آشنایی با انواع تحلیل بورس
برای هر کسی که علاقه مند به سرمایه گذاری است، هیچ کمبودی در تحلیل وجود ندارد. اکثر تحلیل های بازار سهام را می توان به سه گروه کلی تقسیم کرد: بنیادی، نکنیکال و روانشناختی که در بازار بورس ایران تابلو خوانی هم گفته می شود. در اینجا نگاهی دقیق به هر یک داریم.
اما اگر شما فردی هستید که تازه وارد بازار سهام شده اید و به دنبال یافتن راه درست برای کشف انواع تحلیل بازار سهام هستید، این مقاله برای شما مناسب است.
بازارهای سهام بسیار غیرقابل پیشبینی هستند و اگر مطالعه و سرمایهگذاری درستی نداشته باشید.، فقط میتوانند یک بازی قمار باشند. اما با تحقیق و دانش خوب، میتوانیم تصمیمات درستی بگیریم که میتواند به ما در ایجاد ثروت کمک کند.
روشهای مختلفی وجود دارد که از طریق آنها میتوان حرکت بازار را تحلیل کرد. این روشها کاملاً علمی هستند و عوامل متعددی مانند تغییرات قیمت سهام، اقتصاد و صنعت، الگوهای نمودار، آشنایی با تحلیل روند ترازنامههای شرکت و صورتهای سود و زیان را شامل میشوند.
دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی 0 تا 100
موزش بورس و کسب دانش بورس پیشنیاز ورود به این بازار است. داشتن دانش در یکی از دو نوع تحلیل فاندامنتال(بنیادی) یا تحلیل تکنیکال بورس برای ورود به حوزه بازارهای بورس لازم و ضروری است.
دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته
سر فصلها: چنگال اندروز فیبوناچی معرفی فیبوناچی فیبو قیمتی RET فیبو EXT فیبو قیمتی projection یافتنPRZ در نمودار الگوهای زمانی…
کارگاه روانشناسی معاملات
ارگاه تخصصی بسیار عملی و کاربردی روانشناسی معاملات بورس ایران
در کارگاه تخصصی روانشناسی معاملات بورس میتوانید الگوهای رفتاری لازم برای شناخت خودتان را بشناسید و با توجه به نقاط قوت و نقاط ضعف خود بهترین تصمیمها و واکنشها در مواجه با چالشهای سرمایهگذاری را اخذ نمایید.
تحلیل بازار سهام چیست؟
تحلیل بازار سهام را می توان به عنوان تلاشی برای پیش بینی اقدامات آتی بازار یا ارائه بینشی کلی از بازار تعریف کرد. عمدتاً تحلیل بازار سهام شامل مفاهیم و عوامل بسیاری است که هنگام انجام تحلیل در بازار سهام باید در نظر گرفته شود.
تجزیه و تحلیل بازار سهام روشی است که در آن سرمایه گذاران و معامله گران با مطالعه و تجزیه و تحلیل تاریخچه داده ها و داده های موجود در مورد خرید و فروش تصمیم می گیرند. این به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا امنیت سهام را قبل از سرمایه گذاری در آن درک کنند. تحلیلگران سهام وجود دارند که تحقیقات کاملی را برای یافتن هرگونه فعالیت در هر بخش از بازار سهام انجام می دهند.
با استفاده از تجزیه و تحلیل بازار سهام، سرمایه گذاران و معامله گران می توانند سریعتر به تصمیمات خرید و فروش برسند.
آشنایی با تحلیل سهام بورس
در بازارهای مالی تحلیلگران و معامله گران از دو ابزار به طور معمول بهره می برند . که شامل تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است . در کنار این ابزار های تحلیلی شیوه و روش معاملات هم در کنار این ابزارها خود نقش مکمل ایفا می کنند . شناخت بازار و روانشناسی معاملات و تاثیر اخبار ، تابلو خوانی، فیلترنویسی یا کدنویسیjava script یا MQL و … که هر بخش خود ، تاثیر بسیار زیادی در روند معاملات اشخاص می گذارند . این ابزارها در ترکیب با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از شما شخصی توانا در حوضه ی بازار سرمایه پدید می آورد . افرادی که جز معامله گران حرفه ای محسوب می شوند اغلب به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مسلط هستند . اگر از آن دسته از افراد هستید که علاقه مند به تحلیل تکنیکال هستید مقاله ” آموزش تحلیل تکنیکال رایگان 1400 ” را مطالعه نمایید.
