوص مثلث نزولی نیز صادق است . ولی در صورتی که یک مثلث صعودی در بازهی روند خرسی تشکیل شود (یا برعکس آن یعنی در یک روند گاوی یک مثلث رو به پایین تشکیل گردد) پس روند مستحکمی نمی باشد . باید برای شناسایی اینکه آیا روند ادامهدار است یا خیر ، اقدام به تحلیل اطلاعات اضافی کرد .
مثلث متقارن یک الگوی صعودی و یا یک الگوی نزولی به حساب نمی آید و به همین خاطر تحلیل آن بستگی به روند اصلی دارد . این یک الگوی خنثی به شمار می رود که نشان دهندهی دوره تثبیت قیمت است .
الگو های مثلث دارای چه ویژگیهای اصلی هستند :
- پنج موج : به احتمال زیاد ، اگر امواج بیشتر وجود داشته باشد ، بعد از شکست ، حرکت قیمت معنی بیشتری پیدا خواهد کرد .
- در صورتی که قیمت در بخش اول یا دوم مثلث بشکند ، قدرت روند را نشان می دهد و همینطور شکست قیمت در بخش آخر مثلث به نسبت ضعیف و دارای تغییرات کوتاه می باشد .
- بعد از شکست ، قیمت فاصلهای برابر با بزرگترین قسمت بدن را تحت پوشش قرار میدهد .
۴. گُوه (Wedge)
گُوه به مثلث شباهت دارد ، ولی روند را معکوس می کند . این الگو به طور معمول ، معکوس کنندهی روند صعودی است ولی دارای استثناهایی نیز است . برخی مواقع گُوه در حال رشد به روند ادامه میدهد .
در صورتی که پیش از گُوه در حال رشد ، روند نزولی باشد ، مشخص است که گُوه در حال رشد ، ادامه دهندهی روند است . در وهلهی اول بعد از گُوه در حال رشد ، کاهش قیمت دیده می شود .
گُوه نزولی یک الگوی خرسی به شمار می رود . این یک الگویی است که تقریبا کم اتفاق می افتد و تحلیل تکنیکال به حساب می آید که در روند نزولی ایجاد شده است . اغلب یک گُوه در حال سقوط ، نشاندهندهی روند صعودی است ، ولی همیشه اینطور نمی باشد .
۵. سر و شانه (Head & Shoulder)
الگوی سر و شانه یک الگوی کاملا متداول است که بعد از یک روند صعودی ظاهر می شود و نشان دهندهی سه قله است که در وسط بالاترین قله قرار دارد و دو قله دیگر در طرفین هستند که شانه نام دارند . این اندیکاتور موجب برعکس شدن قیمت می شود و سبب تشکیل روند نزولی جدیدی می گردد .
در برابر این الگو ، یک وضعیت برعکس موجود است ، ولی اکنون در روند نزولی ، این سیگنال معکوس موجب می گردد که روند صعودی ظاهر گردد .
نتیجهگیری
اینکه بخواهید الگو های کلاسیک را بیابید عملا کار زمانبری است .
هرچقدر که نمودارها را در طول تحلیل تکنیکال (TA) بیشتر تحلیل کنید ، راحت تر می توانید آنها را پیدا کنید . این الگو ها می توانند به عنوان سیگنالهای خوبی برای ترید ارزهای دیجیتال به شمار روند ؛ چراکه می توانند کمک کنند تا اهداف قیمت را پیش بینی کنید .
به منظور مدیریت نمودن درست ریسک ، نباید این سیگنالها را در گزینه ای جداگانه مدنظر قرار دهید .
دیدگاه شما