بورس نویس
آموزش ، اطلاعات و مطالبی مفید در مورد سرمایه گذاری در سهام بورس ایران
در این پایگاه می توانید آموزشها و اطلاعات مفیدی در مورد سرمایه گذاری در سهام بورس ایران را پیدا کنید. برخی از مطالب و تحلیلهای این سایت برگرفته از کتابها و منابع معتبر نمودار خطی یا Line Chart در مورد بورس ایران گرفته شده است. تعدادی از آنها نیز برگرفته از تحلیلها ، تجربیات و حتی خاطرات خودم در مورد سهم ها میباشد.
آموزش بورس
معامله گر موفق
نکات طلایی در خرید و فروش سهام
اصول صحیح در معاملات سهام
انتخاب روش صحیح معامله
چه زمانی سهم را بخریم
آموزش تکنیکال
سرمایه گذاری هوشمندانه
اصول معاملاتی سهام در بورس
چه زمانی از معامله خارج شویم
استراتژی معاملات
معامله گران حرفه ای
کنترل احساسات در معامله
معاملات احساسی سهام
سرمایه گذاری در بورس
رفتار احساسی در بورس
چگونه احساسات خود را کنترل کنیم
روش صحیح سرمایه گذاری در بورس
نکته ساده و کاربردی در معاملات سهام
تحلیل تکنیکال
استراتژی معامله در بازار سرمایه
چه زمانی وارد یک معامله بشویم
چه زمانی سهم را بفروشیم
پابندی به اصول صحیح معاملات در بورس
اهمیت خودشناسی در معاملات
معاملات هیجانی
توصیه های معامله گری بورس
اشتباهات رایج در معامله
رازهای معامله گران موفق
مدیریت صحیح سرمایه
-
(۱) (۴) (۱) (۱) (۲) (۱) (۱) (۳) (۶) (۲) (۴) (۱۰) (۱۴) (۵)
آموزش بورس : نمودار خطی یا Line Chart
با سلام خدمت دوستان عزیز
آموزش کوتاه امروزمون در مورد نمودارهای خطی است. نمودار خطی از به هم پیوستن قیمتهای پایانی در یک دوره زمانی مشخص شکل میگیرد. برخی تحلیل گران و به اصطلاح چارتیست ها معتقدند قیمت پایانی مهم تر از قیمت اولیه است زیرا نتیجه عملکرد معامله گران در طی یک دوره معین در پایان آن دوره نشان داده می شود. البته توجه صرف به قیمت پایانی باعث نادیده گرفتن نوسانهای طول دوره زمانی تعریف شده ( دقیقه / ساعت / روزانه / هفتگی / ماهانه / سالانه ) شده و در نتیجه نمودار بدست آمده از دقت بالایی برخوردار نخواهد بود.
نمودار خطی رو می توان ساده ترین مدل از یک نمودار تحلیلی در نظر گرفت. به عنوان یک تحلیل گر ، نمودار خطی فقط می تواند شمایی از آنچه در آن دوره اتفاق افتاده است را به شما ارایه دهد. ضعف این نمودار این است که تحلیل گر نمی تواند نوسانات سهم در یک دوره خاص را مشاهده کند. مثلا این نمودار قابلیت نمایش قیمت های باز شدن ، پایین و بالا یک روز سهم را ندارد. با اتصالی که این خطها برقرار می کنند ، ما می توانیم حرکت کلی قیمت برای سهام یک شرکت را در یک زمان معین مشاهده نماییم .
رسم نمودار خطی line در اکسل
اکسل نمودار های مختلفی را برای نمایش بصری اطلاعات آماری ارائه می دهد. هر یک از این نمودارها برای هدف خاصی ترسیم می شوند. در این مطلب قصد داریم به آموزش رسم نمودار خطی line در اکسل بپردازیم.
نمودار خطی زمانی استفاده می شود که داده های پیوسته داشته باشیم و می خواهیم روند تغییرات در طول زمان را نمایش دهیم.
رسم نمودار خطی line در اکسل
مراحل رسم و ویرایش نمودار خطی در اکسل مشابه نمودار های ستونی و افقی است. لذا توصیه می شود مطالب مربوط به این نمودارها را از طریق لینک زیر مطالعه کنید.
برای رسم نمودار خطی، ابتدا محدوده داده ها را انتخاب کنید. سپس به تب Insert بروید و در گروه Charts آیکون را انتخاب کنید، سپس در منوی باز شده اولین نمودار که Line نام دارد را کلیک کنید.
اگر تمایل به ایجاد نمودار سه بعدی دارید، نمودار Line را از قسمت ۳D Line انتخاب کنید.
سپس نموداری مشابه تصویر زیر در برگه اکسل ظاهر می شود.
مدیریت و ویرایش نمودار خطی
۱- در اکسل های ۲۰۱۳ به بعد، با کلیک بر روی نمودار، نمودار خطی یا Line Chart علامت + در کنار نمودار ظاهر می شود که می توانید با کلیک بروی آن به دلخواه تنظیمات گرافیکی مختلفی را روی نمودار اعمال کنید.
