اجزای بازده سرمایهگذاری
نویسندگان
چکیده
استراتژی تأمین مالی در شرکتها، از مباحث مهم دانشمندان مالی و حسابداری است. یکی از اهداف مهم تأمین مالی، انجام سرمایهگذاری در شرکتها برای سودآوری بیشتر است. طرق مختلف تأمین مالی، شامل تأمین مالی داخلی و تأمین مالی خارجی و یا ترکیبی از این دو نوع است. مسأله این است که آیا سرمایهگذاری با بازار سهام ارتباط دارد؟ آیا میتوان پیشبینی مقایسهای بین شرکتهایی که برای انجام سرمایهگذاری خود، کانال تأمین مالی داخلی را انتخاب میکنند با آنان که تأمین مالی خارجی را انتخاب میکنند انجام داد؟همچنین آیا بازار سهام (قیمتهای سهام) با سرمایهگذاری در شرکتهای سرمایهای در ارتباط است؟پاسخ همه سؤالات مذکور، مثبت است. سرمایهگذاری شرکت و بازار سهام، هم بهطور سریهای زمانی و هم بهصورت متقاطع بهم وابستهاند. اما دو طیف شرکتهای سرمایهای و شرکتهای اهرمی را محققان با شاخص معروفی بنام KZ درجهبندی و تعریف کردهاند.شرکتهای سرمایهای در مقایسه با شرکتهای اهرمی، در زمان تأمین مالی دارای حساسیت بالاتری نسبت به اجزای غیربنیادی قیمت سهام در بازار سهام هستند. اجزای غیربنیادی سهام در بازار با شاخص معروفی به نام شاخص Q مشخص میگردد.همچنین شرکتهای سرمایهای در مقایسه با شرکتهای اهرمی، در زمان تأمین مالی، دارای حساسیت کمتری نسبت به بازده آتی سهامشان بهطور مثبت در بازار هستند.در این پژوهش یک مدل ساده برای شرایطی که تحت آن، سرمایهگذاری شرکت نسبت به حرکات ضریب Q که حاوی اطلاعات حسابداری و بازار سهم است، حساس خواهند بود، طراحی و ذکر گردیده است.کلید پیشبینی متقاطع مدل این است که قیمتها ی سهام دارای یک تأثیر قویتری نسبت به سرمایهگذاری شرکتهای سرمایهای است. با استفاده از شاخص وابستگی به حقوق صاحبان سهام (سرمایهای) آقایان Kaplan, Zingales، و بومیسازی شاخص KZ، حمایت خوبی برای این مدل پیشبینی یافت گردید. بخصوص شرکتهایی که در پایین پنجگاه شاخص KZ قرار میگرفتند، حساسیت سرمایهگذاری شان، به قیمتهای سهام، بسیار بیشتر از شرکتهایی که در بالای پنجگاه شاخص KZ قرار میگرفتند، بوده است. همچنین مدلهای پیشبینی متعددی در این پژوهش مورد بررسی و حمایت قرار گرفت
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Presentation of the Model to Determine the Capital Expenditures of Listed Companies in TSE Using Accounting Information
نویسندگان [English]
- A. Jahankhani
- M. Kanani Amiri
چکیده [English]
Financing strategy in corporations is one of the most important subject matters among accounting and finance scholars. Investment in companies to increase profitability is one of the important purposes of financing activities. Different methods for execution of financing activities include: Internal finance, external finance and combination of these two. The problem is that whether there is any relationship between investment and stock prices. Could any comparative prediction be made between the companies who choose internal finance to perform their investment activities and the companies who choose external finance? Is there any relationship between stock prices and investment in equity- dependent firms? The answer to all aforementioned questions is positive. Companies’ investment and the stock prices are interrelated by time series. There is also cross sectional relationship between companies’ investment and the stock prices. Scholars have defined and ranked equity dependent and levered firms by means of the famous index “KZ”. Compared with levered firms, equity dependent firms are more sensitive to non-fundamental constituents of the stock prices at the time of financing. Non-fundamental constituents of a stock price are specified by famous index called “Q” index. Equity dependent firms are also less sensitive to future returns of their stock at the time of financing. In this study, we have developed a simple model for situations under which the company’s investment is sensitive to Q alterations that carries/contain accounting and stock prices information. The key to cross-sectional prediction of this model is that the stock prices have stronger effect relative to investment of equity-dependent firms. We have supported our prediction model by using and localizing “Kaplan & Zingales” equity dependency index (KZ) and found out that sensitivity of investment to stock prices is much more in the companies lying under 5th quintile of KZ index in comparison with the companies lying above 5th quintile of the index. Several prediction models were also developed and examined in this study.
