اختیار معامله های مناسب برای معامله در شش مرحله را انتخاب کنید
اختیار معامله ها را میتوان برای اجرای طیف گستردهای از استراتژیهای معاملاتی، از خرید و فروش ساده تا اسپردهای پیچیده با نامهایی مانند پروانهها و کندورها استفاده کرد. علاوه بر این، اختیارها در طیف گسترده ای از سهام، ارزها، کالاها، صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس و قراردادهای آتی در دسترس هستند.
اغلب ده ها قیمت اعمال و تاریخ انقضا برای هر دارایی در دسترس است(در بازارهای خارجی)، که می تواند برای تازه کارهای اختیار ،چالشی ایجاد کند بدلیل انبوهی از انتخاب های موجود و شناسایی اختیار مناسب برای معامله را دشوار می کند.
- معاملات اختیارها میتواند پیچیده باشد، بهویژه از آنجایی که چندین اختیار مختلف میتوانند در یک زمینه وجود داشته باشند، با چندین اعمال و تاریخ انقضا.
- بنابراین یافتن اختیار مناسب متناسب با استراتژی معاملاتی شما برای به حداکثر رساندن موفقیت در بازار ضروری است.
- شش مرحله اساسی برای ارزیابی و شناسایی اختیار مناسب وجود دارد که با هدف سرمایه گذاری شروع می شود و با معامله به اوج می رسد.
- هدف خود را مشخص کنید، ریسک / پاداش را ارزیابی کنید، نوسانات را در نظر بگیرید، رویدادها را پیش بینی کنید، یک استراتژی برنامه ریزی کنید و پارامترهای اختیار را بررسی کنید.
یافتن اختیار مناسب
ما با این فرض شروع می کنیم که شما قبلاً دارایی مالی – مانند سهام، کالا یا ETF – را شناسایی کرده اید که می خواهید با استفاده از اختیار ها معامله کنید. شما ممکن است با استفاده از یک غربالگر سهام، با استفاده از تجزیه و تحلیل خود یا با استفاده از تحقیقات شخص ثالث سهم پایه را انتخاب کرده باشید. صرف نظر از روش انتخاب، زمانی که دارایی پایه را برای معامله را شناسایی کردید، شش مرحله برای یافتن اختیار مناسب وجود دارد:
- هدف سرمایه گذاری خود را تدوین کنید
- بازده ریسک-پاداش خود را تعیین کنید.
- نوسانات را بررسی کنید.
- رویدادها را شناسایی کنید.
- یک استراتژی طراحی کنید.
- بررسی پارامترهای اختیار
این شش مرحله یک فرآیند فکری منطقی را دنبال می کند که انتخاب یک اختیار خاص را برای معامله آسان تر می کند. بیایید تجزیه و تحلیل کنیم که هر یک از این مراحل شامل چه مواردی است.
تعیین هدف معامله اختیار معامله
نقطه شروع هنگام انجام هر سرمایه گذاری، هدف سرمایه گذاری شما است و در معاملات اختیار تفاوتی ندارد.
با معامله اختیار به چه هدفی می خواهید برسید؟
آیا با دیدگاه صعودی یا نزولی بودن دارایی پایه می خواهید معامله کنید؟
یا به دلیل ریسک احتمالی نزول سهامی که در آن تعداد سهم قابل توجهی دارید، را می خواهید پوشش دهید؟
آیا برای کسب درآمد از فروش اختیار معامله را انجام می دهید؟
به عنوان مثال، آیا استراتژی بخشی از یک استراتژی برای تحت پوشش قرار دادن سهام موجودتان است یا در حال باز کردن موقعیت هایی هستید که می خواهید مالک سهم آن باشید؟
استفاده از اختیارها برای ایجاد درآمد، رویکردی بسیار متفاوت در مقایسه با خرید اختیارها برای سفتهبازی یا پوشش ریسک است.
اولین قدم شما این است که هدف از معامله را تعیین کنید، زیرا پایه و اساس مراحل بعدی را تشکیل می دهد.
ریسک/پاداش
گام بعدی این است که میزان ریسک-بازدهی خود را تعیین کنید، که باید به تحمل ریسک یا تمایل شما به ریسک بستگی داشته باشد. اگر شما یک سرمایه گذار یا معامله گر محافظه کار هستید، ممکن است استراتژی های تهاجمی مانند فروش اختیار و یا خرید مقدار زیادی از اختیار های در زیان برای شما مناسب نباشد.
هر استراتژی اختیار دارای یک نمایه ریسک و بازدهی مشخص است، بنابراین مطمئن شوید که آن را به طور کامل درک کرده اید.
نوسان پذیری اختیار معامله را بررسی کنید
نوسانات ضمنی یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده قیمت یک اختیار است، بنابراین سطح نوسانات ضمنی اختیار های مورد نظر خود را به خوبی مطالعه کنید. سطح نوسانات ضمنی را با نوسانات تاریخی سهام و سطح نوسان در کلیت بازار مقایسه کنید، زیرا این یک عامل کلیدی در شناسایی استراتژی اختیار شما خواهد بود.
نوسانات ضمنی به شما این امکان را می دهد که بدانید آیا معامله گران دیگر انتظار دارند که سهام حرکت زیادی کند یا خیر.
نوسانات ضمنی بالا، پرمیوم را افزایش می دهد، و فروش یک اختیار را جذاب تر می کند، با این فرض که معامله گر فکر می کند نوسانات همچنان افزایش نمی یابد (که می تواند شانس اعمال اختیار را افزایش دهد).
نوسانات ضمنی کم به معنای پرمیوم کمتر اختیار است، که اگر معاملهگر انتظار داشته باشد سهام پایه به اندازه کافی رشد کند تا ارزش اختیارها افزایش یابد، برای خرید اختیار مناسب است.
شناسایی رویدادها مثل مجامع و اخبار
رویدادها را می توان به دو دسته کلی طبقه بندی کرد: با تاثیر بروی کل بازار و سهام خاص. رویدادهای سراسر بازار آنهایی هستند که بر کل بازارها تأثیر می گذارند، مانند اطلاعیه های فدرال رزرو و سیاست دولت و انتشار داده های اقتصادی. رویدادهای خاص سهام چیزهایی مانند گزارش درآمد، عرضه محصول و اسپین آف هستند.
یک رویداد میتواند قبل از وقوع واقعی، تأثیر قابلتوجهی بر نوسانات ضمنی داشته باشد(پیش خور شده باشد)، و آن رویداد میتواند در صورت وقوع تأثیر زیادی بر قیمت سهام داشته باشد. بنابراین آیا می خواهید از افزایش نوسانات قبل از یک رویداد کلیدی استفاده کنید یا ترجیح می دهید در حاشیه منتظر بمانید تا اوضاع حل شود؟
شناسایی رویدادهایی که ممکن است بر دارایی پایه تاثیر بگذارد می تواند به شما در تصمیم گیری در مورد چارچوب زمانی و تاریخ انقضای مناسب برای معامله اختیارتان کمک کند.
یک استراتژی طراحی کنید
بر اساس تجزیه و تحلیل انجام شده در مراحل قبلی، اکنون هدف سرمایه گذاری، ریسک- بازده مورد نظر، سطح نوسانات ضمنی و تاریخی، و رویدادهای کلیدی که ممکن است بر دارایی پایه تاثیر بگذارد، می دانید. عبور از چهار مرحله شناسایی یک استراتژی اختیار خاص را بسیار آسان تر می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید شما یک سرمایه گذار محافظه کار با سبد سهام قابل توجهی هستید و می خواهید قبل از اینکه شرکت ها گزارش درآمدهای سه ماهه خود را در چند ماه آینده گزارش دهند، درآمد عالی کسب کنید. بنابراین، میتوانید یک استراتژی کاورد کال را انتخاب کنید، که شامل فروش اختیار خرید بر روی برخی یا همه سهام در سبد سهام شما است.
