راهنمای اصول سرمایهگذاری موفق
میخواهیم یکبار برای همیشه تکلیفمان را با مقوله سرمایهگذاری روشن کنیم. اینکه چگونه براساس میزان درآمد، پسانداز، اولویتها، اهداف و ویژگیهای شخصی و شغلیمان، مناسبترین بازارها (نه بهترینها) را برای سرمایهگذاری انتخاب کنیم. پس در ادامه با من همراه شوید…
حتماً شما هم سؤالاتی مشابه سؤالات زیر را شنیدهاید یا حتی در ذهنتان چندتایی از آنها را دارید:
- من فلان مبلغ پول دارم؛ کجا سرمایهگذاری کنم؟
- درآمد من خیلی کمه و اصلاً چیزی نمیمونه که بخوام باهاش به سرمایهگذاری فکر کنم!
- آخه مگه با این مبلغی که من دارم هم میشه سرمایهگذاری کرد؟
- من در فلان بازار سرمایهگذاری کردم و حالا کلی در زیان هستم؛ چه کنم؟
- بهنظرتون من پولم رو ببرم در ملک بخوابونم یا طلا و دلار بخرم؟
- فلان مبلغ پول دارم؛ کی برم دلار بخرم؟
- آگه فلان مبلغ پول در بهمان بازار سرمایهگذاری کنم، ماهانه چقدر بهم سود میده؟
- شش ماه دیگه میخوام مهاجرت کنم خارج؛ چه کار کنم که تا اون موقع پساندازم دو برابر بشه؟
- و صد تا سؤال دیگه شبیه به اینها…
تمام این سؤالات و دغدغهها، با وجود تکراری بودن، بسیار مهم هستند! اما پاسخ به هرکدام از آنها برای هر شخص بسیار متفاوت است و از طرفی برخی از این سؤالات از اساس اشتباه هستند.
در سیوچهارمین دورهمی مجازی کافه پول که یکشنبه ۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۹ برگزار شد، تلاش کردم با بیان نکاتی مهم، بگویم که برای شروع و تداوم یک سرمایهگذاری موفق باید چه سؤالاتی از خود یا مشاورمان بپرسیم تا به مناسبترین روشهای اجرایی برای رشد مالیمان دست پیدا کنیم.
این موضوعات را هم بررسی کردیم که چگونه براساس میزان درآمد، پسانداز، اولویتها، اهداف و ویژگیهای شخصی و شغلیمان، مناسبترین بازارها (نه بهترینها) را برای سرمایهگذاری انتخاب کنیم.
تعریف سرمایهگذاری چیست؟
در ابتدای کافه پول از دوستان عزیز پرسیدم که به نظرشان «سرمایهگذاری چیست و چه تعریفی دارد؟». هرکسی نظر خودش را بیان کرد، اما میتوانیم یک تعریف واحد و تقریباً جامع از سرمایهگذاری را به این شکل بیان کنیم:
«سرمایهگذاری یعنی خرید یک دارایی یا هر چیز دیگری به این امید که در آینده قیمت آن افزایش خواهد یافت و یا درآمدی را ایجاد خواهد کرد.»
شاید بتوان از دو زاویه دیگر هم سرمایهگذاری را تعریف کرد:
«در علم اقتصاد، سرمایهگذاری یعنی خرید کالایی که در حال حاضر مصرف نمیشود، اما در آینده فرد به آن نیاز پیدا خواهد کرد و آن کالا برای او سودآور خواهد بود.»
«در علم مالی، سرمایهگذاری به این معنی است که فرد یک دارایی مالی نظیر سهام را میخرد و پیشبینی میکند که آن دارایی مالی در آینده سودآور خواهد بود و قیمتش افزایش خواهد یافت، بنابراین با فروش به قیمت بالاتر سود خوبی به دست خواهد آورد.»
در سرمایهگذاری، باید به چند کلیدواژه مهم توجه کنیم. اینکه یک سرمایهگذاری باید حتماً «درآمد غیرفعال» ایجاد کند، حالا این دستیابی به درآمد غیرفعال میتواند یا از محل پساندازهای ما باشد و یا از محل به تأخیر انداختن هزینهها و کسب سود. بهطورکلی هم میتوانیم بگوییم اهداف سرمایهگذاری در هر بازاری یکی کسب ارزشمندترین دارایی است و یکی هم دستیابی به اهداف مالی تعیین شده…!
جعبه ابزار سرمایهگذاری
برای اینکه یک سرمایهگذاری مناسب انجام دهیم، نیاز به یک جعبه ابزار داریم. درست مثل یک نجار یا یک مکانیک ماشین که بدون جعبه ابزار کارایی چندانی دارد، شما هم بدون داشتن یک جعبه ابزار مناسب، نمیتوانید فعالیت اثربخشی در بازارهای سرمایهگذاری داشته باشید.
نخستین ابزاری که باید در این جعبه قرار دهید، تقلب است. اجازه دهید توضیح دهم. چون ممکن است برداشت اشتباهی از این واژه داشته باشید. منظور من از تقلب این است که بتوانیم از روی دست کسانی که در راه سرمایهگذاری موفق بودهاند، الگوبرداری کنیم. دقت کنید، نگفتم کپیبرداری، گفتم الگوبرداری!
الگوبرداری یعنی ببینیم آنها چه اصولی را رعایت کرده و از چه روشهایی جواب گرفتهاند و ما هم از روی دست آنها تقلب کنیم! این نگاه کردن روی دست دیگران کمک میکند زوایای تازهای در سرمایهگذاریمان پیدا کنیم و به دانش ناکافی خودمان بسنده نکنیم.
دومین ابزار درآمدتان است. شما برای سرمایهگذاری نیاز دارید مشخص کنید درآمدتان چقدر است و چه درآمدی مدنظر دارید. به دلیل اینکه مشخص بودن میزان درآمد شما و شفافیت در این زمینه، کمک میکند واقعگرایانهتر هم خرج کنید و هم سرمایهگذاری کنید.
سومین ابزار، دارایی شماست. شما باید بدانید کل دارایی موجودتان چقدر است. در مواقع بحرانی، همین داراییها و دانستن میزان آنهاست که به دادتان خواهد رسید. داشتن پسانداز را هم در همین دسته داراییها میتوانیم قرار دهیم. چون پسانداز شما میتواند محل و منبع مناسبی برای سرمایهگذاری باشد.
ابزار چهارم در جعبه ابزار سرمایهگذاری شما، اطلاعات و شناخت است. این گزینه یکی از مهمترین ابزارهای شما در جعبه ابزار است و میتوانیم بگوییم کار آچارفرانسه را انجام میدهد.
شناخت و اطلاعاتی که از خود، شخصیت خود، اطرافیان خود، روحیات و احساسات خود دارید و شناختی که از بازارهایی که در آن فعالیت میکنید دارید.
بسیاری از افرادی که در سرمایهگذاریها شکست میخورند، بدون هیچ شناختی از خود و بازار هدفشان وارد شده و در نتیجه نمیتوانند به اهداف مالی موردنظرشان دست پیدا کنند.
الزامات اصلی سرمایهگذاری
برای سرمایهگذار شدن و کسب درآمد پایدار از سرمایهگذاری، یک سری الزامات نیاز است که در این بخش از کافه پول، به آنها به صورت گذرا اشاره کردم و توضیحاتی کوتاه راجع به هرکدام دادم.
از جمله این الزامات، در ابتدا شناخت خود است. هرکسی بدون شناخت خود، روحیاتش و احساساتش وارد بازارهای سرمایهگذاری شود، بیتردید یا شکست خواهد خورد یا بهای سنگینی برای موفقیتهای حتی کوچک خواهد پرداخت.
از دیگر الزامات بازارهای سرمایهگذاری، داشتن پروفایل شخصی است که در کافه پولهای قبلی به صورت مبسوط در مورد آنها توضیح دادهام.
میزان ریسکپذیری، یکی دیگر از پراهمیتترین الزامات سرمایهگذاری است. بدون دانستن سطح ریسکپذیریتان موفق نمیشوید.