اجزای بازده سرمایهگذاری
نتایج جستجو برای: نرخ بازده بدون ریسک
تعداد نتایج: 101429 فیلتر نتایج به سال:
بررسی ارتباط نرخ بازده سهام عادی با عوامل ریسک
تأثیر بازار بورس اوراق بهادار در توسعه اقتصادی یک کشور امری بدیهی است که یکی از وظایف اساسی در این بازار به جریان انداختن سرمایه ها و تخصیص مطلوب منابع می باشد. یک عامل مهمی که تصمیمات سرمایه گذاری را تحت تأثیر قرار می دهد، بازده سرمایه گذاری می باشد. از طرف دیگر اندازه-گیری ریسک هایی است که در بازار سهام و در سطح شرکت ها وجود دارد که برای تعیین هزینه سرمایه و ارزیابی سرمایه گذاری ها از اهمیت و.
بررسی اثر محافظهکاری و رشد بر سوگیری نرخ بازده سرمایهگذاری در مقایسه با نرخ بازده داخلی
در این پژوهش رفتار بازده سرمایهگذاری به عنوان تابعی از دو متغیر رشد گذشته و محافظهکاری نامشروط حسابداری مورد بررسی قرار میگیرد. به این منظور، 61 شرکت که اطلاعات موردنیاز آنها برای دورۀ 5 سالۀ مورد پژوهش، 90-86 در دسترس بود، انتخاب شدند. منظور از رشد سرمایه گذاری، میزان رشد مخارج تبلیغات، تحقیق و توسعه بوده و مفهوم محافظهکاری مورد نظر در این پژوهش، محافظهکاری نامشروط ناشی از انتقال.
بررسی رابطه بین ریسک نرخ ارز و ریسک نرخ تورم با بازده فروش و بازده بازار و تدوین استراتژیهای کاربردی در صنعت سیمان
یکی از مهم ترین چالش هایی که امروزه بنگاه های اقتصادی با آن مواجه هستند پیش بینی ریسکهای موجود در فضای اقتصادی و اتخاذ اجزای بازده سرمایهگذاری تصمیم مناسب برای کاهش هزینه های ریسک ها و نهایتا تدوین استراتژی کارآمد در جهت افزایش سود در این شرایط است.صنعت سیمان به عنوان یکی از صنایع مهم در اقتصاد ایران ، کاملا نیازمند تدوین استراتژیهای مدون اقتصادی می باشد که در آن نوسانات آنالیز شده و در شرایط دشوار اقتصادی، بتوان پویا.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
نسبت درآمد خالصی که یک شرکت برای سهامدارانش ایجاد میکند، به کل حقوق صاحبان سهام، بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE گفته میشود. بـازده حـقوق صـاحبان سـهام میزان سودآوری شرکت را با آشکار کردن نحوه تولید سود آن شرکت با استفاده از سرمایه سهامداران، اندازهگیری میکند.
به عبارتی ROE، بازده ارزش خالص را محاسبه می کند، چرا که ارزش خالص برابر است با دارایی ها منهای بدهی ها، که همان حـقـوق صــاحبـان سـهام در ترازنامه ی شرکت می شود.
فرمول محاسبه ROE
بازده حقوق صاحبان سهام به شکل درصدی بیان می شود (مثلا 25%) و طبق فرمول زیر محاسبه میگردد:
در فرمول بالا درآمد خالص (Net income) برای یک سال کامل مالی است و قبل از پرداخت سود سهام به سهامداران عادی و بعد از پرداخت سود سهام به سهامداران ممتاز محاسبه میشود. در مجموع حقوق صاحبان سهام، سهام ممتاز منظور نمیشود.
کاربرد بازده حقوق مالکانه (Return on Equity)
بازده حقوق صاحبان سهام یک معیار ساده برای ارزیابی بـازده سرمایه گذاری ارائه می دهد. با مقایسه ROE شرکت با میانگین صنعت، ممکن است بتوان مزیت رقابتی شرکت را ارزیابی کرد. بررسی و ارزیابی ROE، همچنین می تواند در مورد نحوه مدیریت بودجه حاصل از حـقـوق صـاحبان سهـام، در ایجاد رشد و گسترش شرکت اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهد.
زمانی که ROE در طول زمان پایدار و در حال افزایش باشد، معمولا به این معنی است که آن شرکت در تولید ارزش و سود برای سهام داران تبحر دارد. زیرا می داند چگونه درآمد خود را سرمایه گذاری کند، تا بهره وری و سود خود را افزایش دهد. در مقابل، کاهش ROE می تواند بدین معنا باشد که مدیریت تصمیمات ضعیفی در مورد سرمایه گذاری مجدد سرمایه در اجزای بازده سرمایهگذاری دارایی های غیرمولد می گیرد.
توضیحات مدیر مالی در مورد بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهـام برای مقایسه سودآوری یک شرکت با سایر شرکت ها، در یک صنعت خاص، کاربرد دارد.