در تصویر زیر اجزای نمودار مشخص شده است که می توانید با تنظیمات نمایش داده شده در سمت راست جدول آن ها را تغییر دهید.
توجه داشته باشید که خط چین نارنجی اضافه شده به نمودار با انتخاب گزینه Trendline به وجود آمده است. Trendline با فرمول های آماری به ما می گوید که روند داده ها نزولی است یا صعودی.
۲- همچنین با دو بار کلیک کردن بر روی Legend ها، سمت راست برگه اکسل قسمتی به نام Format Data Series برای تنظیمات مختلفی مانند رنگ، شفافیت و… ظاهر می شود.
۳- همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید،برای استفاده از قالب های رنگی و استایل های پیش فرض می توانید از تب Design به این تنظیمات دسترسی پیدا کنید.
در این مطلب رسم نمودار خطی line در اکسل مورد بررسی قرار گرفت. شما هم می توانید تجارب خود در مورد ویژگی های این نمودار را با ما به اشتراک بگذارید.
نمودارهای خطی، میلهای و شمعی
آشنایی با انواع نمودار بخش مهمی از آموزش فارکس است ،عبارت «تحلیل تکنیکال» از این باور نشات گرفته که رفتار قیمت (Price Action) تنها چیزی است که برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی صحیح نیاز است. تحلیلگران فاندامنتال معتقدند که اثرات فاندامنتالی یا ساختاری از قبل در تاریخچه قیمت وارد شده است. مفهوم تحلیل پرایس اکشن به چارلز داو (Charles Dow)، نویسنده نظریه داو در حوالی سال ۱۹۰۰، منسوب میشود.
از همان زمان اهمیت تحلیل تکنیکال به تدریج برای معاملهگران بیشتر شد. این عقیده که حرکات قیمت از اهمیت و اعتبار تمام اطلاعات جدید میکاهد، به نظر منطقی میرسید. سپس مفاهیم دیگری از قبیل روند قیمت، تائیدیه قیمت، حمایت، مقاومت، واگرایی و تائیدیه حجم ظهور کردند.
تحلیلگران تکنیکال باور دارند که قیمت فعلی بازار، توافق لحظهای افراد در مورد ارزش یک دارایی را نشان میدهد. در واقع این قیمت، هزینهای است که فردی حاضر است برای خرید آن دارایی بپردازد و فردی دیگر آماده است به آن مبلغ بفروشد. این توافق به افکار متفاوت افراد درباره وضعیت غالب بازار بستگی دارد. یک فروشنده معتقد است که احتمال بالا رفتن قیمت خیلی پایین است یا اینکه قیمت قطعا به زودی نزول میکند. در مقابل این دیدگاه، یک خریدار، که شاید در تایمفریم متفاوتی مشغول معامله کردن است، ممکن است فکر کند این نقطه موقعیت مناسبی برای شروع حرکت صعودی قیمت باشد. در این میان دسته سومی هم وجود دارد، یعنی افرادی که منتظر شناسایی سطح قیمتی دیگری برای تصمیمگیری هستند.
نمودارها
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، قیمت را به شکل نموداری مشاهده میکنند. از آنجاییکه در هر دقیقه هزاران معامله انجام میشود، رفتار بازار در بستههایی تحت عنوان تایمفریم (چارچوب زمانی) گردآوری میشود. محور افقی (X) زمان و محور عمودی (Y) قیمت را نشان میدهد. معمولا میلههای حجم معاملات نیز در زیر نمودار اضافه میشوند.
زمانی که معاملهگران و سرمایهگذاران تکنیکال مجبور بودند نمودارها را روی کاغذ رسم کنند، معمولا از تایمفریم روزانه و قیمت انتهایی هر روز استفاده میکردند. با ظهور و پیشرفت کامپیوترهای شخصی و بستههای نموداری اختصاصی، میتوانیم نمودارها را از تایمفریمهای کمتر از یک دقیقه تا ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه در اختیار داشته باشیم. البته به بیانی دقیقهتر، پلتفرم متاتریدر ۴ تایمفریمهای ۱ دقیقه، ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه، ۳۰ دقیقه، ۱ ساعته، ۲ ساعته[۱]، ۴ ساعته، یک روزه، یک هفتهای و یک ماهه را ارائه میدهد.
نمودار خطی
ابتداییترین نمودار، نمودار خطی (Line Chart) است. در نمودارهای خطی، قیمت نهایی هر قسمت از تایمفریم با یک خط به هم وصل میشوند.
