استراتژی کاهش ریسک


استراتژی تنوع‌گرایی چگونه ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد؟

استراتژی تنوع گرایی

تقریبا به‌طور روزانه در اخبار می‌توان شنید که یک شرکت، شرکت دیگری را خریداری کرده است. برخی از مطرح‌ترین سازمان‌ها (نظیر جنرال الکتریک و زیمنس) مجموعه‌ای از کسب‌وکارهای متنوع در صنایع مختلف و در بسیاری از کشورها را در اختیار دارند.

برای برخی دیگر، تنوع‌گرایی به معنی کاهش ریسک است. سرمایه‌گذاران، سبد سرمایه‌گذاری خود را متنوع می‌کنند تا اگر احیانا در یکی از بخش‌ها شکست خوردند، تبدیل به یک فاجعه‌ی مالی برای آنها نشود. یا به عنوان مثالی دیگر، کشاورزان در مزارع خود چند محصول متنوع با زمان‌های برداشت مختلف کشت می‌کنند تا احتمال اینکه اتفاقاتی نظیر تغییرات شدید آب و هوایی، نتیجه‌ی کشت تمام سال آنها را از بین ببرد، کاهش یابد.

شرکت‌ها از تنوع به عنوان یک استراتژی کاهش ریسک استفاده می‌کنند، چرا که این استراتژی می‌تواند آسیب‌پذیری سود شرکت را در مواجهه با تغییرات خاص صنعت، کاهش دهد. به عنوان مثال، وقتی قیمت حامل‌های انرژی افزایش پیدا می‌کند، قیمت بسیاری از محصولات مصرفی نیز افزایش خواهد یافت. اگر کسب‌وکار اصلی شما مربوط به حمل و نقل باشد شاید بخواهید که یک شرکت فعال در حوزه‌ی نفت و گاز را خریداری کنید و با تأمین بدون واسطه‌ی سوخت، سود مورد نظر خود را تضمین کنید.

در حالی که تنوع‌گرایی به عنوان یک استراتژی می‌تواند باعث کاهش ریسک شود، اما در عین حال می‌تواند ریسک‌های جدید قابل ملاحظه‌ای را نیز به‌دنبال داشته باشد. چرا که این استراتژی می‌تواند شرکت را از قابلیت‌های کلیدی خود دور کند.

در این مقاله خواهیم دید که تنوع‌گرایی چیست، انواع مختلف تنوع کدامند و چرا شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران به این استراتژی روی می‌آورند.

تنوع‌گرایی چیست؟

تنوع‌گرایی از یک منظر به معنی کنار هم قرار دادن مجموعه‌ای از سرمایه‌گذاری‌ها یا واحدهای کسب‌وکار است به شیوه‌ای که در صورت به مشکل خوردن در یک صنعت، حوزه یا تجربه‌ی کاری، شکست‌ها و خسارت‌های کلی کنترل شوند و محدود گردند.

از منظر دیگر، تنوع‌گرایی به شرکتی اشاره دارد که وارد یک کسب‌وکار می‌شود که خارج از حوزه‌ی کسب‌وکار فعلی‌اش باشد؛ که به این معنی است که یک شرکت وارد حوزه‌ای می‌شود که درآن تخصص محدودی دارد. این کار معمولا با ریسک بالایی همراه است و به توجه و احتیاط بالایی نیاز دارد.

چهار نوع اصلی تنوع‌گرایی عبارتند از:

۱. متنوع‌سازی همگون

در اینجا، کسب و کار جدید به طور استراتژیک با کسب و کار موجود مرتبط است و شرکت مادر می‌تواند از فناوری و قابلیت‌های موجود خود برای اداره‌ی کارآمد کسب‌وکار جدید خود استفاده کند. (پایه‌ی اینگونه متنوع‌سازی شباهت در تکنولوژی‌های مورد استفاده بین محصولات مختلف است.) به عنوان مثال، وقتی شرکت کوکاکولا محصول آب معدنی خود را روانه‌ی بازار کرد، از تنوع همگون استفاده کرد. توجه داشته باشید که حتی اگر در تولید محصول جدید از فناوری‌های مرتبط استفاده شود، فعالیت‌های بازاریابی محصول جدید نسبت به محصول قبلی می‌تواند متفاوت باشند.

برای دستیابی به تنوع همگون، می‌توان از قابلیت‌های عملیاتی نیز استفاده نمود. اگر یک شرکت به عنوان مثال از سیستم توزیع و فروش عالی برخوردار باشد؛ می‌تواند با تکیه بر مزایای ناشی از این قابلیت‌ها، تولید و عرضه‌ی محصولات جدید را در دستور کار خود قرار بدهد و به دنبال رشد پایدار خود باشد.

به یاد داشته باشید که حتی اگر دو کسب‌وکار در اکثر موارد با هم مشترک باشند، ممکن است تفاوت‌های زیادی نیز با هم داشته باشند و به دلیل این تفاوت‌ها، مهارت‌ها و دانش جدید لازم است تا بتوان کسب و کار جدید را به طور کارآمد اداره و مدیریت کرد.

