حاشیه یا مارجین چیست؟


حاشیه سود خالص (Net profit margin)

حاشیه سود خالص (به انگلیسی Net Profit Margin) شرکت، یکی از نسبت‌های ‌سودآوری است که از طریق‌ تقسیم‌کردن سود خالص به کل فروش محاسبه ‌می‌شود.

درآمد یا سود خالص ممکن است از طریق کم‌کردن هزینه‌های عملیاتی و سایر هزینه‌ها مانند مالیات و هزینه خرید مواد اولیه از کل درآمد محاسبه شود.

حاشیه سود را به صورت درصد نمایش می‌دهند و در واقع این نسبت نشان می‌دهد که ‌از یک‌ تومان فروش شرکت، چه ‌مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده ‌است.

به‌ عنوان ‌مثال، حاشیه‌ سودخالص 30 درصد نشان‌ می‌دهد که‌ از 1000 تومان فروش محصولات شرکت، 300 تومان سود خالص به ‌دست ‌آمده‌ است.

در واقع؛ حاشیه سود خالص مهم‌ترین معیار برای مشاهده وضعیت سودآوری یک شرکت است. این معیار نسبت به سایر انواع سود، اطلاعات سودمندتری را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد.

این معیار، از تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم سود خالص بر درآمد حاصل شده در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می‌شود. با کسر تمامی هزینه‌های مرتبط با تولید محصول نیز سود خالص به دست می‌آید.

این هزینه‌ها شامل موارد زیر هستند:

  • نیروی کار
  • هزینه عملیاتی اجاره
  • هزینه مواد خام
  • مالیات از درآمد کل
  • هزینه پرداخت بهره
  • ویژگی‌های کلیدی حاشیه سود خالص

این شاخص جهت ارزیابی نحوه مدیریت یک شرکت، ارزیابی میزان سود دریافتی از فروش و مهار هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های سربار، به سرمایه‌گذاران کمک بسیاری می‌کند.

این معیار نشان می‌دهد که چه مقدار درآمد خالص، به عنوان درصدی از درآمدهای دریافتی ایجاد شده است.

یک شرکت می‌تواند با ردیابی افزایش و کاهش این شاخص، پی ببرد که آیا شیوه‌های فعلی کارآمد هستند یا خیر و سود شرکت را بر اساس درآمد پیش‌بینی کند.

Net Profit Margin چگونه محاسبه می‌شود؟

حاشیه خالص سود با استفاده از فرمول زیر به دست می‌آید:

حاشیه سود خالص

این شاخص چه تفاوتی با سایر معیارهای حاشیه سود دارد؟

حاشیه سود خالص، تمام هزینه‌های مربوط به فروش را در نظر گرفته و آن را به جامع‌ترین و محافظه‌کارانه‌ترین معیار سودآوری تبدیل می‌کند.

از سوی دیگر؛ حاشیه ناخالص سود، به هزینه‌های کالاهای فروخته شده (COGS) مرتبط است و مواردی مانند سربار، هزینه‌های ثابت، هزینه‌های بهره و مالیات را نادیده می‌گیرد.

حاشیه سود عملیاتی نیز تمام هزینه‌های عملیاتی را لحاظ می‌کند، اما هیچ کدام از هزینه‌های غیرعملیاتی را شامل نمی‌شود.

مزایای حاشیه سود خالص

  1. همانطور که اشاره کردیم؛ حاشیه سود در امور مالی و حسابداری، معیاری از درآمد (یا سود) یک شرکت نسبت به هزینه آن است. net profit margin تمام هزینه‌ها و درآمد یک شرکت را با هم درنظر می‌گیرد و آن را به یک معیار سودآوری کامل تبدیل می‌کند. این معیار، به ارزیابی هزینه‌ها و قیمت‌گذاری کمک بسیاری می‌کند. به عنوان مثال؛ حاشیه سود خالص بالا بیانگر این است که یک شرکت، استراتژی قیمت‌گذاری موثری دارد، هزینه‌ها را پایین نگه می‌دارد یا ترکیبی از هر دو را به کار گرفته است.
  2. به دلیل اینکه حاشیه سود خالص، درصدی از درآمد شرکت است؛ می‌توان هنگام مقایسه شرکت‌ها با اندازه‌های مختلف در یک صنعت(از کسب‌وکارهای کوچک تا شرکت‌های بزرگ)، از این معیار جهت مقایسه ارزیابی عملکرد شرکت‌ها استفاده کرد. این معیار یکی از مهم‌ترین شاخص‌های سلامت مالی یک شرکت است. یک شرکت می‌تواند با ردیابی افزایش و کاهش در حاشیه سود خالص، ارزیابی کند که آیا رویه‌های فعلی کارآمد هستند یا خیر.
  3. حاشیه سود کم‌تر نیز باعث می‌شود که شرکت، هزینه‌ها و استراتژی قیمت‌گذاری خود را برای افزایش سودآوری مجدد ارزیابی کند. علاوه بر این؛ وام‌دهندگان و بانک‌ها از این شاخص، برای ارزیابی پرداخت یا عدم پرداخت وام به شرکت‌ها بهره می‌برند. به عبارت دیگر، بانک‌ها تمایل دارند به شرکت‌هایی وام دهند که حاشیه سود بالاتری دارند؛ چراکه این موضوع نشان می‌دهد که شرکت به احتمال زیاد دارای جریان نقدی قوی و بیشتری برای بازپرداخت وام است.
  4. از آن‌جایی که این شاخص در شرکت‌ها به صورت درصد بیان می‌شود، می‌توان سودآوری دو یا چند کسب‌وکار را بدون در نظر گرفتن اندازه مقایسه کرد.