شکل ۱: نمودار خطی بیتکوین در تایمفریم روزانه
نمودار میلهای
نمودارهای خطی برای مشاهده روند بازار مفید هستند، اما در عین حال اطلاعات مربوط به چگونگی نوسانات هر دوره زمانی را نشان نمیدهند. به منظور ثبت و ضبط این نوع از اطلاعات، تحلیلگران نمودار تصمیم گرفتند برای هر قسمت زمانی، یک میله (Bar) عمودی اختصاص دهند که چهار مولفه اصلی را نشان دهد: قیمت باز شدن (open)، بیشترین قیمت (high)، کمترین قیمت (low) و قیمت بسته شدن (close) هر قسمت از تایمفریم مربوطه. به همین دلیل گاهی اوقات این نمودارها را نمودارهای OHLC مینامند.
شکل ۲: نمودار میلهای بیتکوین در تایمفریم روزانه
همانطور که گفته شد، هر میله چهار قیمت را نشان میدهد. قیمت باز شدن (open) بصورت یک علامت افقی در سمت چپ هر میله نمایش داده میشود. قیمت بسته شدن (close) بصورت یک علامت افقی در سمت راست هر میله نشان داده میشود. بیشترین قیمت (high) بالاترین نقطه میله و کمترین قیمت (low) پایینترین نقطه میله است. قیمت بسته شدن هر میله از بیشترین اهمیت برخوردار است و سپس به ترتیب قیمت باز شدن، بیشترین و کمترین قیمت در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
شکل ۳: ساختار میلهها
به احتمال زیاد مسیری که قیمت در میله تصویر فوق طی کرده به این صورت است که ابتدا از لحظه باز شدن به سمت بالا حرکت کرده و به سطح high رسیده، سپس نزول کرده و به سطح حداقلی low رسیده و در نهایت قوت گرفته و قدری بالاتر بسته شده است. اما از این بابت مطمئن نیستیم. ممکن است از open به سطح low نزول کرده باشد، سپس صعود کرده و به high رسیده و در نهایت پایین آمده و بسته شده باشد. آنچه بطور قطع و یقین میدانیم این است که قدرت به دست فروشندگان بوده که توانستند قیمت را به سمت پایین حرکت دهند.
نمودارهای شمعی
شمعها (کندِلاستیک) روش نسبتا جدیدی برای رسم نمودارها هستند. این سبک رسم نمودارها از طریق مطالعات و تحقیقات استیو نیسون (Steve Nison) روی نمودارها و روشهای معاملاتی ژاپنی، به دنیای غرب معرفی شد.
کندلها نیز چهار نقطه قیمتی OHLC را نشان میدهند، اما بدنه کندل، بین دو نقطه open و close شکل میگیرد. آنچه خارج از بدنه کندل قرار میگیرد، بصورت یک خط ظاهر میشود که به آن فیتیله (wick) یا سایه (Shadow) میگویند.
شکل ۴: نمودار کندلاستیک بیتکوین در تایمفریم روزانه
بطور مرسوم، کندل صعودی بصورت توخالی یا سفید و کندل نزولی به رنگ مشکی نشان داده میشود. اما میتوانید هر رنگ دلخواهی را به کندلها نسبت دهید. در شکل ۴، کندلهای صعودی به رنگ فیروزهای و کندلهای نزولی به رنگ قرمز نمایش داده شدهاند.
نمودارهای کندلاستیکی ظاهر گرافیکی بیشتری دارند و معاملهگران به محض مشاهده آنها میتوانند تشخیص دهند که روند بازار نزولی یا صعودی است. در طول روند صعودی که در شکل ۴ دیده میشود، رنگ فیروزهای غالب است، در حالیکه در روند نزولی که در ادامه شکل میگیرد، رنگ قرمز بیشتر به چشم میخورد.
شکل ۵: ساختار کندلاستیک
در نمودارهای کندلاستیکی، قیمتهای باز و بسته شدن از طریق رنگ کندل مشخص میشوند. در یک کندلاستیک صعودی، قیمت در سطحی پایینتر باز میشود (open) و در سطحی بالاتر بسته میشود (close). در حالیکه در یک کندلاستیک نزولی، قیمت از سطحی بالاتر باز میشود و در سطحی پایینتر بسته میشود.
گرداوری و ترجمه : آکادمی ویو
[۱] توجه: متاتریدر ۴ تایمفریم ۲ ساعته ارائه نمیدهد (اگرچه میتوان این تایمفریم را در این پلتفرم ایجاد کرد). متاتریدر ۵ تایمفریم ۲ ساعته دارد. _ مترجم
رسم نمودار خطی در اکسل
رسم نمودار خطی در اکسل:نرمافزار اکسل نمودار سازی را آسان کرده است. نمودارهای خطی همراه با نمودارهای میلهای و نمودارهای پراکندگی، هرکدام یکی از گزینههای استاندارد نمودار در اکسل هستند. گرچه نمودارهای میلهای ممکن است برای نشان دادن نسبتها و سایر نقاط داده بهترین باشند، نمودارهای خطی برای ردیابی روندها و پیش بینی نتایج دادهها در بازههای زمانی ثبت نشده ایدهآل هستند همانطور که نمودارهای خطی برای پیش بینی دادهها مفید هستند، میتوانند گمراه کننده هم باشند،اگر سازنده، داده ها را به طور صحیح ترسیم نکند نمودار ممکن است دادهها را بزرگتر یا بهتر از آنچه در واقعیت است نشان دهد.