قبل از ورود به یک بازار سرمایهگذاری باید بدانید که بین ریسک و میزان موفقیت شما (یا بهتر است بگویم بازدهی)، رابطه مستقیمی وجود دارد. به این معنا که اگر یک سرمایهگذار ریسک بیشتری میپذیرد، به معنای انتظار وی برای کسب بازدهی بالاتر است و در مقابل، وقتی یک سرمایهگذار حاضر پولت را سرمایه گذاری کن نیست ریسک بالایی را قبول کند، به این معنا است که به کسب بازدهی پایینتر نیز رضایت دارد.
برای مثال کسی که قدرت ریسکپذیری پایینی دارد و مسکن را به عنوان یک بازار کم ریسک انتخاب میکند، توقع بازدهی کمتری دارد، اما فردی که در بازار بورس سرمایهگذاری میکند و ریسک بالاتری را میپذیرد، انتظار بازدهی بسیار بیشتری نیز خواهد داشت. پس شناخت میزان ریسکپذیریمان هم اهمیت بسیار بالایی دارد.
از دیگر الزامات سرمایهگذاری به میزان مهارت و استفاده از تجربیات قبلی اشاره کردم. راستش را بخواهید، نبود مهارت همچون نبود شناخت، نمیتواند موفقیت شما را تضمین کند. مثل این است که هیچ مهارتی در زمینه نجاری نداشته باشید و بخواهد یک صندلی و میز بسازید. طبیعتاً بدون کسب مهارت امکان پذیر نیست.
استفاده از تجربیات قبلی هم کمک حال شماست تا دیگر شکستهای دستکم مشابه نخورید.
چند قانون نانوشته در سرمایهگذاری
در ادامه کافه پول شماره ۳۴، نکاتی طلایی که هر سرمایهگذاری باید به آنها توجه کند را توضیح دادم. با هم بخشی از این قوانین طلائی نانوشته سرمایهگذاری را مرور کنیم:
قانون نانوشته اول: فرصتها تغییر میکنند
همانطور که فصلهای سال تغییر میکنند، فرصتها هم یکی در پی دیگری میآیند و میروند. نگران از دست رفتن یک فرصت نباشید و فرصت بعدی که در راه است را دریابید.
قرار نیست همه فرصتهای سرمایهگذاری از آن شما باشد. این را در نظر بگیرید که فرصت همیشه هست. منتها هوشمندانه باید رصدشان کنید و این نکته را در نظر داشته باشید که در هر مقطع زمانی مختلف، یک بازار ممکن است بازدهی مطلوبتری داشته باشد.
روی هیچ بازاری تعصب نداشته باشید، اما در هر مقطع زمانی روی یک بازار «تمرکز» کنید.
قانون نانوشته دوم: استراتژی خروج
مسافرت به قطب بسیار عالی است، به شرط آنکه برای برگشت از آنجا نیز برنامهای داشته باشیم. اگر نمیدانید چه موقع از یک سرمایهگذاری خارج شوید هرگز اقدام به خرید نکنید. به همین منظور باید قبل از تصمیمگیری و انجام هر سرمایهگذاری سناریوهای مختلفی برای حالتهای موفقیت و شکست آن سرمایهگذاری در نظر بگیریم و سپس بر مبنای محتملترین سناریو دست به اقدام بزنیم.
بهاینترتیب احتمال شکست و ضرر کاهش مییابد؛ اما علیرغم در نظر گرفتن تمام تمهیدات همواره این امکان وجود دارد که تصمیمات ما اشتباه از آب دربیاید، شرایط تغییر کند و یا اینکه حتی فرصتهای بهتری برای سرمایهگذاری حاصل شود. این شرایط ایجاب میکند تا شما استراتژی خروج برای سرمایهگذاری خود داشته باشید.
به هر ترتیب آخر کار در سرمایهگذاری میتواند موفقیتآمیز و یا همراه با شکست باشد؛ اما نتیجه چه موفقیت باشد و چه شکست، درهرصورت یکی از مواردی که در سرمایهگذاری باید موردتوجه قرار دهیم زمان خارج شدن از آن است.
به این موضوع توجه کنید که بازار همواره در حال تغییر است و همواره فرصتهایی ایجادشده و فرصتهای از بین میرود. با ماندن در یک سرمایهگذاری اشتباه نهتنها منابع خود را از بین میبرید بلکه به علت بلوکه شدن پولتان فرصتهای سرمایهگذاری دیگر را نیز از دست میدهید.
قانون نانوشته سوم: درک تفاوت سبد دارایی و تمرکز
در کافه پولهای قبلی و بهطور مشخص در کافه پول شماره ۲۳ گفتم که به نظر من، بهجای تشکیل سبد سهام در یک بازار، بین داراییهای مختلف، سبد دارایی تشکیل دهید. من برای سرمایههای خرد و کوچک (حتی زیر ۲ میلیارد تومان) اعتقادی به تشکیل سبد سهام ندارم و همواره سبد دارایی را توصیه کردهام.
البته بسیاری از افراد ممکن است این برداشت اشتباه را کنند که این کار تمرکزشان را به هم میزند، اما درک کنید که فعلاً سرمایه شما اندک است. فعلاً با تمرکز بر فعالیت در یک بازار، سعی کنید سرمایههایتان را بزرگتر کنید و سپس سبد دارایی تشکیل دهید. درواقع من به سبد دارایی معتقدم منتها بهتر است در ابتدا، تمرکزتان فقط بر روی یک بازار و یک دارایی باشد.
قانون نانوشته چهارم: در بحرانها به دنبال فرصت بگردید
باید بپذیریم که بحرانها همیشه هست. گاهی کمرنگ و گاهی مثل کرونا، بسیار پررنگ!
بحرانها همیشهی خدا وجود داشته و همیشه هم وجود خواهد داشت. ویژگی اصلی بازارهای مختلف این است که «هرگز آرام و قرار ندارند». بازارها و بازارهای مالی همیشه در فراز و نشیباند؛ بنابراین اگر به دنبال زمانی هستید که بازار آرام شود، این اتفاق هرگز نمیافتد.
بنابراین نباید روی چیزی که تسلط نداریم تمرکز کنیم. در عوض باید به این فکر کنیم که «اگر بحرانی پیش آمد چه کار کنیم و چگونه فرصتهای طلایی را از دل بحرانها بیرون بکشیم؟»
اشتباهات متداول در سرمایهگذاری
اشتباهات رایجی وجود دارند که ممکن است در مواقع سرمایهگذاری یا فعلیت در بازارهای سرمایهگذاری رخ دهند. این به هیچ وجه فقط مختص شخص شما نیست، اکثر سرمایهگذاران بسیاری از اشتباهات زیر را انجام میدهند. در حقیقت، زمانی که سرمایهگذاران از اشتباهات قبلی خودآگاهی نداشته باشند ممکن است اشتباهات مشابهی را بارها و بارها تکرار کنند. خبر خوب این است که میتوان از بسیاری از این اشتباهات بهسادگی و از طریق آگاهی اجتناب کرد. برخی از این اشتباهات را در کافه پول ۳۴ گفتم. بد نیست شما هم از آنها آگاه باشید:
اشتباه اول: عدم درک و کنترل رفتار در سرمایهگذاری
اشتباه دوم: نادانی سعادت است!
اشتباه سوم: اشتباهات در حوزه برنامه ریزی مالی سرمایهگذاری
اشتباه چهارم: اشتباهات در حوزه استراتژی سرمایهگذاری
اشتباه پنجم: اشتباهات در تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری
برای هرکدام از این موارد، هم مثالهای متنوعی زدم و هم تلاش کردم این اشتباهات و خطاهای ذهنی سرمایهگذاران را مکرراً گوشزد کنم تا از رخ دادن چندین باره آنها جلوگیری کنند.
رازی که در کافه پول ۳۴ گفتم…
در مقطع پایانی کافه پول بعد از صحبتهایم در مورد اشتباهاتی که هر سرمایهگذاری ممکن است با آن روبرو شود، رازی هم به دوستان گفتم و آن راز این است: «انضباط مالی داشته باشید!»
هرکدام از ما ممکن است بگوییم ما انضباط مالی داریم، اما این خود نوعی توهم دانایی است. همه ما فکر میکنیم انضباط مالی داریم، اما حتی نمیدانیم همینالان دقیقاً چقدر در حساب بانکی ما و یا حتی در جیبمان است!