به عنوان مثال دیگر، اگر شما سرمایهگذار تهاجمی هستید که به خرید اختیار فروش علاقه دارد و متقاعد شده است که بازارها در عرض شش ماه به سمت نزول بزرگ پیش میروند، ممکن است تصمیم بگیرید که در شاخصهای اصلی سهام بخرید.
بررسی پارامترها اختیار معامله
اکنون که استراتژی اختیار خاصی را که میخواهید پیادهسازی کنید شناسایی کردهاید، تنها چیزی که باقی میماند این است که پارامترهای اختیار مانند تاریخ انقضا، قیمتهای اعمال و دلتای اختیار را تعیین کنید. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید اختیار خریدی با طولانی ترین انقضای ممکن اما با کمترین هزینه ممکن خریداری کنید، در این صورت ممکن است یک اختیار خرید در زیان مناسب باشد. برعکس، اگر میخواهید اختیار خریدی با دلتای بالا داشته باشید، ممکن است اختیارهایی را ترجیح دهید که در سود است.
مثال هایی با استفاده از این مراحل
در اینجا دو مثال فرضی وجود دارد که در آن شش مرحله توسط انواع مختلف معاملهگران استفاده میشود.
فرض کنید یک سرمایهگذار محافظهکار مالک ۱۰۰۰ سهام مکدونالدز (MCD) است و نگران احتمال کاهش ۵ درصدی سهام در چند ماه آینده است. سرمایهگذار نمیخواهد سهام را بفروشد اما میخواهد در برابر کاهش احتمالی محافظت شود:
هدف: ریسک نزولی پوشش ریسک در دارایی فعلی مک دونالد (۱۰۰۰ سهم). سهام (MCD) با قیمت ۱۶۱٫۴۸ دلار معامله می شود.
ریسک/پاداش: سرمایهگذار تا زمانی که ریسک کمی قابل اندازهگیری باشد اهمیتی نمیدهد، اما از پذیرش ریسک نامحدود بیزار است.
نوسانات: نوسانات ضمنی در اختیار های فروش ITM (قیمت اعتصابی ۱۶۵ دلار) برای فروش یک ماهه ۱۷٫۳۸ درصد و برای فروش سه ماهه ۱۶٫۴ درصد است. نوسانات بازار، همانطور که توسط شاخص نوسانات Cboe (VIX) اندازه گیری می شود، ۱۳٫۰۸٪ است.
رویدادها: سرمایهگذار خواهان پوششی است که گزارش درآمد مکدونالد را سپری کند. درآمدها در کمتر از دو ماه به دست می آیند، به این معنی که اختیار ها باید حدود سه ماه دیگر تمدید شوند.
استراتژی: خرید اختیار فروش ریسک کاهش سهام پایه را پوشش می دهد.
پارامترهای اختیار: قرارهای سه ماهه ۱۶۵ دلاری با قیمت ۷٫۱۵ دلار در دسترس هستند.
حال، فرض کنید یک معامله گر تهاجمی نسبت به چشم انداز بانک آمریکا (BAC) خوش بین است و ۱۰۰۰ دلار برای اجرای یک استراتژی معاملاتی اختیار دارد:
هدف: خرید اختیار های خرید با دید سفته بازانه در بانک آمریکا. این سهام با قیمت ۳۰٫۵۵ دلار معامله می شود.
ریسک/پاداش: سرمایهگذار بدش نمیآید که کل سرمایهگذاری ۱۰۰۰ دلاری را از دست بدهد، اما میخواهد تا حد امکان اختیارهای بیشتری برای به حداکثر رساندن سود احتمالی داشته باشد.
نوسانات: نوسانات ضمنی در اختیار های تماس OTM (قیمت اعتصاب ۳۲ دلار) برای تماس های یک ماهه ۱۶٫۹ درصد و برای تماس های چهار ماهه ۲۰٫۰۴ درصد است. نوسانات بازار که توسط شاخص نوسانات CBOE (VIX) اندازه گیری شده است ۱۳٫۰۸٪ است.
رویدادها: هیچکدام، شرکت فقط درآمد داشته است، بنابراین چند ماه قبل از اعلام درآمد بعدی باقی خواهد ماند. سرمایه گذار در حال حاضر نگران سود نیست، اما معتقد است که بازار سهام طی چند ماه آینده رشد خواهد کرد و معتقد است که این سهم به ویژه عملکرد خوبی خواهد داشت.
استراتژی: خرید اختیار خریدهای در زیان برای سفته بازی.
پارامترهای اختیار: اختیارخرید های چهار ماهه ۳۲ دلاری در BAC با قیمت ۰٫۸۴ دلار در دسترس هستند و اختیار خرید های چهار ماهه ۳۳ دلاری با قیمت ۰٫۵۲ دلار ارائه می شوند.
از آنجایی که سرمایهگذار میخواهد تا حد امکان اختیار خرید های ارزان قیمت را خریداری کند، اختیار خرید های ۴ ماهه ۳۳ دلاری را انتخاب میکند. بدون احتساب کمیسیون، ۱۹ قرارداد یا ۰٫۵۲ دلار هر قرارداد، برای هزینه نقدی ۹۸۸ دلار
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
منظور از نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به ضرر است که این نسبت در بازارهای مالی مانند بورس و فارکس به عنوان یک شاخص برای تعیین حد سود و یا ضرر مورد استفاده قرار میگیرد. توجه داشته باشید اگر میخواهید در بازارهای سرمایه فعالیت داشته باشید و سرمایه خود را وارد این بازارها کنید حتماً باید آموزشهایی را فرا بگیرید تا سرمایه خود را از دست ندهید.
این روزها افراد زیادی وجود دارند که تمایل دارند در بازارهایی مانند بورس، فارکس، ارز دیجیتال و … سرمایهگذاری کنند تا سرمایه خود را چندین برابر کنند. به همین جهت نیاز است تا با یک سری از مفاهیم مانند نسبت ریسک به ریوارد آشنا شوید. همانطور که توضیح دادهایم، نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به زیان است که همه ما در کارهای مختلف روزانه از آن استقاده میکنیم. در ادامه این مقاله سعی داریم اطاعاتی در مورد نسبت ریسک به ریوارد به شما بدهیم.
بررسی نسبت ریسک به ریوارد به زبان سادهتر
برای مثال برای انجام یک کاری زمانی که می خواهیم با یک دوست به صورت عامیانه مشورت کنیم، میگوییم که آیا این معامله ارزش ریسک دارد یا خیر؟ در واقع با مفهوم بسیار پیچیدهای مواجه نیستیم و این نسبت در تمامی بازارهای مالی کاربرد های یکسانی دارد.