همچنین این معیار شامل تمام عوامل موثری است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • تمام جریان‌های نقدی خروجی
  • درآمد کل
  • سایر هزینه‌های عملیاتی
  • پرداخت بدهی شامل بهره پرداختی
  • پرداخت یک‌باره برای رویدادهای غیرمعمول مانند دعاوی حقوقی و مالیات
  • جریان‌های درآمد اضافی
  • درآمد سرمایه‌گذاری و درآمد حاصل از عملیات ثانویه

محدودیت‌های حاشیه سود خالص

در کل؛ فرمول حاشیه سود خالص معیار خوبی برای سودآوری است؛ اما ممکن است که این معیار تحت تأثیر فروش‌های یک‌باره، مانند فروش دارایی قرار گیرد و باعث شود که کسب‌وکار به شکل فریبنده و غیرواقعی، سالم به نظر برسد.

علاوه بر این؛ اگر از این شاخص برای مقایسه مشاغل استفاده می‌کنید، باید توجه داشته باشید که شرکت‌ها در صنایع مختلف، مدل‌های تجاری متفاوتی دارند و مقایسه آن‌ها کل ماجرا را نشان نمی‌دهد.

به بیان ساده‌تر؛ از مقایسه حاشیه سود صنایع مختلف، نتیجه‌گیری‌های یکسانی داشته باشید. همچنین لازم به ذکر است که حاشیه سود خالص، به شما دید بیشتری از رشد فروش یا درآمد نمی‌دهد. این معیار نمی‌تواند به شما در درک موثر هزینه‌های تولید کمک کند.

بهتر است از فرمول حاشیه خالص سود به همراه سایر معیارهای مالی مانند حاشیه ناخالص یا جریان نقدینگی نیز استفاده کنید تا دید بهتری از عملکرد کل شرکت به دست آورید.

سخن پایانی

به طور کلی؛ حاشیه سود خالص برای تعیین میزان سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد و استفاده از آن جهت مقایسه شرکت‌های فعال در یک صنعت مفید خواهد بود.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

حاشیه سود خالص (Net profit margin)

حاشیه سود خالص (به انگلیسی Net Profit Margin) شرکت، یکی از نسبت‌های ‌سودآوری است که از طریق‌ تقسیم‌کردن سود خالص به کل فروش محاسبه ‌می‌شود.

درآمد یا سود خالص ممکن است از طریق کم‌کردن هزینه‌های عملیاتی و سایر هزینه‌ها مانند مالیات و هزینه خرید مواد اولیه از کل درآمد محاسبه شود.

حاشیه سود را به صورت درصد نمایش می‌دهند و در واقع این نسبت نشان می‌دهد که ‌از یک‌ تومان فروش شرکت، چه ‌مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده ‌است.

به‌ عنوان ‌مثال، حاشیه‌ سودخالص 30 درصد نشان‌ می‌دهد که‌ از 1000 تومان فروش محصولات شرکت، 300 تومان سود خالص به ‌دست ‌آمده‌ است.

در واقع؛ حاشیه سود خالص مهم‌ترین معیار برای مشاهده وضعیت سودآوری یک شرکت است. این معیار نسبت به سایر انواع سود، اطلاعات سودمندتری را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد.

این معیار، از تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم سود خالص بر درآمد حاصل شده در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می‌شود. با کسر تمامی هزینه‌های مرتبط با تولید محصول نیز سود خالص به دست می‌آید.

این هزینه‌ها شامل موارد زیر هستند:

  • نیروی کار
  • هزینه عملیاتی اجاره
  • هزینه مواد خام
  • مالیات از درآمد کل
  • هزینه پرداخت بهره
  • ویژگی‌های کلیدی حاشیه سود خالص

این شاخص جهت ارزیابی نحوه مدیریت یک شرکت، ارزیابی میزان سود دریافتی از فروش و مهار هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های سربار، به سرمایه‌گذاران کمک بسیاری می‌کند.

این معیار نشان می‌دهد که چه مقدار درآمد خالص، به عنوان درصدی از درآمدهای دریافتی ایجاد شده است.

یک شرکت می‌تواند با ردیابی افزایش و کاهش این شاخص، پی ببرد که آیا شیوه‌های فعلی کارآمد هستند یا خیر و سود شرکت را بر اساس درآمد پیش‌بینی کند.

Net Profit Margin چگونه محاسبه می‌شود؟

حاشیه خالص سود با استفاده از فرمول زیر به دست می‌آید:

حاشیه سود خالص

این شاخص چه تفاوتی با سایر معیارهای حاشیه سود دارد؟

حاشیه سود خالص، تمام هزینه‌های مربوط به فروش را در نظر گرفته و آن را به جامع‌ترین و محافظه‌کارانه‌ترین معیار سودآوری تبدیل می‌کند.

از سوی دیگر؛ حاشیه ناخالص سود، به هزینه‌های کالاهای فروخته شده (COGS) مرتبط است و مواردی مانند سربار، هزینه‌های ثابت، هزینه‌های بهره و مالیات را نادیده می‌گیرد.

حاشیه سود عملیاتی نیز تمام هزینه‌های عملیاتی را لحاظ می‌کند، اما هیچ کدام از هزینه‌های غیرعملیاتی را شامل نمی‌شود.