یکی از مهمترین مباحث در هنر سرمایهگذاری، داشتن انضباط مالی است. منظور ما از انضباط مالی این است که حتماً و به سادهترین شکل ممکن حسابوکتابهای خود را داشته باشید.
بر تمامی مبالغ خریدها، فروشها، هزینهها و موجودیها در کسبوکارتان و تمامی مبالغ در گردش اشراف کامل داشته باشید.
و همانطور که همیشه گفته: «اقتصاد رفتاری» را جدی بگیرید…
در آخر کافه پول شماره ۳۴ تأکید کردم که بحثهای مربوط به اقتصاد رفتاری را جدی گرفته و دنبال کنید. برای درک ن مطالعه کافی داشته باشید و منابع دست اول را برای مطلع شدن از اقتصاد رفتاری، پیگیری کنید…
ممنون از اینکه با خلاصه مطالب کافه پول ۳۴ همراه من بودید. بسیار خوشحال میشوم درباره مباحث ارائهشده در گزارش، سؤالاتتان را در بخش نظرات بپرسید تا در نخستین فرصت به آنها پاسخ دهم و اگر تجربهای دارید، خوشحال میشوم بازگو کنید.
پولت را سرمایه گذاری کن
با خیــــــــال راحت
وارد دنیای ترید شو!
دورههای آموزشی و تخصصی
پارسیانبورس بهترین و سریع ترین
راه برای حـــــــــــرفهای شدن!
پولـــــــت رو،
روی پولت بـذار!
دورههای آموزشی و تخصصی
پارسیانبورس بهترین و سریع ترین
راه برای حـــــــــــرفهای شدن!
پارسیان بورس در
کل ایــران در دسترس
دورههای آموزشی و تخصصی
پارسیانبورس بهترین و سریع ترین
راه برای حـــــــــــرفهای شدن!
در چه زمانی و
کــــــدوم دوره
میخوای شرکت کنی؟!
روی تـاریـخ مـدنظـرت کلیـک کن
دوره های آموزشی
دوره آموزشی
ارز دیجیتال
دوره آموزشی
بورس
دوره آموزشی
فارکس
آخرین مقالات آموزشی
حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس چقدر است؟
آموزش ثبت نام در بایننس (Binance) از 0 تا 100
آموزش لایت فارکس از 0 تا 100؛ ثبت نام، نحوه معامله و..
سهام جایزه چیست؟ نحوه محاسبه، توزیع و فروش
صرافی بایننس دکس (Binance Dex) چیست و چگونه کار میکند؟
بهترین سایت آموزش فارکس چیست؟ (6 سایت برتر)
مارتینگل در فارکس چیست؟ + آموزش بهترین استراتژی مارتینگل
با بهترین ساعت معاملات طلا در فارکس آشنا شوید!
معاملات طلا در فارکس؛ صفر تا صد هرآنچه باید بدانید!
بهترین روش یادگیری فارکس چیست؟
آکادمی پارسیان بورس
مشهد را بیشتر بشناسید
آکادمی پارسیان بورس با داشتن سابقه چندین ساله برگزاری کلاس های آموزش بورس و ارز های دیجیتال و با بهرهگیری از اساتید مجرب در حوزه سرمایه گذاری در بورس و ارز های دیجیتال با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای، ارائه دهنده جامع ترین دوره آموزش بورس و آموزش ارز دیجیتال در مشهد متولی بوده است.
همه چیز، نشانگر موفقیت پارسیان بورسی ها است!!
دانـــشآموختـــه در
100 دوره آمـوزشی
درصد رضایت دانشآموختگان
طبق نظرسنجی پایان دوره
ساعت آموزش
و پشتیـــبانی همیشگی
گزارش دورههای آکادمی پارسیان بورس
رسالت ما به اوج رساندن هوش سرمایهگذاری شماست
ما در آکادمی پارسیان بورس، دوره آموزش بورس و دوره آموزش ارز دیجیتال را از صفر تا سطح حرفهای ارائه میدهیم. در این دوره آموزشی روشهای صحیح سرمایهگذاری در بورس و ارز های دیجیتال را آموزش میبینید به طوری که پس از گذراندن این کلاس آموزش بورس و ارز های دیجیتال خودتان به تنهایی و به صورت مستقل میتوانید سرمایهگذاری در بورس و ارز های دیجیتال را انجام دهید و از این طریق کسب سود نمایید.
چرا همه، آکادمی پارسیان بورس را دوست دارند؟
من با شرکت در دوره جامع آموزش بورس در مشهد و همچنین دوره آموزش ارز دیجیتال آکادمی پارسیان بورس توانستم در مدت 6 ماه به 160% بازدهی دست یابم. از اساتید مجرب این آکادمی همچون استاد صفری و استاد سالاری نهایت تشکر را دارم.
در این دوره جامع ارز دیجیتال تمام مفاهیم رو از پایه آموزش دیدم و به طور کلی متوجه شدم ارز های دیجیتال چی هستن و من با آموزش هایی که دیدم تونستم سرمایه ام رو 5 برابر کنم. پشتیبانی آموزشی آکادمی پارسیان بورس بسیار عالی است و همیشه پاسخگوی سوالات ما بودند.
آکادمی پارسیان بورس با داشتن سابقه چندین ساله برگزاری کلاسهای آموزش بورس و ارزهای دیجیتال و با بهرهگیری از اساتید مجرب در حوزه سرمایهگذاری در بورس و ارزهای دیجیتال با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای، ارائه دهنده جامع ترین دوره آموزش بورس و ارزهای دیجیتال در مشهد متولی بوده است
با تکمیل فرم زیر، میتوانید نسبت به کسب اطلاعات بیشتر و پیشثبتنام در دوره اقدام نمایید. همکاران ما در کمتر از 24 ساعت با شما تماس خواهند گرفت
داستان یک دهه سرمایه گذاری روی بیت کوین
سال 2020 و بحران های پیش روی آن در حوزه سلامت در پی همه گیری ویروس کرونا و پیامدهای مالی آن، به نوعی باعث شد تا بیت کوین و در کل ارزهای دیجیتال بهتر بتوانند جایگاه خود را به دنیا نشان دهند. تیم دِنینگ (Tim Denning) که به عنوان یک نویسنده مطرح در نشریات اقتصادی همانند بیزینس اینسایدر (Business Insider) و سیانبیسی (CNBC) شناخته می شود، یکی از نخستین کسانی است که اقدام به سرمایه گذاری روی بیت کوین کرده است. وی در قالب یک مقاله، داستان سرمایه گذاری خود روی بیت کوین را چنین شرح می دهد که چگونه می توان با سرمایه گذاری روی یک پول اینترنتی با داشتن دانش کافی از دنیای ارزهای دیجیتال، به یک سود و بازدهی باور نکردنی رسید؛ به نحوی که فرد تا آخر عمر خود بی نیاز از کارکردن باشد.
دنینیگ در این مقاله به بررسی تاثیر بیت کوین در مقابل تاثیر اسکناس هایی می پردازد که به شکل بی رویهای در حال چاپ هستند و با این کار پیامدی جز افزودن به میزان فقر و تورم در پی ندارند. متن را از زبان تیم دنینگ ادامه می دهیم.
چندین سال پیش من یک سرمایه گذاری کلان انجام دادم، سرمایه گذاری که برای من بسیار جدی بود و در این راه تحقیقات و بررسی های زیادی انجام داده بودم. ماهیت تابویی و ممنوعه این سرمایه گذاری یکی از دشوارترین وجوه آن بود.
در آن دوران خرید هر نوع پول مجازی را به نوعی شرط بندی غیر ضروری، احمقانه و سهل انگارانه می دانستند. البته تمرکز من در این میان بیشتر از این که روی سرمایه گذاری باشد، متوجه مشکلی می شد که قرار بود به دست این فناوری نوپدید مرتفع گردد.
البته باید یادآور شوم که در آن زمان، انتقال پول بوسیله اینترنت به آسانی های امروز نبود و برای اینکه پولی به آدرس کشورهای دیگر ارسال شود، بایستی فرایندی سخت و طاقت فرسا را طی می کردیم. همه چیز بواسطه اینترنت آسان شده بود، به جز دنیای مالی که حوزه کاری من بود.