۲. متنوع‌سازی افقی

در این نوع از استراتژی تنوع، کسب و کار جدید محصولات یا خدماتی را ارائه می‌کند که ارتباطی به محصولات فعلی شرکت مادر ندارند و از نظر تکنولوژی هم متفاوتند، اما پایه‌ی مشتریان آنها مشترک است. در این حالت این دو استراتژی کاهش ریسک نوع کسب‌وکار به عنوان کسب‌وکارهای موازی در نظر گرفته می‌شوند.

سوپرمارکت‌های بزرگ معمولاً از استراتژی تنوع افقی به شکلی اثر بخش جهت عرضه‌ی محصولات متنوعی علاوه بر مواد غذایی نظیر لوازم خانگی، پوشاک، خدمات بانکی، خدمات ارتباطی و غیره استفاده می‌کنند. این شرکت‌ها در جذب مشتری بسیار خوب عمل می‌کنند و سپس محصولات متنوع خود را به آنان عرضه می‌کنند.

۳. تنوع و یکپارچه‌سازی عمودی

در این جا، همه‌ی شبکه‌های کسب‌وکار (از خرید مواد خام و اولیه گرفته تا فروش محصول نهایی) می‌توانند درون شرکت مادر با یکدیگر مرتبط باشند. انواع خاص استراتژی‌های تنوع و یکپارچه‌سازی عمودی، عبارتند از:

تنوع محصول فرعی

شرکت مادر، محصولات فرعی (By-product) خود را به شرکت‌های دیگر می‌فروشد. ماشین آلات مورد استفاده در تولید که مقدار زیادی پلاستیک، فلز و مقوا را به عنوان دور ریز پس می‌دهند می‌توانند وارد چرخه‌ی اسقاط شده و به عنوان محصول فرعی به شرکت‌های دیگر فروخته شوند. همچنین پلاستیک، فلزات و مقوای زائدی که از تولید باقی می‌ماند را می‌توان به عنوان محصول فرعی به شرکت‌هایی که خریدار ضایعاتی نظیر ضایعات فلز هستند، فروخت. پس می‌توان از طریق محصولات فرعی برای سازمان جریان درآمدی ایجاد کرد.

تنوع پیوسته

کسب‌وکارها به شیوه‌های مختلف زنجیره‌ی عملیاتی خود را دنبال می‌کنند. فرض کنید که یک شرکت تولیدکننده‌ی خمیردندان استراتژی کاهش ریسک ایده‌ی جدیدی برای بسته‌بندی محصول خود داشته باشد. این شرکت متوجه می‌شود که هیچ تأمین کننده‌ای نمی‌تواند دقیقاً آنچه که آنها می‌خواهند را ارائه کند. پس دست به کار می‌شود و یک شرکت محصولات پلاستیکی ایجاد می‌کند و محصولات موردنظرشان برای بسته‌بندی را خودشان تولید می‌کنند. برای استفاده‌ی حداکثری از ظرفیت دستگاه‌های خود، محصولات پلاستیکی دیگری نیز تولید می‌کنند. از سوی دیگر نیاز آنها برای دسترسی به جریان مواد خام و اولیه، آنها را بر این می‌دارد که یک شرکت حمل و نقل نیز خریداری کنند. از طرفی دیگر فشار سازمان‌های محافظ محیط زیست باعث می‌شود تا امکانات تحقیقاتی فراهم آورند تا بتوانند نوع جدید از پلاستیک برای بسته‌بندی خمیر دندان استفاده کنند که ضرر کمتری برای محیط زیست داشته باشد و در نهایت بر روی عملیات بازیافت پلاستیک سرمایه گذاری لازم را انجام می‌دهند و جالب است که همه‌ی این فعالیت‌ها از تولید خمیردندان شروع می‌شود!

۴. متنوع‌سازی ناهمگون

در این نوع از تنوع، کسب و کار جدید کاملا نامرتبط با کسب‌وکار مادر است و ایجاد یا خرید کسب‌وکار جدید به قابلیت‌های تکنولوژیک یا هر قابلیت دیگری بستگی ندارد. رایج‌ترین دلیل برای استفاده از این استراتژی کاهش ریسک مالی، افزایش سود کلی، دستیابی به سرمایه یا نقدینگی جدید، جذب مشتریان جدید یا به‌دست آوردن قدرت بیشتر در بازار سرمایه است.

بسیاری از سرمایه‌گذاران به دلیل سروکار داشتن با ریسک بسیار، با تنوع‌سازی ناهمگون مخالفند. آنها معتقدند که سهامداران (و نه شرکت‌ها) مسئول متنوع‌سازی خود هستند و می‌توانند به جای سرمایه‌گذاری روی شرکت‌ها این کار را برای خودشان از طریق کسب‌وکارها و صنایع مختلف انجام دهند.