مزایای حاشیه سود خالص

  1. همانطور که اشاره کردیم؛ حاشیه سود در امور مالی و حسابداری، معیاری از درآمد (یا سود) یک شرکت نسبت به هزینه آن است. net profit margin تمام هزینه‌ها و درآمد یک شرکت را با هم درنظر می‌گیرد و آن را به یک معیار سودآوری کامل تبدیل می‌کند. این معیار، به ارزیابی هزینه‌ها و قیمت‌گذاری کمک بسیاری می‌کند. به عنوان مثال؛ حاشیه سود خالص بالا بیانگر این است که یک شرکت، استراتژی قیمت‌گذاری موثری دارد، هزینه‌ها را پایین نگه می‌دارد یا ترکیبی از هر دو را به کار گرفته است.
  2. به دلیل اینکه حاشیه سود خالص، درصدی از درآمد شرکت است؛ می‌توان هنگام مقایسه شرکت‌ها با اندازه‌های مختلف در یک صنعت(از کسب‌وکارهای کوچک تا شرکت‌های بزرگ)، از این معیار جهت مقایسه ارزیابی عملکرد شرکت‌ها استفاده کرد. این معیار یکی از مهم‌ترین شاخص‌های سلامت مالی یک شرکت است. یک شرکت می‌تواند با ردیابی افزایش و کاهش در حاشیه سود خالص، ارزیابی کند که آیا رویه‌های فعلی کارآمد هستند یا خیر.
  3. حاشیه سود کم‌تر نیز باعث می‌شود که شرکت، هزینه‌ها و استراتژی قیمت‌گذاری خود را برای افزایش سودآوری مجدد ارزیابی کند. علاوه بر این؛ وام‌دهندگان و بانک‌ها از این شاخص، برای ارزیابی پرداخت یا عدم پرداخت وام به شرکت‌ها بهره می‌برند. به عبارت دیگر، بانک‌ها تمایل دارند به شرکت‌هایی وام دهند که حاشیه سود بالاتری دارند؛ چراکه این موضوع نشان می‌دهد که شرکت به احتمال زیاد دارای جریان نقدی قوی و بیشتری برای بازپرداخت وام است.
  4. از آن‌جایی که این شاخص در شرکت‌ها به صورت درصد بیان می‌شود، می‌توان سودآوری دو یا چند کسب‌وکار را بدون در نظر گرفتن اندازه مقایسه کرد.

همچنین این معیار شامل تمام عوامل موثری است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • تمام جریان‌های نقدی خروجی
  • درآمد کل
  • سایر هزینه‌های عملیاتی
  • پرداخت بدهی شامل بهره پرداختی
  • پرداخت یک‌باره برای رویدادهای غیرمعمول مانند دعاوی حقوقی و مالیات
  • جریان‌های درآمد اضافی
  • درآمد سرمایه‌گذاری و درآمد حاصل از عملیات ثانویه

محدودیت‌های حاشیه سود خالص

در کل؛ فرمول حاشیه سود خالص معیار خوبی برای سودآوری است؛ اما ممکن است که این معیار تحت تأثیر فروش‌های یک‌باره، مانند فروش دارایی قرار گیرد و باعث شود که کسب‌وکار به شکل فریبنده و غیرواقعی، سالم به نظر برسد.

علاوه بر این؛ اگر از این شاخص برای مقایسه مشاغل استفاده می‌کنید، باید توجه داشته باشید که شرکت‌ها در صنایع مختلف، مدل‌های تجاری متفاوتی دارند و مقایسه آن‌ها کل ماجرا را نشان نمی‌دهد.

به بیان ساده‌تر؛ از مقایسه حاشیه سود صنایع مختلف، نتیجه‌گیری‌های یکسانی داشته باشید. همچنین لازم به ذکر است که حاشیه سود خالص، به شما دید بیشتری از رشد فروش یا درآمد نمی‌دهد. این معیار نمی‌تواند به شما در درک موثر هزینه‌های تولید کمک کند.

بهتر است از فرمول حاشیه خالص سود به همراه سایر معیارهای مالی مانند حاشیه ناخالص یا جریان نقدینگی نیز استفاده کنید تا دید بهتری از عملکرد کل شرکت به دست آورید.

سخن پایانی

به طور کلی؛ حاشیه سود خالص برای تعیین میزان سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد و استفاده از آن جهت مقایسه شرکت‌های فعال در یک صنعت مفید خواهد بود.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

مارجین تریدینگ چیست، چطور چندین برابر سرمایه‌ای که داریم، معامله کنیم؟

مارجین تریدینگ چیست

در روش مارجین تریدینگ یا معاملات حاشیه‌ای (Margin Trading)، دارایی‌ها با استفاده از وجه ارائه شده توسط شخص ثالث مانند کارگزاری، تامین می‌شود. در مقایسه با معاملات معمولی، حساب‌های مارجین به معامله‌گرها اجازه می‌دهد که به مبالغ بیشتری از سرمایه، دسترسی داشته باشند و از موقعیت‌های خود استفاده کنند. مارجین تریدینگ چیست و چطور کار می‌کند، موضوع بحث ما در این مقاله از کیوسک آکادمی خواهد بود.

معاملات مارجین به معامله‌گرها کمک می‌کند تا در معاملات موفق خود به سودهای بیشتری برسند. این توانایی برای گسترش نتایج معاملاتی باعث می‌شود که معاملات مارجین در بازارهای کم‌نوسان مانند فارکس، محبوبیت خاصی پیدا کند. با این حال، مارجین تریدینگ در بازارهای سهام، کالا و ارزهای دیجیتال نیز مورد استفاده است.

در بازارهای سنتی، اغلب کارگزاری‌ها وجوه را به سرمایه‌گذاران قرض می‌دهند. با این حال، در معاملات ارزهای دیجیتال، وجوه اغلب توسط معامله‌گران دیگر ارائه می‌شود که بر اساس تقاضای بازار برای وجوه وام‌ داده‌شده سود کسب می‌کنند. این امر اگرچه چندان رایج نیست، اما برخی از صرافی‌های ارزهای دیجیتال نیز وجوه حاشیه‌ای را در اختیار کاربران خود قرار می‌دهند.

اگر می‌خواهید بدانید از کدام صرافی‌ها می‌توانید برای انجام مارجین تریدینگ وام بگیرید، این مقاله را از دست ندهید.

مارجین تریدینگ چیست؟

معامله‌گرهای جدید اغلب در تلاش برای رمزگشایی از پیچیدگی‌های معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال غرق می‌شوند. اگر سعی کرده‌اید نحوه کارکرد آن را در گوگل جستجو کنید، ممکن است با واژه‌نامه‌ای از اصطلاحاتی مانند اهرم، معاملات شورت، هودل، فومو، فورک، فراخوانی حاشیه و چندین مورد دیگر مواجه شده باشید که هیچ اطلاعی در مورد آنها ندارید.