در سیستم های سنتی و فرساینده دهه 80 میلادی، در نقل و انتقالات مالی به سراسر جهان از برنامه های قدیمی استفاده می شد. بنابراین من به این فکر می کردم که بایستی راه بهتری هم وجود داشته باشد.
بحران مالی 2008 میلادی همانند سایر افراد، من را نیز تحت تاثیر قرار داد و در پی آن بود که تقریبا همه دارایی ام را از کف دادم. من در آن سال یک جوان 20 ساله بودم که همه دارایی اش یک گواهینامه رانندگی بود. به همین دلیل دانش کافی در مورد تحولات مالی و سونامی اقتصادی که به یکباره همه جا را فراگرفت، نداشتم. چک های مشوق مالی توسط دولت ارائه می شد که من هم 900 دلار به رایگان دریافت کردم ولی حسم به من می گفت که یک جای کار اشکال دارد.
پول را برداشتم، خرج کردم یا پس انداز؛ دقیقا خاطرم نیست. این اتفاق تاریخی باعث شد تا من به بازارهای مالی و پولی بدبین شوم. توسط یکی از دوستانم توصیه به خواندن کتاب های اسطوره های سرمایه گذاری همانند وارن شدم و من در جریان این مطالعات به این نتیجه رسیدم که سرمایه گذاری یک بازی کاملا ذهنی می باشد.
تقریبا در آن دوران بود که فردی با نام ساتوشی در گوشه ای از دنیا مشغول کدنویسی بود. پروژه کوچک او در آن دوران تجربه جدیدی نبود و پول اینترنتی نیز مفهوم ناشناخته ای محسوب نمی شد، رمزنگاری مورد استفاده او پیش از آن بارها به کار گرفته شده بود. همه در تلاش برای ایجاد پول دیجیتالی خود بودند. کدام شرکت پولت را سرمایه گذاری کن سودجو را می توان یافت که مشتاق نباشد پول خودش را داشته باشد؟
اما هدف ساتوشی کسب سود نبود
ساتوشی توانست فناوری بلاک چین را ابداع کند و اولین جرقه به واقعیت پیوستن رویای او در اولین بلاکی که با این فناوری استخراج شد، زده شد. آنچه که در اولین بلاک نوشته شده بود، عبارت از این بود:
"تیتر نشریه تایمز، 3 ژانویه 2009: رئیس خزانه داری درصدد است برای بار دوم به بانک ها کمک مالی کند."
بدون شک ساتوشی پی به مشکل اصلی برده بود و برخلاف بیشتر جمعیت جهان با افکار آرمان گرایانه خود سعی در برطرف کردن آن داشت. کمک مالی به بانکها باعث خشم ساتوشی شده بود. اما دلیل آن چه بود؟
کمک مالی یعنی چاپ پول. چاپ بی رویه پول نیز توسط دولت ها، با اتخاذ سیاست های غیر مسئولانه اقتصادی و مشوق های مالی شرکت هایی که در حال ورشکسته گی هستند را نجات می دهد. پولی که بدون هیچ پشتوانه ای به چاپ می رسد، جیب ثروتمندان را پر خواهد کرد و در این میان این اقشار ضعیف جامعه هستند که از آن بی بهره خواهند ماند.
چاپ پول همواره یکی از ابزارهای ایجاد نابرابری در میان انسان های بوده است. همین طغیان احساس خشم از نابرابری بود که در سال 2011 منجر به شکل گیری "جنبش اشغال وال استریت" شد. آمریکایی ها در آن زمان اولین مردمانی بودند که دست به اعتراض زدند. در آن زمان در آمریکا تعداد زیادی بانک های سرمایه گذاری وجود داشت که بازارهای مالی تبدیل به قمارخانه آنها شده بودند. اما اعتراض آنها نتوانست راه به جایی ببرد و بانکها به مدد کمک های مالی نجات یافتند.
درست در همین زمان بود که بلاک چین ساتوشی در حال شکل گیری بود. تعداد انگشت شماری از سایفرپانک ها (Cypherpunk)، ارزی را که توسط ساتوشی برای اینترنت ایجاد شده بود، به طور آزمایشی استفاده کردند. هر چند که نتیجه حاصل از این آزمایش جذاب بود ولی کمتر کسی فکر می کرد که این ارز دیجیتال بتواند پولت را سرمایه گذاری کن چنین آینده درخشانی داشته باشد.
بعد از گذشت چند سال آشنایی من با بیت کوین رقم خورد. ایده بی نظیری به نظر می رسید اما اینکه دولت ها امکانی برای شکوفایی چنین اختراعی فراهم کنند، بعید به نظر می رسید. با این همه، ساتوشی با یک عملکرد هوشمندانه جلوتر بود. او با مخفی نگه داشتن هویت خود و توقف ناپذیر ساختن بلاک چین این فرصت را از دولت ها گرفته بود.
در واقع توقف شاهکار ساتوشی یعنی خاموشی کل اینترنت.
دولت ها یکی از پس از دیگری استفاده از اختراع ساتوشی را ممنوع اعلام کردند. در این میان چین اولین کشوری بود که فکر می کرد موفق به مهار آن شده است. غافل از اینکه شهروندان چینی با انتقال معاملات ارزهای دیجیتال به خارج از بازار، اقدام به مبادله دارایی های دیجیتال خود به صورت حضوری در یک مکان عمومی و یک دفتر کار امن می کنند.
خواست و هدف ساتوشی و پیروانش برداشتن مرز از پول بود. به خاطر سپردان رمز عبور 12 کلمه ای تنها چیزی بود که برای استفاده از این ارز دیجیتال مورد نیاز بود. افراد با این ارز دیجیتال می توانستند با پولی که عملکردی متفاوت از پول نقد و طلا داشت به هر جای دنیا مسافرت کنند. بدون اینکه توسط مامورین و مقامات مورد تفتیش قرار بگیرند، به راحتی می توانند به فرودگاه رفته و از آن خارج شوید. در این مورد پول نقد و طلا دارای محدودیت هایی هستند.
اما اختراع ساتوشی چنین محدودیتی نداشت. با اینکه درک دیدگاه او از طرف کوته فکران کار آسانی نبود.
افرادی که توانستند به طمع خود غلبه کرده و از اختراع ساتوشی حمایت کردند، در پی بهترین نتیجه بودند. ساتوشی به خوبی توانسته بود بر احساس طمع خود غلبه کند، احساسی که منجر به ایجاد بحران مالی سال 2008 شده بود.
ساتوشی برای کنترل این طمع برنامه ریزی کرده بود. چندین تن از همکاران او سعی در تغییر دادن کدی که او ایجاد کرده بود، داشتند؛ تغییر در قوانین بلاک چین؛ فرایندی که تحت عنوان فورک (fork) شناخته می شود. ساتوشی با وارد کردن مفهوم اجماع به سیستم مالی خود، امکان ایجاد تغییرات در شبکه را منوط به جلب موافقت اعضای جامعه فعال در شبکه کرد. او می دانست که اگر انسان ها پی به کاربردها و قابلیت هایی که اختراع او دارد، ببرند، هرگز اجازه تغییر در آن را نخواهند داد.
"آزمایش فورک" به منظور ایجاد اعمال تغییرات در کد ساتوشی با شکست مواجه شد و این نشانگر ضعیف بودن موضع نیروی طمع پولت را سرمایه گذاری کن در مقابل قدرت کد ساتوشی است.
بلافاصله به سمت ایده آرمانگرایانه ساتوشی جذب شدم با اینکه نسبت به آینده این فناوری و دوام آن مردد بودم، شروع به سرمایه گذاری روی آن کردم. در طول بررسی هایم پی بردم که این فناوری نسخه سوم اینترنت (Wrb 3.0) است.
مالکیت در اینترنت پیشتر کاری مشکل ساز تلقی می شد ولی ساتوشی با یک اقدام جسورانه و اختراع فناوری بلاک چین تلاش کرد تا قدرت اینترنت را به کاربران آن انتقال دهد. پرسش ساده ای بود:
"چه می شود اگر شبکه به کنترل کاربران در آید؟ و همه پاداش ها نصیب کسانی که در ساخت و نگهداری شبکه مشارکت دارند، شود و نه در انحصار چند تن از مالکان امپراتوری های تجاری تن پرور."