آنها بیان می‌کنند که شرکت‌ها باید با استفاده از دارایی‌ها و قابلیت‌های خود بر حداکثر کردن ارزش سهام خود تمرکز کنند. دور شدن از قابلیت‌های اصلی احتمال اشتباه را افزایش می‌دهد و ممکن است ریسک‌های غیرضروری به کاهش ارزش سهام منجر شود.

استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه‌ چیست؟

استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه‌ چیست؟

همیشه در بازار های مالی تورم و نوسانات قیمتی وجود دارد و این دو عامل جدانشدنی از سرمایه گذاری، باعث شده بسیاری از افرادی که تمایل به انجام معاملات پرخطر ندارند، از تجارت در این نوع بازار ها محروم شوند. به همین دلیل استفاده از استراتژی که به معامله گر کمک کند تا ریسک سرمایه گذاری را تا حد ممکن کاهش دهد، از روش های محبوب یک تجارت ریسکی به شمار می رود. استراتژی « Conservative Investing »، که به معنی سرمایه گذاری محافظه کارانه می باشد روشی است که اکثر سرمایه گذارانی که می خواهند در برابر تورم بازار های پر خطر به خصوص ارز دیجیتال، مصون بمانند از آن بهره مند می شوند. اما چگونه یک سرمایه گذاری محافظه کارانه را برنامه ریزی کنیم؟، با ما همراه باشید تا صفر تا صد این روش را به شما عزیزان آموزش دهیم.


آشنایی با استراتژی محتاطانه

سرمایه گذاری محافظه کارانه نوعی استراتژی معاملاتی است که حفظ سرمایه را به رشد یا بازده بازار ارجح می داند. در کل روش های سرمایه گذاری را می توان به دو نوع تهاجمی و محافظه کارانه تقسیم کرد. در روش اول سرمایه گذار ترجیح می دهد ریسک بیشتری را تقبل کند تا سود بیشتری نیز به دست بیاورد. اما در سرمایه گذاری محافظه کارانه معامله گر ریسک معامله را حدالمقدور کاهش می دهد، حتی اگر این به معنی سود کمتر باشد. بنابراین سرمایه گذاری محافظه کارانه به دنبال محافظت از ارزش سبد سرمایه گذاری استراتژی کاهش ریسک خود می باشد که این عمل با استفاده از یک استراتژی کم ریسک میسر می شود. در واقع یکی از شاخص های سرمایه گذاری موفق در بازار ارز دیجیتال را می توان استفاده از استراتژی Conservative Investing، دانست. حتی اگر شما یکی از معامله گرانی هستید که می خواهید سود های عظیمی به دست بیاورید، می توانید با استفاده از این استراتژی برنامه ریزی دقیقی انجام داده و در کنار سرمایه گذاری تان، خطرات را نیز کاهش دهید. سرمایه گذاران محافظه کار معمولا ریسک معاملات خود را در بازه های کم ریسک تا ریسک متوسط قرار می دهند و با سرمایه گذاری در سهام و یا دارایی های کم ریسک تر، از خطرات احتمالی و تورم جلوگیری می کنند. با آنکه استراتژی سرمایه گذاری محافظه کارانه ممکن است از تورم محافظت کند، اما در مقایسه با استراتژی های تهاجمی بازه زمانی به سود رسیدن آن بیشتر بوده و معامله گر ممکن است در مدت طولانی به سود دلخواه دست یابد.

چگونه یک سرمایه گذاری محتاطانه داشته باشیم؟

استراتژی Conservative Investing، غالبا بر حفظ سرمایه فعلی معامله گر و جلوگیری از ریسک هر معامله متمرکز است. از این رو این روش محبوب می گوید هر سرمایه گذار باید دارایی های کم خطر تر و با ثبات را در عمده سبد سرمایه گذاری خود بگنجاند. هر معامله گر دارای یک سبد سرمایه گذاری که به آن portfolio، نیز گفته می شود می باشد که نوع دارایی که می خواهد بر روی آن سرمایه گذاری کند را مشخص می کند. این سبد صرفا یک برنامه ریزی است تا معامله گر بتواند در بازار های مالی گوناگون سرمایه گذاری کند تا در صورت سقوط یکی از آن ها، بازار دیگر رو به رشد باشد و جای ضرر تا حدی جبران شود. استراتژی محافظه کارانه نه تنها برای افرادی که به دنبال پذیرش ریسک کمتر هستند کارآیی دارد، بلکه در شرایط خاص برای معامله گرانی که سرمایه گذاری تهاجمی نیز دارند می تواند کاربرد داشته باشد. زیرا گاهی اوغات ممکن است روند بازار های مالی نزولی شود که در این شرایط معامله گر می تواند برای مدت کوتاهی سرمایه گذاری خود را از تهاجمی به محافظه کارانه تغییر دهد تا وضعیت بازار دوباره مثبت شود. در واقع برای داشتن یک سرمایه گذاری کم خطر تر، باید 90 درصد از سبد سرمایه گذاری خود را با دارایی هایی که از نوسان قیمتی کمتری برخوردار هستند و از روند ثابتی پیروی می کنند، پر کنید. در نتیجه برای آنکه معامله گر بتواند از طریق ریسک کم تری به سود دلخواه خود دست یابد، باید با چیدن یک استراتژی دقیق و محافظه کارانه پیش برود. اما دقیقا این استراتژی از چه چیز هایی تشکیل شده است؟ این موضوعی است که در ادامه به آن پرداخته ایم.