تحلیل بنیادی : به بررسی یک شرکت از نظر پایه و بنیان می پردازد و می توان گفت جز بهترین روش های تحلیل است و بسیاری از بزرگان بازارهای بورس آشنایی با تحلیل روند جهانی از این روش در معاملات استفاده می کند . تحلیل فاندامنتال با بررسی صورت های مالی و بهره گیری از محاسبات آماری و حسابداری در نتیجه اطلاعاتی در مورد وضعیت در حال حاضر شرکت و این که در آینده در چه وضعیتی قرار دارد می دهد و از طریق محاسبه ارزش ذاتی سهام ، به سرمایه گذار می گوید که سهم بالاتر از ارزش واقعی است یا خیر .
تحلیل بنیادی مطالعه قیمت سهام یک شرکت در رابطه با عوامل مؤثر بر شرکت از قبیل وضعیت مالی، منابع درآمدی، سودآوری، هزینه ها و غیره است. تحلیل بنیادی بازارهای سهام پیش بینی حرکت قیمت سهام در بلندمدت است. .
سه مرحله اساسی تحقیقات بنیادی در مورد هر سهمی که باید دنبال شود عبارتند از:
- شرکت را تحلیل کنید
- صنعت را تحلیل کنید
- اقتصاد را تحلیل کنید
مراحل فوق را می توان در رویکرد از بالا به پایین یا رویکرد پایین به بالا دنبال کرد. به عبارتی تحلیل بنیادی شامل ارزیابی “ارزش منصفانه” یک شرکت و سپس ارزیابی اینکه آیا قیمت سهام کمتر از ارزش گذاری شده است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است.
برای ارزیابی میزان سلامت یک شرکت، ممکن است از نسبت های زیادی استفاده شود. به عنوان مثال، نسبت جاری و نسبت سریع برای تعیین اینکه آیا یک شرکت قادر به پرداخت تعهدات کوتاه مدت خود با استفاده از دارایی های جاری است یا خیر استفاده می شود. همه اینها برای درک ارزش و جذابیت کسب و کار انجام می شود.
پارامترهای مختلفی برای محاسبات دارد :
EPS : (earning per share) از تقسیم سود سالیانه شرکت بعد از کسر مالیات تقسیم بر تعداد سهام داران به دست می آید .
DPS : (dividend per share) به مقداری از سود سالیانه شرکت است که بین سهامداران تقسیم می شود .
NAV : net asset value ) ( خالص ارزش دارایی ها ، ارزش روز بدهی ها – ارزش روز دارایی ها تقسیم بر تعداد سهامداران.
با بررسی انواع صورت های مالی (ترازنامه ، صورت جریان وجوه نقد و گزارشات تفسیری و … که در سایت codal.ir قابل مشاهده است ) و عوامل اقتصادی تاثیر گذار روی سهم را می توانیم سهم را مورد ارزشیابی قرار دهیم .
تحلیل تکنیکال : نوعی از تحلیل بازار سرمایه است که از روی بررسی نمودار قیمت – زمان که اطلاعات مختلفی از رفتار سهامداران در سهم به ما می دهد و بر اساس الگو ها و بررسی گذشته به همراه ابزارهای مکمل تحلیل تکنیکال به ما از آینده قیمت سهم اطلاع می دهد و از ریسک معاملات می کاهد .
تجزیه و تحلیل قیمت سهام بر اساس داده های آماری مانند حجم، میانگین متحرک، حرکات قیمت، الگوهای نمودار و غیره را تحلیل تکنیکال می نامند. این تحلیلگران بر این باورند که سهام از الگوهای خاصی در نمودار پیروی می کند که آشنایی با تحلیل روند قبلاً رخ داده است و دوباره تکرار می شود و باعث حرکت صعودی یا نزولی در قیمت سهام می شود. تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل فاندامنتال بیشتر بر روی پیش بینی جهت سهام در نظر گرفته می شود.
تحلیل تکنیکال بر این فرض استوار است که قیمت بازار نشان دهنده تمام اطلاعات مرتبطی است که ممکن است بر بازار تأثیر بگذارد. در نتیجه، نیازی به در نظر گرفتن رویدادهای اقتصادی، بنیادی یا تازه نیست، زیرا آنها قبلاً در قیمت اوراق بهادار لحاظ شدهاند.