مدتی گذشت تا پی بردم که پول اینترنتی یک شاهکار است. اعمال تغییرات در حوزه هایی مانند نحوه دریافت دستمزدها، معاملات و مالکیت افراد روی فعالیت مورد نظرشان، مفهومی متحول کننده بود. پول به عنوان عنصر کلیدی در کنترل جامعه نقش آفرینی می کند. اگر پول و نحوه مدیریت آن تغییر کند، با الطبع جامعه بهتری خواهیم داشت. این ایده انقلابی، بی نهایت مرا تحت تاثیر قرار داد.
با فرا رسیدن سال 2017 تابوی پول اینترنتی شکسته شد و صحبت از اختراع ساتوشی فراگیر شد، به نحوی که حتی مسئول غذای نهار دانشکده نیز در مورد آن صحبت می کرد. اختراع ساتوشی در آن زمان حکم کودکی نوپا را داشت که هنوز آماده مقابله با بزرگسالان نبود.
با سقوط بی سابقه قیمت بیت کوین در این سال، همه سرمایه گذاری من را حماقت می دانستند. برای دو سال من مخاطب سرزنش هایی بودم که مرا کودن خطاب می کردند. بخصوص اینکه کارمند بانک بودم و به زعم آنها بایستی دیدگاه من نسبت به سرمایه گذاری خیلی بهتر از این می بود.
من در این میان چشم پوشی و نادیده انگاشتن توصیه ها را پیشه کردم. آنها وقتی نمی دانستند بیت کوین چیست؟ نباید اظهار نظر می کردند. ساعتهای متمادی از اوقات من صرف یادگیری موضوعاتی مانند استخراج، پاداش بلاک، رقبا و انواع جدیدی از شبکه های نوظهور می شد. با شرکت در محافل غیررسمی مرتبط با این حوزه شنونده داستان های کسب و کارهایی بودم که این نوع از پول اینترنتی را پذیرفته بودند. همچنین اقدام به آزمون دستگاههای خودپردازی کردم که افراد از طریق آنها می توانستند مجاز به خرید و فروش این نوع از پول اینترنتی شوند.
با همه اینها از دیدگاه بسیاری من هنوزم یک بازنده بودم. توهین های آزار دهنده و نقدها و منتقدانی که واقعی بودند، برای مدت زمان کوتاهی، متقاعد شدم که حق با آنهاست.
و اما با رسیدن سال 2020، سرانجام مورد استفاده ای برای مشکلی که ساتوشی در پی حل آن بود، پیدا شد. طبق پیش بینی های ساتوشی نرخ بهره بانکی صفر شد. ویروس کرونا و بحران سلامتی پیش آمده در پی آن بازارهای مالی را به شدت تحت تاثیر قرار داد و زمینه سقوط بسیاری از آنها را فراهم آورد. میزان بازدهی دارایی هایی مانند اوراق قرضه با کاهشی شدید روبرو شده و حتی در برخی از کشورها به زیر صفر رسید.
در این میان ضرر زیادی متوجه کسانی که اقدام به پس انداز کردن دارایی هایشان کرده بودند، گردید. سود قابل پرداخت بانکها برای حساب های بانکی عملا صفر شد. افرادی که تا به حال به فکر سرمایه گذاری روی دارایی های مالی نبودند، حال با یک چالش اساسی مواجه شدند.
پرسش اساسی سال 2020: کجا می توانم پولم را سرمایه گذاری کنم؟
در بحبوحه درگیری جهان با بحران پولت را سرمایه گذاری کن همه گیری ویروس کرونا، مطابق آنچه که ساتوشی پیش بینی کرده بود، دولتها اقدام به چاپ بی رویه تریلیون ها دلار پول کردند. کشور آمریکا در سال 2008، 1.3 تریلیون دلار پول چاپ کرد که این میزان در سال 2020، 3 تریلیون دلار بود که با وجود آن هنوز هم نیازمند تریلیون ها دلار دیگر هم بود. اما این حجم از نقدینگی تورمی در پی نداشت.
با وجود اینکه بیکاری در اوج خود بود، تولید ناخالص داخلی در تمام کشورها سقوط پولت را سرمایه گذاری کن کرده بود و بحران سلامتی از کنترل خارج شده بود و قیمت نفت منفی بود، ولی با این حال بخش عمده این پولهای تزریق شده از بازارهای سهام سر درآورده و منجر شد قیمت سهام به اوج خود برسد.
در این میان مدیر عامل های شرکت های فناوری سهامی عام، پیشنهاد کردند در عوض استفاده از روش های اندازه گیری قدیمی تورم (یعنی استفاده از روش شاخص قیمت مصرف کننده)، میزان تورم با در نظر گرفتن قیمت سهام مورد ارزیابی قرار گیرد.
اینجا بود که من متوجه جریان شدم. زمانی که پول شما بیش از حد نیازتان باشد، قطعا با آن پول اضافی نمی روید مقدار زیادی پیتزا بخرید، بنابراین تورم شامل حال پیتزا فروشی نخواهد شد، بلکه انتخاب شما خرید سهام یا املاک خواهد بود. به همین دلیل است که با وجود افت شدید اقتصادی شاهد افزایش بی سابقه قیمت سهام هستیم.
متحول شدن دنیای ارزهای دیجیتال با ورود غول های سرمایه گذاری به آن
تحولات سال 2020 توانست پول اینترنتی را برای همیشه دچار تغییر کند. شرکت هایی مانند پیپل (PayPal) و اسکوئر (Square) وارد دنیای ارزهای دیجیتال شدند و ویزا (Visa) نیز تمایل خود را برای ورود به آن اعلام کرد. جیپی مورگان نیز با تغییر موضع خود، ارزهای دیجیتال را به عنوان یک دارایی مهم و با ارزش تایید نمود. 3 تریلیون دلار سرمایه توسط شرکت فیدلیتی (Fidelity Investments) وارد این صنعت شد. پیش بینی های جسورانه و غیر منتظره ای در مورد بیت کوین، توسط سیتی بنک (Citibank) مطرح شد. از جمله اینکه "ارزش هر واحد بیت کوین تا پایان سال 2021، 300,000 دلار خواهد بود". مدیر عامل بلک راک (Blak Rock)، که شرکتش عنوان بزرگترین شرکت در حوزه مدیریت سرمایه در جهان را در اختیار دارد، در یک اظهار نظر اینگونه بیان کرد: "بیت کوین آمده است که بماند."
سرمایه گذاران بزرگی همچون پال تودور جونز (Paul Tudor Jones)، استن درانکنمیلر (Sten Druckenmiller) و جیم کریمر (Jim Cramer) همگی تصمیم به سرمایه گذاری روی این پول اینتر نتی گرفتند.
رائول پولت را سرمایه گذاری کن پال (Raoul Pal) که سابقا مدیریت بانک گلدمن ساکس (Goldman Sachs) را بر عهده داشت، تمام سرمایه خود را وارد بازار بیت کوین کرد. او در این مورد گفت: "من در طول عمر خود تنها اگر یک سرمایه گذاری خوب انجام داده باشم، آن بیت کوین است."
افراد مختلفی هنوز هم تصمیم مرا احمقانه می دانند. در این مورد حتی کامنت های اینترنتی تند و توهین آمیزی دریافت می کنم و از دیدگاه اعضای توئیتر من فرد احمقی هستم.
با این وجود، من روزانه یک الی دو ساعت از وقتم را صرف مطالعه برای درک بهتر وب 3.0 می کنم. وب 3.0 بستری خواهد بود برای ذخیره ارزش بیت کوین و اترویم به عنوان لایه رویی آن که همه چیز از اپلیکیشن ها گرفته تا شبکه ها روی آن بنا خواهد شد.
حتی برای دانستن نظرات مخالف با دیدگاه خودم وقت زیادی می گذارم. دانش من در مورد فناوری بلاک چین اندک است. امکان تغییر در هر چیزی وجود دارد. امکان دارد فناوری های نوینی پدید بیایند.