با این حال، اصول اولیه مارجین تریدینگ در ارزهای دیجیتال چندان پیچیده نیست. ارزهای دیجیتال بسیار گران هستند، بنابراین اکثر مردم نمی‌توانند آنها را خریداری کنند. بنابراین، به‌عنوان یک معامله‌گر مارجین، برای افزایش قدرت خرید خود، وام می‌گیرید تا بتوانید موقعیت‌هایی با ارزش بسیار بیشتر از موجودی حساب خود باز کنید.

معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال مشابه معاملات حاشیه در امور مالی سنتی است. این روش به شما امکان می‌دهد تا سود زیادی کسب کنید، اما خطرات بیشتری هم دارد. هنگامی که می‌خواهید یک معامله مارجین در بازار کریپتوکارنسی انجام دهید، وجوه را از شخصی دیگر مانند یک کارگزار یا وام‌دهنده مارجین، قرض می‌گیرید. برای انجام این کار، باید یک سپرده اولیه سرمایه‌گذاری کنید.

همچنین برای حفظ موقعیت، باید مقدار مشخصی را در حساب خود نگه دارید. هنگامی که در حال معامله در یک پلت‌فرم وام هستید، سپرده اولیه مارجین شما به‌عنوان وثیقه توسط پلتفرم نگهداری می‌شود. مقدار اهرم شما برای معامله مارجین به قوانین پلتفرمی که با آن معامله می‌کنید و سپرده اولیه، بستگی دارد.

مارجین تریدینگ چیست

مارجین تریدینگ چگونه کار می‌کند؟

بعد از پاسخ به پرسش مارجین تریدینگ چیست، نوبت به توضیح کارایی آن می‌رسد. هنگامی که معامله مارجین آغاز می‌شود، معامله‌گر ملزم خواهد بود که درصدی از ارزش کل سفارش را متعهد شود. این سرمایه‌گذاری اولیه به‌عنوان حاشیه شناخته می‌شود و ارتباط نزدیکی با مفهوم اهرم دارد.

به عبارت دیگر، حساب‌های معاملاتی مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی مورد استفاده قرار می‌گیرند و اهرم نسبت وجوه قرض گرفته شده به حاشیه را توصیف می‌کند. به‌عنوان مثال، برای باز کردن یک معامله 100،000 دلاری با اهرم 10:1، یک معامله‌گر باید 10،000 دلار از سرمایه خود را در معامله قرار دهد.

حالا اگر از این معامله 100،000 دلاری 2000 دلار سود کسب کنید، در واقع سرمایه شما 12،000 می‌شود. 90،000 دلار را به کارگزاری برمی‌گردانید و آن هم از معامله شما سود خواهد برد.

نسبت اهرم‌ها در بازارهای مختلف

به طور طبیعی، پلتفرم‌ها و بازارهای مختلف معاملاتی مجموعه‌ای متمایز از قوانین و نرخ‌های اهرمی را ارائه می‌دهند. برای نمونه، در بازار سهام، 2:1 یک نسبت معمولی است، در حالی که قراردادهای آتی اغلب با اهرم 15:1 معامله می‌شوند.

در رابطه با کارگزاری‌های فارکس، معاملات حاشیه اغلب اهرم 50:1 دارند، اما در برخی موارد از 100:1 و 200:1 نیز استفاده می‌شود. وقتی صحبت از بازارهای ارزهای دیجیتال به میان می‌آید، نسبت‌ها معمولاً از 2:1 تا 100:1 متغیر است. جامعه تجاری برای بیان نسبت اهرم، اغلب از اصطلاحات «x» استفاده می‌کند،2x، 5x، 10x، 50x و غیره.

چه زمان ممکن است دارایی های یک معامله‌گر از بین برود؟

از معاملات مارجین می‌توان برای باز کردن موقعیت‌های خرید و فروش استفاده کرد. موقعیت خرید منعکس‌کننده این فرض است که قیمت دارایی بالا خواهد رفت و یک موقعیت شورت برعکس آن عمل می‌کند.

در حالی که موقعیت حاشیه باز است، دارایی‌های معامله‌گر به‌عنوان وثیقه برای وجوه قرض گرفته شده محسوب می‌شود. درک این موضوع برای معامله‌گرها ضروری است، زیرا اکثر کارگزاری‌ها این حق را برای خود محفوظ می‌دارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف موقعیت آنها این دارایی‌ها را مجبور به فروش کنند.

به‌عنوان مثال، اگر یک معامله‌گر یک موقعیت اهرمی را باز کند، زمانی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد، معامله‌گر باید وجوه بیشتری را به حساب مارجین خود واریز کند تا به حداقل نیاز معاملاتی مارجین برسد. اگر معامله‌گر نتواند این کار را انجام دهد، دارایی‌های آنها به طور خودکار برای پوشش زیان، منحل می‌شود.

به طور معمول، این زمانی اتفاق می‌افتد که ارزش کل تمام سهام در یک حساب مارجین، که به‌عنوان «حاشیه انحلال» نیز شناخته می‌شود، کمتر از حد نیاز کل آن بورس یا کارگزار خاص باشد.

معاملات شورت و لانگ چیست؟

به احتمال زیاد درباره موقعیت‌های باز شنیده‌اید، اما اینها به چه معنا هستند؟ به طور معمول، در معاملات مارجین کریپتو، دو گزینه خواهید داشت: شورت یا لانگ.

در موقعیت‌های خرید، معامله‌گر پیش‌بینی می‌کند که قیمت یک دارایی کریپتو افزایش می‌یابد و این یک موقعیت لانگ است. موقعیت شورت برعکس است، در صورتی که معامله‌گر معتقد باشد که قیمت دارایی کریپتو کاهش می‌یابد، یک موقعیت فروش باز می‌کند. آنهایی که در موقعیت‌های شورت کار می‌کنند، اغلب معامله‌گرانی هستند که به دنبال سود بردن از کریپتوهای شکست‌خورده‌اند.