ویدئو پیشنهادی : آموزش آفیس
برای یادگیری نحوه ایجاد نمودار خطی در مایکروسافت اکسل و آشنایی با مولفههای اصلی، چگونگی خواندن آنها و چگونگی گمراه کردن آن، ادامه مطلب را بخوانید. در عرض چند دقیقه تمام اطلاعات لازم برای شروع ایجاد نمودارهای خطی را خواهید داشت.
مقاله پیشنهادی : تابع Match در اکسل
نمودار خطی چیست؟
نمودار خطی( نمودار اجرای نیز نامیده میشود) ابزاری ساده اما قدرتمندی است و به طور کلی برای نشان دادن تغییرات در طول زمان استفاده میشود. نمودارهای خطی میتوانند شامل یک خط واحد برای یک مجموعه داده یا چندین خط برای مقایسه دو یا چند مجموعه داده باشند. نمودار خطی تصویری از مجموعهای از نقاط نشان میدهد که توسط یک خط مستقیم به هم متصل شدهاند. معمولاً برای نمایش بصری دادههای کمی در یک بازه زمانی خاص استفاده میشود.
اجزای اساسی نمودار خطی
اجزای اساسی نمودار نمودار خطی یا Line Chart خط همانند نمودارهای دیگر است. آنها شامل موارد زیر هستند:
محور X (محور افقی): روی نمودار خطی، محور X متغیر مستقل است و به طور کلی دورههای زمانی را نشان می دهد و مقادیر منفی، در صورت وجود، در زیر محور x رسم میشوند.
محور Y (محور عمودی): این محور مقادیر وابسته مانند قیمت ها ، فروش و موارد مشابه است و داده هایی را که ردیابی میکنید نشان می دهد.
راهنما (Legend): این بخش اطلاعات مربوط به دادههای ردیابی شده را برای کمک به بینندگان در خواندن و درک نمودار ارائه میدهد. راهنما زمانی بیشتر کاربرد دارد که نمودار بیش از یک خط داشته باشد.
Plot Area : فضایی که دادهها روی آن ترسیم میشوند.
سقوط و افزایش خط در نمودار خطی روندهای مجموعه داده را نشان میدهد: یک شیب رو به بالا افزایش مقادیر را نشان میدهد و یک شیب رو به پایین نشان دهنده کاهش است.
مقاله پیشنهادی : کاربردی ترین فرمول های اکسل
برای نشان دادن بهتر واقعیتها میتوانید مقیاسهای هر محور را تغییر دهید.با این حال، دستکاری زیاد میتواند گمراه کننده باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره، بخش زیر با عنوان”چگونه نمودارهای خط میتوانند نمودار خطی یا Line Chart گمراه کننده باشند” را بخوانید.
توجه داشته باشید که نمودارهای خطی برای انواع دادهها مناسب نیستند. به عنوان مثال، آنها در نشان دادن تناسبات خوب کار نمیکنند
استفاده از نمودار خطی چه زمانی مناسب است:
نمودارهای خطی در شرایط زیر به خوبی کار میکنند:
- تجسم خوب روندها و تغییرات: از میان انواع نمودارهای اکسل، یک نمودار خطی برای نشان دادن تغییر دادههای مختلف در طول زمان مناسبتر است.
- به راحتی ایجاد و خوانده میشود: اگر به دنبال یک روش ساده و شهودی روشن برای تجسم دادههای بزرگ و پیچیده هستید، نمودارخطی انتخاب خوبی است.
- نمایش روابط بین چندین مجموعه داده : یک نمودار چند خطی میتواند به شما کمک کند روابط بین دو یا چند متغیر را نشان دهید.
چه زمانی از نمودار خط استفاده نکنید:
چند مورد وجود دارد که نمودار خطی برای آنها مناسب نیست:
- برای مجموعه داده های بزرگ مناسب نیست . نمودارهای خطی بهتر است برای مجموعه دادههای کوچک با مقادیر کمتر از ۵۰ استفاده شوند. مقادیر بیشتر خواندن نمودار شما را دشوارتر میکند.
- بهترین برای داده های پیوسته: اگر دادههای گسسته در ستونهای جداگانه دارید، از نمودار میلهای استفاده کنید
- برای درصدها و نسبت ها مناسب نیست: برای نمایش دادهها به صورت درصدی از کل، بهتر است از یک نمودار دایرهای یا stacked column استفاده کنید.
- برای زمانبندی توصیه نمی شود: در حالی که نمودارهای خطی برای نشان دادن روندها در طی یک دوره خاص عالی هستند، اما نمای بصری پروژههای برنامه ریزی شده با گذشت زمان بهتر است توسط نمودار گانت انجام شود.