بیت کوین نیز مانند هر چیزی در زندگی نیازمند صرف وقت است تا در موردش اطلاعات کافی بدست آورده و دریابید که چه مشکلی را از پیش روی بشر برداشته و چگونه باید مورد ارزیابی قرار بگیرد.
من خرید بیت کوین را از همان سالهای اولیه شکل گیری آن شروع کردم. اولین کوین خریداری شده من 100 دلار ارزش داشت و اکنون همان کوین ارزشی بالغ بر 30,000 دلار دارد. سرمایه گذاری اولیه من روی بیت کوین رشدی 30,000 درصدی داشته است.
بیت کوین طی یک دهه توانست بهترین عملکرد را در میان دارایی ها به خود اختصاص دهد و تنها میزان رشد آن در سال 2020، در حدود 330 درصد تخمین زده می شود. با این حساب تحقیق در مورد امور مالی و آینده پول می تواند ارزشمند باشد.
هنوز آغاز کار بازار بیت کوین و تحول در خرید و فروش اترویم است، زیرا در این برهه بیشتر از هر زمانی به پولهای واقعی پولت را سرمایه گذاری کن که توسط کدها اداره می شوند و نه انسان های حریص، نیازمندیم. اکنون ارزهای دیجیتال بیش از هر زمانی دیگری از سوی عموم مورد پذیرش قرار گرفته اند و این یعنی هنوز اول راه است.
اگر بتوانید برای بررسی گزینه های موجود زمان صرف کنید، سرمایه گذاری خوبی انجام داده و از تصمیم خود در برابر انتقادها حمایت نمایید، احتمالا خواهید توانست بار خود را ببندید و اگر تمایل داشتید، می توانید تا آخر عمر از انجام هر گونه شغل معمولی خودداری کنید.
کسب اطلاعات کافی و داشتن دانش مالی خوب در رابطه با وب 3.0 می تواند سود خوبی برای شما در پی داشته باشد.
با پولم کجا سرمایه گذاری کنم؟
بسیاری از شما درباره سرمایهگذاری با پول کم نگرانیهایی دارید، اما راههای زیادی برای سرمایهگذاری با پول کم وجود دارد که ما با بررسی آنها به شما کمک میکنیم که بهترین سرمایهگذاری با پول کم را شناسایی کنید.
پولم در حد سرمایهگذاری نیست، با این پول که جایی نمیشه سرمایهگذاری کرد، باید منتظر بمونم پولم بیشتر بشه، سرمایهگذاری با پول کم اصلا امکانپذیر نیست!
این دست از جملات را شاید بسیاری از شما با خود تکرار کرده باشید، به این دلیل که شاید فکر میکنید با میزان پولی که در اختیار دارید امکان سرمایهگذاری وجود ندارد.
اگر شما هم مانند برخی افراد بهترین سرمایهگذاری با پول کم را غیرممکن میدانید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید و این مقاله را تا انتها بخوانید.
آیا امکان سرمایهگذاری با پول کم وجود دارد؟
عمدتا افراد با درآمد پولت را سرمایه گذاری کن ثابت درباره سرمایهگذاری با پول کم نگرانیهایی دارند.
در ابتدا میخواهیم این را به شما گوشزد کنیم که از قدم گذاشتن در دنیای سرمایهگذاری نترسید و آن را به عقب نیندازید. با توجه به تورمی که در کشور وجود دارد و ارزش پول ملی که در حال کاهش است، برای حفظ قدرت خرید، سرمایهگذاری لازمه زندگی هر فردی است حتی با سرمایه کم.
با سرمایههای کم شاید نتوانید در بازاری مانند مسکن سرمایهگذاری کنید. اما بازارهای دیگری مانند بورس، بانک و صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد که به شما اجازه ورود بدهد.
شما با مبالغ کم نیز میتوانید فرصتهای سودآوری خوبی را برای خود ایجاد کنید و همین مقدار سرمایه کم را به سرمایههای بزرگ تبدیل کنید.
مهمترین قانون ایدههای سرمایهگذاری با پول کم این است که در همان ابتدای کار نگاه بلندمدت و دید فراتر از چند ماه داشته باشید تا به نتیجه مطلوب برسید.
ارزش سرمایهگذاری با گذشت زمان مشخص میشود. بنابراین سعی کنید هم واقعبین و هم صبور باشید.
هیچ روش خیالی یا معجزهآسایی برای تبدیل سرمایه کم شما به یک پول هنگفت وجود ندارد. اما میتوان با رعایت چند اصول اساسی و همچنین گرفتن مشاوره از کارشناسان این راه را کوتاهتر کرد.
در ایدههای سرمایهگذاری با پول کم باید به دو نکته اساسی توجه داشت، یکی مکان سرمایهگذاری و دیگری زمان سرمایهگذاری، که در ادامه مقاله به این موارد نیز پرداخته میشود.
پول کم یعنی چقدر؟!
پول کم را میتوان از یک میلیارد تومان تا یک میلیون تومان در نظر گرفت. برای کسی که صاحب چند کارخانه است شاید یک میلیارد تومان پول کمی باشد.
از طرفی برای یک خانوار با درآمد ثابت ماهانه معادل 10 میلیون تومان نیز به نظر میرسد یک میلیون تومان پول کمی باشد. بنابراین پول کم برای همه معنای یکسانی ندارد. اما آنچه که در این مقاله مدنظر ما است پولی کمتر از 10 میلیون تومان است.
در شرایط فعلی بازارهای مالی ایران (اواسط آذر ماه سال 99) هرگرم طلا حدود یک میلیون و 100 هزار تومان، سکه بهار آزادی 11.5 میلیون تومان و هر دلار آمریکا حدود 25 هزار تومان است.
با این اوصاف شاید بگویید با مبلغی کمتر از 10 میلیون تومان نمیتوان مقدار قابل توجهی طلا، سکه یا دلار خرید، پس تکلیف چیست؟
در ادامه مقاله به بررسی ایدههای سرمایهگذاری با پول کم میپردازیم و مهمترین گزینههایی را که در اختیار داریم را با هم بررسی میکنیم تا شما بتوانید به بهترین سرمایهگذاری با پول کم دست پیدا کنید.
بهترین ایدههای سرمایهگذاری با پول کم را بشناسیم
1. سرمایهگذاری با پولت را سرمایه گذاری کن پول کم در بورس
یکی از مزیتهای بورس این است که با هر مبلغی (بیش از 500 هزار تومان) میتوان به آن ورود کرد. شما در ابتدای کار با مراجعه به یک کارگزاری، کد بورسی مخصوص به خود را دریافت میکنید. این مقدمات ورود شما به بازار سهام را فراهم میکند.
برای شروع فعالیت در بورس تنها لازم است یک اتصال به اینترنت و یک لپتاپ، موبایل یا کامپیوتر داشته باشید.
اگر قصد دارید که سرمایه کم خود را وارد بورس کنید و هدف از این کارتان، آشنایی، یادگیری و تمرین قوانین بورس و کسب تجربه در این بازار است، باید بگوییم که تصمیم بسیار درستی گرفتهاید.
اما اگر هیچ آشنایی با بازار سهام و خرید فروش سهم نداشته و قصد یادگیری نیز نداریدY این اقدام شما ریسک به همراه دارد. خرید و فروش سهام، کار آسانی نیست و به دانش، آموزش، تجربه و صرف وقت برای تحقیق و تحلیل نیاز دارد.
اگر شما نه قصد یادگیری بورس را دارید و نه حاضر به انجام معاملات بدون تحلیل و پرریسک سهمهای بازار هستید؛ بهترین پیشنهاد ما به شما خرید عرضه اولیه است.
یعنی منتظر بمانید تا در عرضه سهام شرکتهایی که برای اولین بار وارد بورس شدهاند؛ بتوانید مشارکت کنید و سهام این شرکتها را بخرید.
بررسی بازدهی عرضه اولیه ها نشان داده که عمدتا با ضرری مواجه نمیشوند و برای سودآوری قابل اطمینان هستند.
طی سالهای اخیر که بورس رونق گرفته شرکتهای زیادی وارد این بازار شدهاند و ما شاهد عرضه اولیههای زیادی در این بازار هستیم که میتواند مکان مناسب و قابل اطمینان از نظر سوددهی برای سرمایهگذاری با پول کم شما باشد.