اگر بخواهیم سادهتر توضیح دهیم میتوانیم بگوییم که در قبال به دست آوردن چه مقدار سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را وارد ریسک کنید و یا به خطر بیاندازید؟ توجه داشته باشید که این زیانها در بازارهای مالی کاملا احتمالی هستند. حال برای کاهش دادن ضررهای احتمالی و تحلیلهای نادرست باید به یک سری نکات توجه اساسی داشت. به طور کلی باید بدانید که ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر است. در این بین ریوارد هم به معنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
چگونگی بدست آمدن نسبت ریسک به ریوارد
نکته قابل توجه این است که هر زمان که شما میزان ریسک احتمالی را تقسیم بر ریوارد کنید و سپس آن را در ۱۰۰ ضرب کنید نسبت R/R به دست می آید. زمانی که این نسبت از ۵۰ درصد کمتر باشد، سهم مورد نظر برای خرید بسیار مناسب است.
توجه داشته باشید که نسبت R/R منظور همان نسبت RISK به RIVARD است. اگر بخواهیم نسبت ریسک به ریوارد را به طور سادهتر توضیح دهیم باید بگوییم که منظور این است که شما در ذهن خود تحلیل هایی را انجام دهید و ببینید سودی که در این معامله ممکن است نصیب شما شود نسبت به ضرر احتمالی آن به چه صورت است و آیا در نهایت ارزش انجام این معامله را دارد یا خیر؟ حال سوالی که ذهن بیشتر افراد را درگیر کرده، این است که چه زمانی باید تشخیص دهیم که یک سهم ارزش خرید دارد یا خیر؟ منظور این است که آیا باید وارد ریسک شویم یا خیر؟
توجه داشته باشید زمانی که سود مورد انتظار شما بر اساس تحلیل هایی مانند تحلیل بنیادی و تکنیکال به دست می آید، باید حداقل دو برابر ضرر و زیان احتمالی که باز هم بر اساس همین تحریم ها به دست میآید باشد، آن سهم مانعی برای خرید ندارد، در غیر این صورت خرید سهم پیشنهاد نمیشود. باید بدانید که خرید سهام حتما باید با توجه به نسبت ریسک به ریوارد انجام شود در غیر این صورت تنها ممکن است در سریهای اول با موفقیت روبرو شوید اما به هیچ عنوان به طور پیوسته و مداوم برای شما سود نخواهد داشت و با گذشت زمان متوجه میشوید که سرمایه شما از اصل سرمایه هم کمتر خواهد شد و دچار ضرر و زیانهای شدید میشوید.
پرهیز از معامله هیجانی در بازار های مالی
تحلیلگران بازار های مالی توصیه میکنند تا از خریدهای هیجانی در مقاومتها و حتی صفهای خرید بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد اجتناب کنید. البته این موضوع را هم در نظر بگیرید که همیشه تنها برای انجام یک معامله بررسی نسبت ریسک به ریوارد کافی نیست و این تنها یکی از نکات اصولی و اساسی در خرید و فروش یک سهم است. در نظر داشته باشید که ریسک به ریوارد یک عدد است که بر اساس عوامل مختلفی ایجاد شده و میتوان گفت که کاربرد اصلی آن برای طبقهبندی و اولویتبندی کردن موارد خرید است.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد با فرض یک مثال
تصور کنید که قصد معامله در خرید بیت کوین با دید سرمایه گذاری بلندمدت دارید. در این حالت باید حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید که این تحلیل ها باید به صورت حرفهای انجام شود. به طور مثال میتوانید حد سود خود را از همان نقطه ورود به سهم حدود ۱۵ درصد در نظر بگیرید.
در این بین اگر با توجه به تحلیلهایی که شما انجام دادهاید، نتیجه آنطور که می خواهید نشود و یا تحلیلها نادرست باشند چه اتفاقی قرار است بیافتد؟ نوبت آن است که برای تحلیل خود حد ضرر هم مشخص کنید برای مثال میتوانید حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر بگیرید.
توجه داشته باشید که تمامی این اعداد بر اساس تخصص و تکنیک های مورد استفاده از تکنیکهای تحلیل به دست میآیند. قطعاً برای بررسی نسبت ریسک به ریوارد به این اعداد نیاز خواهیم داشت. همانطور که توضیح داده ایم حد سود در این معامله ۱۵ درصد و حد ضرر هم ۵ درصد مشخص شده است حالا میخواهیم بدانیم که نسبت ریسک به ریوارد در این معامله چند است؟
در این حالت باید عدد ۵ را بر عدد ۱۵ تقسیم کنید عدد ۰.۳۳ به دست می آید در نتیجه به صورت اختصار این نسبت را ۱:۳ نشان میدهند. این عدد مشخص میکند که به ازای هر یک واحد ریسک سه واحد سود انتظار است. برای مثال میتوانیم به این صورت بیان کنیم که به ازای از دست دادن هر یک دلار، انتظار کسب ۳ دلار سود داریم.
حالا تصور کنید که با ۱۰۰ دلار معامله خود را شروع کردهاید؛ در این صورت سود احتمالی شما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی معامله هم ۵ درصد خواهد بود. نکته قابل توجه این است که هیچ کدام از این اعداد را نمیتوانیم به طور سلیقهای و دلخواه خود انتخاب کنیم و همانطور که در بالاتر هم توضیح دادهایم، تمامی این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال بدست میآیند. اگر در یک معامله متوجه شدهاید که نسبت ریسک به ریوارد آن میزان بالایی دارد، نسبت ریسک-پاداش بهتر است وارد معامله نشوید و به دنبال فرصتهای دیگری برای سرمایهگذاری بهتر باشید.
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد با مثالی از یک باغ وحش
توجه داشته باشید که مفهوم ریسک و پاداش فقط مختص به بازارهای مالی نیست و در هر شرایط دیگری ممکن است مورد استفاده قرار بگیرد. برای اینکه این موضوع را بهتر درک کنید، با یک مثال خارج از بازارهای مالی بیان میکنیم.
یک باغ وحش را در نظر بگیرید که در آن حیوانات بسیار وحشی نگهداری میشوند. موضوعی که در این بین مشخص است، ورود بازدیدکنندگان به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و انجام این کار یک تخلف محسوب میشود.
تصور کنید که یکی از بازدیدکنندگان در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها به شما پیشنهاد یک بیت کوین بدهد. در این صورت ریسک قبول این ماجرا برای شما چقدر است؟ این موضوع را در نظر بگیرید که ورود افراد به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و شما با انجام این کار و اجازه دادن به آن شخص برای ورود به قفس پرندگان دچار خلاف شدهاید و برای انجام این کار طبق قانون با شما برخورد میشود. انجام این کار برای خلاف مقررات شما است و پاداش آن هم یک بیت کوین است.
حال تصور کنید فرد دیگری از بازدیدکنندگان در ازای ورود شما به قفس شیرها و غذا دادن به آنها پیشنهاد دو بیت کوین به شما میدهد. قطعاً انجام این کار برای شما دارای ریسک بیشتری است، زیرا شما با ورود به قفس پرندگان تنها بر خلاف قانون عمل کردهاید.
اما با ورود به قفس شیرها و غذا دادن به آنها علاوه بر انجام خلاف قانون جان خود را هم به خطر میاندازید، در نتیجه ریسک انجام این کار برای شما بیشتر است و شما برای ورود به قفس شیرها ریسک بیشتری را متقبل میشوید که احتمالا آسیب جبران ناپذیری به شما وارد شود؛ اما در حین حال پاداش آن از حالت اول که برای شما توضیح دادهایم، بیشتر است.
بهتر است در این مورد تجزیه و تحلیلهایی انجام دهید و ببینید که کدام حالت برای شما سود بیشتری دارد و میتواند بهترین گزینه باشد؟ به طور کلی انجام هر دو حالت برخورد قانونی برای شما دارد، اما مسئله مورد نظر این است که انجام کدام یک از این دو حالت تصمیم بهتر و عاقلانهتری برای شما است.