از مزیت های این تحلیل شامل استفاده ازحجم عرضه و تقاضا ، نقاط ورود و خروج ، سرعت زیاد در واکنش به اطلاعات و وجود الگو های مشخص می توان نام برد .
اصول تحلیل تکنیکال
۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده ؛ در قیمت ها تمامی عوامل سیاسی و اقتصادی و حتی آب و هوا تاثیر گذارند .
۲. قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند .در فیزیک هم چنین قانونی داریم . یک جسم حرکت یکنواخت خود را ادامه می دهد تا زمانی که به آن نیرویی وارد شود و آن را از مسیر منحرف کند . در این جاهم یک قیمت روند خود را ادامه می دهد تا زمانی که از روند خارج شود .
۳. تاریخ تکرار می شود .
در تحلیل تکنیکال نظریه های مختلفی وجود دارند که به تحلیل کمک می کنند :
۱.اصول نظریه داو :
۱. همه چیز در شاخص ها لحاظ شده
۲.در بازار سه نوع روند وجود دارد : بازار گاوی که به بازار صعودی گفته می شود . بازار خرسی به بازار نزولی گفته می شود . بازار گوسفندی یا خنثی .
۳.شاخص ها باید یکدیگر را تایید کنند.
۴.حجم معاملات باید روند راتصدیق کند .
۲ . نظریه موج های الیوت : در این نظریه یک روند را دارای ۵ موج در نظر میگیریم که موج های با شماره فرد را پیشرو و موج های زوج را اصلاحی در نظر می گیریم . هر موج پیشرو خود از۵ ریز موج تشکیل شده و هر موج اصلاحی خود دارای ۳ موج است . این تئوری برگرفته از نظریه آشوب بیان می شود و تمامی این تئوری ها در علوم ریاضی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند .
از ابزارهای کاربردی تحلیل تکنیکال : خطوط روند ، کانال ، بادبزن گن ، ابزارهای فیبوناچی مختلف ، اندیکاتورها ، اسیلاتورها ، انواع خطوط میانگین متحرک .
تابلوخوانی : در سایت tsetmc.ir که برای شرکت مدیریت فناوری بورس است معاملات بصورت آنلاین در تایم بازار روی این سایت قرار گرفته است . شما با بررسی قسمت در یک نگاه مربوط به سهام مورد نظرتان و بررسی پارامترهای مختلف که در صفحه مشاهده می کنید می توانید اطلاعات مهمی را بدست آورید .
فیلترنویسی: به علت تعدد شرکت ها در بازار بورس برای بهتر پیدا کردن سهم بر اساس تابلوی معاملاتی مناسب می توانید به بخش دیده بان در سایت TSETMC بروید و در قسمت فیلتر ، فیلتر موردنظرتون که براساس کد های برنامه نویسی هستند وارد کنید . پس از آن شرکتهای بازار بر اساس پارامترهایی که وارد کردید فیلترشده و خروجی آنها را می توانید با تحلیل تکنیکال بررسی کنید . برنامه نویسیMQL هم مربوط به افراد حرفه ای بازار است که در بستر متاتریدر در قسمت مخصوص آشنایی با تحلیل روند کد نویسی اطلاعات را وارد می کنند .
براي تحلیل سهم سکارون تاريخه شركت جز موارد مهم و كاربردي در تحليل به حساب مي آيد اين كه شركت در چه حوزه ای كار ميكند و آيا مي شود به فعاليت توليدي آن شركت اطمينان داشت يا خير؟ بهمين دليل هميشه در تحليل هر سهمي بنيان شركت را مد نظر داشته باشيد.
پیشنهاد می شود مقاله ” مجمع شرکت سهامی ” را بخوانید.
نتیجه
اگر کسی روی سهام سرمایهگذاری میکند، بخشی از یک شرکت را میخرد و انتظار دارد با افزایش ارزش پول به دست بیاورد. برای اطمینان از حداکثر بازده، باید زمانی را صرف تحقیق کرد. بنابراین تجزیه و تحلیل بازار سهام برای علاقه مندانی که علاقه مند به سرمایه گذاری پول خود در سهام هستند بسیار مهم است.