از مهمترین مزیت بورس، نقدینگی سریع آن بوده که میتوان به راحتی هر زمانی که نیاز شد سهام خود را به صورت آنلاین در کمتر از چند ثانیه تبدیل به پول نقد کرد.
سرمایهگذاری در بورس فعالیت سوداگرانه مانند خرید سکه و دلار نیست و شما با سرمایهگذاری در این بازار حتی با سرمایه کم به اقتصاد کشور و تامین مالی شرکتها کمک میکنید.
همچنین اگر شما سهام یک شرکت بنیادی و سودده را خریده باشید؛ سالانه میتوانید یک سود نقدی از آن شرکت نیز دریافت کنید.
یعنی علاوه بر افزایش قیمت سهم که شما را در برابر تورم محافظت میکند؛ یک سود نقدی دیگر نیز میتوانید دریافت کنید.
همچنین برای کسی که دانش و تخصص لازم سرمایهگذاری در بورس را ندارد یکی دیگر از راههای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری است.
این صندوقها تحت نظارت افراد خبره و کارشناسان بورسی هستند که سرمایههای خرد را جمع میکند و با مبلغی زیاد آن را در بازار سرمایه به گردش درمیآورند.
کارمزد خرید و فروش صندوق، از معامله سهام کمتر است. برای آشنایی بیشتر با سازوکار این صندوقها؛ پیشنهاد میکنیم دو مطلب زیر را حتما مطالعه کنید.
2. بهترین سرمایهگذاری با پول کم در طلا و سکه
طبیعتا با پول کمتر از 10 میلیون تومان نمیتوان یک سکه بهار آزادی بخرید و پیشنهاد خرید سکه معقول نیست. شاید بتوانید یک نیم سکه یا حتی ربع سکه بخرید.
همچنین با توجه به هزینه اضافهای که بابت اجرت ساخت طلا از شما گرفته میشود بتوانید کمتر از 7 گرم طلا بخرید.
طلا کالای باارزشی بوده و در هر شرایطی باارزش خواهد ماند. سرمایهگذاری بر روی طلا و سکه جذاب و در میانمدت و بلندمدت سودده است. اما با سرمایه کم شاید نتوان سوددهی چشمگیری برای آن متصور شد.
پیشنهاد میکنیم اگر در نهایت قصد سرمایهگذاری با پول کم در طلا را دارید، باز هم به بازار سهام روی بیاورید و سهام صندوقهای طلا که در بورس فعال هستند را بخرید.
3. ایدههای سرمایهگذاری با پول کم در بانک
شاید اولین جایی که برای سرمایهگذاری به ذهن همه افراد میآید بانک باشد. یک سرمایهگذاری امن و بدون ریسک با سود شخص ماهیانه که بدون هیچ نگرانی به موقع پرداخت میشود.
اما دو نکته در مورد سرمایهگذاری در بانک وجود دارد، اول از همه اینکه با سرمایه کم سود بسیار کمی به شما پرداخت میشود و نکته دوم نرخ سود پایین بانک است.
اگر تا حد کمی اخبار اقتصادی را دنبال کرده باشید؛ قطعا میدانید طی سالهای اخیر تورم کشور بیش از 25 درصد بوده است، از طرفی بالاترین نرخ سود بانکی نیز حدود 22 درصد است.
بنابراین میبینید که با سرمایهگذاری در بانک حداکثر شما بتوانید سرمایه خود را در برابر تورم حفظ کنید و سودآوری قابل توجهی نباید برای خود متصور باشید.
4. بر روی خودتان سرمایهگذاری کنید
اگر هیچ دید و تحلیلی از هیچکدام از بازارهای مالی ندارید و احتمال دارد سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود بر روی خودتان سرمایهگذاری کنید.
افراد علاقههای مختلفی دارند که میتوانند با سرمایهگذاری بر روی آنها، به شکوفایی و بهرهوری هرچه بیشتر خود کمک کنند.
شما با پول کمی که کمتر از 10 میلیون تومان است میتوانید با شرکت در کلاسهای آموزشی تحلیلهای بورسی را به طور کامل یاد بگیرید، میتوانید فتوشاپ یاد بگیرید، میتوانید 30جلد کتاب در یک حوزه تخصصی بخرید و بخوانید در متخصص شوید و از این تخصص درآمد کسب کنید.
خوب است بدانید افرادی که در طبقه درآمدی پایین میمانند و تغییر وضعیت نمیدهد؛ دلیل اصلی آن نداشتن سرمایه نقدی نیست.
بلکه علت اصلی آن کمبود مهارت و تخصص و ضعف سرمایههای انسانی است که آنها را در این وضعیت قرار داده است. بنابراین شاید بتوان بهترین ایدههای سرمایهگذاری با پول کم را آموزش و کسب مهارت در یک حیطه خاص دانست.
5. سرمایهگذاری در فضای مجازی
کسب درآمد از فضای مجازی بحث گستردهای بوده که در اینجا مجال شرح کامل آن وجود ندارد.
اما در اینجا نیز ما اشارهای پولت را سرمایه گذاری کن مختصر و مفید در رابطه با سرمایهگذاری با پول کم و فعالیت در فضای مجازی میکنیم. چرا که به احتمال زیاد در زندگی شما وقت آزادی وجود دارد که بتوانید از آن استفاده کنید.
ما پیشهاد میکنیم وقت آزاد و سرمایه کم خود را در کنار هم قرار دهید و یک فعالیت جدی را در فضای مجازی شروع کنید. در واقع وقت آزاد و ارزشمند خود را به پول نقد تبدیل کنید.
ایجاد یک صفحه موفق اینستاگرامی، یا ایجاد یک کانال تلگرامی یا راهاندازی یک سایت اینترنتی میتواند قدم اول شروع فعالیت شما باشد.
در این فضاهای ایجاد شده شروع به معرفی کسبوکار خود کنید که این کسبوکار میتواند فروش یک محصول خاص، ارایه خدمات یا حتی آموزش حوزه تخصصی شما باشد.
شما پس از معرفی کسبوکار خود میتوانید پول و سرمایه کمی که را برای تبلیغات صفحه خود هزینه کنید.
کلام آخر
ما در این مقاله ابتدا دلایلی را ذکر کردیم که نشان میدهد با مبالغ کم هم میتوان اقدام به سرمایهگذاری کرد. سپس به بهترین ایدههای سرمایهگذاری با پول کم اشاره کردیم.
از آنجا که تخصص و توانایی هر کدام از شما متفاوت است؛ ما پیشنهاد میکنیم با یک کاربلد در این زمینه مشورت کنید.
۳ عادت مالی که شما را پولدار میکند
چه کسی دوست ندارد که پولدار باشد؟ نه اینکه فقط در حدی پول داشته باشد که بتواند از پس مخارج عادی زندگیاش بربیاید، بلکه در حدی که بتواند به رویاهای چندین و چند سالهاش برسد. برای رسیدن به این هدف شما باید نقشه ثروتمند شدن داشته باشید تا آنقدر انگیزه پیدا کنید که حتی شب خوابیدن هم برایتان سخت شود.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از برترینها، اینکه چقدر بتوانید ماهیانه خرج یا پسانداز کنید، به عوامل زیادی از جمله حقوق ماهیانه و شرایط خانوادگی و شرایط اقتصادی جامعه بستگی دارد. اما با هر درآمد و شرایطی، بهتر است با برنامهریزی پیش بروید و حساب دخل و خرجتان را داشته باشید.
در مورد این که در حال حاضر چطور میخواهید زندگی کنید در تقابل با اینکه تا چند سال میخواهید کار کنید، تصمیم بگیرید. منظور این است که اگر تمام پولی که الآن درمیآورید خرج کنید، هیچ چاره دیگری جز سخت کار کردن سرِ پیری ندارید! اما اگر از همین حالا به فکر پسانداز کردن و سرمایهگذاری باشید، در آینده انتخابهای بیشتر و بهتری دارید.