قطعاً انجام حالت اول با وجود پاداش کمتر دارای ریسک کمتری است و کاملاً عاقلانهتر و صحیحتر است. در واقع شما با این نوع ارزیابی توانسته نسبت ریسک به ریوارد را در میان این دو حالت را ارزیابی کنید. اگر شما هم میخواهید بدانید که مفهوم کلی نسبت ریسک به ریوارد چیست این مقاله را به طور کامل مطالعه کنید.
معاملهگران حرفهای چطور عمل میکنند؟
در واقع باید بدانید که در معامله حتماً باید ضرر و سود معاملات خود را با یکدیگر مقایسه کنید و آنها را ارزیابی کنید. معاملهگران حرفهای هم زمانی وارد یک معامله میشوند که نسبت ریسک به ریوارد کاملاً منطقی و مناسبی از یک سهم به دست آورند.
اگر شما هم میخواهید همیشه در سرمایه گذاری های خود موفق عمل کنید، حتما باید یکی از کارهایی که انجام می دهید، بررسی نسبت ریسک به ریوارد در یک سهم باشد. در واقع این بررسی یکی از اصول مدیریت سرمایه در معاملهگری به حساب میآید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی ریسکپذیری بپردازیم.
معنا و مفهوم ریسک پذیری
به طور کلی آیا شما اهل ریسک پذیری هستید؟ آیا فردی هستید که در صورت متحمل شدن ضرر دچار آسیبهای روحی روانی نشوید؟ در واقع باید بدانید که آستانه تحمل شما در چه حد است؟ ریسک پذیری نه تنها در بازارهای مالی بلکه در موارد مختلفی در زندگی وجود دارد.
برای مثال ممکن است دوست صمیمی شما عاشق بانجیجامپینگ باشد. این در حالی است که شما حتی با شنیدن نام آن هم دچار حمله پانیک میشوید. در نتیجه باید بدانیم که هر کسی باید با توجه به شخصیت خود میزان ریسک پذیری را بسنجد. بازارهای مالی هم به همین صورت است که علاوه بر سودهای کلانی که به شما می دهد، در برخی شرایط به شما ضرر تحمیل میکند که منجر به کاهش سرمایهی شما میشود. تمامی این موارد احتمالاتی است که در بازارهای سرمایه وجود دارند.
اما با یادگیری تکنیکها و مهارتها میتوانید این احتمالات منفی را کمتر کنید. این روزها افراد زیادی وجود دارند که وارد بازارهای مالی شدند اما تعداد کمی از آنها مهارت و تخصص کافی در زمینه معاملهگری در بازارهای مالی دارند.
همین موضوع باعث میشود تا افراد زیادی دچار ضرر شوند. در واقع باید بدانید که حتی اگر شما ترس و بیمی برای از دست دادن سرمایه خود ندارید، حتماً باید برای پولی که به دست میآورید ارزش قائل شوید. زمانی میتوانید برای سرمایه خود ارزش قائل شوید که تنها بر اساس شانس و احتمالات وارد معاملهگری نشوید و حرفه و تخصص انجام این کار را فرا بگیرید. در نتیجه میتوانید از مشاوران که در این زمینه تخصص کافی دارند کمک بگیرید تا کاملا حساب شده و بر اساس منطق وارد معامله شوید.
بررسیهای مهم برای انجام معامله در بازارهای مالی
زمانی که یک سهم را برای خرید مناسب میدانید بهتر است آن را کاملا مورد بررسی قرار دهید. در واقع شما باید بتوانید رفتار آن سهم را شناسایی کنید. در مراحل اولیه حتما از تحلیلهای مختلف مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و فاندامنتال استفاده کنید.
این دو تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازارهای مالی بسیار اهمیت دارد که میتوانند کمک شایانی در خرید و فروش یک سهم به شما بکنند. پس از این نوع تحلیلها به سراغ نسبت ریسک به ریوارد بروید و این نسبت نسبت ریسک-پاداش را با تحلیل مورد نظر خود بررسی کنید.
توجه داشته باشید که بهترین این ریسک به ریوارد در انجام معاملات نسبت یک به سه است. در واقع شما باید بدانید زمانی برای ورود به یک معامله، ارجحیت دارد که سود احتمالی آن از ضرر احتمالیش، بیشتر باشد. اگر در محاسبات که شما انجام دادهاید، ضرر احتمالی آن سهم از سود احتمالی آن بیشتر شود، بهتر است وارد معامله نشوید و فرصت دیگری را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید یا میتوانید به سراغ سهم دیگر بروید و آنها را هم ارزیابی کنید.
آشنایی با انواع ریسکها
به طور کلی دو نوع ریسک در زندگی وجود دارد که در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی آنها بپردازیم.
- ریسک واقعی و یا خالص
ریسک اول به نام ریسک واقعی یا خالص و یا همان Pure Risk شناخته میشود که در واقع به معنی ریسکهای فیزیکی هستند که انسان از زمان متولد تا زمان مرگ ممکن است نسبت ریسک-پاداش با آنها مواجه شود. از جمله این نوع ریسکها میتوان به ریسک بیماری، تصادف و … اشاره کرد که از ویژگیهای بارز آنها عدم کنترلپذیری و ایجاد حتمی خسارات است.
ریسک بعدی هم ریسک سوداگرانه یا همان ریسک پویا است. نکته قابل توجه این است که ریسک پویا تنها در موقعیتهای اقتصادی قابل سنجش می شود که نتیجه آن هم میتواند سود و یا ضرر باشد که کاملاً هم قابل کنترل است.
به طور کلی میتوانیم بگوییم که ریوارد به سود یا پاداش حاصل از سرمایهگذاریهای مختلف گفته میشود. زمانی که شما تصمیم میگیرید وارد یک سرمایهگذاری در بازارهای مالی شوید در واقع دوروی شمشیر را پذیرفتهاید که میتواند سودآوری بالایی داشته باشد یا حتی دچار ضرر و زیان زیادی شوید.
سرمایهگذاران حرفهای و باتجربه قبل از انجام معاملات خود نسبت ریسک به ریوارد شاخص و سهم را مورد بررسی قرار میدهند تا ضررهای احتمالی آنها کمتر شود و به سود بیشتری دست یابند. تعریفهای متفاوتی در مورد این نسبت وجود دارد که ما در این مقاله سعی کردهایم به زبان کاملا ساده و صریح برای شما توضیح دهیم.
اگر شما حد ضرر را منهای قیمت سهم کنید، ریسک آن معامله مشخص میشود. همینطور اگر شما قیمت یک سهم را منهای حد سود آن کنید، ریوارد مشخص میشود. در مرحله بعدی باید مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و در این بین هر چه نسبت محاسبه شده کمتر از ۵۰ درصد باشد آن سهم برای خرید مناسبتر است.
توجه داشته باشید که اگر شما هم میخواهید مانند حرفهایها وارد بازارهای مالی شوید، باید از آنها الگو برداری کنید و شما بدون در نظر گرفتن تکنیکهای مهمی مانند تکنیک فاندامنتال و بنیادی و نسبت ریسک به ریوارد نمی توانید سود خوبی در بلند مدت داشته باشید.