سرمایه گذاری بر روی دارایی های ثابت

یکی از راه های سرمایه گذاری کم خطر، افزایش سرمایه با استفاده از دارایی های ثابت است. مثلا شما می توانید سهام و یا سایر تجارت هایی که از نوسانات قیمتی کم تری برخوردار هستند، سرمایه گذاری به نسبت کم خطر تری را تجربه کنید. برای مثال در بازار بورس معمولا معامله گرانی که قصد سرمایه گذاری تهاجمی را ندارند، بر روی سهام شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که به نسبت از ثبات و پشتوانه بیشتری برخوردار هستند. در واقع در این روش شما با سرمایه گذاری بر روی سهام های شناخته شده، خطر معامله خود را کاهش می دهید.

تحقیق و یافتن دارایی های شناخته شده

همیشه پروژه های جدید نسبت به پروژه های قدیمی تر راه طولانی تری را پیشه رو دارند و نیاز به آزمون خطای بیشتری نیز خواهند داشت. به همین دلیل شخصی که به دنبال سرمایه گذاری کم خطر است و اولویت وی با حفظ سرمایه اش است، باید به دنبال سرمایه گذاری بر روی پروژه، سهام و یا دارایی هایی باشد که نسبت به سایر پروژه ها در بازار های جهانی شناخته شده تر باشند. برای مثال درست است که قیمت بیت کوین نیز دائما دچار نوسانات و تغییرات زیادی می شود، اما با این حال خرید بیت کوین نسبت به سرمایه گذاری در پروژه های شت کوین که تازه به بازار عرضه شده اند و سرنوشت شان مشخص نیست، از خطر کم تری برخوردار می باشد. زیرا بیت کوین یک ارز دیجیتال شناخته شده است و با تحقیق در مورد آن می توان از اطلاعات زیادی بهره مند شد.

تقسیم سبد پرفتوی

معمولا هر معامله گری برای برنامه ریزی و چیدن استراتژی معامله گری خود نیاز به یک سبد پرتفوی دارد. این سبد سرمایه گذاری می تواند شامل یک نوع دارایی و یا تعداد بی شماری از دارایی های گوناگون باشد. در روش سرمایه گذاری محتاطانه، معامله گر می تواند با تقسیم دارایی هایش تسلط بیشتری بر بازار های مختلف داشته و تنوع سبد خود را بالا ببرد. این امر تنها محدود به یک بازار نمی شود و معامله گر می تواند در عین حال دارایی خود را به شکل سهام، اوراق قرضه، ارز دیجیتال و یا سایر سرمایه گذاری ها در بیاورد. در واقع با استفاده از این استراتژی، شما در بازار های مالی بیشتری سرمایه گذاری می کنید و از هر یک از آن ها کسب سود کرده و یا ضرر خود را جبران می کنید.

ارتباط سرمایه گذاری محتاطانه و بازار ارز دیجیتال

اگر حتی فعالیت کمی در بازار ارز دیجیتال داشته باشید، می دانید که این نوع سرمایه گذاری به دلیل نوسانات قیمتی زیاد تا چه میزان پر ریسک است. با آنکه امروزه بازار ارز دیجیتال بسیار داغ است و حجم زیادی از معاملات در آن انجام می شود، با این حال عده زیادی از مردم به دلیل ریسکی بودن آن از سرمایه گذاری در این نوع بازار امتناع می کنند. اما اشخاصی که می خواهند از سرمایه گذاری در این بازار منحصر به فرد برخوردار شوند و در عین حال ریسک معاملات خود را کاهش دهند، می توانند با استفاده از استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه از معامله در بازار ارز دیجیتال بهره مند شوند. برای این کار می توانید از طریق استراتژی های زیر کم ریسک ترین سرمایه گذاری در حوزه رمز ارز ها را داشته باشید:
1. هولد ارز دیجیتال: در این روش شما می توانید بدون نیاز به یادگیری انواع روش های حرفه ای ترید از طريق سرمايه گذاري طولاني مدت و کم خطر تر، به كسب سود بپردازيد.
2. سرمایه گذاری در کوین های مشهور: برای جلوگیری از ریسک های احتمالی از سرمایه گذاری در پروژه های جدید و ناشناخته جلوگیری کنید، حتی اگر بازده بالایی در کوتاه مدت شامل می شدند. برای مثال بیت کوین و اتریوم دو ارز دیجیتال محبوب در سراسر جهان هستند و سرمایه گذاری در آن ها به مراتب بهتر از سرمایه گذاری در شت کوین ها و یا پروژه های جدید کریپتویی می باشد.
3. کسب درآمد منفعلانه: کسب درآمد منفعلانه ارتباط مستقیم با پشتکار شما در تحقیق روزانه بازار دارد. هر چقدر اطلاعات بهتری در رابطه با ورود رمز ارز های جدید به بازار، چشم انداز بازار در گذشته و حالت فعلی، اخبار مثبت یا منفی و غیره داشته باشید می توانید پروژه های امن کریپتویی را شناسایی کرده و از آن ها بهره مند شوید. حتی اگر بخواهیم از زاویه دیگر قضیه نیز نگاه کنیم با تحقیق روزمره بازار، می توانید پیش از بقیه سرمایه گذاران از سقوط یک کوین با خبر شده و از به خطر افتادن سرمایه خود جلوگیری کنید.
اگر بخواهیم جمع بندی از مطلب بالا داشته باشیم، به دلیل نوسانات شدید بازار کریپتو استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه می تواند به معامله گران کمک کند تا از به خطر افتادن سرمایه خود تا حد امکان جلوگیری کرده و برنامه دقیقی برای سبد سرمایه گذاری خود تعیین کنند. این روش همچنین به دوری از تورم کمک کرده و باعث می شود سرمایه گذاران یک معامله کم ریسک تر نسبت به ماهیت ذاتی بازار کریپتو را تجربه کنند.

مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.

هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:

  • ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و استراتژی کاهش ریسک ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
  • ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
  • خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.

ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.

ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:

  • ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)

این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره،‌ تورم و غیره.

  • ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)

این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.

انواع ریسک سرمایه گذاری

ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.

یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.

ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.

ریسک کسب و کار

وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده استراتژی کاهش ریسک این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.

ریسک بازار

این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.

این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد،‌ قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.

ریسک سیاسی

این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.

ریسک شخصی

منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه استراتژی کاهش ریسک گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.

ریسک نوسان

حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.

ریسک تورم

تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور استراتژی کاهش ریسک است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.

ریسک تمرکز

این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری استراتژی کاهش ریسک است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.

ریسک اعتبار

ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.

ریسک استرداد

این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.

ریسک نرخ بهره

وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.

ریسک نرخ ارز

نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.

نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.

ریسک نقدینگی

این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.

به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.

چطور ریسک را ارزیابی کنیم

برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:

1.شناسایی

هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.

2.بررسی تاثیر

وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.

3.توسعه استراتژی

وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.

مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.

استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.

1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید

مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.

اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.

2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید

تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.

این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.

3.یک حاشیه امنیت داشته باشید

هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.

هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.

4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید

دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.

5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید

اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.

6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید

برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.

سخن آخر

مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.

در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.

درک مدیریت ریسک (مبتدی)

مدیریت ریسک

ما در طول زندگی خود به طور مداوم در حال کنترل خطرات هستیم ، چه در هنگام انجام کارهای ساده (مانند رانندگی با ماشین) و چه در هنگام تهیه برنامه های جدید بیمه یا پزشکی و در اصل ، مدیریت ریسک همه چیز در مورد ارزیابی واکنش احتمالی به آنها است.

بیشتر ما در طول فعالیت های روزمره آنها را ناخودآگاه مدیریت می کنیم. اما ، وقتی نوبت به بازارهای مالی و مدیریت مشاغل می رسد ، ارزیابی ریسک ها یک عمل مهم و بسیار آگاهانه است.

در اقتصاد ، ما ممکن است مدیریت ریسک را به عنوان چارچوبی توصیف کنیم که نحوه برخورد یک شرکت یا سرمایه گذار با خطرات مالی را مشخص می کند ، که در ذات معاملات است.

برای معامله گران و سرمایه گذاران ، این چارچوب ممکن است شامل مدیریت چندین کلاس دارایی مانند ارزهای رمزارز ها ، فارکس ، کالاها ، سهام ، شاخص املاک و مستغلات باشد.

انواع مختلفی از ریسک های مالی وجود دارد که می توان آنها را از طرق مختلف طبقه بندی کرد. در این مقاله مروری بر روند مدیریت ریسک وجود دارد. همچنین برخی از استراتژی ها ارائه می شود که می تواند به تجار و سرمایه گذاران در کاهش خطرات مالی کمک کند.

درک مدیریت ریسک در ارز دیجیتال

مدیریت ریسک چگونه کار می کند؟

به طور معمول ، فرآیند مدیریت ریسک شامل پنج مرحله است:

تعیین اهداف اولین قدم تعیین اهداف اصلی است. این اغلب مربوط به تحمل ریسک شرکت یا فرد است. به عبارت دیگر ، آنها چقدر ریسک می کنند تا به سمت اهداف خود حرکت کنند.

شناسایی خطراتمرحله دوم شامل شناسایی و تعریف خطرات احتمالی است. هدف آن آشکار کردن انواع حوادثی است که ممکن است تأثیرات منفی ایجاد کند. در محیط کسب و کار ، این مرحله همچنین ممکن است اطلاعاتی بصیرت آمیز ارائه دهد که ارتباط مستقیمی با خطرات مالی ندارد.