مقاله پیشنهادی : شخصی سازی نمودار خطی اکسل
نمودارهای پراکندگی در مقابل نمودارهای خطی
نمودار خطی شبیه نمودار پراکندگی است از این جهت که هر دو تغییر متغیرها را در طول زمان نشان میدهند. در نمودار پراکندگی، نقاط داده به هم متصل نیستند.
نحوه خواندن نمودار خطی
نمودارهای خطی راهی آسان برای نشان دادن روندها فراهم میکنند. در بسیاری از موارد، روند دادهها پیشبینی نتایج دادهها را در بازههای زمانی مشخص، آسان میکند.
محورها به طور معمول در نقطه صفر تلاقی میکنند (که مبدا نامیده میشود). متغیرها در محور افقی به محور عمودی برای هر مجموعه داده یک به یک رابطه دارند (برای هر X یک Y) – به طور مثال شما نمی توانید همزمان هم سه کلوچه و هم چهار کلوچه را در یک روز بفروشید. با این حال، این یک رابطه متقابل نیست، زیرا شما میتوانید چهار کلوچه را چهارشنبه و چهار مافین دیگر را روز پنجشنبه بفروشید.
همچنین میتوانید از نمودار خطی برای مقایسه چندین مجموعه داده استفاده کنید.
چگونه نمودارهای خط میتوانند گمراه کننده باشند:
گرچه نمودارهای خطی ابزاری عالی هستند، اما میتوانند به چند دلیل مختلف گمراه کننده باشند:
- عدم نمایش مقیاس کامل: به عنوان مثال، اگر هر دو محور از مبدا شروع نشوند، دادهها میتوانند به عنوان اغراق در واقعیت ظاهر شوند.
- استفاده از مقیاسهای مختلف: هنگامی که از مقیاسهای مختلف در دو نمودار قرار گرفته در کنار هم استفاده میکنید، دادهها میتوانند در هنگام مقایسه، متفاوتتر از آنچه که در واقع است ظاهر شوند. در هر دو مورد، این یک برداشت غلط از دادهها است.
هنگام خواندن نمودارهای خطی، به نقطه شروع و مقیاس توجه کنید تا درک دقیقتری از آنچه گزارش دادهها است، بدست آورید نه آنچه ممکن است سازنده نمودار بخواهد شما فکر کنید.
چگونه میتوان یک نمودار یک خطی در اکسل ایجاد کرد؟
برای ایجاد نمودار خطی در اکسل ۲۰۱۶ ، ۲۰۱۳ ، ۲۰۱۰ و نسخههای قبلی، لطفا این مراحل را دنبال کنید:
- دادههای خود را تنظیم کنید
یک نمودار خطی به دو محور نیاز دارد، بنابراین جدول شما باید حداقل شامل دو ستون باشد: بازههای زمانی در ستون سمت چپ و مقادیر وابسته در ستون (ها) راست.
دادههایی را که باید در نمودار گنجانده شود، انتخاب کنید
در بیشتر مواقع، کافی است فقط یک سلول برای اکسل انتخاب کنید تا کل جدول به صورت خودکار انتخاب شود. اگر میخواهید فقط بخشی از دادههای خود را رسم کنید، آن قسمت را انتخاب کنید و مطمئن شوید که عناوین ستون را در انتخاب قرار دادهاید.
- یک نمودار خطی وارد کنید
با انتخاب دادههای منبع، به برگه درج> گروه نمودارها بروید، روی نماد درج خط یا نمودار منطقه کلیک کنید و یکی از انواع نمودار موجود را انتخاب کنید.
همانطور که نشانگر ماوس را روی الگوی نمودار قرار میدهید، اکسل شرح آن نمودار و همچنین پیش نمایش آن را به شما نشان میدهد. برای درج نوع نمودار انتخابی در صفحه کار خود ، کافی است روی الگوی آن کلیک کنید.
الان نمودار خطی اکسل شما آماده است و میتوانید در این مرحله متوقف شوید. مگر اینکه بخواهید برخی از تنظیمات را برای شیک و جذاب نشان دادن آن انجام دهید.
- چگونه میتوان نمودار چند خطی در اکسل تنظیم کرد
برای ترسیم نمودار چند خطی، همان مراحل ایجاد نمودار یک خطه را انجام دهید. با این حال، جدول شما باید حداقل شامل ۳ ستون داده، باشد: فواصل زمانی در ستون سمت چپ و مشاهدات (مقادیر عددی) در ستونهای سمت راست. هر سری داده به صورت جداگانه رسم خواهد شد.
مقاله پیشنهادی : مخفی کردن سطر و ستون در اکسل
با برجسته کردن دادههای منبع، به تب Insert بروید، روی نماد Insert Line یا Area Chart کلیک کنید و سپس بر روی نوع نمودار دیگری که انتخاب کرده اید کلیک کنید:
نمودار چند خطی بلافاصله در صفحه کار شما درج میشود .