آشنایی با هرم Risk-Reward
نسبت ریسک به پاداش موازنهای کلی و تقریباً دربردارنده هر چیزی است که میتوان از آن کسب بازده کرد. هرگاه اقدام به سرمایه گذاری روی چیزی میکنید، ریسکی خواه بزرگ و خواه کوچک را درباره عدم بازگشت پول خود یا به عبارتی شکست سرمایه گذاری به خود تحمیل میکنید.
برای پذیرش این ریسک، لازم است بتوانید روی بازگشت سرمایه خود در حدی که بتواند جبران خسارت بالقوه شما را بکند، حساب کنید. از لحاظ تئوری، هرچه ریسک بالاتر باشد، باید سود بیشتری به ازای نگهداری یا هولدکردن سرمایه خود دریافت کنید و بالعکس، با کاهش ریسک، بهطور متوسط دریافتی شما پایینتر خواهد بود.
درباره سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار میتوانیم نموداری با انواع مختلف این اوراق تهیه کرده و به این ترتیب پروفایل ریسک/ پاداش مرتبط با هریک را تعیین کنیم.
با وجود اینکه این نمودار بههیچعنوان علمی نیست، دستورالعملی را ارائه میدهد که سرمایهگذاران میتوانند از آن هنگام اتخاذ پوزیشنهای سرمایه گذاری مختلف استفاده کنند. در قسمت بالای این نمودار، سرمایه گذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، اما قادرند پتانسیل بیشتری را برای بازدهی در سطح بالای متوسط به نمایش بگذارند، مشاهده میکنید. در قسمت پایین نمودار سرمایه گذاریهای امنتر قرار میگیرند که پتانسیل کمتری برای بازدهی بالا دارند.
ترجیحات ریسک خود را تعیین کنید
با وجود انواع بسیار متنوع سرمایه گذاری، انتخاب از میان آنها و تعیین میزان ریسکی که هر سرمایه گذار قادر به پذیرش آن است، کار دشواری خواهد بود. در این مورد هر فرد ترجیحات ویژهای دارد و در اغلب مواقع نمیتوان الگویی کلی را به همه تعمیم داد. با این حال هنگام تصمیمگیری درباره میزان ریسکی که میخواهید بپذیرید، بهتر است به دو نکته مهم توجه داشته باشید:
افق زمانی یا Time Horizon:
پیش از آنکه برای هرگونه سرمایه گذاری اقدام کنید، ابتدا باید مدتزمانی که لازم است پول خود را در آن سرمایهگذاری نگه دارید، معین کنید؛ برای مثال اگر شما قصد سرمایهگذاری ۲۰.۰۰۰ دلار را داشته باشید، اما بخواهید از این پول خود در ظرف یک سال آینده برای خرید خانه استفاده کنید، واردکردن آن در بازار سهام پرریسک استراتژی خوبی نخواهد بود.
هرچه یک سرمایه گذاری ریسک بالاتری داشته باشد، نوسانات قیمت در آن شدیدتر خواهد بود؛ بنابراین اگر افق زمانی نسبتاً محدودی دارید، ممکن است لازم باشد اوراق بهادار خود را با ضرری قابلتوجه بفروشید. هرچه افق زمانیتان طولانیتر باشد، زمان بیشتری برای جبران ضررهای بالقوه خواهید داشت و درنتیجه از لحاظ تئوری قادر به پذیرش ریسک بالاتری خواهید بود.
پشتوانه مالی (Bankroll):
تعیین میزان پولی که میتوانید از دست دهید، فاکتور مهم دیگری در تعیین میزان ریسکپذیری (Risk Tolerance) شما خواهد بود. اگرچه ممکن است این روش چندان خوشبینانه نباشد، درحقیقت واقعگرایانهترین متد سرمایهگذاری است. اگر تنها به سرمایهگذاری آن مقدار پولی بسنده کنید که از دست رفتن یا بلوکهشدن آن برای مدت طولانی برایتان قابلقبول است، در این صورت دیگر واهمه از دست دادن پولتان یا مسائل مرتبط با نقدینگی شما را به فروش سرمایهتان وانخواهد داشت.
هرچه پول بیشتری داشته باشید، قدرت پذیرش ریسکتان بالاتر خواهد بود؛ برای مثال، فردی با سرمایه خالص ۵۰.۰۰۰ دلار را با فرد دیگری که سرمایهای معادل ۵ میلیون دلار دارد مقایسه کنید. اگر هر دوی آنها ۲۵۰۰۰ دلار از سرمایه خالص خود را صرف سرمایهگذاری در اوراق بهادار کنند، فردی که از ابتدا سرمایه کمتری داشته، در مقایسه با فردی که سرمایه بیشتری دارد، بیشتر از سقوط بازار متأثر خواهد شد.
هرم ریسک سرمایه گذاری
پس از آنکه بهکمک دو فاکتور افق زمانی و پشتوانه مالی، میزان ریسک قابلپذیرش برای پورتفولیوی خود را تعیین کردید، میتوانید با استفاده از رویکرد هرم ریسک به سراغ سر و سامان دادن به داراییهای خود بروید.
هرم ریسک در سرمایه گذاری
این هرم را میتوان یک ابزار تخصیص دارایی (Asset allocation tool) در نظر آورد که سرمایه گذاران میتوانند بهکمک آن سرمایه گذاریهای پورتفولیوی خود را بر مبنای پروفایل ریسک هریک از اوراق بهادار طبقهبندی کنند. این هرم که نمایانگر پورتفولیوی سرمایه گذار است، از سه لایه مجزا تشکیل شده است:
بیس یا کف هرم:
کف هرم نشانگر قویترین بخش آن است که از هر آنچه بالای آن قرار میگیرد، پشتیبانی میکند. این ناحیه از سرمایهگذاریهایی تشکیل شده که ریسک پایین و بازدهی قابل پیشبینی دارند. کف هرم ریسک بزرگترین قسمت آن است و بخش قابلتوجهی از داراییهای شما را در بر میگیرد.
قسمت میانی:
این منطقه از سرمایه گذاریهایی با ریسک متوسط که بازده ثابتی را در عین رشد سرمایه در اختیارتان قرار میدهند تشکیل شده است. اگرچه این سرمایه گذاریها در مقایسه با سرمایه گذاریهای کف هرم خطر بالاتری دارند، همچنان بهطور نسبی امن در نظر گرفته میشوند.
قله:
این منطقه بهطور ویژه به سرمایهگذاریهای پرریسک اختصاص دارد و کوچکترین بخش هرم (پورتفولیو) به شمار میآید. در این ناحیه پولی که شما میتوانید بدون هیچگونه عواقب جدی از دست دهید، قرار میگیرد. بهعلاوه، سرمایه موجود در قسمت قله کمابیش مازاد است؛ بنابراین اگر سرمایهتان دچار خسارت شود، نیازی به فروش زودتر از موعد آن نخواهید داشت.
موازنه ریسک و بازده چیست؟
بهطورکلی، پذیرش ریسک از سوی سرمایه گذاران باید در قالب بازده مورد انتظار (Expected return) بالاتر جبران شود. در راستای ریسک بیشتر سهام در مقایسه با اوراق قرضه میتوان گفت سهام در عین حال بازده مورد انتظار بیشتری نیز دارد که با عنوان صرف ریسک سهام (Equity risk premium) شناخته میشود.
با این حال دقت داشته باشید که این موضوع تنها درباره سرمایهگذاریها صدق میکند و برای مثال بازیهای کازینویی برخلاف سرمایه گذاریها، بازده مورد انتظار منفی دارند؛ درنتیجه قماربازی که ریسک بیشتری را میپذیرد، درحقیقت در درازمدت خسارات مورد انتظار خود را افزایش میدهد.