هنگام معامله مارجین، صرافی که با آن معامله می‌کنید، سپرده اولیه شما را به‌عنوان وثیقه نگه می‌دارد. اگر موقعیتی را با موفقیت ببندید، صرافی، ارز دیجیتالی را که سپرده‌گذاری کرده‌اید و سود آن را آزاد می‌کند. به همین ترتیب، اگر هنگام معامله مارجین ضرر کنید، صرافی موقعیت شما را نقد کرده و معامله را می بندد.

مارجین تریدینگ چیست

مزایا و معایب مارجین تریدینگ چیست

بارزترین مزیت مارجین تریدینگ این واقعیت است که می‌تواند به دلیل ارزش نسبی بیشتر موقعیت‌های معاملاتی، سود بیشتری به همراه داشته باشد. اما مزیت‌های دیگر مارجین تریدینگ چیست؟ این روش می‌تواند برای تنوع مفید باشد، چون معامله‌گرها قادرند چندین موقعیت را با سرمایه به نسبت کمی، باز کنند. در نهایت، داشتن یک حساب مارجین ممکن است باز کردن سریع موقعیت‌ها را برای معامله‌گرها آسان‌تر کند، بدون اینکه نیازی به انتقال مبالغ زیادی به حساب‌های خود داشته باشند.

با وجود تمام مزایا، معاملات مارجین معایب آشکار افزایش زیان را به همراه دارند. یعنی به همان صورت که سود را افزایش می‌دهند، می‌توانند باعث ضرر هم بشوند. برخلاف معاملات معمولی، معاملات مارجین احتمال زیان‌هایی را به دنبال دارند که حتی ممکن است بیش از سرمایه‌گذاری اولیه معامله‌گر باشد. به این ترتیب، یک روش معاملاتی با ریسک بالا در نظر گرفته می‌شود.

بسته به میزان اهرمی که در یک معامله وجود دارد، حتی یک کاهش کوچک در قیمت بازار ممکن است زیان قابل توجهی را برای معامله‌گرها به همراه داشته باشد. به همین دلیل، مهم است که سرمایه‌گذاران معاملات حاشیه‌ای، از استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسب و استفاده از ابزارهای کاهش ریسک، مانند سفارش‌های حد ضرر استفاده کنند.

صرافی‌های مارجین تریدینگ

همیشه لازم نیست روی پلتفرمی که بالاترین اهرم را ارائه می‌دهد، معامله کنید. عوامل دیگری نیز وجود دارد که باید قبل از انتخاب مارجین تریدینگ با یک صرافی، در نظر بگیرید، مانند اینکه نرخ بهره چقدر است. بیت‌مکس (Bitmex) یک صرافی محبوب است که تا 100 برابر اهرم ارائه می‌دهد. نرخ‌های بهره این صرافی متفاوت و حدود 3.65 درصد در سال یا 0.01 درصد در روز است که آن را برای موقعیت‌های کوتاه‌مدت ایده‌آل حاشیه یا مارجین چیست؟ می‌کند.

CEX.io هم مارجین تریدینگ ارز دیجیتال و هم سپرده‌های فیات را امکان پذیر می‌کند. به این ترتیب می‌توانید با استفاده از کارت‌های اعتباری پرداخت و برداشت کنید. سایر گزینه‌های محبوب برای صرافی‌هایی که از مارجین تریدینگ پشتیبانی می‌کنند عبارتند از PrimeXBT، BaseFEX و ByBit.

چرا باید از مارجین تریدینگ استفاده کرد؟

با مفهوم مارجین تریدینگ چیست آشنا شدیم و نحوه کار آن را دانستیم. حالا بیایید ببینیم که چرا باید از این روش استفاده کنیم؟

معاملات مارجین به معامله‌گرها اجازه می‌دهد تا موقعیت‌هایی را باز کنند که می‌تواند سودآوری بیشتری را به نسبت استفاده نکردن از این روش، به همراه داشته باشد. به‌عنوان مثال، یک معامله موفق در اهرم 100X، 100 برابر بیشتر از یک معامله «عادی» سود خواهد داشت.

معامله مارجین بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال همچنین به معامله‌گرهای استراتژیک این امکان را می‌دهد که با باز کردن موقعیت‌های فروش در بازار نزولی سود کسب کنند. برای مثال، معامله‌گری که انتظار کاهش شدید قیمت را دارد، می‌تواند بخشی از پرتفوی خود را به یک موقعیت شورت اختصاص دهد تا به سودی دست یابد که زیان احتمالی ناشی از افت شدید قیمت را جبران کند.

نکات مارجین تریدینگ در بازار رمز ارزها

مارجین تریدینگ در ارزهای رمزپایه به شما امکان می‌دهد تا سود زیادی کسب کنید. وقتی هوشمندانه این کار را انجام دهید، می‌توانید 100 برابر بیشتر از تجارت مالی سنتی سود کسب کنید. با این حال، مواردی وجود دارد که باید هنگام معامله مارجین به آنها توجه کنید.

  • اگر به تازگی معاملات مارجین را در ارزهای دیجیتال آغاز کرده‌اید، با اهرم‌های کوچک شروع کنید. یک اهرم 2X یا 3X برای شروع خوب است، چون خطر انحلال را کاهش می‌دهد. همیشه اطمینان حاصل کنید که سپرده اولیه شما همان چیزی است که می‌توانید از دست دادنش را تحمل کنید.
  • همیشه یک حد ضرر برای جلوگیری از انحلال تعیین کنید. به این ترتیب، در صورتی که معامله طبق برنامه ریزی پیش نرود، تنها بخشی از سپرده اولیه خود را از دست خواهید داد.
  • معاملات حاشیه‌ای در ارزهای دیجیتال را به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری غیرفعال تلقی نکنید. شما همیشه باید موقعیت‌های خود را زیر نظر داشته باشید، چون یک چرخش غیرمنتظره می‌تواند ضررهای قابل توجهی به شما وارد کند. بنابراین، اگر معامله طبق برنامه شما پیش نرفت، باید آماده واکنش باشید.
  • برای خرید دارایی‌هایی که به سرعت در حال رشد هستند عجله نکنید. این می‌تواند یک طرح پامپ و دامپ باشد که در آن شرکت‌کنندگان در بازار، نرخ را دستکاری می‌کنند، زیرا دارایی‌های محدودی برای نقد کردن دارند. ارزش به همان سرعتی که افزایش یافته است کاهش می‌یابد و شما متحمل ضررهای قابل توجهی خواهید شد.
  • کارمزد و سود را بررسی کنید. صرافی‌هایی که از معاملات مارجین پشتیبانی می‌کنند، این کار را به‌صورت رایگان انجام نمی‌دهند. با باز کردن یک موقعیت اهرمی، سود سرمایه‌ای که قرض می‌کنید و همچنین سایر کارمزدها را باید بپردازید.
  • عوامل خارجی را نادیده نگیرید. ممکن است تغییرات نظارتی، تحرکات عمده کیف پول ارز دیجیتال یا حتی هک صرافی وجود داشته باشد که می‌تواند تغییرات غیرمنتظره قیمت را ایجاد کند.