مطمئن شوید چیزی را میخرید که بعد از گرفتن صورتحسابش احساس پشیمانی نکنید و از خرید خود خوشحال باشید. همچنین بهتر است بدانید پسانداز کردن طول میکشد و نیاز دارد هر روز برایش تلاش کنید و برای رسیدن به استقلال مالی صبور باشید. بعضی اوقات صبور بودن کار سختی است، اما درست مثل رسیدن به اهدافتان است. یعنی این که با تلاش کردن در طول زمان میسر میشود. در ادامه ۳ عادت مالی که برای پولدار شدن باید رعایت کنید، در اختیارتان قرار دادهایم.
قانون ۷۰/۳۰
بعد از پرداخت قبوض، یاد بگیرید که فقط از ۷۰ درصد پول باقیمانده استفاده کنید. پولی که هر ماه خرج میکنید به ۲ دسته ملزومات و تجملات پولت را سرمایه گذاری کن تقسیم میشود. این ۷۰ درصد را باید خرج ملزومات خود کنید. بعد وقت آن است که ۳۰ درصد باقیمانده را به مخارج مختلفی اختصاص دهید. این مخارج میتوانند از این قبیل باشند:
از ۳۰ درصد پول باقیمانده، یکسوم آن باید صرف امور خیریه شود. خیرات در واقع دستگیری از جامعه و کمک کردن به افراد نیازمند است. ما معتقدیم بخشیدن ۱۰ درصد از پول باقیمانده از حقوق ماهیانه، میزان خوبی برای خیرات محسوب میشود.
بعضی افراد گمان میکنند فقط وقتی پول زیادی دارند باید به دیگران کمک کنند؛ در صورتی که پول بخشیدن را باید از همان زمانی که هنوز حقوقتان کم است یاد بگیرید. مسلماً بخشش ۱۰ هزار از ۱۰۰ هزار تومان، بسیار آسانتر از بخشیدن ۱۰۰هزار از یک میلیون تومان است.
ممکن است بگویید: «اگر یک میلیون تومان پول داشتم، خیلی راحت ۱۰۰هزار تومانش را خیرات میکردم»، اما اگر در آن موقعیت قرار بگیرید، به احتمال زیاد این کار را نمیکنید. پس بهتر است از همین حالا و با همین مقادیر کم، عادت پول بخشیدن را در خود پرورش دهید تا وقتی پول بیشتری به دست میآورید، راحتتر بتوانید به دیگران کمک کنید.
با ۱۰ درصد بعدی پول باقیمانده، باید سرمایه جمع کنید. این پولی است که برای خرید، تعمیر، ساخت و ساز و فروش از آن استفاده میکنید. کلید ماجرا این است که مشغول تجارت باشید، حتی اگر به طور نیمهوقت باشد.
راههای زیادی برای ایجاد سرمایه وجود دارد. بگذارید قوه تصورتان به تکاپو بیفتد. به تواناییهایی که سرکار یا موقع انجام سرگرمیهایتان پرورش دادید، نگاه دقیقتری بیندازید. ممکن است بتوانید آنها را به سرمایهگذاری سودمندی تبدیل کنید. به علاوه میتوانید یاد بگیرید که چطور محصولات را به طور عمده بخرید و خرده بفروشید. یا اینکه میتوانید ملکی بخرید و آن را ارتقا دهید. از این ۱۰ درصد برای خریدن تجهیزات، محصولات یا هر دو به طور مساوی استفاده و شروع کنید. از کجا میدانید درون شما چه نبوغی منتظر است تا با جرقهای به نام «فرصت» بیدار شود!
۱۰ درصد آخر باید پسانداز شود. این مورد، هیجانانگیزترین قسمت نقشه پولداری حساب میشود. زیرا میتواند با آماده کردنتان برای زمستان زندگی، به شما ذهنیتی از فقر بدهد. بگذارید واژههای «فقیر» و «پولدار» را تعریف کنیم: افراد فقیر پولشان را خرج میکنند و سپس هر چه باقی ماند پسانداز میکنند، ولی افراد پولدار پولشان را پسانداز میکنند و سپس آنچه را باقی ماند خرج میکنند.
فرض کنید ۲۰ سال پیش دو نفر، هرکدام ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان حقوق میگرفتند و هر سال حقوقشان به میزان مساوی افزایش مییافت. یکی از آنها فلسفه خرج کردن پول و پسانداز مقدار باقیمانده را داشت. برعکس، فلسفه دیگری، اول پسانداز و سپس خرج کردن اضافیِ پول بود. امروز اگر آنها را بشناسید، بهخوبی میتوانید تشخیص دهید کدامیک پولدار و کدامیک فقیر است؛ بنابراین به خاطر داشته باشید که خیرات و سرمایهگذاری و پسانداز، مثل برنامهریزی مالی دیگری اثرات نافذی دارد.
شاید در آخر روز، هفته یا ماه نتایج زیاد مشخصی نداشته باشد، ولی بعد از گذشت ۵ سال، تفاوتها مشخص میشود و در پایان دهمین سال تفاوتها چشمگیرند. در صورتی که مقدار پول اولیه همان بوده و فقط فلسفه استفاده از آن فرق میکند.
پول زیادی را صرف مخارج خانه میکنید
مسلماً مخارج خانه ابتدا با پول رهن و اجاره شروع میشود و سپس مخارج دیگری از قبیل مالیات، تعمیر و پول آب و برق و گاز را شامل میشود. خرید مایحتاج و تامین خورد و خوراک را نیز باید در نظر گرفت. عموماً بیشترین مقدار پولتان صرف مخارج خانه میشود؛ بنابراین صرفهجویی در آنها تا حد ممکن بسیار موثر است.
زیاد برای ماشین خرج میکنید
درست مثل مخارج خانه، هزینههای ماشین میتوانند بسیار سرسامآور باشند و حتی از درآمد ماهیانهای که دارید بیشتر شوند. برای کاهش مخارج ماشین بهتر است راههای نزدیک را پیادهروی کنید یا گاهی اوقات از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید.
بیحساب و کتاب پول خرج میکنید
دفتر و قلمی بردارید و تمام مخارج ماهیانه خود را در آن بنویسید. هر ماه برای هر بخشی که میخواهید پول خرج کنید، هدفی تنظیم کنید. آخر ماه میتوانید میزان پولی را که برای هر بخش خرج کردید، با هدف اولیه خود مقایسه کنید و با این روش برنامهریزی و کنترل بهتری بر مخارج خود داشته باشید.
بیاختیار پول خرج میکنید
ناخودآگاه پول خرج کردن از بیاختیاری نشئت میگیرد. خیلی از روشهای بازاریابی و تبلیغات نیز بر همین اساس بنا شدهاند. درمان این بیاختیاری، آگاهی است. آگاهی، اختیار را تقویت میکند و باعث میشود کمتر تحت تاثیر تبلیغات وسوسه شوید یا وسایلی بخرید که به آنها نیازی ندارید.
بیش از اندازه برای تفریح کردن پول خرج میکنید
هیچگاه بیشتر از ۱۰ درصد حقوقتان را برای تفریح کردن خرج نکنید. تفریح میتواند سفر رفتن و مخارج هتل و هواپیما یا بیرون رفتن با دوستان و هزینههای سینما و رستوران را شامل شود. خرید وسایلی مثل تلویزیون و بازیهای کامپیوتری نیز در این بخش جای میگیرد.
خیلی از کسانی که مشکلات مادی دارند، بیشتر از ۱۰ درصد حقوقشان را به تفریح کردن اختصاص میدهند. البته تفریح در حد طبیعی برای همه ضروری است، ولی این که بدون فکر کردن به آینده و چشمبسته تمام پول خود را صرف بازی و خوشگذرانی کنیم، عواقب مالی ناخوشایندی به دنبال دارد.
حرف آخر
در واقع اینکه چقدر بتوانید ماهیانه خرج یا پسانداز کنید، به عوامل زیادی از جمله حقوق ماهیانه و شرایط خانوادگی و اقتصادی جامعه بستگی دارد. اما با هر درآمد و شرایطی، بهتر است با برنامهریزی پیش بروید و همانطور که گفته شد حساب دخل و خرجتان را داشته باشید تا هر چند خیلی کوچک، نگرانی و استرس کمتری را تجربه کنید.
دیدگاه شما