هر یک از انواع تحلیل بازار سهام دارای مزایا و معایب خاص خود هستند و هیچ یک از آنها را نمی توان تنها راه عالی برای تجزیه و تحلیل سهام عنوان کرد. در بسیاری از موارد دیده شده است که برای یک سهام خاص، یک تحلیلگر تکنیکال یک حرکت صعودی را پیشنهاد می کند و در همان زمان یک تحلیلگر بنیادی ممکن است یک حرکت بالقوه آشنایی با تحلیل روند نزولی را پیشنهاد کند. همیشه توصیه میشود که سرمایه گذاران تحقیقات خود را انجام دهند و سپس در بازار سهام سرمایه گذاری کنند.
درباره مهرناز سلطانی
نویسنده کتاب: ثروت نهفته در بورس ایران ،مدرس و مربی دوره های بورس و هوش مالی مقدماتی و پیشرفته ،بنیان گذار مجموعه همیار سرمایه ،تحلیگر و معامله گر بورس اوراق بهادار ،نویسنده روزنامه همشهری در حوزه بورس کارشناس رادیو اقتصاد سیما سخنران در سمینارها و همایش های مالی نگارنده بیش از 150 مقاله آموزشی در بازارهای مالی
روندها و انواع خط روند (روند صعودی، روند خنثی، روند نزولی)
بازار هیچگاه در یک خط راست حرکت نمیکند و همیشه حرکاتی زیگزاگی دارد. برآیند حرکت امواج صعودی و نزولی در بازار را روند می گویند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار است. اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد میشنویم.
پس لازم است وقتی را برای تعریف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.
انواع روند قیمت
روند صعودی :
برآیند این روند افزایش قیمت است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی بالاتر است.
روند نزولی :
برآیند این روند کاهش قیمت است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی پایینتر است.
روند خنثی :
برآیند این روند خنثی است. در تشکیل آن کف ها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند. در مجموع صعود یا نزول قیمتی خاصی را در این روند شاهد نخواهیم بود.
مدت زمان روندها
علاوه بر اینکه روندها دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
1. روند بزرگ؛
2. روند متوسط؛
3. روند کوتاه
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله. به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند. این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
فیلم روش رسم خطوط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
اعتبار خط روند
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که توسط عوامل مختلفی سنجیده میشود:
1.شیب خط : هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم الف ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟ چگونه خط روند رسم کنیم؟
خط روند یا Trendline خطی است که چند سقف یا چند کف قیمتی را بر روی نمودار به هم وصل میکند. در این مقاله نحوه رسم خط روند یا ترند لاین در نمودار تحلیل تکنیکال را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
Trendline خطی است که چند سقف یا چند کف قیمتی را بر روی نمودار به هم وصل میکند تا جهت و روند قیمت را برای تحلیلگر تکنیکال و برای مشاهدهکننده روشنتر کند.
خطوط روند در واقع بازنمایی بصری حمایتها و مقاومتها در هر بازهی زمانی محسوب میشوند.
این خطوط عملاً جهت قیمت را نشان میدهند و میتوانند به تشخیص الگوهای مختلف کمک کنند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال می باشد.
تمام ابزار های تکنیکی از قبیل الگو ها بازگشتی٬الگو های ادامه دهنده٬ میانگین های متحرک٬حمایت و مقاومت ها٬ تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده اند.
به طور ساده روند جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد.
نمودار قیمت یک سهم هیچ وقت در یک خط راست و یا در یک جهت خاص حرکت نمی کند.
تغییرات قیمت سهم به صورت یک سری حرکات زیگزاگ مشخص می شود.
این زیگزاگ ها همانند یکسری موج های پی در پی می باشند که شامل موج های صعودی و نزولی می باشند.
برآیند حرکات این موج های صعودی و نزولی روند حرکتی قیمت سهم را نشان می دهد که شامل روند های صعودی و نزولی و خنثی می باشد.
روند صعودی یکسری از موج ها و حفره های بالا رونده تعریف می شود و روند نزولی بر خلاف آن از موج ها و حفره های پایین رونده تشکیل شده و روند حنثی شامل موج ها و حفره هایی است که جهت مستقیم دارند.
روند ها از لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت بلند مدت و میان مدت تقسیم می شوند. هرچه روند بلند مدتی تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است.