چند نوع دیگر از این فرمول نیز وجود دارد که سرمایه گذاران میتوانند از آن استفاده نمایند:
یک. سرمایه گذارانی که مایل هستند تا بازده حاصل از سهام عادی را ببینند میتوانند فرمول بالا را با کسر سود سهام ممتاز از درآمد خالص و همینطور اجزای بازده سرمایهگذاری کسر حقوق سهامداران ممتاز از مجموع حقوق صاحبان سهام به شکلی که در ادامه میآید، تغییر دهند:
دو. ROE ممکن است با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام به دست آید. به این منظور میانگین حقوق صاحبان سهام در ابتدا و انتهای دوره محاسبه میشود و با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حـقوق صاحبان سهام، بـازده سهامداران عادی محاسبه میشود.
سه. همچنین این امکان وجود دارد که سرمایه گذاران تغییرات این بازده را برای یک دوره محاسبه کنند. به این صورت که در ابتدا و انتهای دوره بازده حقوق سهامداران به طور مجزا محاسبه شده و با کسر این دو اجزای بازده سرمایهگذاری عدد، تغییرات بازده محاسبه شود. این کار تغییرات سودآوری شرکت را در طول یک دوره مشخص میکند.
اجزای بازده سرمایهگذاری
نویسندگان
چکیده
استراتژی تأمین مالی در شرکتها، از مباحث مهم دانشمندان مالی و حسابداری است. یکی از اهداف مهم تأمین مالی، انجام سرمایهگذاری در شرکتها برای سودآوری بیشتر است. طرق مختلف تأمین مالی، شامل تأمین مالی داخلی و تأمین مالی خارجی و یا ترکیبی از این دو نوع است. مسأله این است که آیا سرمایهگذاری با بازار سهام ارتباط دارد؟ اجزای بازده سرمایهگذاری آیا میتوان پیشبینی مقایسهای بین شرکتهایی که برای انجام سرمایهگذاری خود، کانال تأمین مالی داخلی را انتخاب میکنند با آنان که تأمین مالی خارجی را انتخاب میکنند انجام داد؟همچنین آیا بازار سهام (قیمتهای سهام) با سرمایهگذاری در شرکتهای سرمایهای در ارتباط است؟پاسخ همه سؤالات مذکور، مثبت است. سرمایهگذاری شرکت و بازار سهام، هم بهطور سریهای زمانی و هم بهصورت متقاطع بهم وابستهاند. اما دو طیف شرکتهای سرمایهای و شرکتهای اهرمی را محققان با شاخص معروفی بنام KZ درجهبندی و تعریف کردهاند.شرکتهای سرمایهای در مقایسه با شرکتهای اهرمی، در زمان تأمین مالی دارای حساسیت بالاتری نسبت به اجزای غیربنیادی قیمت سهام در بازار سهام هستند. اجزای غیربنیادی سهام در بازار با شاخص معروفی به نام شاخص Q مشخص میگردد.همچنین شرکتهای سرمایهای در مقایسه با شرکتهای اهرمی، در زمان تأمین مالی، دارای حساسیت کمتری نسبت به بازده آتی سهامشان بهطور مثبت در بازار هستند.در این پژوهش یک مدل ساده برای شرایطی که تحت آن، سرمایهگذاری شرکت نسبت به حرکات ضریب Q که حاوی اطلاعات حسابداری و بازار سهم است، حساس خواهند بود، طراحی و ذکر گردیده است.کلید پیشبینی متقاطع مدل این است که قیمتها ی سهام دارای یک تأثیر قویتری نسبت به سرمایهگذاری شرکتهای سرمایهای است. با استفاده از شاخص وابستگی به حقوق صاحبان سهام (سرمایهای) آقایان Kaplan, Zingales، و بومیسازی شاخص KZ، حمایت خوبی برای این مدل پیشبینی یافت گردید. بخصوص شرکتهایی که در پایین پنجگاه شاخص KZ قرار میگرفتند، حساسیت سرمایهگذاری شان، به قیمتهای سهام، بسیار بیشتر از شرکتهایی که در بالای پنجگاه شاخص KZ قرار میگرفتند، بوده است. همچنین مدلهای پیشبینی متعددی در این پژوهش مورد بررسی و حمایت قرار گرفت
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Presentation of the Model to Determine the Capital Expenditures of Listed Companies in TSE Using Accounting Information
نویسندگان [English]
- A. Jahankhani
- M. Kanani Amiri
چکیده [English]
Financing strategy in corporations is one of the most important subject matters among accounting and finance scholars. Investment in companies to increase profitability is one of the important purposes of financing activities. Different methods for execution of financing activities include: Internal finance, external finance and combination of these two. The problem is that whether there is any relationship between investment and stock prices. Could any comparative prediction be made between the companies who choose internal finance to perform their investment activities and the companies who choose external finance? Is there any relationship between stock prices and investment in equity- dependent firms? The answer to all aforementioned questions is positive. Companies’ investment and the stock prices are interrelated by time series. There is also cross اجزای بازده سرمایهگذاری