ارزیابی ریسکپس از شناسایی خطرات ، گام بعدی ارزیابی فراوانی و شدت مورد انتظار آنها است. سپس خطرات به ترتیب اهمیت درجه بندی می شوند ، که ایجاد یا اتخاذ یک پاسخ مناسب را تسهیل می کند.

تعریف پاسخ هامرحله چهارم شامل تعریف پاسخ ها برای هر نوع ریسک ، با توجه به سطح اهمیت آنها است. این مشخص می کند که در صورت وقوع یک رویداد نامطلوب چه اقداماتی باید انجام شود.

نظارتمرحله آخر استراتژی استراتژی کاهش ریسک مدیریت ریسک نظارت بر کارایی آن در واکنش به حوادث است. این اغلب به جمع آوری و تجزیه و تحلیل مداوم داده ها نیاز دارد.

درک مدیریت ریسک در ارز دیجیتال

دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است یک استراتژی یا ناموفق باشد. به عنوان مثال ، یک معامله گر میتواند ضرر کند زیرا بازار در خلاف موقعیت قرارداد آتی آنها حرکت می کند یا احساساتی می شود و در نهایت وحشت فروخته می شود.

واکنش های هیجانی باعث می شود تاجران از استراتژی اولیه خود چشم پوشی کنند یا آن را کنار بگذارند. این امر به ویژه در بازارهای خرس و دوره های کاپیتولاسیون بسیار مشهود است .

در بازارهای مالی ، اکثر مردم توافق دارند که داشتن یک استراتژی مناسب مدیریت ریسک به شدت در موفقیت آنها نقش دارد. در عمل ، این می تواند به سادگی تنظیم سفارشات Stop-Loss یا Take-Profit باشد. (حد سود و حد ضرر )

یک استراتژی معماملاتی قوی باید مجموعه روشنی از اقدامات احتمالی را ارائه دهد ، به این معنی که معامله گران می توانند آمادگی بیشتری برای مقابله با انواع شرایط داشته باشند. همانطور که گفته شد ، روشهای بی شماری برای مدیریت خطرات وجود دارد. در حالت ایده آل ، استراتژی ها باید به طور مداوم بازنگری و تطبیق داده شوند.

در زیر چند نمونه از خطرات مالی به همراه شرح مختصری از چگونگی کاهش خطرات توسط مردم آورده شده است.

ریسک بازار می توان با تعیین سفارشات Stop-Loss در هر معامله به حداقل رساند تا موقعیت ها به طور خودکار قبل از متحمل شدن ضرر بیشتر بسته شوند.

ریسک نقدینگیمی تواند با تجارت در بازارهای با حجم بالا کاهش یابد. معمولا، دارایی های با ارزش سرمایه گذاری در بازار بالا تمایل به بیشتر مایع .

ریسک اعتباریمی تواند با تجارت از طریق صرافی قابل اعتماد کاهش یابد تا وام گیرندگان و وام دهندگان (یا خریداران و فروشندگان) نیازی به اعتماد به یکدیگر نداشته باشند.

ریسک عملیاتیسرمایه گذاران می توانند با متنوع سازی نمونه کارها ، از جلوگیری از مواجهه با یک پروژه یا شرکت واحد ، ریسک های عملیاتی را کاهش دهند. آنها همچنین ممکن است برای یافتن شرکتهایی که احتمال کمتری در عملکرد عملیاتی دارند ، تحقیقاتی انجام دهند .

ریسک سیستماتیکهمچنین می تواند با متنوع سازی اوراق بهادار کاهش یابد. اما در این حالت ، تنوع باید شامل پروژه هایی با پیشنهادات مجزا یا شرکت هایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً مواردی که همبستگی بسیار کمی دارند .

درک مدیریت ریسک در ارز دیجیتال

کلام آخر

قبل از بازکردن موقعیت معاملاتی یا تخصیص سرمایه به سبد سهام ، بازرگانان و سرمایه گذاران باید ایجاد یک استراتژی مدیریت ریسک را در نظر بگیرند. هنوز هم ، مهم است که به خاطر داشته باشید که نمی توان به طور کامل از خطرات مالی جلوگیری کرد.

به طور کلی ، مدیریت ریسک چگونگی کنترل ریسک ها را تعریف می کند ، اما مطمئنا فقط در مورد کاهش ریسک ها نیست. همچنین شامل تفکر استراتژیک است تا خطرات اجتناب ناپذیر به کارآمدترین شکل ممکن انجام شود.

به عبارت دیگر ، این کار در مورد شناسایی ، ارزیابی و نظارت بر خطرات نیز با توجه به زمینه و استراتژی است. روند مدیریت ریسک ها ارزیابی نسبت خطر / پاداش است بنابراین می توان مطلوب ترین موقعیت ها را در اولویت قرار داد.