خط روند و نحوه رسم آن
برای ترسیم خط روند، تحلیلگر بایستی حداقل دو نقطه بر روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگرها تمایل دارند که از بازههای زمانی متفاوتی (مثلاً یک یا پنج دقیقه) استفاده کنند.
برخی دیگر ترجیح میدهند بر روی نمودارهای پایدارتری مانند نمودارهای روزانه یا هفتگی کار کنند.
برخی دیگر نیز زمان را به طور کامل کنار میگذارند و روندها را بر مبنای بازههای انتخابی شخصی خود تحلیل میکنند.
چیزی که باعث شده است خطوط روند تا این حد پرکاربرد و جذاب باشند نیز همین موضوع است که میتوان صرف نظر از بازهی زمانی انتخاب شده همواره از آنها برای کمک به شناسایی روندها استفاده کرد.
خط روند یک مفهوم تکنیکال برای تشخیص جهت حرکت بازار و کمک به تحلیل آن است که برای رسم این خط به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم.
خط روند را با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم میکنند.
خطوط روند به سه دسته صعودی ٬ نزولی و خنثی تقسیم می شود.
خط روند صعودی
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت می رسیم که به این خط ٬ خط روند صعودی میگویند.
این خط نمایانگر حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است.
یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
اعتبار این خط به عواملی مانند شیب خط ٬ حجم معاملات در زمان برخورد به خط روند ٬ بازه زمانی (بلند مدت بودن بررسی خط روند در تحلیل ها) و تعداد برخورد ها بستگی دارد.
خط روند نزولی
برای رسم این خط به جای وصل کردن کمینه قیمتی باید بیشینه قیمتی را به هم وصل کنید.
بعد از وصل کردن این نقاط با استفاده از یک خط به یکدیگر به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر خط روند نزولی می باشد.
در این خط نیز همانند خط روند صعودی عواملی مانند تعداد برخورد٬ شیب خط٬ بررسی خط روند در بلند مدت و حجم معاملات در اعتبار آن اثر گذار است.
در تصویر زیر یک نمونه از خط روند نزولی را مشاهده می کنید.
اعتبار ترند لاین چگونه سنجیده می شود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
۱- شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
۲- تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
۳- شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود از پتانسیل بالایی برای شکست خط روند برخوردار است.
۴- بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
نکته مهم : این چهار مورد فقط بخشی از عوامل اثر گذار بر اعتبار خط روند می باشند و ممکن است موارد دیگری هم وجود داشته باشد.
شرایط شکست خط روند
شرایط شکست خط روند به عوامل متعددی بستگی دارد به عبارت دیگر هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:
۱- حجم معاملات در زمان شکست:
حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد.
اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دو باره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع فیک (شکست دروغین) باشد.
اگر شکست با حجم بالایی رخ بدهد نشان دهنده این است که افراد زیادی این خط را به عنوان حمایت یا مقاومت قوی قبول دارند و حالا که شکسته شده این افراد در این ناحیه معاملات زیادی را انجام میدهند.
۲- کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی :
یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان تغییر قیمت در زمان شکست می باشد.
هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود.
البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (گپ GAP ) همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر است.
۳- همراه بودن شکست با یک الگو:
اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری دارد و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
برای مثال وقتی نمودار سهم در انتهایی یک الگوی بازگشتی از نوع آشنایی با تحلیل روند سروشانه سقف می باشد اگر نمودار قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند آن شکست اعتبار بالاتری دارد.
۴- اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین:
هرچقدر اعتبار خط ترند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد.
یعنی اگر یک خط روند که اعتبار بالایی دارد شکسته شود ٬ آن شکست از نو فیک نیست و یک شکست واقعی می باشد و نشان دهنده تغییر روند در حرکت قیمت سهم است.
جمع بندی
نتیجهگیری تحلیلگرهای تکنیکال عقیده دارند که روند دوست شما است و شناسایی روند نخستین گام در فرایند انجام یک معاملهی خوب به شمار میآید.
خطوط روند در عین اینکه گاهی ابزار بسیار سادهای به نظر میرسند، اما در بازههای زمانی مختلف دید بسیار مناسبی را به تحلیلگر تکنیکال میدهند و اگر چه مشاهده شده است که تحلیلگرهای مختلف سبکهای مختلفی برای تحلیل دارند، خطوط روند جزء ابزارهایی هستند که اکثر قریب به اتفاق تحلیلگرها از آنها استفاده میکنند.