مارجین تریدینگ چیست

سخن آخر

مارجین تریدینگ در ارزهای دیجیتال به شما امکان می‌دهد تا سود قابل توجهی کسب کنید و استراتژی‌های معاملاتی را بیاموزید. سود در این روش به دلیل ارزش نسبی بالای موقعیت‌های معاملاتی بهتر است و می‌توانید با سرمایه‌گذاری کم، معاملات متعددی را انجام دهید.

با این حال، معاملات مارجین رمز ارزها به دلیل ماهیت بسیار پرنوسان و خطرات بسیار، می‌تواند منجر به ضررهای قابل توجهی نیز شود. بنابراین، اگر در مارجین تریدینگ ارزهای دیجیتال تازه وارد هستید، باید محتاط‌تر باشید.

کسب دانش در مورد مدیریت ریسک توصیه می‌شود. حتی با داشتن دانش حاشیه یا مارجین چیست؟ کافی برای شناسایی روندهای بازار، نقاط ورود و خروج، بهتر است همیشه در معامله مارجین ارزهای دیجیتال محتاط باشید.

سپاسگزاریم که ما را با مقاله مارجین تریدینگ چیست همراهی کردید. آیا شما تا به حال به این روش معامله کرده‌اید؟ نظر شما درباره مارجین تریدینگ چیست؟

من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب می‌نویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.

مارجین تریدینگ

مارجین تریدینگ

معامله‌گرهای جدید اغلب در تلاش برای رمزگشایی از پیچیدگی‌های معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال غرق می‌شوند. اگر سعی کرده‌اید نحوه کارکرد آن را در گوگل جستجو کنید، ممکن است با واژه‌نامه‌ای از اصطلاحاتی مانند اهرم، معاملات شورت، هودل، فومو، فورک، فراخوانی حاشیه و چندین مورد دیگر مواجه شده باشید که هیچ اطلاعی در مورد آنها ندارید. با این حال، اصول اولیه مارجین تریدینگ در ارزهای دیجیتال چندان پیچیده نیست. ارزهای دیجیتال بسیار گران هستند، بنابراین اکثر مردم نمی‌توانند آنها را خریداری کنند. بنابراین، به ‌عنوان یک معامله‌گر مارجین، برای افزایش قدرت خرید خود، وام می‌گیرید تا بتوانید موقعیت‌هایی با ارزش بسیار بیشتر از موجودی حساب خود باز کنید.

معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال مشابه معاملات حاشیه در امور مالی سنتی است. این روش به شما امکان می‌دهد تا سود زیادی کسب کنید، اما خطرات بیشتری هم دارد. هنگامی که می‌خواهید یک معامله مارجین در بازار کریپتوکارنسی انجام دهید، وجوه را از شخصی دیگر مانند یک کارگزار یا وام‌دهنده مارجین، قرض می‌گیرید. برای انجام این کار، باید یک سپرده اولیه سرمایه‌گذاری کنید. همچنین برای حفظ موقعیت، باید مقدار مشخصی را در حساب خود نگه دارید. هنگامی که در حال معامله در یک پلت‌فرم وام هستید، سپرده اولیه مارجین شما به‌ عنوان وثیقه توسط پلتفرم نگهداری می‌شود. مقدار اهرم شما برای معامله مارجین به قوانین پلتفرمی که با آن معامله می‌کنید و سپرده اولیه، بستگی دارد.

آموزش غیرحضوری ارزهای دیجیتال با آپدیت همیشگی و پشتیبانی رایگان

مارجین تریدینگ چگونه انجام می‌شود؟

برای انجام یک معامله مارجین، کاربر باید بخشی از سرمایه خود را درگیر معامله کند که به این سرمایه اختصاص یافته اصطلاحا مارجین Margin می‌گویند. پس این اینکه کاربر تصمیم گرفت که چه مقدار از سرمایه خود را می‌خواهد وارد یک معامله مارجین کند، نوبت به تعیین اهرم یا لوریج Leverage می‌شود. لوریج ضریبی است که کاربر با استفاده از آن حاشیه یا مارجین چیست؟ تعیین می‌کند که چند برابر مارجین خود قصد دریافت وام دارد. به عنوان مثال اگر یک کاربر 10 دلار را برای یک معامله مارجین اختصاص می‌دهد و قصد افزایش سرمایه خود از طریق وام به 100 دلار را دارد، باید از اهرم یا لوریج 10 برابری استفاده کند.

مارجین تریدینگ می‌تواند به دو صورت لانگ و شورت صورت پذیرد. معاملات لانگ همانند معاملات عادی است و معامله‌گر فرض را بر این گذاشته است که قیمت بالا می‌رود و وارد این معامله شود. در صورتی که قیمت افزایش یابد، کاربر با استفاده از معامله لانگ سود می‌کند. اما معاملات شورت بر عکس است، یعنی کاربر در صورتی که پیش‌بینی کند که قیمت قرار است افت کند، می‌تواند اقدام به باز کردن یک معامله شورت کند و در صورت افت قیمت سود کسب کند. اما معامله‌گران باید به یک نکته دقت کنند و آن این است که در صورتی که در هر یک از معاملات شورت یا لانگ، قیمت بر خلاف روند پیش‌بینی‌شده حرکت کند، کارگزار یا صرافی که وام را در اختیار معامله‌گر قرار داده است این حق را دارد که با افزایش ضرر معامله و رسیدن به یک قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را در جهت بازپس‌گیری وام ببند و در این صورت مارجین کاربر صفر خواهد شد.