استراتژی کاهش ریسک

اگر سازمان شما به افراد جامعه خدمات ارائه می‌­کند، این وظیفه شماست که اقداماتی منطقی برای محافظت از آن افراد و منافع‌­شان در برابر آسیب‌­ها انجام دهید. نه تنها این اقدامات از نظر اخلاقی باید رعایت شوند، بلکه از نظر قانونی نیز سازمان­‌ها ملزم به رعایت آنها هستند. اگر افرادی که از خدمات شما بهره­‌مند می­‌شوند از لحاظ سنی یا توانایی در معرض آسیب هستند اطمینان حاصل کنید که برای کاهش خطراتی که آنها را تهدید می­‌کنند اقدامات لازم و روش‌­های مناسب را به کار بسته‌­اید.

آیا سازمان شما داوطلبان را مورد ارزیابی قرار می‌­دهد؟ بسیار ناراحت کننده است اما متاسفانه این موضوع درست است؛ بعضی از داوطلبان ممکن است برای اربا‌‌ب‌­رجوع‌ها یا سازمان شما خطراتی ایجاد کنند. این احتمال وجود دارد که آنها به ارباب­‌ر‌جوع‌­ها آسیب بزنند یا از سازمان سرقت کنند. در این گزارش، چهارمین مورد از ۱۰ مورد از بهترین فعالیت‌های مدیریت داوطلبان تشریح شده است؛ یعنی کاهش خطر یا ریسک برای دریافت­‌کنندگان کمک و کل گروه.

شما باید داوطلبان را تا حدی غربال کنید. برای این منظور ممکن است از آنها بخواهید که فرم درخواست پر کنند و معرف داشته باشند، همچنین با هر یک از آنها مصاحبه کوتاهی انجام دهید. برای واگذاری وظایف حساس به آنها بهتر است سوءپیشینه و سوابق رانندگی آنها را بررسی کنید. با نظارت منظم و ارزیابی دقیق داوطلبان خود، می­‌توانید خطرات را به حداقل برسانید.

وظایف کم‌خطری مانند پر کردن پاکت‌­ها به همان اندازه وظایف حساس مانند آموزش به بچه‌­ها در یک محیط بدون سرپرست یا جذب کمک­‌های مالی نیاز به نظارت و غربالگری ندارد. شما باید برای تعیین میزان خطرات وظایف محوله، هر داوطلب را مورد نظارت‌­های لازم و غربالگری قرار دهید.

خیلی بعید است که کسب و کاری یک نیروی خدماتی را بدون انجام مصاحبه و بررسی معرف وی، استخدام کند و به او اجازه دهد شب‌­ها وارد ساختمان شود. یا مدرسه‌ای معلمانی را به کار گمارد قبل از اینکه سوءپیشینه آنها را مبنی بر نداشتن سابقه کودک‌­آزاری بررسی نکرده باشد.

اگر سازمان شما به افراد جامعه خدمات ارائه می‌­کند، این وظیفه شماست که اقداماتی منطقی برای محافظت از آن افراد و منافع‌­شان در برابر آسیب‌­ها انجام دهید. نه تنها این اقدامات از نظر اخلاقی باید رعایت شوند، بلکه از نظر قانونی نیز سازمان‌ها ملزم به رعایت آنها هستند. اگر افرادی که از خدمات شما بهره­‌مند می­‌شوند از لحاظ سنی یا توانایی در معرض آسیب هستند اطمینان حاصل کنید که برای کاهش خطراتی که آنها را تهدید می­‌کنند اقدامات لازم و روش‌­های مناسب را به کار بسته‌­اید، در غیر این صورت ممکن است با عواقب قانونی و مالی جدی مواجه شوید.

این یک واقعیت تلخ است که برخی از داوطلبان بالقوه ممکن است تهدیدی علیه دریافت‌­کنندگان خدمات، سایر داوطلبان و کارکنان یا سازمان شما باشند. اگر می‌­خواهید عملکرد خوبی در محافظت از همه افراد داشته باشید، باید داوطلبان خود را چنان غربال کنید که اطمینان حاصل کنید برای هر یک از وظایف، فرد درستی انتخاب شده است.

یک فرآیند غربالگری خوب هم احترام به حقوق داوطلب است و هم سازمان و دریافت‌­کنندگان خدمات آن را در معرض خطر قرار نمی­‌دهد.

سازمان خیریه «والنتیر کانادا» یک کتابچه راهنما منتشر کرده است که در آن گام‌­هایی برای غربال داوطلبان توضیح داده شده است. این گام‌­ها به طور خلاصه به این شرح هستند:

پیش از انتخاب:

  • تعیین میزان ریسک
  • طراحی و توضیح جایگاه
  • فرآیند همکاری

فرآیند انتخاب:

  • فرم تقاضای همکاری
  • مصاحبه
  • بررسی معرف­‌ها
  • عدم سوءپیشینه

مدیریت داوطلبان:

  • هدایت و آموزش
  • نظارت و بررسی
  • پیگیری مشارکت

طرح اقدام

هدف شماره ۱: فرآیند کنترل گروه خود را تعریف کنید:

فرآیند کنترل ۱۰ مرحله­‌ای می‌­تواند در همه گروه­‌ها به کار گرفته شود، اما هر گروهی باید آن را متناسب با نیازهای خود منطبق سازد. تصمیم بگیرید که چه کسی مسئول تعیین میزان ریسک در یک برنامه جدید است. مشاغل جدید چگونه طراحی خواهند شد. آیا همه داوطلبان باید عدم سوءپیشینه بیاورند. در صورتیکه مشخص شود یکی از داوطلبان به یکی از جرم­‌های غیرمرتبط متهم بوده است، چه خواهد شد؟

پیش از انتخاب یک داوطلب: برای شروع، فرآیندی را راه‌­اندازی کنید که به گروه­‌تان کمک کند ریسک­‌های بالقوه‌­ای که سازمان شما با آنها مواجه است شناسایی و ارزیابی کند. این شامل توانایی در دستیابی به یک استراتژی به منظور کاهش، حداقل‌­سازی یا انتقال ریسک است.

فرآیند انتخاب: گام بعدی در فرآیند کنترل به انتخاب داوطلبان‌تان مربوط می­‌شود. همه داوطلبان باید دستکم یک فرم درخواست را پر کنند. در این فرم درخواست اطلاعات اولیه در رابطه با راه­‌های تماس، مهارت‌­ها، ویژگی­‌ها، علاقمندی‌­هایشان و انگیزه‌­شان برای اینکه داوطلب گروه شما باشند و معرف­‌هایشان قید می‌­شود. اگر قرار است آنها با دریافت­‌کنندگان کمک در استراتژی کاهش ریسک تماس باشند، باید در یک مصاحبه شرکت کنند (حتی به صورت تلفنی). برای رویدادهای ویژه یا داوطلبان دیگری که به صورت کوتاه مدت در سمت­‌هایی با حساسیت کمتری مشغول می­‌شوند، ممکن است سازمان شما تصمیم بگیرید که این سطح از تماس ضروری نیست. بخش مهم این است که با همه داوطلبان به صورت منصفانه و با مساوات برخورد شود. اگر سه نفر علاقمند به همکاری در یک سمت هستند باید مطمئن شوید که همه آنها از یک فرآیند ارزیابی عبور کرده‌­اند.

مدیریت داوطلبان: ارزیابی به محض انتخاب داوطلبان متوقف نمی‌­شود؛ مدیریت داوطلبان شامل گام‌­های مهمی است که به شما کمک می­‌کند ریسک خود را مدیریت کنید. هدایت و آموزش به شما کمک خواهد کرد که اطمینان حاصل کنید داوطلبان از مرزهای وظایف‌­شان و تبعات عبور از آن مرزها آگاهی دارند. آموزش می­‌تواند ابزارها و راهکارهای بیشتری را برای مقابله با هر ریسکی که طی انجام وظیفه بوجود می‌­آید در اختیار آنها قرار دهد. گام نهایی در ارزیابی، پیگیری از افرادی است که داوطلبان با آنها کار می‌­کنند. برقراری تماس منظم با دریافت­‌کنندگان آسیب­‌پذیر کمک­‌ها یا خانواده‌­های آنها می‌­تواند در رفع هر گونه نگرانی موثر باشد. اجازه دهید داوطلبان بدانند که این پیگیری­‌ها یک بخش استاندارد از فرآیند است و به این ترتیب احساس نمی­‌کنند که استثنائا زیر نظر قرار گرفته‌­اند.

هدف شماره ۲: ارزیابی همه شرح وظایف داوطلبان فعلی و اعمال فرآیند غربالگری در صورت لزوم:

اگر شما بدون فرآیند ارزیابی چندانی در حال فعالیت بوده‌­اید و حالا یک فرآیند ارزیابی کاملا جدید دارید، باید تصمیم بگیرید که چگونه با داوطلبانی که از قبل با شما همکاری کرده‌­اند، مواجه شوید. یک رویکرد این است که فرآیند جدید خود را مرحله به مرحله پیش ببرید. همه داوطلبان جدید باید هم‌­اکنون مشمول آن فرآیند شوند، اما داوطلبانی که در حال حاضر مشغول به کار هستند، طی یک سال آینده یا بیشتر در آن فرآیند قرار بگیرند. اما اگر واقعا احساس می­‌کنید آن دسته از داوطلبانی که در سازمان شما هم­‌اکنون مشغول فعالیت هستند نباید مشمول ارزیابی قرار بگیرند، به دقت توجه داشته باشید که چه کسانی از این فرآیند مستثنی می­‌شوند.

جمع­‌بندی

طبیعی است که مدیریت ریسک بخش جذاب مدیریت داوطلبان نیست! اما بسیار حساس است. تخصیص زمان برای تعریف شفاف و یکدست از مراحل ارزیابی به شما کمک خواهد کرد از افرادی که با آنها کار می­‌کنید، حفاظت کنید و از بحران­‌های آینده که به هیچ وجه جذاب نخواهند بود، پیشگیری کنید. زمانی که شما صرف بهبود این وضعیت می­‌کنید، بی­‌تردید بهترین زمانی است که صرف کرده‌­اید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.