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در دنیای کریپتو با اصطلاحات گوناگونی مواجه شده باشید که معنی آن ها را درک نکرده و متوجه کاربرد آن ها نشده باشید. آشنایی با این اصطلاحات برای افرادی که از ارز دیجیتال استفاده می کنند، به خصوص اشخاصی که قصد ترید و کسب درآمد در حوزه رمز ارز ها را دارند امری ضروری تلقی می شود. به همین دلیل فراگیری مفاهیم تحلیل تکنیکال یکی از کار هایی است که هر شخص فعال در این زمینه باید انجام دهد. در این مقاله قصد دارید تمامی اصطلاحات تحلیل تکنیکال را تفسیر کرده و برای شما عزیزان شرح دهیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به دانش فنی گفته می شود که به وسیله مجموعه ای از ابزار های خاص، روند بازار های مالی پیشبینی می شود. در واقع تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی، از طریق تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده، مانند حرکت و حجم قیمت تشکیل شده است. بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج کسب و کار مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل فنی بر مطالعه قیمت و حجم دارایی ها متمرکز است.
از این نوع دانش اغلب برای تولید سیگنال های تجاری کوتاه مدت استفاده می شود که ابزار های خاصی مانند نمودار ها و کندل ها آشنایی با تحلیل روند در کمک رسانی به آن تاثیر بسزایی دارند. در ادامه به اصطلاحاتی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند پرداخته ایم.
اصطلاحات پایه ای تحلیل تکنیکال
CandleStick charts: نمودار های شمعی، نشان دهنده نوسانان قیمتی بازار هستند، در واقع به وسیله این ابزار شما می توانید تمام نوسانات قیمت که در تاریخچه یک دارایی اتفاق افتاده است را مشاهده کنید. همچنین این نمودار ها نوسانات لحظه ای بازار را نیز نشان می دهند. برای استفاده از این ابزار و اطلاعات بیشتر، می توانید به مقاله آموزش تحلیل کندل ها مراجعه نمایید.
Pivot: پیوت به نقاط ماکسیمم و مینیمم که در چارت قیمتی تشکیل می شوند گفته می شود. این نقاط نشان دهنده بازگشت قیمت یک دارایی می باشد که انواع گوناگونی را در بر می گیرد. معامله گران از این نقاط برای شناسایی نقاط احتمالی تحرکات بازار استفاده می کنند.
Pivot Major: پیوت ماژور نشان دهنده سطح های کلیدی بازگشت در بازار است. اگر این نقاط توسط تریدر به خوبی شناسایی شوند شامل سود می شوند. پیوت ماژور معمولا خلاف جهت است، یعنی اگر بازار صعودی باشد نزولی می شود و بالعکس.
Pivot Minor: اگر بازگشت قیمت بسیار ناچیز و محدود باشد به آن پیوت مینور گفته می شود، این نوع پیوت بر عکس پیوت ماژور عمل می کند و نشان دهنده تغییرات کوچک بازگشت قیمت می باشد.
Trendline: خط روند، یکی از قابلیت های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت می باشد. این خطوط در امتداد روند رسم می شوند تا محدوده های حمایت و مقاومتی یک دارایی مشخص شود، در نتیجه تریدر می تواند تشخیص دهد چه زمانی برای خرید یا فروش بهتر است.
Up Trend: آپ ترند، روند صعودی قیمت یک دارایی مالی را توصیف می کند، در واقع در این حالت شاهد ایجاد شدن کف و سقف های بالا تری در قیمت هستیم.
Down Trend: مفهوم این اصطلاح دقیقا بر عکس آپ ترند است و حرکت نزولی قیمت دارایی ها را نشان می دهد. Down Trend نشان دهنده ایجاد شدن کف ها و سقف های پایین تر در قیمت است.
Trading Range: معاملات محدوده نوسان، به شرایطی از بازار های مالی اشاره دارد که در زمانی مشخص میان دو سطح حرکت کند. این شاخص می تواند به مدت 5 دقیقه ظاهر شود و یا ماه ها اتفاق بیفتد، در این روند کف و سقف قیمت نسبت به یکدیگر تغیری نمی کنند و تقریبا در یک سطح قرار می گیرند.