به عنوان مثال اگر یک معامله‌گر با استفاده از لوریج اقدام به باز کردن یک موقعیت خرید کند ولی قیمت به حدی افت کند که باقی‌مانده مارجین کمتر از وام اولیه شود، صرافی بلافاصله در همان قیمت اقدام به فروش دارایی به منظور حفظ وام اولیه می‌کند. در این حالت اصطلاحا گفته می‌شود که معامله‌گر کال مارجین Call Margin شده است.

لوریج Leverage یا اهرم چیست؟ راهکاری برای افزایش سود یا زیان

لوریج Leverage یا اهرم چیست؟ راهکاری برای افزایش سود یا زیان

یکی از اصطلاحات رایجی که در اخبار و فعالیت های اقتصادی با آن مواجه می شویم لوریج Leverage یا اهرم است. اگر در زمینه تجارت و اقتصاد تجربه داشته باشید، این واژه را زیاد شنیده اید. با توجه به اینکه لوریج یکی از روشهای مهم برای انواع تجارت و همچنین تجارت ارز دیجیتال می باشد، در این مقاله به بررسی این روش و اهمیت آن در اداره یک تجارت و همچنین در سرمایه گذاری می پردازیم.

اهرم چیست؟

اهرم یا لوریج یکی از روش های سرمایه گذاری و تریدینگ است که در آن برای افزایش بازدهی سرمایه و کسب دارایی های بیشتر و همچنین بالا بردن پشتوانه مالی شرکت ها، از قرض دادن پول استفاده می شود. به این صورت که صاحبان مشاغل و یا افراد عادی که به پول و سرمایه نیاز دارند، از اشخاص یا سازمان هایی که وام میدهند قرض گرفته و به این ترتیب به وام دهندگان بدهکار می شوند. وام دهندگان این مبلغ را در ازای دریافت سود بیشتر در یک مدت زمان مشخص به دریافت کنندگان وام ارائه میدهند. وام دهندگان از این طریق سرمایه خود را افزایش میدهند. به عبارتی می توان Leverage را شبیه به اوراق قرضه و سهام دانست.

در صورتی که بدهی وام گیرندگان بیشتر از دارایی خالص یا سهام ایشان باشد، به آنها عبارت اهرم بالا اطلاق می شود. سرمایه گذاران با دانستن چنین اطلاعاتی درباره دارایی ها و شرکت های مختلف، نسبت به سرمایه گذاری روی آنها تصمیم گیری می کنند.

وام گیرندگان با دلایل و اهداف مختلفی برای استفاده از اهرم اقدام می کنند. تصمیم به گرفتن وام ممکن است به دلیل افزایش ارزش دارایی های وام گیرنده، خرید تجهیزات جدید برای افزایش ارزش سهام یک شرکت و . باشد. با این حال افراد حقیقی و غیر سازمانی اغلب برای افزایش بازدهی سرمایه گذاری خود از این روش استفاده می کنند.

استفاده از اهرم همیشه به صورت مستقیم نیست. گاهی افراد به صورت غیر مستقیم با سرمایه گذاری در شرکت هایی که از این روش برای فعالیتهای تجاری و اقتصادی خود استفاده می کنند، این کار را انجام میدهند. در هر صورت فاکتورهای اصلی در این روش، ارزش دارایی خریداری شده یا هدف و سود وام گرفته شده می باشند. در صورتی که ارزش دارایی خریداری شده با وام، افزایش یابد تا حدی که از سود تعیین شده برای مبلغ قرض گرفته شده بیشتر شود، شخص یا شرکت وام گیرنده در این سرمایه گذاری موفق است. در غیر این صورت این سرمایه گذاری با شکست مواجه می شود. شرکت ها معمولاً با هدف افزایش سرمایه یا تهیه بودجه برای فعالیت های تجاری خود از ترکیبی از سهم سهامداران و بدهی استفاده می کنند.

افزایش قدرت خرید

مزایا و معایب اهرم

اهرم نیز مانند سایر ابزارهای مالی مزایا و معایب خاص خود را دارد. هر سرمایه گذار پیش از استفاده از آن باید با آنها آشنا شده و با آگاهی کامل نسبت به انتخاب آن اقدام کند. لازم است بدانید لوریج یک ابزار مالی چند وجهی و تا حدی پیچیده است که تاثیر زیادی روی سود و زیان سرمایه گذاران خواهد داشت. از این رو در ادامه برخی از مزایا و معایب آن را برای شما بیان می کنیم تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا این روش برای شما مناسب است یا خیر.

مزایا

مشاغل فردی و مشارکتی که از روش اهرم استفاده می کنند، قادر به انجام سرمایه گذاری نسبتا کوچکی خواهند بود. به علاوه در این روش وام گیرندگان قادر به خریداری دارایی و کسب منابع مالی بیشتری خواهند بود. در صورت انتخاب یک سرمایه گذاری صحیح وام گیرندگان می توانند بازدهی فوق العاده ای به دست آورند و در حاشیه سود باقی بمانند.

معایب

فرض کنید وام گیرندگان سرمایه به دست آمده از روش اهرم را روی دارایی اشتباهی سرمایه گذاری کرده باشند. در این صورت علاوه بر ضرر این سرمایه گذاری مجبور به بازپرداخت بدهی وام خود نیز هستند. به ویژه در صنایع نفت، ماشین سازی و ساختمان سازی خطر مواجهه با این مشکلات بیشتر است. در این حالت حتی ریسک ورشکستگی کامل کسب و کار ها نیز به ویژه برای آنهایی که از سود و درآمد قابل پیش بینی کمتری برخوردار هستند، وجود دارد.