sectional relationship between companies’ investment and the stock prices. Scholars have defined and ranked equity dependent and levered firms by means of the famous index “KZ”. Compared with levered firms, equity dependent firms are more sensitive to non-fundamental constituents of the stock prices at the time of financing. Non-fundamental constituents of a stock price are specified by famous index called “Q” index. Equity dependent firms are also less sensitive to future returns of their stock at the time of financing. In this study, we have developed a simple model for situations under which the company’s investment is sensitive to Q alterations that carries/contain accounting and stock prices information. The key to cross-sectional prediction of this model is that the stock prices have stronger effect relative to investment of equity-dependent firms. We have supported our prediction model by using and localizing “Kaplan & Zingales” equity dependency index (KZ) and found out that sensitivity of investment to stock prices is much more in the companies lying under 5th quintile of KZ index in comparison with the companies lying above 5th quintile of the index. Several prediction models were also developed and examined in this study.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
نسبت درآمد خالصی که یک شرکت برای سهامدارانش ایجاد میکند، به کل حقوق صاحبان سهام، بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE گفته میشود. بـازده حـقوق صـاحبان سـهام میزان سودآوری شرکت را با آشکار کردن نحوه تولید سود آن شرکت با استفاده از سرمایه سهامداران، اندازهگیری میکند.
به عبارتی ROE، بازده ارزش خالص را محاسبه می کند، چرا که ارزش خالص برابر است با دارایی ها منهای بدهی ها، که همان حـقـوق صــاحبـان سـهام در ترازنامه ی شرکت می شود.
فرمول محاسبه ROE
بازده حقوق صاحبان سهام به شکل اجزای بازده سرمایهگذاری درصدی بیان می شود (مثلا 25%) و طبق فرمول زیر محاسبه میگردد:
در فرمول بالا درآمد خالص (Net income) برای یک سال کامل مالی است و قبل از پرداخت سود سهام به سهامداران عادی و بعد از پرداخت سود سهام به سهامداران ممتاز محاسبه میشود. در مجموع حقوق صاحبان سهام، سهام ممتاز منظور نمیشود.
کاربرد بازده حقوق مالکانه (Return on Equity)
بازده حقوق صاحبان سهام یک معیار ساده برای ارزیابی بـازده سرمایه گذاری ارائه می دهد. با مقایسه ROE شرکت با میانگین صنعت، ممکن است بتوان مزیت رقابتی شرکت را ارزیابی کرد. بررسی و ارزیابی ROE، همچنین می تواند در مورد نحوه مدیریت بودجه حاصل از حـقـوق صـاحبان سهـام، در ایجاد رشد و گسترش شرکت اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهد.
زمانی که ROE در طول زمان پایدار و در حال افزایش باشد، معمولا به این معنی است که آن شرکت در تولید ارزش و سود برای سهام داران تبحر دارد. زیرا می داند چگونه اجزای بازده سرمایهگذاری درآمد خود را سرمایه گذاری کند، تا بهره وری و سود خود را افزایش دهد. در مقابل، کاهش ROE می تواند بدین معنا باشد که مدیریت اجزای بازده سرمایهگذاری تصمیمات ضعیفی در مورد سرمایه گذاری مجدد سرمایه در دارایی های غیرمولد می گیرد.
توضیحات مدیر مالی در مورد بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهـام برای مقایسه سودآوری یک شرکت با سایر شرکت ها، در یک صنعت خاص، کاربرد دارد.
چند نوع دیگر از این فرمول نیز وجود دارد که سرمایه گذاران میتوانند از آن استفاده نمایند:
یک. سرمایه گذارانی که مایل هستند تا بازده حاصل از سهام عادی را ببینند میتوانند فرمول بالا را با کسر سود سهام ممتاز از درآمد خالص و همینطور کسر حقوق سهامداران ممتاز از مجموع حقوق صاحبان سهام به شکلی که در ادامه میآید، تغییر دهند:
دو. ROE ممکن است با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام به دست آید. به این منظور میانگین حقوق صاحبان سهام در ابتدا و انتهای دوره محاسبه میشود و با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حـقوق صاحبان سهام، بـازده سهامداران عادی محاسبه میشود.
سه. همچنین این امکان وجود دارد که سرمایه گذاران تغییرات این بازده را برای یک دوره محاسبه کنند. به این صورت که در ابتدا و انتهای دوره بازده حقوق سهامداران به طور مجزا محاسبه شده و با کسر این دو عدد، تغییرات بازده محاسبه شود. این کار تغییرات سودآوری شرکت را در طول یک دوره مشخص میکند.
دیدگاه شما