Support Zone: محدوده حمایت قیمت به منطقه ای اشاره دارد که قیمت یک سهام یا دارایی در آن حمایت می شود، در واقع محدوده حمایتی، به نقطه ای گفته می شود که انتظار می رود از افت قیمت جلوگیری شود.
Resistance Zone: محدوده مقاومتی قیمت، به ناحیه ای اشاره دارد که انتظار می رود از افزایش قیمت جلوگیری شود. برای مثال زمانی که می گویند بیت کوین در محدوده مقاومتی قیمت قرار دارد، به این معنی است احتمالا قیمت بیت کوین دیگر افزایش نمیابد.
Breakout: زمانی که سطوح مهم قیمتی شکسته می شوند به اصطلاح می گویند Breakout اتفاق افتاده است. شکست، در تحلیل تکنیکال هنگام عبور قیمت از سطوح مقاومتی (Resistance Zone) اتفاق می افتد.
Fakebreak: فیک بریک، به شکست هایی گفته می شود که واقعی نیستند و معامله گران را کمی گمراه می کنند. تریدر ها باید هنگام تحلیل Breakout ها دقت داشته باشند به دام فیک بریک نیفتند.
Price Action: پرایس اکشن یک تکنیک معامله است که به معامله گران این امکان را می دهد با استفاده از حرکات واقعی قیمت بازار را تحلیل کنند و معامله خود را تعیین کنند. در واقع به رفتار شناسی قیمت بدون استفاده از عوامل خارجی یا اندیکاتور ها گفته می شود.
Indicators: اندیکاتور ها ابزار یا شاخصی برای تحلیل قیمت هستند که در چارت های قیمتی وجود ندارند و تریدر طبق خواسته خود می تواند اندیکاتور های مختلف را به چارت قیمتی اضافه کند تا تحلیل صحیح تری از بازار داشته باشد. برای مثال استفاده از استراتژی معامله با RSI بر عهده معامله گران می باشد اما این اندیکاتور کمک بسیاری به تحلیل بازار می کند.
Impulse Wave: الگوی موج ضربه ای، یکی از اصطلاحات تریدینگ است که حرکت قوی در قیمت دارایی را همزمان با جهت اصلی روند اساسی توصیف می کند، این موج ها می توانند به شکل نزولی یا صعودی باشند. در واقع از این الگو برای تحلیل حرکت قیمت دارایی های مالی استفاده می شود.
Corrective Wave: امواج اصلاحی، دقیقا نقطه مقابل امواج ضربه ای هستند.
Divergence: هر گاه قیمت کف یا سقف جدیدی بسازد اما اسیلاتور بر خلاف آن عمل کند واگرایی یا Divergence اتفاق می افتد. اگر به زبان ساده تر بخواهیم توضیح دهیم، واگرایی به شرایطی گفته می شود که قیمت در چارت، با اندیکاتور مطابقت نداشته و شواهدی در مورد بازگشت قیمت وجود داشته باشد. واگرایی ها در قالب مثبت و منفی ارائه می شوند.
Oscillator: اسیلاتور یا نوسان ساز، نوعی اندیکاتور محسوب می شود اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اسیلاتور یکی از ابزار های تحلیل تکنیکال است که شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی می کند و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد به معامله گران ارائه می دهد. اسیلاتور نیز برای تحلیل بازار و پیشبینی روند قیمت یک دارایی مالی به کار می رود.
Classic Pattern: الگوی کلاسیک، به الگوهای کندلی مانند مثلث، پرچم، سر و شانه که در تحلیل تکنیکار مرسوم هستند گفته می شود.
اصطلاحات تعیین سفارش در تحلیل تکنیکال
market price: مارکت پرایس به معنی خرید و فروش لحظه ای یک دارایی به قیمت بازار می باشد، هر کجا این عبات را مشاهده کردید باید بدانید در مورد قیمت لحظه ای یک دارایی صحبت می شود.
Buy/Sell Limit: در اینجا کلمه Buy به معنی خرید و کلمه Sell به معنی فروش است. اما زمانی که کلمه Limit در کنار این دو قرار می گیرد به معنی خرید و فروش در محدوده ای مشخص می باشد. برای مثال Buy limit به معنی خرید در محدوده ای خاص می باشد.