با توجه به مزایا و معایبی که برای این روش اهرم بیان شد، به تمام سرمایه‌گذاران به ویژه اشخاص و شرکت هایی که در این زمینه تازه کار هستند توصیه می شود، پیش از استفاده از این روش مطمئن شوند که دانش و تجربه کافی برای آن را به دست آورده اند.

حاشیه سود یا Margin

تفاوت Leverage و Margin

برای بسیاری از افراد تازه وارد در دنیا تجارت درک تفاوت بین اهرم و حاشیه سود یا Margin می تواند بسیار گیج کننده باشد. شاید در نگاه اول به نظر برسد که این اصطلاحات مشابه هم بوده و در رابطه با استفاده از وام دهی هستند. اما این دو از یکدیگر متفاوت اند. مارجین یا حاشیه سود مقدار سرمایه ایست که برای ورود به یک موقعیت تجاری وابسته به نرخ حاشیه نیاز دارید. در مارجین شما تنها ارزش یک دارایی را مبادله می کنید و مالکیت آن تا بازپرداخت کامل به شما تعلق ندارد. در این روش چنانچه ضرر سرمایه گذاری شما از سرمایه اولیه شما بیشتر شود، کارگزار یا وام دهنده برای جبران این ضرر تمام موجودی شما را برداشت می کند.

با این حال می توان مارجین را به عنوان نوعی اهرم خاص نیز دانست. این نوع لوریج برای بالا بردن توان خرید یک شرکت یا سرمایه گذار حقیقی، به جای وثیقه از موقعیت های نقدی یا اوراق بهادار موجود استفاده می کند. در واقع شما با این روش میتوانید اهرمی را به وجود آورید که قدرت خرید شما را به نسبت مقدار سود حاشیه افزایش دهد.

اهرم در کریپتو

با توجه به توضیحاتی که پیش از این بیان کردیم می توان گفت که اهرم توان معاملاتی شما را چند برابر می کند. در دنیای کریپتو اندازه و بزرگی این توان و همچنین سود و زیان آن به پلتفرم وابسته است. در پلتفرم های ارز دیجیتال شما می توانید با انتخاب یک نقطه توقف ضرر مناسب، ریسک سرمایه‌گذاری خود را مدیریت کنید. به این ترتیب سرمایه ای که ممکن است از دست بدهید را محدود کرده اید. در عین حال از مزایای این روش یعنی افزایش توان خرید و سود معامله نیز بهره مند شده اید.

لوریج در کریپتو

به این ترتیب خواهید دید که اهرم یک ابزار بسیار فوق العاده برای افزایش دارایی های سبد سرمایه‌گذاری شماست. داشتن تجربه در انجام معاملات نقطه ای و مدیریت ریسک کمک زیادی به موفقیت شما خواهد کرد. با این حال در صورتی که شناخت درستی از ریسک معامله خود نداشته باشید و نتوانید آن را به خوبی مدیریت کنید، ممکن است تمام سبد سرمایه گذاری خود را تنها در چند دقیقه از دست بدهید.

بهترین صرافی های معاملاتی کریپتو برای استفاده از روش اهرم

در دنیای ارز دیجیتال پلتفرم های بسیاری برای استفاده از روش اهرم وجود دارند. مسئله مهمی که برای این روش در بازار کریپتو باید به آن توجه کنید، انتخاب صرافی می باشد. در این قسمت به معرفی چند صرافی معتبر که می توانید برای این منظور از آنها استفاده کنید، می پردازیم.

اولین و بزرگترین صرافی ارز دیجیتال مناسب برای روش معاملاتی اهرم، صرافی محبوب و معتبر Binance است. یکی از دلایلی که این صرافی را برای روش لوریج ارجح می سازد، تنوع فراوان سکه های دیجیتالی و توکن هایی است که بایننس به شما عرضه می کند. برتری این ویژگی از آن جهت است که موقعیت ها و فرصت های سرمایه گذاری بی شماری را برای شما فراهم می کند. علاوه بر این، از آنجایی که صرافی بایننس کارمزدهای نسبتاً پایینی از کاربران خود دریافت می کند، در طولانی مدت مبلغ بیشتری را برای شما صرفه جویی می کند. این ویژگی به ویژه در زمانی که برای انجام معاملات خود از روش لوریج استفاده میکنید، مشهود است.

صرافی FTX برای معامله به روش لوریج

صرافی دیگری که برای استفاده از روش معاملاتی اهرم شما پیشنهاد می کنیم، صرافی FTX است. این صرافی که به تازگی وارد دنیای بلاکچین شده است، توانسته در مدت کوتاهی به یکی از بازیگران اصلی این بازار تبدیل شود. همچنین در میان صرافی های آسیایی می توانید از صرافی OKX که در گذشته با نام OKEx شناخته می شد، استفاده کنید. این صرافی به لحاظ حجم معاملات دومین صرافی بزرگ دنیا می باشد. به علاوه پایین بودن مبلغ کارمزدهایی که دریافت می کند را می توان با صرافی Binance مقایسه کرد.

برای آن دسته از سرمایه گذارانی که ترجیح می دهند با استفاده از گوشی های همراه خود تجارت کنند، صرافی ByBit برای استفاده از روش اهرم مناسب است. اگرچه کارمزد های این صرافی نسبت به دیگر پلتفرم ها بیشتر است، اما اپلیکیشن کارآمد تر و سریع تر آن می تواند این افزایش هزینه را توجیه کند.

روش معاملاتی Leverage

کلام آخر

روش معاملاتی اهرم و مزایا و معایب آن را با یکدیگر بررسی کردیم. در صورتی که به استفاده از این روش علاقه مند شدید به خاطر داشته باشید، حتما دانش و تجربه خود را در رابطه با مدیریت ریسک افزایش دهید و از یک صرافی مناسب برای خود استفاده کنید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.