امنترین سرمایه گذاری کدام است؟
درمجموع سرمایه گذاری روی اوراق قرضه دولتی به شرط برخورداری از اقتصاد پیشرفته را میتوان امنترین شکل سرمایهگذاری دانست. درحقیقت گاهی اوقات از آنها با نام سرمایه گذاری بدون ریسک یاد میشود؛ چراکه از لحاظ تئوری دولتها میتوانند برای پوشش بدهیهای خود پول بیشتری را چاپ کنند؛ از همین رو، خزانهداری ایالاتمتحده جزء امنترین سرمایه گذاریهای موجود به شمار میآید (با این حال اغلب به سبب همین امر کمترین بازده را نیز دارد).
دورههای آموزشی جاری
دیکشنری تخصصی ترجمیک، به کمک مترجمان متخصص ترجمیک تکمیل و اصلاح میشود. به همین دلیل شما میتوانید به روز ترین کلمات مد نظر خود را از این طریق دریافت نمایید و معنی آن را در مقالات و کتابهای خود به خوبی به کار برید. یک دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی برای استفاده شما آماده است!
دیکشنری انگلیسی به فارسی - عمومی
دیکشنری یکی از اصلیترین نیازهای مترجمان و کسانی است که با زبان خارجی و متون خارجی سر و کار دارند. دیکشنری عمومی ترجمیک با استفاده از منابع معتبر آنلاین و مکتوب تهیه شده و برای استفاده در اختیار عموم علاقه مندان قرار گرفته است. لطفا پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید: تماس با ما.
دیکشنری فارسی به انگلیسی، دیکشنری انگلیسی به فارسی، دیکشنری آنلاین، دیکشنری تخصصی عمران، دیکشنری تخصصی برق، دیکشنری رایگان آنلاین، ديكشنري، ديكشنري آنلاين، ديكشنري تخصصي
معنی risk to reward ratio, معنی قهسم فخ قثصشقی قشفهخ, معنی risk to reward ratio, معنی اصطلاح risk to reward ratio, معادل risk to reward ratio, risk to reward ratio چی میشه؟, risk to reward ratio یعنی چی؟, risk to reward ratio synonym, risk to reward ratio definition,
بانک | شماره حساب |
---|---|
بانک ملی ویژه اشخاص حقیقی | IR920170000000225013147009 فاطمه بیدختی |
بانک توسعه تعاون ویژه اشخاص حقوقی | IR150220172502115358682001 موسسه آوای هوشمند سخن |
PayPal ویژه واریز ارزی | zzangenehm - at - gmail.com |
بانک | شماره کارت |
---|---|
بانک ملی ویژه اشخاص حقیقی | > فاطمه بیدختی |
بانک توسعه تعاون ویژه اشخاص حقوقی | 5029087001268328 موسسه آوای هوشمند سخن |
مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
موسسه فرهنگی هنری آوای هوشمند سخن (ترجمیک) با مجوز شماره 98/1/27515 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت مینماید.
درباره ترجمیک
ترجمیک، بزرگترین پلتفرم خدمات زبانی (ترجمه، ویرایش و تولید محتوا) در ایران و یک شرکت خلاق و پیشرو مستقر در مرکز رشد فناوریهای پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف است. مترجمان، ویراستاران، نویسندگان و گویندگان ایرانی و خارجی ما در زمینه فعالیت خود بسیار ماهر و با تجربه هستند.
ما در ترجمیک، خدمات تخصصی مختلفی را از قبیل ترجمه تخصصی متون، ترجمه مقاله، ترجمه کتاب، ترجمه همزمان، ترجمه رسمی مدارک، ویراستاری نیتیو مقالات و متون و تولید محتوای متنی و صوتی ارائه میکنیم.
نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟
در این مطلب از فیماچارت قصد داریم تا با کمک مقالهای که وبسایت هجترید منتشر کرده است, به معرفی نسبت شارپ، ارتباط آن با ارزهای دیجیتال و همچنین مزایا و محدودیتهای این مفهوم بپردازیم.
در سال ۱۹۶۶، ویلیام شارپ مفهومی انقلابی را در زمینه سرمایهگذاری معرفی کرد که آن را با عنوان «نسبت شارپ» میشناسیم. این مفهوم به سرمایهگذاران کمک میکند تا به شکلی مؤثر، بازده (سود) سرمایهگذاری خود را در مقایسه با میزان ریسک آن تعیین کنند. در واقع سرمایهگذار با کمک این مفهوم، علاوه بر ارزیابی میزان کارآمدی سرمایهگذاریاش، میتواند میزان ریسک آن را هم مشخص کند.
از زمانی که این نسبت وارد دنیای سرمایهگذاری شد، تا به امروز جزو محبوبترین معیارهای ریسک/ بازده در بین سرمایهگذاران بوده است. بخش عمدهای از این محبوبیت، بهدلیل سادگی این معیار است. البته پس از آنکه جایزه نوبل اقتصاد به ویلیام شارپ تعلق گرفت، اعتبار این مفهوم در بین سرمایهگذاران بیشتر هم شد. این جایزه، پاداش کارهایی بود که شارپ روی مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) انجام داد.
حالا بیایید ببینیم چرا سرمایهگذاران باید به این نسبت توجه ویژهای داشته باشند.
نسبت شارپ و روش محاسبهی آن
با محاسبه نسبت شارپ (Sharpe Ratio)، میتوان مقدار سود سرمایهگذاری را بهازای هر واحد ریسک تعیین کرد. همه افرادی که در بازار سرمایه حضور دارند، از معاملهگران روزانه گرفته تا سرمایهگذاران بلندمدت که دارایی را میخرند و مدتها نگه میدارند، میتوانند از این روش محاسباتی مفید برای ارزیابی عملکردشان بهره بگیرند.
البته منظور از ارزیابی عملکرد، محاسبه مقدار کل سود سرمایهگذاری نیست، بلکه تعیین نسبت مقدار سود به ریسک آن است.
در واقع نسبت شارپ، متوسط مقدار «سود تعدیلشده» بهازای هر واحد نوسان بازار یا مجموع ریسک موجود است. سود تعدیلشده، اختلاف بین سود کل با نرخ بهره بدون ریسک است و نرخ بهره بدون ریسک نیز به درصد سودی گفته میشود که بهصورت قطعی در اختیار سرمایهگذار قرار میگیرد. برای مثال، نرخ سود بانکی و نرخ سود اوراق قرضه دولتی تقریبا بدون ریسک و تضمینشده است. اگر فرض کنیم نرخ سود بانکی یا ارواق قرضه ۲۰ درصد در سال است و از طرفی یک سرمایهگذار بتواند با سرمایهگذاری در اوراق بهادار، ۷۰ درصد سود در سال به دست آورَد، در این صورت نرخ سود تعدیلشده معادل با اختلاف این دو عدد، یعنی ۵۰ درصد، خواهد بود.
افرادی که با فعالیتهای پرریسک در ارتباط هستند، باید به این امر توجه بیشتری داشته باشند. بهطور کلی هر چه نسبت شارپ بزرگتر باشد، «سود تعدیلشده از نظر ریسک» برای سرمایهگذار جذابتر خواهد بود.