Buy/Sell stop-Limit: این عبارت به معنی سفارش گذاری با شرایط معامله است، مثلا Buy stop-Limit به معنی خرید یک دارایی در شرایطی خاص است که خود تریدر( تحلیل گر) موقعیت خرید یا فروش را تعیین می کند.
Stop Loss: این عبارت نشان دهنده حد ضرر شماست، در واقع این قابلیت از ضرر بیش از حد معاملات جلوگیری می کند، مثلا تحلیل گری تشخیص می دهد قیمت بیت کوین در آینده افزایش میباد، در نتیجه فروش BTC های خود را در نقطه قیمتی بالا تعیین می کند در این شرایط اگر قیمت بیت کوین طبق پیشبینی تحلیل گر عمل نکند و کاهش یابد معامله گر دچار ضرر می شود، اما اگر از استاپ لاس استفاده شده باشد از ضرر های عظیم جلوگیری شده و فقط میزانی که معامله گر برای ریسک از دست دادن دارایی خود تعیین کرده است از بین می رود.
Target Profit: این اصطلاح دقیقا بر عکس استاپ لاس عمل می کند و به معنی حد سود می باشد، در واقع نقطه ای در معامله که از قبل توسط تریدر مشخص شده Target Profit نام دارد. اگر بخواهیم کمی واضح تر توضیح دهیم تریدر ها با تحلیل هایی که انجام می دهند قیمت یک دارایی را پیشبینی می کنند، در نتیجه نقطه ای تعیین می کنند که در صورت پیشبینی صحیح و دستیابی قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته شده و دارایی با سود تعیین شده توسط تریدر به فروش می رسد.
Risk/Reward: نسبت حد سود به حد ضرر، به ارزیابی خطرات و مزایای یک معامله اشاره دارد. هر تحلیل گری باید پس از خرید یک دارایی نسبت ریسک و ریوارد آن را تخمین بزند، زیرا مشخص می شود میزان سود معامله بالا تر است یا میزان ریسک.
Save Profit: نجات سرمایه، به موقعیتی اشاره دارد که وضعیت بازار در حالت نرمال نبوده و ممکن است قیمت قبل از رسیدن به Target Profit( هدف تریدر) بازگردد. در این حالت معمولا تریدر های حرفه ای با هدف جلوگیری از باختن کل سرمایه، اصل پول خود را از معامله خارج کرده و تنها سود آن را وارد معامله می کنند که به این عمل Save Profit می آشنایی با تحلیل روند گویند.
Risk Free: ریسک آزاد، به قرار دادن حد ضرر( Stop Loss) در نقطه ورود گفته می شود. در واقع زمانی که شما استاپ لاس ر ابه نقطه ورود معامله وارد می کنید حد ضررتان صفر احستساب می شود. این تکنیک ریسک معامله را کاهش می دهد و خطرات یک معامله را مدیریت می کند.
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.
بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)
به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.
زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.
برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.
روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.
بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.
در یک روند صعودی :
- برآیند حرکت به سمت بالا است.
- روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
- در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود
در یک روند نزولی:
- برآیند حرکت به سمت پایین است.
- روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
- در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.
در یک روند خنثی:
- برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
- روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
- در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود
با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟
ابزار تشخیص روند صعودی سهم
1)خطوط روند
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.
شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.
برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
2)کانال ها و الگوهای قیمتی
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی
خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند.
کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند
تا آشنایی با تحلیل روند وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.
نقطه شکست کانال و الگو میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
3)خطوط میانگین متحرک
میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند
طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد
میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد
همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد
به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.
میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.
از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.
4)اندیکاتورها
یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.
- اندیکاتور Bollinger Band
5)سیستم ایچیموکو
سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قویترین استراتژیهای معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.
این اندیکاتور دارای ویژگیهای منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،
سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.
ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B میشود،
تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده میشود.
این عنوان در بسیاری از موارد میتواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.
تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .
اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
ابزار مورد استفاده در این استراتژی
- مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
- سیستم ایچیموکو
- خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
- خطوط فیبوناچی
دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.
یک روند نزولی پیدا کنید.
همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.
در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.
نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.
سیگنال اول صادر شد.
مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته
به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته
سیگنال دوم صادر شد.
سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.
منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.
سیگنال سوم صادر شد.
مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.
با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.
دیدگاه شما