انواع نمودارهای اکسل
در Microsoft نمودار خطی یا Line Chart Excel ، انواع مختلفی نمودار خطی موجود است:
نمودار خطی ۲-D کلاسیک در بالا نشان داده شده است. بسته به تعداد ستونها در مجموعه دادههای شما، اکسل نمودار یک خط یا نمودار چند خطی ترسیم میکند.
خط انباشته شده(Stacked Line): این نوع نمودار طراحی شده است تا نشان نمودار خطی یا Line Chart دهد چگونه قطعات با گذشت زمان تغییر میکنند. خطوط این نمودار تجمعی است، به این معنی که هر سری داده اضافی به اولین مجموعه اضافه میشود، بنابراین خط بالا مجموع تمام خطوط زیر آن است. بنابراین، خطوط هرگز عبور نمیکنند.
۱۰۰٪ خط انباشته(۱۰۰% Stacked Line): این نوع نمودار شبیه نمودار خطی انباشته است، با این تفاوت که محور y درصد را نشان میدهد نه مقادیر مطلق. خط بالا همیشه ۱۰۰٪ را نشان میدهد و مستقیماً از بالای نمودار عبور میکند. این نوع معمولاً برای تجسم مشارکت بخشی به کل در طول زمان استفاده میشود.
خط با نشانگرهاLine with Markers)): نسخه علامت گذاری شده از نمودار خطی با نشانگرهایی در هر نقطه دادهها. همان نسخههای نشان شده نمودارهای Stacked Line و ۱۰۰٪ Stacked Line هستند.
نمودار خطی۳ بعدی: یک تغییر سه بعدی از نمودار خط اساسی.
در قسمتهای بعدی، بیشتر با آموزش اکسل و نمودارهای مختلف آن با شما صحبت خواهیم کرد.
نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال + 5 نمودار پرکاربرد
نمودار قیمت یک ابزار گرافیکی برای نشان دادن تغییرات قیمت یک دارایی در طول زمان است. نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال دادههای تاریخی بازار را بر اساس ترکیبی از اطلاعات قیمت و حجم، در مقیاسهای زمانی متفاوت نمایش میدهند. امروزه تحلیل تکنیکال یک روش بسیار متداول برای تحلیل بازارهای مالی است. افرادی که از این روش برای سرمایهگذاری استفاده میکنند، اصطلاحا «چارتیست» نام دارند. در ابتدا چارتها بهصورت دستی ترسیم میشدند اما امروزه با استفاده از کامپیوترها ترسیم شده و در دسترس نمودار خطی یا Line Chart عموم قرار میگیرند.
- 1) انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال
- 2) خطی (Line Chart)
- 3) میلهای (Bar Chart)
- 4) کندل استیک یا شمعی (Candlestick Chart)
- 5) رنکو (Renko Chart)
- 6) هیکن آشی (Heiken Ashi Chart)
- 7) نقطه و شکل (Point and Figure Chart)
- 8) کلام پایانی
انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال
مهمترین نمودارهای قیمتی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار می گیرد شامل موارد زیر است:
همچنین در تقسیمبندی دیگری بر اساس نحوه ترسیم مقدار نوسانات قیمت، نمودارها میتوانند در مقیاس حسابی یا لگاریتمی ترسیم شوند. نوع و مقیاس نمودار بر اساس نظر چارتیست تعیین میشود. در واقع باید بدانیم که بهدنبال چه اطلاعاتی در نمودارهای قیمت هستیم و سپس، بر اساس نیاز خود میتوانیم بهترین نوع و مقیاس را انتخاب کنیم!
خطی (Line Chart)
لاین چارت یا نمودار خطی ابتداییترین شکل نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال است. این نوع چارت صرفا از یک خط تشکیل شده است. نقاط قیمت شامل قیمت باز، بسته شدن، کمترین یا بیشترین در یک تایم فریم مشخص از سمت چپ به راست به یکدیگر متصل شدهاند. حین استفاده از این نمودار از قیمت پایانی دارایی مثلا در تایم فریم روزانه استفاده میشود. اگر به گزارشات اینفوگرافیک مالی یا اخبار اقتصادی توجه کرده باشید، لاین چارت رایجترین ابزار برای ارائه یک دیدگاه کلی از تغییرات تاریخی و وضعیت فعلی پارامترهای مالی مختلف است.
در واقع این یک ابزار ساده برای درک عمومی مسیر حرکات قیمت در بازار است که برخی معاملهگران ترجیح میدهند از آن استفاده کنند. اگر شما تنظیمات نمودار را بر اساس ثبت قیمت پایانی روز (Close) تعیین کنید، اطلاعات چندانی در مورد نوسانات میانروزی بازار در دسترس شما نخواهد بود. برخی معاملهگران بلندمدتی این مدل استفاده از نمودارهای قیمت را منطقیتر دانسته و معتقدند که قیمت پایانی روز نسبت به قیمت باز شدن، کمترین و بیشترین، مهمتر است!
میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای یکی از ابزارهای اساسی برای تحلیل نموداری است. این نمودارها اغلب بهعنوان چارتهای OHLC (اشاره به Open-High-Low-Close) نیز شناخته میشوند. بار چارت از یک سری خطوط عمودی متوالی تشکیل شدهاند که نوسانات قیمت در یک مقیاس زمانی را نشان میدهند.
استفاده از نمودار میلهای این امکان را به تحلیلگر میدهد تا با در نظر داشتن قیمتهای باز، بسته شدن، کمترین و بیشترین در یک قاب، الگوهای قیمتی را راحتتر شناسایی کند. قیمت باز شدن بهصورت یک خط افقی در سمت چپ و قیمت بسته شدن، بهصورت یک خط کوچک افقی در سمت راست میله قرار میگیرد. اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، معمولا میله با رنگ مشکی یا سبز نمایش داده میشود تا نشاندهنده شرایط صعودی باشد. در حالت معکوس، یعنی در وضعیت نزولی (قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن) رنگ میلههای قیمت قرمز است.
کندل استیک یا شمعی (Candlestick Chart)
نوع دیگری از نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال که امروزه در میان انواع نمودارها تقریبا پرکاربردترین است، کندل استیک یا اصطلاحا شمعی نام دارد. دلیل نامگذاری این نوع نمودار، شکل ظاهری آن و شباهت به شمعدان است. در شکل ایدهآل، هر کندل یا شمع قیمتی شامل یک بدنه ضخیم و دو خط نازک در بالا و پایین آن است که در اصطلاح فنی، سایه نامیده میشوند.
بالاترین بخش سایه بالا، نشاندهنده بیشترین قیمت در آن شمع قیمتی است که High یا H نام دارد. در سمت مقابل، پایینترین بخش سایه پایین نشاندهنده کمترین قیمت در آن شمع قیمتی است که Low یا L نامیده میشود. الگوهای شمعی بر اساس بدنه یا سایهها (یا هر دوی آنها) تشکیل میشوند. این الگوها بیشتر برای معاملات کوتاه مدتی کاربرد دارند و زمانی که در بالای یک روند صعودی یا پایین یک روند نزولی تشکیل شوند، اهمیت بیشتری دارند. بهعبارت دیگر، زمانی بهدنبال الگوها (البته از نوع بازگشتی) هستیم که بخواهیم نقاط بازگشت روند را شناسایی کنیم.
بدنه کندل استیک نشاندهنده اختلاف قیمت باز و بسته شدن است. زمانی که قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن (مثلا در تایمفریم روزانه) کمتر باشد، معمولا بدنه شمع با رنگ مشکی یا قرمز نمایش داده میشود. در حالت معکوس، اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بیشتر باشد، بدنه کندل استیک سبز یا سفید میشود. همانطور که اشاره کردیم، سایههای شمع در بالا و پایین آن بهصورت 2 خط نازک (معمولا مشکی) قرار میگیرند. این اعداد، بالاترین و پایینترین قیمت ثبت شده در طول تشکیل کندل را نشان میدهند.
وضعیت و ارتباط بین بدنه شمعهای قیمتی، در تشخیص الگوهای کندلی نقش نمودار خطی یا Line Chart مهمی دارد. همچنین با استفاده از نمودارهای شمعی، تشخیص گپهای قیمتی آسان است. بهطور کلی، یکی از ایرادات اصلی نمودار شمعی این است که کندلها نسبت به میلههای قیمتی (OHLC) فضای بیشتری در نمودار قیمت اشغال میکنند. در بسیاری از پلتفرمهای تحلیل نموداری، بیشترین مقدار دادهای که در نمودار شمعی میتوانید مشاهده کنید، نسبت به نمودار میلهای کمتر است!
رنکو (Renko Chart)
بر خلاف سایر نمودارها، رنکو یک تکنیک ترسیم نمودار بدون در نظر گرفتن نوسانات جزئی در مسیر حرکت قیمت است که بدون توجه به عناصر زمان و حجم، صرفا بر حرکت اصلی قیمت تمرکز دارد.
دادههای قیمت در این نمودار بهصورت بلوک یا آجرهای سفید-سبز و مشکی-قرمز نمایش داده میشوند. هر بلوک قیمتی، بسته به اینکه قیمت نسبت به آجر قبلی کاهش یا افزایش یافته، در جایگاهی بالاتر یا پایینتر از آن قرار میگیرد. بهطور کلی، زمانی که قیمت افزایش مییابد، آجرهای سفید-سبز در نمودار تشکیل میشوند. در حالت معکوس، آجرهای مشکی-قرمز همزمان با کاهش قیمت ایجاد میشوند.