بهعنوان یک نمونه خوب از سرمایهگذاریهای بدون ریسک، میتوان به اوراق قرضه دولتی ایالات متحده اشاره کرد. صد البته درباره دو عامل زیر اختلافنظرهایی هم وجود دارد:
۱. آیا نرخ بازده کوتاهمدتترین اوراق بهادار دولتی هم باید در محاسبه اعمال شود.
۲. آیا ابزار سرمایهگذاری بدون ریسک باید کاملا با بازه زمانی که در آن سرمایهگذار انتظار حفظ سرمایهاش را دارد، مطابقت داشته باشد یا نه.
در حقیقت، محدودیت اصلی نسبت شارپ این است که دربارهی سرمایهگذاریهای که توزیع سود در آنها نرمال نیست، کار نمیکند. در ادامه، محدودیتهای بیشتر این نسبت را هم مرور خواهیم کرد.
فرمول نسبت شارپ
برای محاسبه نسبت شارپ از فرمول استاندارد زیر استفاده میکنیم:
Sharpe Ratio = (Rp – Rf) / σp
که معادل فارسی آن میشود:
فرمول محاسبه نسبت شارپ
برای محاسبه نسبت شارپ، باید نرخ بهره بدون ریسک (Rf) را از سود سبد سهام (Rp) کم کنید و حاصل را بر انحراف معیار (واریانس یا تغییرات) مازاد سبد سهام (σp) تقسیم کنید. توجه داشته باشید که نرخ بهره بدون ریسک، اغلب به سرمایهگذاریهای ایمن و بدون ریسک مانند اوراق قرضه دولتی و نرخ سود بانکی اشاره دارد.
در اینجا یک سوال مهم پیش میآید. چه زمانی میتوانیم بگوییم نسبت شارپ محاسبهشده خوب است؟ بهبیان واضحتر، چه چیزی میتواند نشانگر سود بالای یک داراییِ نسبتا کمریسک باشد؟
هر نسبت شارپ که از ۱.۰ بیشتر باشد، برای سرمایهگذاران در محدوده قابلقبول تا خوب قرار دارد.
نسبتهایی که از ۲.۰ بیشتر باشند، بسیار خوب هستند.
نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی است.
نسبتی که از ۱.۰ کمتر باشد، پایینتر از حد استاندارد است.
متنوعسازی سبد سهام
بنابر نظریه سبد سهام مدرن، اگر داراییهای پرتفوی را به شکلی متنوع انتخاب کنید که همبستگی کمی بین این داراییها وجود داشته باشد، ریسک سبد سهامتان کاهش مییابد. بنابراین همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید!
در متنوعسازی سبد سهام، بهجای اینکه کل سرمایهتان را به یک شرکت، صنعت یا دارایی خاص اختصاص دهید، آن را بین ابزارهای مالی و صنایع مختلف توزیع میکنید و به این ترتیب ریسک سبدتان را کاهش میدهید. بنابراین، متنوعسازی میتواند بهشکل بالقوهای نسبت شارپ را افزایش دهد. فقط کافی است نسبت شارپ سبد متنوع خودتان را با سبد مشابهی که تنوع کمی دارد، مقایسه کنید.
برای محاسبه نسبت شارپ، سرمایهگذاران باید این طور فرض کنند که ریسک معادل همان نوسان است. البته این موضوع مشکل خاصی ایجاد نمیکند؛ اما فقط یک ایراد دارد و آن این است که همه معاملات و سرمایهگذاریها لزوما با نوسان مواجه نیستند.
کاربردهای نسبت شارپ
با نسبت شارپ میتوانید عملکرد قبلی سبد سهامتان را هم ارزیابی کنید. برای اینکار باید در فرمول آن، آمار و ارقام مربوط به سرمایهگذاریهای قبل را وارد کنید. به همین ترتیب، میتوانید عملکرد آینده سبد سهامتان را هم پیشبینی کنید؛ با این تفاوت که این بار اعداد واقعی را نمیدانید و باید سود موردانتظار و نیز نرخ بهره بدون ریسک موردانتظار را وارد کنید. در این حالت نسبت شارپی که محاسبه میکنید، عددی احتمالی خواهد بود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند منشأ سودهای مازاد سبد سهامتان را پیدا کنید و بفهمید که آیا این سودهای اضافی بهدلیل تصمیمات هوشمندانه شما در سرمایهگذاری به دست آمده است یا نتیجه ریسک بالایی است که پذیرفتهاید. به هر حال، فقط زمانی میتوانید بگویید سرمایهگذاری شما اطمینانبخش بوده است که این بازدههای مازاد صرفا بهدلیل هوشمندی شما و نه بهخاطر ریسک زیاد به دست آمده باشند. سادهتر بگوییم، هرچه نسبت شارپ یک سبد بالاتر باشد، عملکرد بهتری در تعدیل ریسک خواهد داشت. اگر نسبت شارپ منفی شود، دو حالت وجود دارد: یا نرخ بهره بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام بوده است یا کلا بازده سبد منفی بوده است. هر کدام از این دو حالت که باشد فرقی نمیکند، از نسبت شارپ منفی نمیتوان معنای خاصی دریافت.
نسبتهای سورتینو و ترینور
نسبت شارپ به دو شاخه مختلف تقسیم میشود که هر دو بسیار مفید هستند. یکی از آنها نسبت سورتینو (Sortino) و دیگری نسبت ترینور (Treynor) است.
سورتینو سود سبد سهام را بهازای ریسک منفی تعیین میکند، اما با ترینور میتوان مقدار کل بازده مازاد را بهازای هر واحد ریسک که سبد سهام میتواند بپذیرد به دست آورد.
برخلاف نسبت شارپ که کل ریسک مطلوب و نامطلوب سرمایهگذاری را در نظر میگیرد، سورتینو فقط با ریسک نامطلوب سروکار دارد. سورتینو اثراتی را که حرکات قیمتی رو به بالا (مثبت) روی انحراف معیار میگذارند حذف میکند. به همین دلیل، فقط روی توزیع سود کمتر از سود هدف (حرکات رو به پایین) متمرکز است.
برای محاسبه نسبت سورتینو، در صورت کسر فرمول، نرخ بهره بدون ریسک را از سود موردانتظار کم میکنیم و سپس حاصل را بر انحراف معیار بازده منفی دارایی تقسیم میکنیم.
محاسبه نسبت سورتینو
با توجه به فرمول، سود سبد سهام بهشکل قابلتوجهی کمتر از سودی که انتظار داریم میشود. چرا؟ چون سود موردانتظار را از مقدار سود سبد سهام کم کردهایم.
نسبت ترینور، از ضریب بتا یا همبستگی سبد سهام با کل بازار استفاده میکند. نسبت ترینور مشخص میکند که آیا سرمایهگذار در حال سود کردن است یا نه. مخصوصا اگر قرار است ریسک بیشتری را علاوه بر ریسک ذاتی بازار بپذیرد.
محاسبه نسبت ترینور
رابطه نسبت شارپ با ارزهای دیجیتال
اگر با معاملهگری ارزهای دیجیتال آشنا هستید، حتما میدانید که ریسک و نوسان زیادی در این بازار وجود دارد. به همین دلیل تعیین اینکه چه مقدار ریسک میتوانید بپذیرید، در تصمیمات و انتخاب راهبردهای معاملههایتان نقشی اساسی خواهد داشت. با توجه به اینکه نسبت شارپ ابزاری سودمند برای بررسی بازده با ریسک تعدیلشده است، بیشتر معاملهگران ارزهای دیجیتال از آن استفاده میکنند. آنها با این ابزار میتوانند درک بسیار بهتری از میزان ریسکی که باید بپذیرند داشته باشند.