حین استفاده از نمودار رنکو باید به یک واقعیت مهم توجه داشته باشید که ممکن است از نظر معاملهگران مختلف یک عیب یا مزیت اصلی محسوب شود. هر آجر بر اساس قوانین نوسانی نمودار خطی یا Line Chart خاصی تعیین میشود. یعنی بلوکها لزوما همانند کندل استیک یا نمودار میلهای بهصورت متوالی تشکیل نمیشوند و فرآیند ایجاد یک بلوک در نمودار، میتواند در عرض چند دقیقه انجام شود یا شاید چند روز طول بکشد! بهعبارت دیگر، زمان ایجاد یک آجر جدید در نمودار، به شرایط نوسانات بازار و برآورده شدن حداقلهای مورد نیاز (قوانین پایهای رنکو برای تشکیل بلوک جدید) بستگی دارد.
از یک طرف، این قابلیت میتواند برای بعضی افراد مفید باشد. استفاده از رنکو بهعنوان یک روش ساده برای تشخیص حمایت و مقاومت و همچنین روند کلی بازار، کاملا منطقی است. از طرف دیگر، این شرایط میتواند درک احساسات حاکم بر بازار را سخت کند. در نتیجه، استفاده از سایر ابزار تحلیلی در نمودارهای رنکو عملا تاثیر چندانی ندارد.
هیکن آشی (Heiken Ashi Chart)
هیکن آشی نوعی از نمودارهای قیمت است که مبدا آن به کشور ژاپن باز میگردد. ظاهر نمودار هیکن آشی شبیه به نمودارهای کندل استیک است زیرا رنگ شمع قیمتی، نشاندهنده جهت حرکت بازار است. بهطور کلی، نمودارهای هیکن آشی روندهای صعودی و نزولی را با وضوح بیشتری نمایش میدهند. مواقعی که شمعهای هیکن آشی سبز متوالی بدون سایه پایین مشاهده کنیم، یک روند صعودی قوی وجود دارد. در شرایط معکوس، یک روند نزولی قوی زمانی ایجاد میشود که تعدادی شمع قرمز بهصورت پیوسته و بدون سایه بالایی تشکیل شوند.
تفاوت اصلی بین نمودار هیکن آشی و کندل استیک این است که شمعهای هیکن آشی بر اساس میانگین نوسانات بازار ایجاد میشوند و همین موضوع، ظاهر گرافیکی بهتری در نمودار بهوجود میآورد. این کندلها قیمت دقیق باز و بسته شدن بازار (طی یک دوره زمانی خاص مثلا کندل تایمفریم چهار ساعته) را نشان نمیدهند. نمودار هیکن آشی را میتوان بهصورت جداگانه استفاده کرد؛ علیالخصوص این نمودارها میتواند برای سرمایه گذاران نوسانی بسیار کاربردی واقع شود. لازم بهذکر است که معامله گران روزانه معمولا از هیکن آشی بهعنوان یک شاخص استفاده میکنند.
نقطه و شکل (Point and Figure Chart)
استفاده از این نوع چارت در میان عموم تحلیلگران چندان شناخته شده نیست. اما سابقه استفاده از آن به اولین معاملهگران تکنیکالی باز میگردد. چارت نقطه و شکل (همانند رنکو) صرفا روی حرکات مهم قیمت تمرکز میکند و حین استفاده از این نمودار، خبری از نوسانات جزئی بازار نیست.
تصویر شامل 2 ستون بهنامهای «X» و «O» است که هر کدام از آنها نوعی از حرکات قیمت را بهصورت فیلتر شده نمایش میدهند. ستون «X» نشاندهنده افزایش قیمت است و ستون «O»، کاهش قیمت را نشان میدهد. هر کدام از حرکات قیمتی باید مقدار حداقل مشخصی داشته باشند تا بتوانیم در نمودار علامت X یا O ثبت کنیم. عامل زمان در ترسیم چارت نقطه و شکل موثر نیست. بهعبارت دیگر، عدم تغییرات قیمت به معنی عدم تغییر (ایجاد نقاط جدید) در نقطه و شکل است.
حداقل مقدار تغییرات قیمتی را هم میتوان بر اساس درصد یا مقدار ثابتی از نوسانات دارایی (طبق واحد قیمتی) تعیین کرد. ساختار نمودارهای نقطه و شکل، فرآیند ترسیم خطوط روند، حمایتها و مقاومتها را آسان میکند. بنابراین اگر در نمودار قیمت بهدنبال این 3 فاکتور (خط روند، حمایت و مقاومت) هستید، نقطه و شکل ابزار ایدهآلی است.
کلام پایانی
در این مقاله از داموندمگ در مورد نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال حرف زدیم و فهمیدیم که هر نوع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال ابزار خاص خود را دارد اما اینکه از کدام نوع از آنها استفاده میکنید، به سبک معامله گری شما بستگی دارد! بنابراین داشتن اطلاعات عمومی در مورد ابزاری که حین تحلیل رفتار قیمتی یک دارایی میتوانید از آنها استفاده کنید، برای شما یک مزیت محسوب میشود.
دیدگاه شما