به جز کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم که ارزش بازار بالایی دارند و بهطور نسبی باثباتتر از سایر ارزها هستند، تعداد بسیار زیادی از ارزهای دیجیتال را باید پرریسک قلمداد کرد. در واقع، بسیاری از ارزهای دیجیتال جدیدتر، فاقد ثباتی هستند که بیت کوین و اتریوم دارند؛ آن هم به این دلیل که بازار این ارزها نقدشوندگی کمتری دارد. این امر درباره ارزهای دیجیتالی مانند زیرواکس (0x)، اومیسهگو (OmiseGo)، نئو و دش هم صادق است. نسبت شارپ نمیتواند این بیثباتی را برطرف کند، اما میتواند بینشی از قیمت آینده آنها به ما بدهد؛ با اینکه کاملا غیرقابل پیشبینی هستند.
معامله ارزهای دیجیتال
وقتی پای معامله ارزهای دیجیتال به میان میآید، فقط یک نرخ بازده بدون ریسک داریم. آن هم این است که ارزهای دیجیتال خودتان را بهمنظور تأمین نقدینگیِ یک صرافی، به آن بسپارید. سودی که سالانه از این کار نصیبتان میشود، بهطور متوسط ۱% از مبلغ موردنظر و در قالب همان ارز دیجیتالی است که به صرافی سپردهاید.
برای نمونه، فرض کنیم ارز دیجیتالی که به صرافی سپردهاید، لایت کوین است. در این مورد بخصوص، بهطور متوسط ۱% سود از سپردن این لایت کوینها به صرافی دریافت خواهید کرد. اما حتی سپردن ارزهای دیجیتال به یک صرافی هم نمیتواند به طور کامل «بدون ریسک» باشد. چرا؟ چون همیشه خطر هک شدن یا مسدود شدن حسابتان در صرافی به هر دلیلی وجود دارد.
تعداد بسیار زیادی از صرافیهای ارز دیجیتال، به معاملهگران اجازه دسترسی به ایپیآیها (APIs- رابطهای برنامهنویسی برنامههای کاربردی) را میدهند. بنابراین معاملهگران میتوانند از نسبت شارپ (ترجیحا در دورههای زمانی کوتاه) برای محاسبه نسبت ریسک- پاداش مربوط به یک معامله خاص استفاده کنند.
در دورههای زمانی کوتاه، نسبت شارپ میتواند بهعنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل کند. برای مثال، با کمک نسبت شارپ میتوانید تعیین کنید که یک معامله خودکار باید انجام شود یا نه. اگر امکان ادغام این نسبت بهعنوان بخشی از یک الگوریتم معاملاتی وجود داشته باشد، عالی است. این کار اطمینان میدهد که خودکارسازی معامله ارز دیجیتال، در کنار سایر سیاستهای مدیریت ریسک معاملهگران لحاظ شده است.
فراموش نکنید که استفاده از نسبت شارپ بهمعنای آن نیست که همه چیز بیعیب و نقص پیش خواهد رفت. دلیلش این است که طبق نظریه قوی سیاه، نمیتوان به دقت همه رویدادهای بازار را پیشبینی کرد. مخصوصا در معاملات ارز دیجیتال، پیشبینی بازار کاری بس دشوار است.
محدودیتهایی که نسبت شارپ دارد
اگر یادتان باشد، اشارهای کوتاه به محدودیت اصلی این نسبت داشتیم و گفتیم که در فرمول نسبت شارپ، باید فرض را بر این قرار داد که سرمایهگذاریها توزیع سود نرمال دارند. بنابراین، این نسبت برای آن دسته از سرمایهگذاریهایی که توزیع سودشان نرمال نیست به خوبی کار نمیکند و باید بررسیهای بیشتری درباره آنها انجام دهیم.
نسبت شارپ از انحراف معیار بازده در مخرج کسر بهجای ریسک کل سبد سهام استفاده میکند. فرض اساسی این است که بازدهها توزیع نرمال دارند. توزیع نرمال دادهها تا حد زیادی مشابه انداختن یک جفت تاس است. میدانیم که در طی پرتابهای مختلف، بیشترین احتمال به ظاهر شدن عدد ۷ تعلق دارد. از سوی دیگر، احتمال ظاهر شدن اعداد ۲ و ۱۲ از همه کمتر است؛ چرا که برای هر دوی آنها فقط یک حالت وجود دارد (برای ۲، هر دو تاس باید ۱ بیاید و برای ۱۲، هر دو تاس باید ۶ بیاید).
با این حال، در بازارهای مالی معمولا بازده از حد میانگین فاصله دارد. به این دلیل که سقوط و صعود غیرقابل پیشبینی زیادی در قیمتها اتفاق میافتد. علاوه بر آن، در انحراف معیار، فرض بر این است که حرکات قیمتی در هر دو جهت به یک اندازه ریسکی هستند، چیزی که ممکن است در عمل اتفاق نیفتد.
دستکاری نسبت شارپ بهمنظور مدیریت سبد سهام و بهبود تاریخچه بازدههای تعدیلشده از نظر ریسک، کار آسانی است. برای این کار، کافی است فواصل اندازهگیری بازده را افزایش دهید تا ارزیابی دقیقتری به دست آورید که چندان تحتتأثیر نوسانات قرار نگرفته باشد. برای مثال، انحراف معیار سالانه بازده روزانه، از انحراف معیار سالانه بازده هفتگی و آن هم بهنوبه خود از انحراف معیار سالانه بازده ماهانه، بهشکل قابلتوجهی بیشتر است.
روش دیگری هم برای شناسایی دادههایی که بر بازده تعدیلشده از نظر ریسک تأثیر میگذارند و احتمال دارد اطلاعات درست مربوط به آن را تحریف کنند، وجود دارد. در این روش کافی است برای تجزیه و تحلیل بهترین نسبت شارپ احتمالی، دورههای زمانی خاصی را در نظر بگیریم.
نتیجهگیری
اگر میخواهید بهترین سرمایهگذاریها را برای سبدتان انتخاب کنید، باید ارزیابی ریسک و پاداش را همزمان با هم انجام دهید. در حقیقت، این همان نکته اصلی است که نظریه سبد مدرن ارائه میکند. وقتی پای ریسک به میان میآید، این انحراف معیار یا واریانس است که پاداش (سود) سرمایهگذاران را کاهش میدهد. بنابراین در هر تصمیمی که برای سرمایهگذاری میگیرید، در کنار سود، باید ریسکها را هم بررسی کنید.
به یاد داشته باشید که نسبت شارپ، اطلاعات چندان ارزشمندی را درباره حرکات قیمتی و پیشبینی آنها ارائه نمیدهد. در واقع این نسبت را باید بهعنوان نوعی ابزار پشتیبان بهمنظور ارزیابی ریسک/ بازده در یک سبد در نظر بگیرید. این موضوعِ مهمی است که همه افراد حاضر در بازار ارزهای دیجیتال باید به آن توجه کنند، زیرا اغلب در این بازار با نوسانات پیشبینی نشده روبهرو خواهند شد.
در مجموع، نسبت شارپ ابزاری فوقالعاده برای کمک به شما در یافتن و انتخاب بهترین سرمایهگذاری با بالاترین بازده ممکن است و همزمان ریسکها را هم در نظر میگیرد.
دیدگاه شما